نـوشـــته: نعمت حسينی
(پژوهشگر افغان)
عبداللطیف آریان فرزند احمد جان در سال 1300 خ در گذر تنور سازی در یک خانواده ی پشه ور زاده شد.اوتحصیل ابتدایی را در مسجد گدری و مکتب تنور سازی* و دوره ی متوسطه رادر لیسه ی استقلال و غازی ودر عاشقان و عارفان و دارالمعلمین کابل واقع باباخودی علیه رحمه و عالی را در دارالمعلمین عالی پغمان خواند، که در سال 1317خ فارغ و در مکتب استقلال به حیث اموزگار مقرر شد.از سال 1321خ در لیسه استقلال آموزگاز شدواز سال 1324تا1329 خ معلم و مامور نشرات وآمر کتابخانه دارالمعلمین هابود. از سال1325 از طرف یونسکو، برای آموزش کتابداری به هند فرستاده شد . در سال1336 خ باتاسیس اولین کتاخانه عامه در وزارت معارف به حیث اولین آمر کتابخانه مقرر شد. در سال1337خ علاوه از کتابخانه یونسکو، به حیث مربی سارندوی پسران و دختران در وزارت معارف کار می کرد. در سال 1338خ به خاطر اخذ دیپلوم تخصصی در زمینه سارندوی در کورس های « وودبیج» بین المللی، در سری لانکا فرستاده شد. از سال 1339 خ به حیث مربی و در سال 1344خ معاون ساندوی افغانستان مقرر شد. وی در سال 1346 به حیث آموزگار زبان انگلیسی در لیسه حبیبیه کارکرد.
عبدللطیف آریان از سال 1315خ به نوشتن مقالات وشعر وهم به نگارش داستان پرداخته است ، که اکثر آنها در مطبوعات وقت چاپ گردیده اند. اما آثار ارزشمند تر وی بعد از سال 1320خ آذین چاپ یافته اند، که از آن شمار می توان از داستان« جوان مکتبی » که در پاورقی روزنامه اصلاح به چاپ رسیده یاد کرد. از آن به بعد، شماری ازداستان های اودر رادیوکابل و مجله های آریانا، پشتون ژغ وکابل پیهم چاپ می گردیدند. بعدازآن که مجله ی« آیینه عرفان»ارگان وزارت معارف زیرنام«عرفان» احیا شد، تا سال 1335خ آریان به حیث مسوول و نگارنده آن نشریه ماهانه مقرر ودرهر شماره آثار ادبی و هنری او حلیه چاپ می بستند. او که از سال 1336تا سال 1352 خ به حیث مدیر مسوول و نگارنده ی مجله ی سارندوی نیز کار می کرد، آثار ادبی وهنری اش رادر آنجانیز به نشر می رسانید.از آثاراو می توان از این ها یاد کرد:
ــ آثار منظوم، شامل : غزل، مثنوی، رباعی، مخمسات، قطعه ها، قصاید و ضرب المثل های منظوم در پنچ جلد، حدود سه هزار بیت اند، که اکثر آنها به چاپ نرسیده اند.
ــ چکیده های قلم چاپ ناشده.
ــ زنده گی از هر پهلو.
ــ داستان های کوتاه.
ــ داستان های کوتاه از زنده گی واقعیی اشخاص، یک صد داستان.
نیم قرن چشمدید من.
گدری ، تنور سازی بابای خودی از محلات کابل قدیم اند.
حسینی، نعمت، سیماها و آواها، صصص 6، 7و8