جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۶ آبان ۸, دوشنبه

گندهارا

از: دانشنامه‌ی آریانا

گندهارا


فهرست مندرجات
پادشاهی گندهاراهنر گندهارا

گندهارا یا گنداره (به انگلیسی: Gandhara؛ به سانسکرېت: गन्धार)، کشور پادشاهی کهن (ancient kingdom) (حدود ۱۵٠٠–۵٣۵ پیش از میلاد)، واقع در منطقه‌ی شمال غربی پاکستان (پیرامون پیشاور) بود که بعدها قلمرو آن از یک‌سو به جلال‌آباد و حتی کابل تا جنوب هندوکش در افغانستان، و از سوی دیگر، به تاکسیلا و حوزه‌ی رود سند در پاکستان گسترش یافت. در طول دوره هخامنشی و دوره هلنیستی، پایتخت این پادشاهی، شهر چارسده بود؛ اما بعد از آن، در حدود ۱٢٧ میلادی، این پایتخت توسط کانیشکای بزرگ، شاهنشاه کوشانی، به پیشاور منتقل شد.

هنر پیکره‌تراشی گندهارا از هنرهای منحصر‌به‌فرد دوره‌ی باستان محسوب می‌شود که امروزه تعدادی از تمثال‌های به‌یادگار مانده از آن در موزه‌های برخی از کشورهای جهان حفظ شده‌اند و نیز پیکره‌های عظیمی که در دامنه‌ی کوه‌ها هنوز هم قابل رویت می‌باشند. از جمله این آثار، مشهورترین آن‌ها تمثال‌های عظیم بودا در شهر بامیان افغانستان است که در روز نهم مارچ سال ۲۰۰۱ میلادی، به‌دست گروه طالبان تخریب شد.


واژه‌شناسی

نام گندهارا (Gandhara) یا گَنداره (به سانسکرېت: गन्धार، و در اردو: گندهارا؛ به فارسی باستان: گـَداره یا Gadāra)، نخست در ریگ‌ودا و سپس در اترواودا یاد شده است. هرچند دانشمندان این نام را از زبان سانسکریت دانسته‌اند، اما ریشه‌شناختی آن تاکنون دقیقاً مشخص نیست. پانینی (Pāṇini)، زبان‌شناس هندی که دستور زبان کاملی برای زبان سانسکریت تدوین کرده و خود احتمالاً از اهالی گندهارا بوده، نیز در سده‌ی چهارم پیش از میلاد، از این منطقه نام برده و آن را یکی از استان‌های اصلی هند دانسته‌ است. از سوی دیگر، در سنگ‌نبشته بیستون داریوش یکم، این منطقه به‌عنوان یکی از استان‌های شاهنشاهی پارس آمده‌ است. هم‌چنین در سده‌ی یازدهم پس از میلاد توسط ابوریحان بیرونی، نیز به گندهارا اشاره شده و وی شهر ویهند (احتمالاً اوند امروزی نزدیک به اَتک) را پایتخت آن ذکر کرده‌ است. نام گندهارا در منابع کلاسیک بعدی برای اشاره به دره‌ی رود کابل استفاده شده است.


موقعیت جغرافیایی

گندهارا با مختصات جغرافیایی ۳۳°۴۵٢٢″ شمالی ۷۲°۴۹۴۵″ شرقی، در راستای رود سند، پیرامون شهرهای تاکسیلا (Takshaśilā یا Taxila) و پوشکَلَواتی (Pushkalāvatī) (چارسده امروزی) در شمال خاوری پیشاور پاکستان قرار داشت. با این وجود درباره‌ی گسترده‌ای جغرافیایی گندهارا به‌سبب نفوذ فرهنگی-تمدنی گسترده‌ی آن - از جنوب هندوکش تا رود سند - مورد اختلاف‌نظر دانشمندان است.

در بند دهم فرگرد نخست وندیداد آمده است: «هفتمين سرزمين و كشور نيكی كه من - اهوره مزدا - آفريدم، ”وَئَه كَرتَه“ی بد سايه (کابل) بود. پس آن‌گاه اهريمن هِمه تن‌مرگ بيامد و به پتيارگی، پری ”خنَثَی تی“ را بيافريد كه به ”گرشاسپ“ پيوست.»

وایکـرته (Vaēkərəta)، که بیشـتر دانشـمندان آن را کابل دانسـته‌اند؛ اما سـیلوین لـوی (Sylvain Lévi)، اســتاد زبـان سـانســکـریت در دانشــگاه سـوربـن، در کـتاب «Le catalogue géographique des Yakṣa dans la Mahāmāyūrī»، که در سـال ۱۹۱۵ میـلادی چـاپ شـده اسـت و والتر برونـو هنینگ (W. B. Henning)، در کتاب «Two Manichaean Magical Texts»، که به‌سال ۱۹۴٧ میلادی به نشر رسیده است، آن را به اشتباه با گندهارا (Gandhara) و نواحی پیشاوُر تطبیق داده‌اند.

میر غلام‌محمد غبار، گندهارا را ولایات پیشاور، سوات و کابل نگاشته است. از این‌رو، ممکن است سیلوین لوی و والتر هنینگ، وایکرته را با گندهارا یکی پنداشته‌اند.

با این وضع، پژوهشگرانی که وایکرته را با کابل تطبیق داده‌اند، به شرح زیر است: میر غلام‌محمد غبار، وای‌کرت (= کابل، اعم از شهر و علاقه)؛ حسن پیرنیا، وای‌کرت (= کابل)؛ ابراهیم پورداوود، وَئَه كَرتَه (= کابل بدسایه)؛ دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، وئه کرته (= کابل)؛ آرتور کریستن‌سن، ایران‌شناس نامبردار دانمارکی، واکرت (= کابلستان) و ...

