|
همجنسگرایی
در تاریخ اجتماعی مسلمانان
فهرست مندرجات
.
همجنسگرایی در تاریخ اجتماعی مسلمانان
همجنسگرایی (به انگلیسی: Homosexuality) یکی از گرایشهای جنسی است که تمایل جنسی او تنها متوجه جنس همگون با خود او است و رفتار همجنسگرایانه به برقراری رابطهی جنسی با فردی همجنس اطلاق میشود. امروزه برای اشاره به افراد همجنسگرای مرد از واژهی گی (Gay) و برای همجنسگرای زن معمولاً واژهی لزبین یا لِز (Lesbian) بهکار میرود. در زبان فارسی در گذشته به همجنسگرایان زن، «طَبَقزن» گفته میشده که به عمل طَبَقزنی (که در آن دو زن روبهروی هم بهطور موازی نشسته، پاها را بهطور ضربدری بهصورتی قرار میدهند که سطح خارجی آلت تناسلیشان با هم تماس پیدا کرده و سپس با حرکت، پایین تنه خود را به یکدیگر میمالند و از این کار احساس لذت میکنند) اشاره داشته است. این اصطلاح امروزه در زبان فارسی بهندرت مورد استفاده قرار میگیرد.[۱]
همجنسگرایی در دوره کنونی به یکی از محورهای اختلاف زندگی غربی و اسلامی بدل شده است؛ بهنحوی که جوامع اسلامی دارای نگاه بسیار سختگیرانه نسبت به این پدیده و جوامع غربی دارای نگاه روادارانه نسبت به آن بهشمار میروند. این تصویر با واقعیت گذشته همجنسگرایی در هر دو دنیای مسیحی و اسلامی تفاوت بارزی دارد. همجنسگرایی در تاریخ گذشته جوامع اسلامی با تسامح بسیار بالایی مواجه بوده و نگاه سختگیرانه کنونی نسبت به آن کاملاً متاخر است. در نقطه مقابل، چرخش مشابهی بهطور معکوسی در دنیای مسیحی رخ داده است. این نوشته در صدد تبیین وضعیت تاریخی این پدیده در بین مسلمانان است.
در قرآن از عنوان مشخصی برای اشاره به همجنسگرایی یاد نشده است و مجازاتی برای آن تعیین نشده است. این بر خلاف اعمال دیگری چون زنا است که هم با عنوان از آنها یاد شده و هم مجازاتهای معینی برای آن ذکر شده است. تنها مورد اشاره به روابط همجنسگرایانه در قرآن در خصوص داستان قوم لوط است. قرآن، آنان را به جهت داشتن رفتارهای شهوتانگیز تنها نسبت به مردان و رویگردانی از روابط زناشویی با زنان نکوهش کرده و نزول عذاب الهی بر آنان را بهعنوان سرنوشت نهاییشان یاد میکند. قرائن متعددی در روایت قرآنی این داستان گویای وجود روابط همجنسگرایانه به عنف در بین قوم لوط است. برای مثال، مردانی از قوم لوط، قصد تجاوز به مهمانان وی میکنند که فرشتههایی در چهره مردانی زیبارو بودند. لوط از این امر هراسان میشود و از آنان میخواهد آبروی وی را در برابر مهمانانش نبرند و در مقابل، دخترانش را به آنها عرضه میدارد.
نگاه کتاب مقدس و بهویژه عهد عتیق نسبت به همجنسگرایی در مقایسه با قرآن از صراحت و سختگیری بسیار بیشتری برخوردار است و حجم پرداختن به آن نیز بسیار بیشتر از قرآن است. سفر لاویان با صراحت عقوبت این عمل را مرگ برای هر دو طرف شمرده است و پولس در نامهی اوّل خود به قُرِنتیان از زبان مسیح به نکوهش همبستری مردان با مردان پرداخته و این افراد را محروم از دستیابی به ملکوت خدا میشمرد. دو طرز نگاه متفاوت پیشگفته سبب پیدایش دو شیوه برخورد متفاوت با این پدیده در تاریخ اسلامی شده است. دایرةالمعارف اسلام لایدن (ویرایش دوم) در مدخل لواط به مقایسه دو نگاه متفاوت اسلامی و مسیحی در قرون وسطی پرداخته و نه تنها نگاه مسیحی را به مراتب سختگیرانهتر از نگاه اسلامی میشمرد، بلکه نگرش روادارانه نسبت به همجنسگرایی در بین مسلمانان را از موارد نقد اسلام و مسلمانان از نظر مسیحیان آن دوره میشمرد.
