دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

انجیل برنابا: فصل ١٧


انجیل برنابا

(برگردان فارسی از: حیدرقلی سردار کابلی)

<فصل ١٦>فصل ١٧<فصل ١٨>


[۱] چون یسوع این بفرمود فیلّپس گفت: به درستی که ما راغبیم در خدمت خدای؛ لیکن ما نیز میل داریم خدای را بشناسیم.

[۲] زیرا اشعیای پیغمبر فرمود: حقا بدرستی که تو هر آینه‌ای خداوند، در پرده هستی.

[۳] فرموده‌است خدای بندهٔ خود موسی را: منم آنکه او منم.

[۴] یسوع جواب داد: «ای فیلّپس به درستی که خدای صلاح است و هیچ صلاحی به غیر او نیست.»

[۵] «به درستی که خدا موجود است و بدون او وجودی نیست.»

[۶] «به درستی که خدا حیات است و بدون او زنده‌ها نیستند.»

[۷] «او بزرگ است؛ حتی این که که در بردارد همه را و او در همه جاست.»

[۸] «او تنها است و همسری ندارد.»

[۹] «وجود او نه آغاز دارد، نه انجام؛ لیکن او برای هر چیزی آغازی قرار داده و زود است قرار دهد از برای هر چیزی پایان.»

[۱۰] «نه پدر دارد نه مادر.»

[۱۱] «نه پسردارد، نه برادران و نه معاشران.»

[۱۲] «چون خدای را جسم نیست، پس او نمی‌خورد و نمی‌خوابد و نمی‌میرد و نه راه می‌رود و نه حرکت می‌کند.»

[۱۳] «لیکن وجود او همیشه‌است تا ابد، بدون شبیه بشری.»

[۱۴] «زیرا او صاحب جسد نیست و مرکّب نیست و مادی نیست و بسیط‌ترین بسایط است.»

[۱۵] «او بخشنده‌ای است که دوست نمی‌دارد مگر بخشش را.»

[۱۶] «و او عادل است، به اندازه‌ای که هر گاه او قصاص نماید یا گذشت بفرماید، پس از آن گزیری نیست.»

[۱۷] «به اختصار تو را می‌گویم ای فیلّپس! به درستی که ممکن نیست تو را این که ببینی او را و بشناسی او را بر زمین، شناسایی تمام.»

[۱۸] «لیکن تو زود است ببینی او را در مملکت خودش تا ابد؛ آنجایی که بشود قوام سعادت ما و مجد ما.»

[۱۹] پس گفت فیلّپس: چه می‌گویی ای آقا، حقا هر آینه در اشعیا نوشته شده‌است که همانا خدای پدر ماست؛ پس چگونه او را فرزندان نباشد؟

[۲۰] یسوع جواب داد: «به درستی که در اشعیا نوشته شده‌است مثل‌های بسیاری که نباید بگیری آن را به لفظ؛ بلکه باید گرفت آن را به معنی.»

[۲۱] «زیرا همهٔ پیغمبران که به یکصد و چهل و چهار هزار می‌رسند، آنان که فرستاده ایشان را خدای به سوی جهان، به تحقیق سخن رانده‌اند به معمّاها و به تاریکی.»

[۲۲] «لیکن زود است بیاید بعد از من لقای همه پیغمبران و پاکان؛ پس او تابان شود چون نور بر تاریکی‌های همهٔ آن چه پیغمبران فرموده‌اند.»

[۲۳] «زیرا او رسول خدای است.»

[۲۴] چون این بفرمود یسوع، آهی کشید و فرمود:

[۲۵] «رأفت نما به اسرائیل ای خدای و به شفقت نظر کن بر ابراهیم و بر ذریه‌ی او تا خدمت کنند تو را به اخلاص.»

[۲۶] پس شاگردانش جواب دادند: چنین باد ای پروردگار.

[۲۷] یسوع فرمود: «حق می‌گویم شما را، به درستی که کاتبان و علما به تحقیق باطل نمودند شریعت را به نبوت‌های دروغ خود که مخالف است با نبوت‌های پیغمبران راستگوی خدای.»

[۲۸] «به جهت این غضب فرمود خدای بر خانهٔ اسرائیل و بر این گروه کم‌ایمان.»

[۲۹] پس شاگردان گریستند برای این کلمات و گفتند: رحم کن ما را خدای، رأفت کن بر هیکل و بر شهر مقدس و گرفتار مکن او را به حقارت امت‌ها، تا حقیر نشمارند عهد تو را.

[۳۰] پس یسوع فرمود: «چنین باد ای پروردگار و خداوند پدران ما.»


<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>