[۱] پس از آن که یسوع این سخنان را گفت، فرمود: «شما خود نیستید که مرا اختیار نمودهاید؛ بلکه من شما را اختیار نمودهام تا شاگرد من باشید.»
[۲] «پس هر گاه جهان شما را دشمن بدارد؛ حقا که شما شاگردان من خواهید بود.»
[۳] «زیرا جهان همیشه دشمن بندگان و خدمتکاران خدای بوده.»
[۴] «به یاد آورید پیغمبران پاک را که ایشان را جهان به قتل رسانیده.»
[۵] «چنان که در این ایلیا اتفاق افتاد وقتی که ایزابل ده هزار پیغمبر را به قتل رسانید؛ حتی این که با مشقت نجات بافت ایلیای مسکین و هفت هزار از فرزندان پیغمبران که پنهان کرده بود ایشان را سردار لشکر اخاب.»
[۶] «فریاد از جهان بدکار که خدای را نمیشناسد.»
[۷] «در این صورت مترسید شما؛ زیرا موهای سر شما شمرده شده تا هلاک نشوید.»
[۸] «نظر نمایید به گنجشک خانگی و پرندگان دیگر که نمیریزد پری از آنها بدون خواست خدای.»
[۹] «آیا توجه مینماید خدا به پرندگان بیشتر از توجه او به انسان که به جهت او آفریدهاست هر چیزی؟»
[۱۰] «آیا اتفاق میافتد که انسانی به کفشهایش بیشتر توجه داشته باشد از فرزند خود؟»
[۱۱] «نه چنین است، پس نه چنین است.»
[۱۲] «آیا واجب نیست بر شما این که گمان برید به طریق اولی که خدای، شما را مهمل نمیگذارد و حال آن که او توجه به پرندگان دارد؟»
[۱۳] «لیکن چرا من سخن از پرندگان بگویم؛ بلکه برگ درختی نیز نمیریزد بدون خواست خدای.»
[۱۴] «باور کنید مرا؛ زیرا به شما حق میگویم، که جهان خواهد ترسید از شما هر گاه نگاه دارید کلام مرا.»
[۱۵] «زیرا هر گاه از رسوایی و بدکاری خود نمیترسید، هر آینه شما را دشمن نمیداشت؛ لیکن از رسوایی خود میترسد و از این جهت دشمن میدارد شما را و زحمت میدهد شما را.»
[۱۶] «پس هر گاه ببینید که جهان خوار شمارد کلام شما را، پس غمگین مشوید؛ بلکه تأمّل کنید که چگونه بیاعتنایی کرده خدای را و او از شما بزرگتر است. اعتنا نکرده او را جهان، حتی این که حکمت او را جهالت پنداشته.»
[۱۷] «پس چون خدای با جهان مدارا به صبر مینماید، چرا شما غمگین میشوید از خاک و گل زمین؟»
[۱۸] «آن گاه با صبرتان مالک خواهید شد خودتان را.»
[۱۹] «هر گاه کسی به رخسارهٔ شما سیلی بزند رخسارهٔ دیگر را برای او بگیرید تا سیلی بزند.»
[۲۰] «بدی را به بدی جزا ندهید زیرا این کاری است که بدترین همهٔ حیوانات میکند.»
[۲۱] «لیکن بدی را به خوبی مجازات کنید و دعا کنید به جهت کسانی که شما را دشمن میدارند.»
[۲۲] «آتش به آتش خاموش نمیشود؛ بلکه با آب خاموش میشود، از برای این میگویم شما را که به بدی غلبه منمایید بر بدی؛ بلکه به خوبی غلبه نمایید.»
[۲۳] «نظر نمایید خدای را که قرار داده آفتاب خود را، که طالع میشود بر نیکوکاران و بدکاران و همچنین است باران.»
[۲۴] «همچنین واجب است بر شما که خوبی کنید با همه؛ زیرا در ناموس نوشته شدهاست: قدیس باشید؛ زیرا من، پروردگار شما قدوسم. پاکشدگان باشید؛ زیرا من پاکم. کامل باشید: زیرا من کاملم.»
[۲۵] «حق میگویم به شما، به درستی که خدمتکاری که به دنبال خشنود نمودن آقای خود میباشد، جامهای نمیپوشد که نفرت نماید از او آقای او.»
[۲۶] «جامههای شما همان ارادت و محبت شماست.»
[۲۷] «پرهیز کنید در این صورت از این که اراده نمایید یا دوست بدارید چیزی را که پسندیدهٔ خدای پرورگار ما نیست.»
[۲۸] «یقین کنید این که خدای دشمن میدارد کجروی و شهوتهای جهان را.»
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>