دانشنامۀ آريانا

۱۳۹۱ شهریور ۱۲, یکشنبه

کچالو چگونه به افغانستان آمد؟

از: علی کریمی

تحفۀ انگلیس

کچالو چگونه به افغانستان آمد؟


فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


کچالو یکی از مهم‌ترین محصولات غذایی بشر به‌شمار می‌رود. پس از گندم، برنج و جواری، چهارمین گیاه پُراهمیت در سیستم غذایی جهان کچالو است.

طبق آمارهای سازمان ملل، طی اولین دهه قرن بیست و یکم، هر فرد در جهان به‌طور اوسط سالانه ٣٣ کیلو کچالو مصرف کرده است. در افغانستان، کچالو احتمالاً پس از نان گندم، رایج‌ترین غذایی است که مردم با آن شکم‌های‌شان را سیر می‌کنند. انگلیسی‌ها در قرن ۱۹ میلادی کچالو را به افغانستان آوردند.


[] خاستگاه اصلی

خاستگاه کچالو کشور پرو در آمریکای لاتین است. دانشمندان بقایای کچالو را در قسمت‌هایی از این کشور کشف کرده‌اند که قدمت آن‌ها به ۵٠٠ سال قبل از میلاد می‌رسد. در آن زمان، مردمانی که در امپراطوری «اینکا» در آن مناطق زندگی می‌کردند، نه تنها کچالو را می‌کاشتند و می‌خوردند؛ بلکه آن را عبادت نیز می‌کردند. آن‌ها کچالو را خشک می‌کردند و در هنگام سفرهای طولانی با خود می‌بردند. گذشته از این، گدام‌های بزرگی از کچالو ساخته بودند که در سال‌های قحطی و خشکسالی از آن‌ها استفاده می‌کردند.

صدها سال بعد، استعمارگران اسپانیایی در قرن ۱٦ میلادی، نخستین اروپایی‌هایی بودند که در جستجوی طلا پا به سرزمین‌های آمریکای جنوبی نهادند و با کچالو آشنا شدند. آن‌ها بسیار زود به اهمیت کچالو پی بردند و کشتی‌های بزرگی از کچالو را به اروپا فرستادند. در سال ۱۵٨۵ بود که کچالو به بریتانیا رسید، در ۱۵٨٧ آلمانی‌ها با کچالو آشنا شدند و در سال ۱٦٠٠ فرانسوی‌ها مزه کچالو را درک کردند. طی همین سال‌ها تقریباً تمام کشورهای اروپایی با کچالو آشنا شده بودند. ولی این گیاه به‌صورت بسیار محدود توسط کشاورزان کوچک کشت می‌شد و بیشتر به‌عنوان خوراک حیوانات از آن استفاده می‌کردند. فقط برخی فقرا آن را می‌خوردند و برای بقیه کچالو یک گیاه خطرناک بود که باید از آن دوری می‌کردند.

دو رویداد باعث شد که کچالو در اروپا به محبوبیت زیادی برسد: اول قحطی سال‌های ۱٧٧٠ و دوم انقلاب صنعتی در قرن ۱۹ میلادی. در اوایل سال‌های ۱٧٧٠ قحطی کم‌سابقه‌یی کشورهای اروپایی را با کمبود مواد غذایی مواجه کرد. یکی از دلایل قحطی سرمای شدیدی بود که دیگر محصولات زراعتی را از بین برد ولی به کچالو آسیبی نتوانست برساند.

در دوران انقلاب صنعتی، فابریکه‌های زیادی در آن کشورها به‌فعالیت آغاز کرده بودند و به لشکر بزرگی از کارگران نیاز بود. کچالو به‌خاطر ارزان بودن و ساده بودن کشت آن، به غذای اصلی کارگران بریتانیا در دوران انقلاب صنعتی تبدیل شده بود، طوری که از آن به‌عنوان سوخت ماشین انقلاب صنعتی نام می‌برند. فریدریش انگلس رفیق کارل مارکس، اهمیت تاریخی کچالو را در انقلاب صنعتی برابر آهن می‌دانست.


