[...] [...]
میر غلامحضرت شایق معروف به شایق جمال (زادۀ ۱۳۱۴ ه.ق - درگذشتۀ ۱٣۵٣ خ)، شاعر نامور و سخنور نازکخیال دورۀ امیر حبیبالله خان است.
[↑] زندگینامه
میر غلامحضرت شایق فرزند میر جمالالدین در سال ۱۳۱۴ ه.ق در در کوچه غسالان گذر وزير شهر کابل زاده شد. نسباش از طرف پدر و مادر به حضرت میر واعظ، عـارف معروف افغانستان میرسد. در یادداشتی که از او بهجا مانده است، دربارۀ زندگینامه خود چنین مینویسد: "فقیر بیکمال شایق جمال پسر مرحوم حافظ میر جمالالدین [از] قوم سادات و از اولاده قدوةالسالکین فضیلت پناه شریعت دستگاه جناب میر واعظ علیهالرحمه میباشم. تولدم با وفات حضرت سید جمالالدین افغانی برابر است و اسمم میر غلامحضرت است. تعلیمات ابتدايی را نزد پدر کلان مادری خود جناب میر غلامفاروق تحصیل [کردم] و بعد در مکتب حبیبیه تا صنف ده متعلم بودهام که در آن وقت جای مکتب بهولایت موجوده کابل و بهنام باغ مهمانخانه یاد میشد. بعد بدارالحفاظ رفته هژده سپاره قرآن شریف را به نزد قاری خضرمحمد مرحوم حفظ نمودم بعد از آن بهعلت مریضی سخت از تکمیل حفظ قرآن مجید باز ماندم و بعد از دو سه سال شامل دارالمعلمین در زمان مرحوم معینالسلطنه گشته، بعد از سه سال نایل بهگرفتن شهادتنامه درجه اول گردیده، بهمعلمی مکاتب ابتدايی و بعد به سرمعلمی افتخار حاصل نمودم و در عین زمان بهحضور جناب قاری صاحب ملکالشعرا مرحوم چند کتابی از فقه شریف، صرف، نحو و فیالجمله قواعد و علم شعر را آموختم و در سنه ۱٣٠٠ به شعرسرايی شایق شدم. اکنون همه مردم با خبراند که سیوپنج سال شد روی صفحه بستر مشق ناتوانی میکنم"[۱]
شایق جمال در سال ۱٣٠٠ خورشیدی به شعرسرایی روی آورد و صدها قطعه شعر از خود بهیادگار گذاشت. نخستین شعرش در جریده سراجالاخبار بهنشر رسید و سپس بقیه اشعارش در جراید امان افغان، اصلاح، انیس و ... منتشر شده است. مجموعه اشعار وی بهنام دیوان شایق در سال ۱٣٣٣ انتشار یافت[٢] و نیز پس از آن، چندینبار تجدید چاپ شد. این مجموعه دربرگیرندۀ قصاید، غزلیات، رباعیات، مسمطاط و قطعات است[٣] و در تقريظ آن ملکالشعرا قاری عبدالله، ملکالشعرا بيتاب، خليلالله خليلی، هاشم شايق (افندی)، فيضمحمد زکريا (فيض کابلی) عبارات بس دلنشين و درخور قدر و ستايش نوشتهاند. از جمله استاد خليلالله خليلی چنین در وصف آن نگاشته است: "سخنان شايق جمال از باد بهاری نازکتر و از سنبل و نسرين بوياتر است، سخنان او شور و شيدايی دارد، سخنان او از آتشکدهِ دل سر بر آورده است، سخنان او سرود اشک و پيام مهر است، سخنان اين تردامنانِ سوخته از خود آنها نيست"[۴].
او از میان همۀ قالبها به غزل توجه بیشتری داشته است و در آن از سبک هندی پیروی میکرده است. نازک طبعی، استفاده از تعبیرات و زبان عامیانه، سادگی و صمیمیت از ویژکیهای شعرهای شایق بهشمار میرود. اکثر سرودههای وی در مضامین اجتماعی و اخلاقی سروده شدهاند[۵].