نگاهی اجمالی به انتشار گسترده روابط همجنسگرایانه در تاریخ مسلمانان نیز مؤید نگرش روامدارانه گذشته نسبت به این پدیده است. این نگاه نه تنها از لحاظ تئوریک در دانشهای متعدد اسلامی از جمله ادبیات و فقه منعکس شده است؛ بلکه در سبک زندگی گذشته مسلمانان نیز بازتاب گسترده داشته است. سیروس شمیسا در کتاب «شاهدبازی در ادبیات فارسی» بهطور مفصل به انعکاس گسترده گرایشهای همجنسگرایانه در ادبیات فارسی دوره اسلامی پرداخته است. در زبان عربی نیز شاعرانی چون ابو نؤاس به سرودن این نوع اشعار شهرت دارند. جمال جمعه، بخش وسیعی از اشعار همجنسگرایانه ابو نؤاس را در کتابی با عنوان «النصوص المحرمة» گردآوری و منتشر کرده است. توصیفات همجنسگرایانه در نثر عربی نیز فراوان دیده میشود. از جمله حریری در کتاب مقامات خود بهطور مکرر از این نوع روابط یاد کرده است که نشانگر انتشار این نوع رفتار در زندگی واقعی مسلمانان آن زمان است.
بخش وسیع دیگری از اشاره به روابط همجنسگرایی را میتوان در مجموعه منابع شرح حال روابط جنسی در بین مسلمانان در قرون گذشته مشاهده کرد. از باب مثال، متکلم معتزلی و ادیب معروف، جاحظ (م ۲۵۵) در رسالهای مستقل با عنوان «مفاخرة الجواری و الغلمان» به مقایسه دیدگاه علاقهمندان به روابط جنسی همجنسگرایانه با مردان و علاقهمندان به روابط جنسی غیر همجنسگرایانه پرداخته است. وی دلایل متعددی را از سوی همجنسگرایان در تایید برتری داشتن رابطه جنسی با مردان نسبت به داشتن چنین رابطهای با زنان بر میشمرد. توصیفات گسترده جاحظ علیرغم آن که در قالب متنی ادبی بیان شدهاند، بیانگر واقعیت این امر در جوامع آن دوره است.
در متون تاریخی نیز به انتشار این پدیده در بین شاهان و خلفای اسلامی و حتی قاضیان برمیخوریم. شمسالدین ذهبی (م ۱۲۷۴) در کتاب «تاریخ الاسلام» از گرایش ولید بن یزید (م ۷۴۴)، خلیفه یازدهم اموی به روابط همجنسگرایانه یاد کرده و از برادرش سلیمان نقل میکند که وی از او درخواست رابطه جنسی کرده بود. طبری (م ۹۲۳) نیز نسبتی مشابه را به خلیفه عباسی، امین (م ۸۱۳) داده است. این گرایش آن چنان نزد امین نیرومند بود که وی را همیشه همراه مردان جوان میدیدند و در مقابل او از رابطه با زنان خودداری میکرد. خلیفه دیگر عباسی، متوکل نیز بنا به گزارش مسعودی (م ۹۵۷) در «مروج الذهب» معشوقی از میان ترکان دربار داشت که نامش شاهک بود. در بین قاضیان نیز یحیی بن اکثم (م ۸۵۷) که قاضی بصره و از فقهای معروف آغاز دوره عباسی بود به داشتن روابط همجنسگرایانه شهرت داشت تا آنجا که مردم بصره از او نزد مأمون عباسی شکایت برده و گفتند که وی جوانان شهر را آلوده و فاسد ساخته است. در نتیجه، مأمون وی را از کار بر کنار کرد. در دورههای بعدی نیز همجنسگرایی در بین ممالیک مصر و شام که امیرنشینان متعددی در این منطقه در بین سالهای ۱۲۵۰ تا ۱۵۰۰ تاسیس کردند رواج فراوان داشت. مقریزی (م ۱۴۴۲) در کتاب تاریخ خود که به این دوره از تاریخ اسلامی اختصاص دارد، روابط همجنسگرایی را تا آن اندازه در دربار ممالیک رایج شمرده که زنان دربار به تقلید از مردان، لباس میپوشیدند تا قرب و منزلت نزد همسرانشان یابند.
