دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۸ شهریور ۳, یکشنبه

رازهای جنگ در افغانستان

از: اسپوتنیک

کاجی‌ب در افغانستان

رازهای جنگ در افغانستان


فهرست مندرجات

.



کاجی‌ب با ورود نیروها به افغانستان مخالف بود

سابقه‌دار کاجی‌بی راجع به رازهای جنگ در افغانستان با اسپوتنیک سخن می‌گوید

در اسناد کاجی‌ب (KGB) که اخیراْ توسط «دیمیتری میتروخین» – مسئول اسبق بایگانی این سازمان - به‌طور رسمی فاش شده است، سه کودتای آوریل ۱۹۷۸، و سپتامبر و دسامبر ۱۹۷۹ توسط کاجی‌ب صورت گرفته است. هم‌چنین ربودن و قتل آدولف دابز سفیر وقت آمریکا در افغانستان نیز توسط عوامل کاجی‌ب انجام پذیرفته است. در این گزارشات موارد بسیاری از عملیات‌های چریکی خشونت‌بار، ترور، خرابکاری، و رشوه‌‌بازی که توسط کاجی‌ب که بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۳ در افغانستان انجام شده است، وجود دارد. در میان این اسناد، اسنادی در مورد رابطه‌ی پنهانی شوروی و آمریکا در انتخابات ۱۹۸۰ افغانستان و رابطه‌ی کاجی‌ب و سازمان امنیتی افغانستان با «مرتضی بوتو» (Murtaza Bhutto) برادر «بی‌نظیر بوتو» - نخست‌وزیر اسبق پاکستان - که به اتهام عملیات هواپیماربایی ۱۹۸۱ پاکستان طی عملیات بازداشت از سوی پلیس کشته شد، وجود دارد.

این اوراق ۱۷۸ صفحه‌ای نشان می‌دهد که کاجی‌ب نفوذ زیادی در افغانستان تا قبل از سقوط کمونیسم در این کشور در سال ۱۹۷۸ و نقش موثری در شکل‌گیری حمله‌ی شوروی به این کشور در سال ۱۹۷۹ داشته است. طبق اسناد مذکور، شاهزاده «محمد داوود» و وزرای دولتش رابطه‌ی خوبی با کاجی‌ب داشتند و این سازمان با این‌که از بروز کودتای قریب‌الوقوع علیه داوود خبر داشت، اما در سرنگونی دولت وی توسط کمونیست‌های افغانی، با آن‌ها همکاری نکرد. پس از به‌قدرت رسیدن کمونیست‌ها در آوریل ۱۹۷۸، کاجی‌ب سازمان «خاد» (KHAD) را به‌عنوان سرویس اطلاعاتی - امنیتی افغانستان تشکیل داد. عملکرد «خاد» در اعمال شکنجه و ترور که به‌سبک روسی بود، در جامعه‌ی افغانستان ایجاد انزجار و تنفر کرد. مامورین این سازمان کاملاً توسط کاجی‌ب آموزش داده می‌شدند. یکی از مهم‌ترین ماموریت‌های «خاد» نفوذ در گروه‌های مجاهد زیر نظر آمریکا در افغانستان بود.

در میان عملیات‌های شایان توجه کاجی‌ب در افغانستان، می‌توان به دو عملیات حرفه‌ای و سخت «رادوگا» مبنی بر فراری دادن سه وزیر وابسته به این سازمان و «آگات» مبنی بر حمله به کاخ ریاست‌جمهوری و قتل حفظ‌الله امین اشاره کرد.

کاجی‌ب با اشاعه‌ی کذبیات و شایعات بی‌مورد طبق فلسفه «پخش اطلاعات کذب به‌سبک روسی»، ناخودآگاه موجبات فروپاشی کمونیسم در افغانستان را به‌وجود آورد. طبق اسناد فاش شده توسط میتروخین، تا سال ۱۹۸۳ قریب به ۸۶ گروه مخصوص دروغ‌پراکنی به مجاهدین مخالف، توسط کاجی‌ب در سازمان «خاد» ایجاد شد.

