از: دانشنامهی آریانا |
ژان پیاژه
فهرست مندرجات
[روانشناسی] [شناختشناسی]
ژان ویلیام فریتز پیاژه (به فرانسوی: Jean William Fritz Piaget) (زادۀ ۹ اوت ۱۸۸٦ م - درگذشتۀ ۱٦ سپتامبر ۱۹۸۰ م)، روانشناس، زیستشناس و شناختشناس فرانسوی-زبانِ سوئیسی بود که بهخاطر کارهایش در روانشناسی رشد و شناختشناسی شهرت یافته است.
پیاژه، که جایگاه ویژهای برای آموزش کودکان قایل بود، در سال ۱۹۳۴ در کسوت رئیس دفتر بینالمللی آموزش سازمان ملل متحد اعلام کرد: «تنها آموزش است که میتواند جوامع ما را در مقابل فروپاشی تدریجی یا خشونتبار حفظ کند.»[۱] به بیان ارنست فون گلاسرزفلد، پیاژه پیشگام گرانقدر نظریهٔ ساختوساز گرایانهٔ معرفت است.[٢]
زندگینامه |
---|
ژان پیاژه، ۹ اوت ۱۸۸٦ میلادی، در شهر نوشاتل سوئیس بهدنیا آمد[٣] و اولین فرزند خانواده بود[۴]. مادرش، ربکا جکسون، یک زن شدیداً پایبند مذهب[۵] و پدرش، آرتور پیاژه، استاد دانشگاه در رشتهٔ ادبیات قرون وسطی بود[٦]. این تنافر فکری پدر و مادر، از همان آغاز کودکی وی را زیر تاثیر قرار داد و تعارض بین باور و دانش را در او زنده نگهداشت.[٧]
ژان پیاژه در سن یازده سالگی، وقتی دانشآموز مدرسهٔ لاتینِ نوشاتل بود، کارش را بهعنوان یک پژوهشگر آغاز کرد[٨]. در همانسال نیز مقالهی کوتاهی در مورد یک گنجشگ آلبینو (سپیدتن یا زالی) نوشت و همین مقاله مقدمهای شد برای یک زندگی سراسر علمی همراه با تألیف بیش از شصت کتاب و چند صد مقاله[۹]. در دوران نوجوانی علاقهٔ پیاژه به جانورشناسی بیشتر شد و مقالاتی در مورد نرمتنان نوشت.[۱٠]
پس از اتمام دوران دبیرستان او مشغول به تحصیل در رشتهٔ علوم طبیعی در دانشگاه نوشاتلدانشگاه نوشاتل (به فرانسوی: Université de Neuchâtel)، یکی از دانشگاههای فرانسویزبان سوئیس است که در شهر نوشاتل قرار دارد. این دانشگاه در سال ۱۸۳۸ پایهگذاری شد. شد و در ٢٢ سالگی، از همان دانشگاه دکتری گرفت[۱۱]. در طول این مدت پیاژه دو مقالهٔ فلسفی نوشت که خودش از آنها با عنوان کارهای نوجوانی یاد میکند.[۱٢]
از کارهای اولیهٔ خود در زمینهٔ زیستشناسی، پیاژه به این باور رسید، که اعمال زیستشناسانه عبارتند از گامهایی که در مسیر سازشیابی با محیط فیزیکی اطراف، و به منظور کمک به سازمانیافتگی آن برداشته میشود.[۱٣]
پیاژه، بعد از نیمفصلی که در دانشگاه زوریخدانشگاه زوریخ (به آلمانی: Universität Zürich)، دانشگاهی دولتی است که در شهر زوریخ، سوئیس واقع شده است و بزرگترین دانشگاه این کشور محسوب میشود. به مطالعهٔ روانکاوی پرداخت، سوئیس را به مقصد پاریس ترک کرد[۱۴]. در پاریس بود که او نظریهٔ مراحل رشد شناختی خود را مطرح کرد. در سال ۱۹۲۱، پیاژه به سوئیس بازگشت و بهعنوان رئیس انستیتو روسو در ژنو مشغول بهکار شد.[۱۵]
در واقع، وی پس از اخذ مدرک دکتری در رشتهی جانورشناسی، در مدرسه پاريس به مطالعه در خصوص استاندارد کردن آزمودنیها دربارهی تفکر منطقی کودکان پرداخت[۱٦]. او در روند اين مطالعات پی برد که به اقتضای سن، پاسخ کودکان نسبت به پرسشهای واحد يکسان نيست و پاسخ دادن آنها نشان میدهد کودک هنگام پاسخ دادن از روش معينی پيروی میکند که چنين امری ريشه در ساخت فکری کودک دارد.[۱٧]
تحقیقات اختصاصی پیاژه در زمینهی هوش با کار در آزمایشگاه بینه در پاریس آغاز شد. پیاژه با توجه به پاسخهای کودکان به آزمونها، متوجه پاسخهای نادرست آنها و نوعی نظم و یکنواختی در اشتباهات شد[۱٨] نکتهی جالب برای پیاژه این نبود که کودکان چه تعداد پاسخ درست میدهند بلکه برای او این مسئله برانگیزاننده بود که اشتباهات کودکان همسن، مشابه است. روشی که کودک دنیا را احساس و تفسیر میکند بسیار متفاوت از یک بزرگسال است[۱۹] پیازه میخواست منشأ و چگونگی تکامل دانش را در نزد نوع بشر مطالعه کند و بدین منظور رشد شناخت را در کودکان وسیله قرار داد.[٢٠]
هر چند پرسش کليدی پياژه در اين جمله خلاصه میشد که انسان چگونه فکر میکند؟ ولی در دوران حيات علمی خويش تنها توانست به بخش اندکی از اين پرسش يعنی بررسی تحول شناختی کودکان و نوجوانان بپردازد.
