دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۸ مرداد ۴, جمعه

Self-determination

از: دانشنامه‌ی آریانا

تعیین سرنوشت


فهرست مندرجات
حقوق بین‌المللحاکمیت ملی

اصل حق ملت‌ها برای تعیین سرنوشت خود (به انگلیسی: Self-determination، با تلفظ آمریکایی: Self-determination)، یا به اختصار حق تعیین سرنوشت از اصول اساسی حقوق بین‌الملل است که بنا بر سازمان ملل متحد به‌عنوان مرجع تفسیر هنجارهای منشور، الزام‌آور است. این اصل اظهار می‌دارد که در احترام به اصل حقوق برابر و برابری منصفانه‌ی فرصت‌ها ملت‌ها حق دارند حاکمیت و وضعیت سیاسی بین‌المللی خود را بدون هرگونه اجبار یا مداخله‌ی خارجی برگزینند که می‌توان سابقه‌ی آن را تا منشور آتلانتیک که فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور آمریکا و وینستون چرچیل نخست‌وزیر بریتانیا در ۱۴ اوت ۱۹۴۱ امضأ کردند و به هشت نکته‌ی اصلی منشور متعهد شدند تعقیب کرد. این اصل بیان نمی‌کند که تصمیم‌گیری یا نتیجه‌ی آن چگونه باید باشد، خواه استقلال باشد، یا فدراسیون، تحت‌الحمایه، نوعی خودمختاری یا حتی همسان‌سازی کامل. نه بیان می‌کند مرزهای بین ملت‌ها چه باید باشد - یا نمی‌گوید چه چیز یک ملت را تشکیل می‌دهد. در واقع تعاریف و معیارهای حقوقی متعارضی برای تعیین گروه‌هایی که می‌توانند به‌طور مشروع ادعای حق تعیین سرنوشت بکنند وجود دارد.


تعریف حقوقی

اصل تعیین سرنوشت یكی از اصول پایه حقوق بین‌الملل معاصر است. این اصل در ماده یك منشور و در زمره‌ی اهداف و مقاصد ملل متحد ذكر شده؛ منشور از حق تعیین سرنوشت به‌عنوان یكی از مبانی و پایه‌های روابط دوستانه و مسالمت‌آمیز بین دولت‌ها و ملت‌ها یاد كرده است. با این‌حال اصل مزبور فاقد آن استحكامی است كه اصول دیگری همچون اصل عدم توسل به زور یا اصل برابری حاكمیت‌ها یا اصل عدم مداخله از آن برخوردارند. موقعیت حقوقی این اصل تا مدت‌ها محل تردید بود. ‎آیا اصل تعیین سرنوشت اصلی سیاسی بود یا یك اصل حقوقی؟ تدوین میثاقین پاسخی برای این پرسش فراهم كرد.

حق تعیین سرنوشت به‌خصوص از زمان تدوین میثاقین، به‌عنوان حق مردم برای تعیین نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی كه در چارچوب آن زندگی می‌كنند، تعریف شد. تا مدت‌ها بحث بر سر این بود كه «Self» در عبارت «Self-Determination» به‌چه كسانی اطلاق می‌شود؟ پاسخ‌ها محدود بود: مردم مستعمرات، مردم سرزمین‌های تحت سلطه بیگانه و گروه‌های نژادی تحت سلطه‌ی رژیم نژادپرست. آیا تعریف عبارت «Self» به‌همین‌جا و به‌همین مقدار ختم می‌شد؟

پایان جنگ سرد، همان‌طور كه بسیاری از اصول حقوق بین‌الملل را تحت‌تأثیر تحولات جدید و بی‌سابقه ای قرار داد، بر اصل تعیین سرنوشت نیز تاثیر چشمگیری داشت. توجه روزافزون به مساله دموكراسی، ارزش‌های حكومت دموكراتیك و حقوق بشر از یك‌سو و حقوق اقلیت‌ها از سوی دیگر، دامنه مفهومی این اصل را غنی كرد و به آن استحكام بخشید. اكنون مركز ثقل پرسش در خصوص اصل تعیین سرنوشت تغییر كرده بود؛ اگر قبلاً بر سر تعیین مفهوم «Self» اختلاف نظر وجود داشت، اكنون این سوال مطرح بود كه «مردم» - با توجه به معانی مختلفی كه در موقعیت‌های مختلف بر آن بار می‌شود - بر اساس حق تعیین سرنوشتش تا چه حد و در چه حوزه‌هایی می‌تواند برای خود تعیین‌كننده باشد؟


پیشینه‌ی تاریخی

...


...



[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ حقوق بین‌الملل