[] کچالو در افغانستان

کچالو را انگلیسی‌ها در زمان امیر دوست‌محمد خان به افغانستان معرفی کردند. امیر دوست‌محمد خان برادری داشت به‌نام نواب جبار خان که دیپلمات‌ها و جاسوسان انگلیسی او را «دوست فرنگی‌ها» لقب داده بودند. هر انگلیسی که به کابل می‌آمد نواب جبار خان میزبان او می‌شد و او را در قلعه بزرگش در غرب کابل جای می‌داد. نواب جبار خان کسی است که تخم کچالو را از انگلیسی‌ها گرفت و برای اولین‌بار در افغانستان این گیاه را کشت کرد. غرب کابل در آن سال‌ها هنوز بخشی از شهر کابل محسوب نمی‌شد و مشهور به «دره چهارده» بود. قلعه جبار خان یکی از قلعه‌هایی بود که در این منطقه وجود داشت و تا هنوز در آخر دشت برچی منطقه‌یی را به‌نام «قلعه جبار خان» می‌خوانند. به احتمال قوی زمین‌های اطراف این قلعه، نخستین مزرعه کچالوی افغانستان بوده‌اند.

نواب جبار خان بارکزی، نقاشی از واین در سال ۱٨٣۵؛
برگرفتـه از وبلاگ شـخصی علـی کریمی (دوشـنبه‌ها)

برای اولین‌بار گادفری توماس واین، سیاح انگلیسی که در سال ۱٨٣۵ میلادی به کابل سفر کرد از وجود کچالو در افغانستان سخن می‌گوید. او که مانند دیگر انگلیسی‌ها مهمان نواب بود، در سفرنامه‌اش می‌نویسد که کپیتان کلود مارتین وید، نماینده انگلیس در لودیانه تخم کچالو را برای نواب جبار خان فرستاده و او در کابل آن را کشت کرده است. لودیانه شهری است در ایالت پنجاب هند که در آن زمان از اهمیت زیادی برخوردار بود. شاه شجاع در آخرین سال‌های اقامت طولانی‌اش در هند، در این شهر زندگی می‌کرد و با کاپیتان وید و دیگر انگلیسی‌ها رابطه نزدیکی داشت.

نواب جبار خان نیز با کاپیتان وید رابطه خوبی داشت. او پسر کلانش عبدالغیاث خان را برای فراگیری زبان انگلیسی به آنجا فرستاده بود. کاپیتان وید در لودیانه یک مکتب کوچکی تاسیس کرده بود که در آن برای دانش‌آموزان زبان انگلیسی درس می‌داد. با توجه به این که کاپتان وید از سال ۱٨٢٣ در لودیانه مستقر شده بود، احتمال می‌رود که او تخم کچالو را از طریق پسر نواب بین سال‌های ۱٨٢٣-۱٨٣۴ به او فرستاده بوده باشد.

نام کچالو در زبان‌های افغانستان، مثل برخی کلمات دیگر، از هند آمده است. البته در هند به کچالو «آلو» می‌گویند، و چیزی را که ما به‌نام کچالو می‌شناسیم، در مناطقی از هند به غذای خاصی گفته می‌شود که آن را از کچالو می‌سازند. در واقع در افغانستان، نام آن غذا روی این گیاه گذاشته شده است و تا هنوز ما آن را استفاده می‌کنیم.

در هند کچالو را پرتگالی‌ها در اوایل قرن ۱٧ میلادی در سواحل غربی این کشور معرفی کردند. تاجران انگلیسی اما در اواخر آن قرن کچالو را به‌مناطق بنگال و برخی ایالت‌های دیگر هند بردند. از همین‌روست که در قسمت‌هایی از هند به‌کچالو «پتاتا یا پتاته» می‌گویند که از کلمه اسپانیایی «patata» گرفته شده است؛ ولی در قسمت‌های دیگر کشور که کچالو را از طریق انگلیسی‌ها شناخته‌اند به آن «آلو» می‌گویند، که وجه تسمیه آن زیاد واضح نیست.