با این حال، چنانکه گفته شد، مسالهی اصلی برای پياژه بررسی اين پرسش بود که شناخت برای آدمی چگونه حاصل میشود. شيوهی اتخاذشده توسط وی نشان از نگاه عملگرايانه پیاژه دارد. او برای پاسخگويی به اين سئوال در صدد برآمد تا تمام مراحل تحولات رشدشناختی کودک را از نخستين حرکات انعکاسی نوزاد تا انديشيدن در قالب تفکر منطقی و انتزاعی دوره بزرگسالان را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد.
او از طريق روش بالينی تلاش کرد روش طبيعی کودک برای انديشيدن را بيابد. مسلماً نمیتوان آرای او را صرفاً محصور در قلمرو روانشناسی دانست. او در نگارش آثارش از شعب مختلف علوم مانند زيستشناسی، فلسفه، منطق و رياضی نیز استفاده کرده است. برخی بر اين باورند که مطالعات عميق و دقيق پیاژه معلول بهرهمندی او از فلسفه و زيستشناسی بوده است.
در سال ۱۹۲۳، پیاژه و ولنتاین چاتنی با هم ازدواج کردند و حاصل این ازدواج سه فرزند بود. در سال ۱۹۲۹، وی ریاست دفتر بینالمللی آموزش را قبول کرد و تا سال ۱۹٦۷ در همین سمت باقیماند.
در سال ۱۹۵۵، مرکز بینالمللی شناختشناسیِ ژنتیک را راهاندازی کرد و از همان سال تا پایان عمر ریاست آن را بر عهده داشت.
سرانجام، پیاژه در ۱٦ سپتامبر سال ۱۹۸۰، در گرما گرم راهبری پژوهشهای مرکز شناختشناسی و تدوین نتایج پژوهشهای گوناگون، در سن ۸۴ سالگی، در ژنو درگذشت.
آثار | ▲ |
---|
ژان پياژه، يکی از پُرکارترين انديشمندان قرن بيستم بهشمار میآيد که افزون بر نگارش آثار عميق و بديع، به لحاظ حجم آثار نيز جايگاه برجستهای دارد. وی در فاصله سالهای ۱۹٢٣ تا ۱۹٦٢، ۴۱ جلد کتاب به رشته تحرير درآورده است؛ البته اينها به استثنای مقالات و سخنرانیهای او و ٢۴ جلد کتابیست که با همکاران و محققان ديگر، بهصورت مشترک نوشته است.
نام نخسين اثر وی که بهسال ۱۹٢٣ انتشار يافت، «زبان و تفکر نزديک کودک» نام دارد و آخرين کتاب وی که «تعليم و تربيت در روانشناسی» میباشد که در سال ۱۹٦۹ به چاپ رسید.
گفته میشود، برخی از کتابهای که پياژه بهنگارش در آورد، حاصل مطالعات او دربارهی چگونه رشدشناختی سه فرزند دخترش است که میتوان کتابهايی همچون «اساس هوش کودک» (۱۹٣۵) «شکلگيری واقعيت در ذهن کودک» (۱۹٣٧) و «بازی و تقليد در کودکی» (۱۹۴٠) را نامبرد.
در سال ۱۹٦٧ با انتشار کتاب «زیستشناسی و شناخت»، پیوستگی جنبههای زیستی و عقلی را ترسیم کرد و در سال ۱۹٧٠ در اثر مشهور «ساختینگری» مسئله ساخت و پدیدایی را از دیدگاه تحولی و در چهارچوب علوم مختلف مورد بررسی قرار داد. بههر حال، پارهای از آثار را میتوان چنین برشمرد:
|
يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]- کدیور، ص ٢٢
[۱۹]- بیابانگرد، نعمتی، ص ۱۴
[٢٠]- سیف، ص ٦۹
جُستارهای وابسته
□
□
□
سرچشمهها
□
□
□
□
پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ زندگینامهها │ روانشناسان │ شناختشناسان