دهه‌ی ۱۹۷۰، دهه‌ی اشتباهات استراتژیک روسای کاجی‌ب تحت ریاست «یوری آندروپوف» بود. آن‌ها با دستان خود کمونیست افغانستان را نابود کردند. این سازمان، به‌جبران عملکرد اشتباه خود، در دهه‌ی ۱۹۸۰ با ایجاد اختلاف در بین گروه‌های مجاهد، موجب درگیری آن‌ها و البته فاجعه‌ی جنگ داخلی افغانستان در دهه‌ی ۹۰ شد.

در سال آینده ۳۰ سال از لحظه‌ی ورود نیروهای شوروی به افغانستان تکمیل می‌گردد. در جریان ۱۰ سال اتحاد شوروی در خاک این کشور بیش از ۱۵ هزار نفر از دست داد. چه‌چیز در سال ۱۹۷۹ رهبری اتحاد شوروی را به حل نظامی مساله‌ی افغانستان وادار ساخت؟ آیا این فیصله درست بود؟ راجع به این به «نظریه ما» والری سامونین کارمند سابق کاجی‌بی اتحاد شوروی معلومات داد.

کودکان افغان، از جنگ شوروی در افغانستان بیش‌ترین آسیب را دیدند.
◼ والیری ایوانوویچ، چه، به‌نظر شما، می‌توانست رهبری اتحاد شوروی را که مانند آتش از جنجال‌های سیاسی، و خاصتاً جنجال‌های نظامی، هراس داشت، به تن دادن به ورود نیروهای ما به افغانستان وادار ساخت؟

□ والری سامونین: به دیدگاه من، این (فیصله) به ارتباط آن آرایش نیرو اتخاذ شد که در افغانستان به‌وجود آمده بود. طوری‌که شما می‌دانید، انقلاب اپریل (۲۷ اپریل سال ۱۹۷۸) در افغانستان بدون هرگونه مداخله اتحاد شوروی صورت گرفت. راجع به قیام در کابل به ما چند ساعت قبل از آن معلوم گردید. ولی بعد از انقلاب حوادث در افغانستان چنان‌که خواست کشور ما و رهبری آن بود، انکشاف نکرد. اول این‌که، در جمهوری دموکراتیک افغانستان حزب دموکراتیک خلک افغانستان که دو رهبر از دو فرکسیون - «خلق» که نورمحمد تره‌کی رهبری می‌کرد و «پرچم» تحت رهبری ببرک کارمل که یک‌سال قبل از قیام متحد شده بود، به قدرت رسید. راساً بعد از انقلاب بین آن‌ها انشعاب بوجود آمد. ابتدا رهبری حزبی اتحاد شوروی جهت آشتی نمودن دو جناح حزب دموکراتیک خلک افغانستان سعی می‌ورزید. اما این‌کار ممکن نشد - تمام قدرت را تره‌کی به‌دست گرفت. به‌زودی پی‌گردهای سیاسی پرچمیان آغاز شد و تا زمستان اوضاع در افغانستان به بسیار شدت داغ‌تر گردید. در این‌حال رهبری اتحاد شوروی به ما که در افغانستان کار می‌کردیم، امر قطع‌نمودن هرگونه تمام تماس‌ها با پرچمیان داد. حتی اگر، فرض کنیم که دیروز شما با کسی به‌خوبی معاشرت می‌کردید، پس امروز باید با او تمام مناسبات، به‌شمول معاشرت دوستانه، قطع می‌کردید. در نتیجه تره‌کی در حالت یک نوع وجد و سرور قرار گرفت و فکر می‌کرد که او شخصیت بزرگ شده است. چیزهای عجیب برای مردم به‌شکل توصیف مبالغه‌آمیز تره‌کی به‌مثابه‌ی «ستاره شرق»، «رهبر انقلاب»، و... آغاز شدند. در این وقت در حاکمیت سیاسی هرچه بیش‌تر نقش حفیظ‌الله امین - شخص هنوز هم سخت‌گیر - تقویت شده می‌رفت. به امر او بمباردمان‌های دهات صورت می‌گرفت که در آن‌ها اقوام زندگی می‌کردند و پی‌گرد روحانیون جریان داشت. برعلاوه این امین یک عده فیصله‌های ناسنجیده سیاسی به‌شکل ممنوعیت گرفتن طویانه هنگام ازدواج و تقسیم زمین‌های متعلق به فیودالان بین دهاقین اتخاذ کرد. ولی آن‌ها به‌شدت به فیودالان وابسته بودند، به‌خاطری‌که آن‌ها برعلاوه زمین، به زارعین تخم‌ها و کود می‌دادند. و در این‌جا عنعنات چندین قرنه‌ی افغانی به‌طور ناگهانی برهم زده شدند. باید گفت که مشاورین حزبی ما جهت بازداری امین از اقدامات شدید تلاش می‌کردند. اما او به تکبر به الکساندر پوزانوف سفیر ما جواب داد - اگر ما سوسیالیزم را به اساس توصیه‌های شما بسازیم، پس هیچ‌گاه نخواهیم ساخت. و به‌طور کل، ما در افغانستان به‌زودی به کمونیزم خواهیم رسید و شما هنوز هم در این سوسیالیزم خود دست پا خواهید زد!

