فهرست مندرجات
- سلسله رومانوفها
- دوره ناآرامیها
- اولین تزار رومانوفها
- تزار الکساندر دوم
- تزار الکساندر سوم
- تزار نیکلای دوم
- حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه
- جنگ روسیه - ژاپن
- انتخابات دوما
- ورود روسیه به جنگ جهانی اول
- نخستین کنگره شوراها
- قیام بلشویکها
- کمیته انقلابی شورای پطروگراد
- شورای کمیسرهای خلق
- پیمان برست-لیتوفسک
- جنگ داخلی
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
<روسيه> <...>
دوره حکومتی در روسیه از ٢٢ اکتبر ١٧٣١ تا ٢ مارس ١٩١٧ را امپراتوری روسیه مینامند. فرمانروای این امپراتوری "تزار" نام داشت که از این رو نیز به "روسیه تزاری" (به روسی: تسارسکایا راسیا Росси́йская Импе́рия) شهرت داشت. پایتخت این امپراتوری سنت پترزبورگ و زبان رسمی آن روسی بود. واحد پول نیز همانند اکنون روبل بود.
بیش از دو سده روسیه تزاری بخشی از امپراتوری مغول بود. اما در سده پانزدهم، ولایت "مسکوویا" که ناحیه کوچکی از سرزمین روسیه امروزی را در برمی گرفت، قدرت یافت، تا حدی که مغولانِ "اردوی طلایی" را به مبارزه طلبید. در آن زمان ایوان بزرگ، از پرداخت خراج به مغولها سر باز زد و فرمانروای بعدی ایوان چهارم که به ایوان مخوف (ایوان گروزنی) قلمروی ولایت مسکوویا را توسعه داد. لقب او، ایوان مخوف، بیانگر این است که این نخستین تزار در تمام روسیه بود که بیشتر از او میترسیدند تا اینکه دوستش داشته باشند.
[↑] سلسله رومانوفها
سلسله رومانوفها یک خاندان اشرافی قدرتمند در مسکو بودند که مدت مدیدی سلطه آنها بر روسیه ادامه یافت. نخستین تزار روسیه، ایوان مخوف (٨۴-١۵٣٠ م) با خاندان رومانوف وصلت نمود. رومان زاخارین جد اعلای رومانوفها برادر آناستاسیا همسر ایوان مخوف تزار روسیه بود و پسری نیز به نام نیکیتا داشت که پدربزرگ اولین تزار رومانوف یعنی میخائیل فئودوروویچ رمانوف است. این خانواده به دلیل قرابت با ایوان مخوف (ایوان چهارم) و نیز به این دلیل که در دسائس و توطئههای درباریان در حوادث پس از مرگ ایوان مخوف شرکت نداشتند، محبوب مردم روسیه بودند. ضمن اینکه فئودور نیکتایویچ رومانف پدر میخائیل رومانوف اولین تزار روسیه، مورد تایید یک مقام مورد احترام روحانی در روسیه بود که حین جنگ با لهستانیها در دوران هرج و مرج رهبری مردم روسیه را بر عهده داشت. پس از شکست لهستانیها مردم میخاییل فئودورویچ رمانوف را به سلطنت برگزیدند. این خانواده تا ٣٠٠ سال، تا جنگ جهانی اول و زمان ظهور کمونیسم در روسیه با اقتدار حکومت میکردند.
[↑] دوره ناآرامیها
پسر ایوان، فئودور اول، بوریس گادونف (١٦٠۵-١۵۵١ م) به عنوان تزار روسیه، جانشین او شد. وقتی او در سال ١٦٠۵ از دنیا رفت، روسیه در هرج و مرج افتاد.
از سال ١٦٠۵ تا ١٦١٣ هرج و مرج دوام یافت. اشراف برای سلطنت با یکدیگر جنگیدند و برزگران شورش کردند. دشمنان اصلی روسیه - لهستان و سوئد - هرج و مرج را غنیمت شمردند. در سال ١٦١١ نیروهای لهستانی شهر اسمالنسک روسیه را فتح کردند. یک سال بعد لهستانیها مسکو را اشغال کرده و شاهزاده لهستانی را بر تخت تزار نشاندند. سپس سوئدیها در سال ١٦١٣ شهر نووگوراد را اشغال کردند.
[↑] اولین تزار رومانوفها
روسها برای واپسراندن لهستانیها از مسکو یکپارچه شدند. آنان میخائیل رومانوف ١٧ ساله را (١٦۴۵-١۵٩٦ م) را در سال ١٦١٣ به مقام تزاری منصوب کردند که بر خلاف میل باطنی و توسط مردم روسیه به سلطنت انتخاب شد.