مزرعه کچالو در ولایت غزنی

ایرانـی‌ها نیـز توسـط انگلیسـی‌ها با کچالـو آشـنا شـدند. سـر جان ملکـوم، حاکـم انگلیسـی بمبئـی در ماموریـت دومـش به ایـران در اواسـط حکمـرانی فتـح علیشـاه قاجـار (۱٧۹٧-۱٨٣۴)، با خود سی خریطه تخم کچالو برد و در بین راه برای کشاورزان تقسیم می‌کرد و کتابچه‌یی را نیز جهت رهنمایی کشت آن به آنان می‌داد. مردم ایران برای مدت زیادی نامی برای این گیاه عجیب نداشتند؛ از همین رو به آن «آلوی ملکوم» می‌گفتند. تا هنوز در قسمت‌هایی از ایران به کچالو آلو می‌گویند، نامی که انگلیسی‌ها از هند آن را به ایران بردند. سال‌ها بعد زمانی که ایرانی‌ها با کشور فرانسه روابط فرهنگی و سیاسی برقرار کردند، جای «آلوی ملکوم» را «سیب زمینی» گرفت که ترجمه تحت‌اللفظی «pomme de terre»، نام فرانسوی آن است.


[] مزه کچالو

کچالو مزه خاصی ندارد؛ نه تلخ است، نه تند است، نه شور است و نه زیاد شیرین. مزه کچالو در بی‌مزه‌گی آن است. کچالو چیزی است که در هر غذایی که اضافه کنید مزه همان غذا را بر می‌دارد، این یکی از عوامل محبوبیت کچالو است. دیگر نکات قوت این محصول غذایی آسان بودن کشت آن است که در هر اقلیمی می‌شود آن را کشت کرد و حاصل گرفت. خاصیت غذایی و ویتامین‌های زیادی دارد و گذشته از همه، از نگاه حجم فیزیکی نیز طوری است که انسان را زود سیر می‌کند و برای کشورهای فقیر منبع غذایی بسیار مناسبی به‌شمار می‌آید.

برداشت کچالو در ولایت بامیان

امروزه چین، هند و روسیه کلان‌ترین تولیدکنندگان کچالو در جهان هستند. در افغانستان کچالوی بامیان بسیار مشهور است[۱]. هر چند در ولایت‌های کابل، وردک و ننگرهار نیز کچالو کشت می‌شود. دقیقاً معلوم نیست که کچالوهای نواب جبار خان چگونه از قلعه‌اش در غرب کابل به دیگر مناطق افغانستان راه یافت، ولی می‌دانیم که اگر این «دوست فرنگی‌ها» نبود ممکن بود بعد از چندین دهه دیگر مردم افغانستان با کچالو آشنا می‌شدند.[٢]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است. این توسط آقای عبید حنیفی از طریق فیسبوک به دانشنامه معرفی شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- ولایت بامیان یکی از ولایات سردسیر افغانستان به‌شمار می‌آید، در این ولایت مردم بیشتر به زمین‌های زراعتی خود کچالو، گندم و جو کشت می‌کنند. کچالو یکی از عمده‌ترین محصولات زراعتی است که در بین مردم این ولایت به‌طور قابل ملاحظه کستریش یافته است؛ گفته می‌شود حتی زمین‌داران، کوچک‌ترین زمین خود را که یک یا دو بیسوه است، کچالو کشت می‌نمایند و با جمع‌آوری و فروش آن مخارج خود را تامین می‌کنند.
مردم بامیان، اکثراً زراعت‌پیشه هستند و تعداد محدودی به‌کار و تجارت مصروف اند و با فروش سالانه محصولات زراعتی و دامداری، نیازهای زندگی خود را مرفوع می‌سازند و تعدادی هم که زمین ندارند با کمک به زمین‌داران در قسمت جمع‌آوری محصول کچالو، خوراک زمستان خود را تهیه می‌کنند. (افزودۀ دانشنامۀ آریانا؛ برگرفته از: وبلاک نمای نزدیک)
[٢]- علی کریمی، کچالو چگونه به افغانستان آمد؟، ویراستار: عارف فرهمند، دویچه وله (صدای آلمان) دری: ۱۱/٠٢/٢٠۱۱؛ در ضمن این مقاله با تفصیل بیشتر در وبلاگ شخصی آقای علی کریمی (دوشنبه‌ها) نیز منتشر شده است.



[] جُستارهای وابسته

گیاهان
سبزیجات
سیب زمینی



[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت اینترنتی دویچه وله (صدای آلمان) دری