اما عمده این‌که - امین در مقامات کلیدی اقارب و دوستان خود را مقرر می‌کرد که با آن‌ها یک‌جا در امریکا تحصیل می‌کرد و همزمان دست به تطمع نظامیان زد، تا کودتای دولتی را انجام دهد.

طیاره جنگی که ۵۶ سال قبل نیروی هوایی هند را تغییر داد
◼ آیا نمایندگان کاجی‌بی در کابل راجع به بازی‌های پشت پرده امین آگاهی داشتند؟

□ والری سامونین: ما، واضحاً، راجع به همه‌چیز معلومات داشتیم، به‌خاطری‌که در بین افسران اردوی افغانستان مخبران ما وجود داشتند. در سپتامبر سال ۱۹۷۹ شخص وفادار به من لیست افسران اردوی افغانستان را آورد که آماده‌ی حمایت از امین بودند. ما این معلومات را به همه خطوط، از گروپ حزبی اداره کاجی‌بی گرفته تا مشاورین نظامی اتحاد شوروی، در مسکو، ارسال کردیم. فقط بعد از دریافت آن در شعبه بین‌المللی کمیته‌مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی ناامیدی از سیاست به‌وجود آمد که ما در افغانستان پیش می‌بردیم. رهبری اتحاد شوروی این سوال را مطرح می‌کرد که آیا ما کار درست انجام دادیم که از کارمل روگردان شدیم؟ در مورد آشتی‌نمودن امین و تره‌کی فیصله به‌عمل آمد. آما این کار ممکن نشد. در نتیجه در ۱۴ سپتامبر امین ابتدا تره‌کی را منزوی ساخت و بعداً او را توسط بالشت خفه کرد. به مردم اعلان شد که رفیق گرامی تره‌کی به اثر بیماری طولانی و دوامدار جان داد.

وقتی‌که نیروهای ما کدام عملیات مهم آماده می‌ساخت و به محل می‌آمد، جای که، به اساس معلومات اجنتان، تمرکز بزرگ دشمنان و سرکردگان آن‌ها قرار داشت، پس در آن‌جا هیچ‌کس وجود نداشت! پس، به کدام شکل افشاشدن اطلاعات صورت می‌گرفت.

و در این وقت استخبارات ما معلومات انکارناپذیر راجع به دخالت امین در شبکه‌ی اجنتان CIA به‌دست آورد.