[↑] تزار الکساندر دوم
تزار الکساندر دوم فرزند تزار نیکلای اول معروف به تزار آزادیبخش (به روسی: تسار اسوابادیتل) پس از پدرش بر تخت سلطنت نشست. درسال ١٨٦١ تزار الکساندر دوم سرفداری را در روسیه لغو میکند. تزار امیدوار است روسیه را مانند کشورهای اروپای غربی در راه مدرن سازی به حرکت در آورد. اما این اقدام به سود ثروتمندان تمام میشود و گروه قلیلی از دهقانان موفق به تهیه زمین میشوند. اکثر دهقانان فقیرتر از آن هستند که زمینی بخرند. این دهقانان از نظر فرهنگی عقب مانده تر از طبقات رنجبر اروپای غربی هستند.
او در ابتدای سلطنت با مشکلات مربوط به جنگ کریمه که در زمان پدرش آغاز شده بود دست به گریبان بود و البته توانست به شکلی آبرومندانه با دول متخاصم (انگلیس، فرانسه و عثمانی) صلح کند. او مردی روشنفکر بود که قصد آزاد سازی سرفها را داشت. از شوخیهای تاریخ اینکه این تزار روشنفکر که در صدد انجام اصلاحات در کشورش بود، بیشتر از دیگر تزارها توسط تروریستها مورد سوءقصد قرار گرفت و نهایتاً در اثر یکی از همین سوءقصدها به شدت زخمی شد و در حالی که انجام اصلاحات وی نتیجهای نداده بود، فوت کرد. از عوامل ناکامی تزار در انجام اصلاحات میتوان به مخالفت اشراف روسیه و ایرادات نظام اداری روسیه اشاره کرد.
[↑] تزار الکساندر سوم
تزار الکساندر سوم مانند پدرش سیاستهای مدرن سازی را دنبال میکند. کارخانجات جدید در سن پترزبورگ و مسکو احداث میشوند. جمعیت کارگری عظیمی در حومه این شهرها زندگی میکنند. اما آزادیهای اجتماعی را برخلاف پدرش کاهش میدهد. روسیه باید پیشرفت کند بیآنکه خللی در خاندان سلطنت ایجاد کند. سانسور و حکومت پلیسی افزایش مییابد. تعقیب و آزار اقلیتها خصوصا یهودیها شدت میگیرد.
[↑] تزار نیکلای دوم
در ١٨٩۴ نیکلای دوم بجای پدرش به سلطنت میرسد و راه او را ادامه میدهد. در ١٨٩٨ حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه مخفیانه نخستین کنگرهاش را در مینسک (پایتخت بلاروس کنونی) بر پا میکند. برنامه حزب برمبنای نظريات مارکس و انگلس که پلخانوف تشریح کرده بود، تدوین میشود. پلخانف با ترور مخالف بود و اعتقاد داشت که روسیه نخست باید دوره رشد سرمایهداری را طی کند تا سپس بتواند به دموکراسی و سوسیالیسم برسد.
[↑] حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه
در سال ١٩٠٣ دومین کنگره حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه در بروکسل و سپس لندن تشکیل میشود. در لندن حزب به دو دسته تقسیم میشود: بلشویکها (اکثریت) منشویکها (اقلیت). بلشویکها معتقدند که نباید منتظر ماند تا پس از دوره سرمایهداری به سوسیالیسم رسید. رهبر بلشویکها "ولادیمیر ایلیچ لنین" دو بار به دلیل فعالیتهایش به سیبری تبعید شد و از سال ١٩٠٠ در اروپای غربی زندگی میکرد.
[↑] جنگ روسیه - ژاپن
در سال ١٩٠۴ روسیه تزاری علیه ژاپن اعلام جنگ کرد تا حکومتش را به منچوری و کره برساند. تزار انتظار یک پیروزی آسان را داشت اما شکستهای سختی خورد. همزمان در روسیه تظاهرات آرامی در ۵ جولای ١٩٠۵ در مقابل کاخ زمستانی تزار در سنت پترزبورگ برگزار شد که به خاک و خون کشیده شده و به یکشنبه خونین مشهور میشود. رهبر تظاهرات یک کشیش به نام پدر گاپون بود.
با این واقعه و تسلیم شدن روسیه به ژاپن در سال ١٩٠۵ اعتصابات کارگری افزایش مییابد. شوراهای کارگری برای هماهنگی اعتصابات تشکیل میشود. شورای سن پترزبورگ به رهبری لئو تروتسکی یکی از یاران سابق لنین نقش مهمی در این واقعه ایفا میکند. قیام کارگری سرکوب شده، اعضای شورا دستگیر میشوند و تروتسکی به سیبری تبعید میشود اما از آنجا میگریزد. تزار قول میدهد اصلاحاتی به عمل آورد و آزادیهای مدنی را به اجرا در آورد.