آن‌چه مسلم می‌نماید، این است که از لحاظ جغرافیایی گندهارا منطقه‌ی شمال‌غربی پاکستان و نواحی جنوب‌شرقی افغانستان را دربر می‌گرفت، که حدود آن‌را نمی‌توان به‌طور دقیق مشخص نمود.


پیشینه‌ی تاریخی

گندهارا، از زمان ریگ‌ودا (سال‌های ۱۵٠٠ تا ۱٢٠٠ میلادی پیش از میلاد) وجود داشته[] و هم‌چنین در اوستای زرتشتی از آن نام برده شده است. وندیداد به غربی‌ترین بخش آن یعنی کابل به‌عنوان وی‌کرته (Vaēkərəta)، هفتمین سرزمین مقدسی که توسط اهورامزدا ساخته شده بود، اشاره می‌کند.[] در قرن ششم پیش از میلاد، گندهارا توسط امپراتوری هخامنشی گشوده شد و در سال ۳۲٧ پیش از میلاد، به‌دست اسکندر بزرگ افتاد. سپس بخشی از قلمرو شاهنشاهی موریا، سلسله‌ای مقتدر در هند باستان که بین سال‌های ۳۲۱ تا ۱۸۵ پیش از میلاد فرمانروایی می‌کردند، شد.

این منطقه، که به‌عنوان یکی مراکز زرتشتیان باختری (Bactrian Zoroastrianism)، هندوگرایی (Hinduism)، و بعدها یونانی-بودایی (Greco-Buddhism) بود، به‌ویژه به‌خاطر هنر محلی خود، یعنی هنر گندهارا (Gandhara Art) شهرت فراوان یافت.

از قرون نخست تا قرن پنجم میلادی، اوج عظمت گندهارا - زیر تسلط امپراتوری کوشانی - به‌نمایش درآمد. در این دوره، هنر گندهارا به پیش‌رفت‌های بسیار چشم‌گیری نایل گردید و به‌خصوص، هنر پیکره‌تراشی این سرزمین در سراسر هند، به هنری بی‌نظیر بدل شد و آثار بسیار ارزش‌مندی از هنرمندان پیکره‌تراش به‌یادگار ماند. از این‌رو، دوره‌ای شاهنشاهی کوشانیان، به عصر طلایی گندهارا شهرت یافت.

پس از کوشانیان و هفتالی‌ها، ابوریحان بیرونی، دانشمند و هندشناس معروف خراسانی، که در غزنه می‌زیست، از سلسله‌ای کابل‌شاهان (يا رَتبيل‌شاهان، که از بقایای کوشانی‌های کوچک بودند) یاد می‌کند که از دوران پیش از اسلام (از قرن ششم) تا سده‌های دهم و یازدهم میلادی بر تمام قلمرو گندهارا فرمانروایی داشتند. در این دوران، و به‌ویژه آغاز دوره‌ای اسلامی، گندهارا بخشی از حکومت مستقل کابلستان بود و پس از آن، در سال ۱٠٠۱ میلادی، به‌دست سلطان محمود غزنوی فتح شد و نام آن، به‌مرور زمان، در غبار تاریخ به‌فراموشی سپرده شد.


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...



دانشنامه‌ی بوداگرایی چینی (Chinese Buddhist Encyclopedia) زیر سرواژه‌ی «گندهارا» (Gandhara) چنین می‌نویسد:
Gandhāra (Sanskrit: गन्धार, Persian: ویهیند‎, Urdu: گندھارا‎) is an ancient kingdom (Mahajanapada), located in parts of modern-day northern Pakistan and eastern Afghanistan. Gandhara was located mainly in the Peshawar Valley, the Pothohar Plateau and the Kabul River Valley. Its main cities were Purushapura (modern Peshawar), literally meaning "city of men", and Takshashila (modern Taxila).
این دانشنامه درباره‌ی ریشه‌شناختی «گندهارا» می‌افزاید:
The name Gandhara is of Sanskrit origin, but its ultimate etymology is uncertain. The region was first mentioned in the Rig-Veda. One proposed origin of the name is from the Sanskrit word gandha, meaning perfume and “referring to the spices and aromatic herbs which they [the inhabitants] traded and with which they anointed themselves.”


این سرزمین در سنگ‌نوشته‌ی «بیستون داریوش» و «نقش رستم» در دوره‌ی هخامنشیان، به پارسی باستان، «گـَداره» (Gadāra) نامیده شده‌ است.


دانشنامه‌ی ایرانیکا: سرواژه‌ی GANDHĀRA. نوشته‌ی ویلیام فوگل‌سانگ (Willem Vogelsang).


غبار، میر غلام‌محمد، تاریخچه‌ی مختصر افغانستان، سالنامه‌ی کابل ۱٣۱۱، ص ٧؛ در صفحه‌ی ۹ نیز از گندهارا معادل کابل و پیشاور یاد کرده است.
سالنامه‌ی کابل ۱٣۱۱، ص ٣۴
تاریخ ایران باستان، ج ۱، پاورقی ص ۱٣۹
وندیداد، صص ۱٠ و ۱٣
تاریخ مردم ایران (ایران قبل از اسلام)، ج ۱، ص ٣۱
کیانیان، ص ۱۴٧



[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها:...