◼ اداره‌ی عمومی اول کاجی‌بی راجع به دخالت امین در شبکه اجنتان CIA کدام معلومات در اختیار داشت؟

□ والری سامونین: قبل از لحظه متذکره از افغانان به جمع‌آوری کتله‌ی حقایق کاملاً جالب راجع به بیوگرافی امین دست یافتیم. قبل از تشکیل حزب دموکراتیک خلک او چند بار مقالات خود را در مطبوعات افغانی چاپ کرده بود و در آن‌ها او خود را به مثابه‌ی ضد شوروی سرسخت و ناسیونالیست پخته تبارز داده بود. بعداً او به امریکا رفته، جای‌که رهبری وطنداران محصل افغان را بر دوش گرفته بود. این واقعیت به کارمندان اداره‌ی عمومی اول کاجی‌بی راجع به چیزهای زیادی معلومات می‌داد - گمان نمی‌رود که شخص که با ادارات استخباراتی امریکا ارتباط نمی‌داشت، می‌توانست این مقام را احراز نماید. پیش می‌رویم. به مجرد آن‌که در افغانستان حزب دموکراتیک خلک تشکیل می‌گردد، امین بلافاصله به کابل می‌آید و چرخیدن به دور تره‌کی را آغاز می‌کند و اعتماد او را به‌خود جلب می‌کند. در عین حال راساً تجزیه حزب آغاز می‌شود که نسبت آن دو فرکسیون تشکیل می‌گردد. علاوه بر این، او عملاً قتل بنیان‌گذار حزب را سازمان‌دهی می‌کند که، ظاهراً، امین را افشا کرده بود و راندن او را مطالبه می‌کرد. در داخل استخبارات ما روان‌شناس بسیار جدی وجود داشت که تمام معلومات در باره امین را تحلیل می‌کرد و چنین نتیجه‌گیری نمود: این شخص دارای چهره‌ی دوگانه می‌باشد. کتابچه‌ی یادداشت که بعد از هجوم قصر او توسط رزمندگان ما یافت شده بود، به آخرین ثبوت دست‌داشتن امین در شبکه‌ی اجنتان امریکا مبدل گشت - در آن شماره تیلفون یافت شد که در مقابل آن اشاره شده بود: «CIA».

امین را ابتدا می‌خواستند مسموم کنند و بعداً منفجر سازند

◼ یعنی در اتحاد شوروی دقیقاً معلوم نمودند که امین اجنت مخفی امریکایان ثابت گردید. از همین‌رو در مورد از بین‌بردن او فیصله اتخاذ شده بود؟

□ والری سامونین: شیوه‌های مختلف نابودسازی او طرح شده بودند. مسمومیت که موفق نشد، به‌خاطری‌که ماست که برای امین در نظر گرفته شده بود، برادرزاده او، قبل از آوردن انتحاری نوشید که می‌توانست نسبت تنفر نسبت به امین خود و او را منفجر نماید.

◼ باوجود این، در نتیجه رزمندگان قطعه‌ی ویژه کاجی‌بی قصر امین را اشغال کردند که در نتیجه‌‌ی آن او یا کشته شده، یا اعدام شده بود و در راس افغانستان ببرک کارمل قرار گرفت.

□ والری سامونین: ببرک کارمل و خلقیان دیگر در آن‌زمان در تاشکند قرار داشتند و برای پرواز به افغانستان آماده بودند. باید گفت که در کابل به اساس توافق با خود امین، در ساحه‌ی میدان هوایی بگرام دسته‌ی نظم خاص کاجی‌بی «زینیت» قرار داشت که در نتیجه به‌نام «کاسکاد» مسمی شد. قومانده عملیات «هجوم - ۳۳۳» بر قصر تاج بیک را تورن جنرال کاجی‌بی یوری ایوانوویچ درزدوف شرکت‌کننده‌ی جنگ جهانی دوم که آن‌را پلان نموده بود، بر دوش داشت. در عملیات هم‌چنان وادیم الکسییوویچ کیرپیچینکو معاون اداره‌ی عمومی اول کاجی‌بی شرکت داشت و بوریس سیمیونوویچ ایوانوف نماینده کاجی‌بی اتحاد شوروی در افغانستان نیز حضور داشتند. برعلاوه به عملیات «هجوم - ۳۳۳» کندک اداره‌ی عمومی استخبارات (GRU) که از نمایندگان قومی آسیای مرکزی انتخاب شده بود و از همین‌رو آن‌را به‌نام «مسلمان» یاد می‌کردند، نیز جلب شده بود.