در دوره نزدیک به معاصر نیز انتشار همجنسگرایی و نگرش روادارانه نسبت به آن در جهان اسلام دیده میشود. اوفری للانی در پی حادثه تروریستی اورلاندو در مقالهای با عنوان «چگونه همجنسگرایی تا به این اندازه در جهان اسلام زشت و کریه گشت؟» به ذکر نمونههای متعددی از نگاه روادارانه مسلمانان در گذشته نزدیکشان پرداخته است. از جمله، رفاعه الطهطاوی (۱۸۰۱ – ۱۸۷۳) در گزارش خود از سفرش به پاریس با شگفتی از نبود روابط عاشقانه بین مردان در این جامعه بر خلاف جامعه مصر یاد میکند. وی زبان فرانسوی را به جهت نداشتن قابلیتهای کافی برای تعابیر عاشقانه نسبت به مردان نکوهش میکند. مثال نزدیک دیگر دوره عثمانی است که نه تنها روابط همجنسگرایانه در آن انتشار داشته است، بلکه تعبیر صریح از آن در قالب نوشتار و تصاویر اروتیک رواج بسیاری داشته است.
در بخش فقهی موضوع نیز شاهد تفاوت جدی بین گذشته و امروز هستیم. همجنسگرایی در ایران و عربستان و تعدادی دیگر از کشورهای اسلامی به استناد احکام فقهی، مجازات مرگ را در پی دارد. موارد متعدد اجرای حکم اعدام برای همجنسگرایی در دهههای اخیر در ایران و عربستان گزارش شده است. این در حالی است که نگاه طیف وسیعی از بنیانگزاران فقه مذاهب اسلامی به این موضوع متفاوت بوده است. فقیهان در گذشته در اصل این که عمل لواط سزاوار حد است یا نه، اختلاف نظر داشتهاند. حنفیان و گروهی از شافعیان زشتی عمل لواط را کمتر از زنا دانسته و عقوبت آن را از نوع تعزیر و نه حد شمردهاند. عقوبت تعزیر به این معنا است که مجازات مشخصی برای عمل در منابع دینی وجود ندارد و در نتیجه، قاضی بنا به مصلحت خود به تعیین مجازاتی بسنده میکند که در بسیاری موارد ممکن است کمتر از ده ضربه شلاق باشد. در تاریخ مجازاتهای اسلامی نیز علیرغم رواج عمل به برخی از آنها مانند مجازات سارق یا زانی، نمونههای بسیار معدودی از مجازات همجنسگرایی در تاریخ اسلامی بهچشم میخورد.
از آنچه گذشت بر میآید که نگرش جوامع اسلامی نسبت به همجنسگرایی به شکل بنیادینی تغییر کرده است. دلایل این تغییر نیازمند مطالعه وسیع و چند جانبهای در تحولات سیاسی و اجتماعی جهان اسلام در دوره معاصر است. عوامل این دگردیسی را در نگاهی عام میتوان به پدیده بیداری اسلامی و پدیده غربستیزی در دوره اخیر در جهان اسلام ارتباط داد. پدیده بیداری اسلامی که آغاز آن را میتوان از سید جمالالدین اسد آبادی تاریخ زد، نگرشی بنیادگرایانه و دارای ماهیتی سیاسی بود. این پدیده در جلوههای مختلف سنی و شیعیاش به بازگشت به اسلام ناب و اصیل دعوت میکند و حکومت دینی بر مبنای اجرای احکام فقهی را سر لوحه خود قرار میدهد. از این منظر، بیداری اسلامی نگرشی انتقادی نسبت به سنت گذشته جوامع اسلامی بهشمار رفته و بخش وسیعی از رفتارهای جاری در آن را از نوع بدعتها و رفتارهای نادرستی میشمرد که باید اصلاح و تغییر یابند. رواج و تطور رفتار همجنسگرایانه در غرب و تبدیل شدن تدریجی آن بهنوعی از سبک زندگی رسمی نیز سبب شد که واکنش نسبت به آن در بین جوامع اسلامی که متاثر از فضای غربستیزی هستند افزایش یابد. در چنین فضایی، همجنسگرایی بهعنوان نشانهای از فساد اخلاقی غرب که قصد هجوم فرهنگی و تخریب دنیای اسلام را دارد، تصویر میشود.
با اینهمه توجه به وضعیت تاریخی گذشته میتواند دایره رواداری نسبت همجنسگرایان را در جهان اسلام وسعت بخشیده و زمینه نگاههای جدید دینی را نسبت به آنان فراهم آورد. هماکنون طیفی از نواندیشان دینی چون آرش نراقی و محسن هندریکس نگاه دینشناسانه متفاوتی نسبت به همجنسگرایی در مقایسه با فقه اسلامی رایج ارائه میکنند.[٢]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- رجوع شود به: همجنسگرایی، از ویکیپدیا، دانشنامهی آزاد
[٢]- علی معموری، همجنسگرایی در تاریخ اجتماعی مسلمانان، بخش فارسی بیبیسی: پنجشنبه ٢٣ ژوئن ٢٠۱٦ - ٠٣ تیر ۱٣۹۵
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت بیبیسی
□ ویکیپدیا، دانشنامهی آزاد