افزون بر شاعری، شایق جمال در نثرنویسی و طنزپردازی هم از پيشگامان زمان خود بود، که کاستیهای کارمندان دولت را در لفافه فکاهيات و لطايف[٦] و ظرايف بهرشته تحرير در میآورد. گفته میشود، او اسپکی داشت که در باره آن فرسنامههای زيادی نوشته است[٧]:
اسـپکی دارم که او پای منسـت | مايه تشويش و سودای منسـت |
همچنین، شایق جمال در نقاشی، خوشنویسی و موسيقی نيز مهارت زياد داشت[٨].
شایق جمال بهسبب بیماری مزمن سالها از بستر برنخاست و سر انجام در اسد سال ۱٣۵٣ خورشیدی (٢٧ رجب ۱٣۹۴ قمری) چشم از جهان فرو بست[۹]. آرامگاه او در جوار مزار شاه دوشمشيره قرار دارد[۱٠].
[↑] نمونهی شعر
از غـرور حـســـن كـار آســـمـانـی مـیكـنــد
چـرخ از خـورشـيد و مـه كاغـذپران سـازد باو
چرخـه در كـف يار مـن تـا نـخدوانـی میكنـد
چـهـره زرد مـرا هـر لحـظــه يـادش مـیدهـد
تـار خـود را چـون نـگـارم زعـفـرانی مـیكـنــد
آسـمان هـم از هـلال خـود كمـان گيرد بكـف
تـير بـر كاغـذ چـو نصــب آنمـاه ثانـی میكنـد
هـر قـدر بـا او دهـم تـار آن فـرنـگـیزاده خــو
بـاز چـون كاغـذپـرانـش ســرتكـانـی میكنـد
در هـوا كاغـذپـران ســرخ میآيـد بـهچشــم
يا فلـك بـالای يـارم گلـفـشـــانـی مـیكـنــد
تاكه چشم عاشقان را سرخ سازد برسرش
ســرو مـن كاغـذپـران را زعـفـرانـی مـیكنـد
شــيشـه قـلـب مـرا در هـاون بيـداد كـوفـت
تـار را بـهـر حـريـفــان تـيــغ ثـانــی مـیكنــد
پـرده چـشـــم مـرا كـاغــذپـران بـايــد نمــود
عمـرها شــد در هـوايت خونفشـانی میكند
همچـو من كاغـذپران را دور از پيشــت مكـن
كـز فـراقـت نـعـرههـای آســمانـی مـیكـنـد
دلـبر نـازك مـزاجــم چـون شــود بـالا بـه بـام
ابـر بـالای ســـر او ســـايـهبـانــی مـیكـنــد
گرچـه شــايق را بتار زلـف خـود كرده اســير
چـون حـريف آزاد گـردد شـادمـانـی میكنـد
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- خلیلالله حنیف، شايق جمال شاعر شورآفرین، وبگاه فکر برگرفته از: کتاب پرطاووس یا شعر فارسی در آریانا
[۲]- ديوان شايق جمال در سال ۱٣٣٣ خورشیدی بههمت مرد فاضل عطاالله خان نوری بهچاپ رسيده است. (رجوع شود به: امام عبادی، زندهياد شايق جمال، وبگاه آنسوی موجهای بنفش)
[۳]- جعفری، میر غلامحضرت شایق جمال (۲)، وبگاه صدای سوخته
[۴]- امام عبادی، پیشین
[۵]- میر غلامحضرت شایق جمال (۲)، پیشین
[۶]- لطايف و ظرايف اثر استاد شايق جمال در جوزای ۱۳۸۳ خورشیدی توسط شاعر ارادتمند به وی، آقای مير محمدعثمان نالان در کابل به نشر رسیده است.
[٧]- امام عبادی، پیشین
[۸]- خلیلالله حنیف، پیشین
[۹]- امام عبادی، پیشین
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]