◼ به این ترتیب، امین طرفدار امریکا مرد و در راس کشور کارمل وفادار به مسکو قرار گرفت. برای چه ورود نیروهای ما به افغانستان لازم بود؟

□ والری سامونین: خواهش راجع به ورود نیروهای ما به‌خاک افغانستان پیوسته از اوایل سال ۱۹۷۹ جریان داشت، اما آن با امتناع رهبری اتحاد شوروی مواجه می‌شد. و رئیس کاجی‌بی یوری اندروپوف و منشی عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی لیونید بریژنف قاطعانه با این مخالف بودند. شعبه‌ی بین‌المللی کمیته‌مرکزی نیز عین موضع‌گیری داشت. چرا؟ واقعیت امر این بود که در آن‌زمان رهبری عالی اتحاد شوروی سیاست تشنج‌زدایی در صحنه‌ی بین‌المللی اعلام داشته بود، برعلاوه این، در برابر انظار بسیاری‌ها هنوز بحران کارابین قرار داشت که خود بقای بشریت را در سرحد نابودی قرار داده بود. هم‌چنان در سال ۱۹۸۰ امضای قرارداد بین اتحاد شوروی و ایالات متحده راجع به کاهش سلاح هستوی پلان شده بود و در مسکو باید بازی‌های المپیک برگزار می‌شدند. و زمانی‌که بعد از اشغال قصر و نابودسازی امین به افغانستان قطعات محدود نیروهای شوروی وارد شدند، در روزنامه «پراودا» خبر داده شد که این قطعات در افغانستان دو هفته اقامت خواهند داشت.

◼ یعنی، درست می‌گویند که ولادیمیر کریوچکوف رهبر کاجی‌بی قبل از آغاز عملیات «هجوم — ۳۳۳» تاکید می‌کرد: باید عملیات در باره‌ی نابودسازی امین را راه‌اندازی کرد، اما در عین حال نباید در هیچ‌گونه جدال‌های محلی درگیر شد، در غیر آن جنگ در افغانستان به یکی از مصائیب خطرناک برای اتحاد شوروی مبدل خواهد گشت. نظر به چه فیصله نهایی طوری دیگر ثابت گردید؟

□ والری سامونین: تقریباً یک‌ماه قبل از ورود نیروهای ما به افغانستان من با نماینده‌ی مشاورین نظامی اتحاد شوروی در افغانستان برید جنرال گوریلوف صحبت نمودم. من به سفارت ما آمدم، در دروازه‌ی آن گوریلوف، نماینده اداره عمومی استخبارات پیچیننکو و جنرال ماگومیدوف ایستاده بودند. پیچیننکو مرا به مثابه شرق‌شناس خوب معرفی کرد و به‌هم‌صحبتان خود این پرسش که من راجع به ورود نیروهای ما به افغانستان چه فکر می‌کنم؟، پیشنهاد کرد. من پاسخ دادم که حتی بریتانیا - در قرون XIX و XX نیرومندترین کشور از نقطه‌ی نظر اقتصادی و نظامی که توانسته بود بخش بزرگ شرق نزدیک، بخش از هند و چین و قاره افریقا را مسخر سازد، در افغانستان آن جنگ را باخته بود. و اگر اتحاد شوروی به این‌جا نیروهای خود را وارد سازد، پس ما نیز در این‌جا با سرنوشت انگریزان روبه‌رو خواهیم شد. با این سخنان گوریلوف متشنج شد، سرخ گشت و از من پرسید: گویا، آیا من فرقه دیسانت را در لحظه تهاجم دیده‌ام یا خیر؟ من گفتم که دروغ نخواهم گفت، ندیده‌ام، اما این نظر مرا تغییر نمی‌دهد. به یاد دارم، ماگومیدوف آن‌گاه به من، به مثابه شخص که عقل خود را کاملاً از دست داده باشد، نگاه کرد.

رقابت روسیه و چین در آسیای مرکزی و خروج امریکا از افغانستان

می‌خواهم بگویم که مشی کار کاجی‌بی اتحاد شوروی در افغانستان متوجه از بین‌بردن امین بود و در نتیجه او را از بین بردند. و نظامیان در آن لحظه تاریخ از مساله افغانستان کنار مانده نمی‌توانستند و آن‌ها نیز می‌خواستند در حل اوضاع در افغانستان شرکت ورزند. و آن‌ها توانستند بر این مساله در مسکو دست یابند. من به شما با دقت صد در صد گفته می‌توانم: رهبری استخبارات کاجی‌بی قاطعانه مخالف ورود نیروهای ما به افغانستان بود! و آن‌چه که به نظامیان مربوط می‌گردد، پس وضع از این قرار بود: آن مردم که آن‌گاه از ورود نیروها طرفداری می‌کردند، امروز در همه‌جا می‌گویند که مخالف بودند. گورباچف از کارمل آزرده شده بود

◼ پس، نسبت به ورود نیروهای ما به افغانستان می‌توان ضرب‌المثل مشهور به‌کار برد: همه‌ی مسایل را می‌توان به سه طریق - درست، نادرست و طوری که این را در اردو می‌کنند، حل کرد؟

□ والری سامونین: بلی، به مجرد آن‌که نیروها به کابل وارد شدند، قیود بر گشت‌وگذار وضع گردید. عساکر ماشیندارها را شور می‌دادند و بر همه آن‌چه که حرکت می‌کرد، آتش سرب سرازیر می‌کردند. به خیابان‌های کابل زنان برآمدند، آن‌ها چادرها را در دست داشتند و آن‌ها را سربازان نیروهای افغان می‌دادند و می‌گفتند که اگر شما از ما دفاع کرده نمی‌توانید و به کشور ما عساکر بیگانه می‌آیند، پس شما مردان نیستید و این چادر را بپوشید. این چنین توهین بود که افغانان می‌گریستند. به این ترتیب، از ورود نیروها اصلاً به‌هیچ‌وجه با خوشی استقبال نشد. باید گفت، وقتی‌که نیروهای ما کدام عملیات مهم را آماده می‌ساختند و به محل می‌آمدند، جای که، به اساس معلومات شبکه اجنتان، جمع بزرگ دشمنان و سرکردگان آن‌ها قرار داشتند، پس در آن‌جا هیچ‌کس نبود! پس معلوم بود که به کدام شکل معلومات به مجاهدین رسانده می‌شدند. در قرارگاه اردوی افغانستان واقعاً آن‌هایی نشسته بودند، کسی که نه به‌خاطر پول، بلکه بنابر ملحوظات مفکوروی به مجاهدین معلومات ارسال می‌کردند. از همین‌رو حلقات نظامیان افغان که به پلان‌های اوپراتیفی نظامی ما اجازه دسترسی داده شده بود، محدودتر گردیدند.

و بعداً جنگ خوب آماده شده تبلیغاتی، به کمک CIA امریکا، دقیقاً مانند آن‌که در سال‌های ۲۰-۳۰ قرن گذشته انگریزان برای استفاده از باسمه‌چیان در آسیای مرکزی در مبارزه با اتحاد شوروی استفاده می‌کردند، راه‌اندازی شد. تبلیغ می‌شد که افغانان را می‌خواهند از دین اسلام محروم سازند، همه زنان را می‌خواهند مشترک سازند و اطفال را به اتحاد شوروی می‌برند. و باید گفت که این جنگ تبلیغاتی با موفقیت بزرگ همراه بود. مردم دهاتی و دهاقین در گروه‌های جنایتکار قوماندانان مختلف جبهه شامل می‌شدند و بعداً کار کشاندن آن‌ها به باندهای دشمنان آغاز شد. زیرا قبل از مرگ امین در خاک پاکستان تشکیل گروه‌های مسلح آغاز شده بود - به آن‌ها ماموران استخبارات امریکا و انگلیس کمک می‌کردند و به آن‌ها تعلیم می‌دادند.

◼ یک کارمند بلندپایه‌ی اداره‌ی عمومی اول کاجی‌بی به من معلومات داد که وقتی‌که او مامور استخبارات شوروی در امریکا بود، او معلومات راجع به آمادگی عملیات «عقاب جسور» جمع‌آوری می‌کرد که در چوکات آن آمریکایان استفاده از شبکه‌ی اجنتان خود در افغانستان برای فعالیت‌های تخریبی و تروریستی علیه اتحاد شوروی در خاک جمهوری‌های آسیای میانه پیش‌بینی می‌کردند.

□ والری سامونین: من راجع به چنین عملیات هیچ چه گفته نمی‌توانم. اما کاملاً دقیق می‌دانم که پایگاه‌ها در باره‌ی تربیت افراد مسلح برای فعالیت‌های بعدی در خاک جمهوری‌های آسیای میانه اتحاد شوروی در پاکستان وجود داشتند و در آن‌جا ماموران CIA افراد مسلح افغان را تربیت می‌کردند.

◼ در سال ۱۹۸۶ ببرک کارمل به‌طور غیرمنتظره جای خود را به نجیب‌الله واگذار نمود. این نیز به اراده‌ی مسکو صورت گرفت؟

□ والری سامونین: زمانی‌که در مسکو کنگره‌ی XXVII جریان داشت، کارمل به‌صفت مهمان افتخاری در آن حضور داشت. سخنرانی میخائیل گورباچف را شنید و بعداً در صحبت با کسی از کارمندان شعبه‌ی بین‌المللی کمیته‌مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی گفت: گویا، گورباچف کمونیست نیست، او در حزب بیگانه است و از او باید رهایی یافت! این سخنان تا گورباچف رسیدند که گفت، که اگر رفیق کارمل چنین چیزها می‌گوید، این بدان معنی است که آو جداً مریض است و او را باید معالجه کرد. بعد از این کارمل را از افغانستان فراخواندند و در خانه ایلاقی در سیریبرینی بور جابه‌جا کردند، جای‌که او، در ماهیت امر، در بازداشت خانگی قرار داشت. و مقام او را نجیب‌الله احراز کرد. این انتخاب درست بود. او توانست وضع اقتصادی را در افغانستان باثبات سازد، مالیات بر عواید دهاقین و تاجران را کاهش داد و در دوران او برنامه آموزش انکشاف یافت.

◼ ولی اتحاد شوروی در عین حال به جنگ ادامه می‌داد. ولادیمیر کریوچکوف زمان به من معلومات داد که چگونه مخفییانه به افغانستان برای جمع‌آوری معلومات راجع به این‌که خروج نیروهای ما به‌چه عواقب منجر خواهد شد، سفر نموده بود. بعداً او در بیروی سیاسی گزارش داد که فقط موجودیت رژیم نجیب‌الله می‌تواند به مانع بر سر راه نفوذ باندهای تروریستی به کشور ما مبدل گردیده می‌تواند که به تهدید بروز جنگ داخلی در جمهوری‌های آسیای میانه منجر شده می‌تواند.

□ والری سامونین: پس چه، کریوچکوف مطلقاً برحق ثابت گردیده است.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- سابقه‌دار کاجی‌بی راجع به رازهای جنگ در افغانستان، وب‌سایت اسپوتنیک افغانستان: ۲۳ اکتبر ۲۰۱۸.


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت اسپوتنیک افغانستان