[↑] انتخابات دوما
در سالهای ١٩٠٦ و ١٩٠٧ سه انتخابات برگزار میشود. در دومای اول که به صورت انتخابات محدود برگزار میشود، مخالفان تزار رای میآورند. تزار انتخابات را باطل میکند و انتخابات مجدداً برگزار میشود. این بار مخالفان تندتری رای میآورند. تزار باز هم دوما را منحل میکند. انتخابات سوم برگزار میشود و این بار مطیعان تزار وارد دوما میشوند. در سال ١٩١٢ بلشویکها راه خود را از دیگر گروههای سوسیال دموکرات جدا میکنند و حزب مستقلی ایجاد میکنند.
[↑] ورود روسیه به جنگ جهانی اول
در اوت ۱۹۱۴ روسیه وارد جنگ جهانی اول میشود. نخست فقط بلشویکها مخالف جنگ بودند، اما شکستهای روسیه حامیان سلطنت تزار را به حداقل میرساند. در اوایل مارس ١٩١٧ اکثر کارگران در پطروگراد و مسکو دست به اعتصاب میزنند و شورش به پادگانها میرسد. روز ١١ مارس تزار دوما را منحل میکند. اما نمایندگان متفرق نمیشوند. در تاریخ ١۵ مارس تزار به نفع گراند دوک میخائیل کنار میرود اما میخائیل حاضر نمیشود سلطنت را بپذیرد. دوما حکومت موقتی از اعتدالیون را به رهبری شاهزاده الوُف به کار میگمارد. شورای پطروگراد که منشویکها و سوسیالیستها در آن اکثریت دارند به صورت رقیب شورای موقت در میآید.
[↑] نخستین کنگره شوراها
حکومت آلمان با هدف کارشکنی و خرابکاری در روسیه لنین را با قطار از سوئیس به سوئد و از آنجا به پطروگراد میآورد. تروتسکی نیز از امریکا وارد پطروگراد میشود. او گرچه بلشویک نیست اما با لنین هم آواز میشود که حکومت موقت حکومت بورژوایی است. سازمان دهندگان بلشویک با شعار لنین "به جنگ خاتمه دهید" تمام زمینها برای دهقانها و "تمام قدرت در دست شوراها" به میان مردم میآیند. نخستین کنگره شوراها با حضور نمایندگان سربازها، کارگران و دهقانها برگزار میشود. از میان بیش از ٦٠٠ نماینده ١٠۵ نفر از بلشویکها بودند، اما کم کم به تعداد آنان افزوده میشود. حکومت موقت کرنسکی همچنان در پی ادامه جنگ بود اما شکستهای متوالی باعث فرار سربازان از جبهه میشود.
[↑] قیام بلشویکها
آشفتگی عمومی باعث میشود بلشویکها به دنبال قیام باشند، اما قیام شکست میخورد و لنین به مرز فنلاند فرار میکند. بلشویکها به اتهام جاسوسی برای آلمان دستگیر و زندانی میشوند. شاهزاده الوُف استعفا میدهد و کرنسکی جای او را میگیرد. محافظه کاران و اعتدالیون پشت ژنرال کورنیلوف جمع میشوند تا با حکومت موقت مبارزه کنند. کرنسکی برای دفاع از حکومت، بلشویکها و سوسیالیستها را که از زندان آزاد شده بودند را به یاری میخواند. سپاه کورنیلوف شکست میخورد. پس از آن بلشویکها هم در شورای پطروگراد و هم در شورای مسکو اکثریت را مییابند. دهقانان قیام میکنند و زمینها را از دست اشراف در میآورند.
[↑] کمیته انقلابی شورای پطروگراد
لنین به پطروگراد میآید و از اقدامات تروتسکی در سازماندهی قیام حمایت میکند. کمیته انقلابی شورای پطروگراد به رهبری تروتسکی ساختمانهای دولتی را اشغال میکند و کاخ زمستانی تزار را در شب هفتم نوامبر به اشغال در میآورد. کرنسکی میگریزد و اعضای حکومت موقت دستگیر میشوند.
[↑] شورای کمیسرهای خلق
بلشویکها شورای کمیسرهای خلق را بوجود میآورند و لنین صدارت شورا را برعهده گرفته و تروتسکی کمیسر امور خارجه میشود. مسکو به تصرف بلشویکها در میآید و دومین کنگره شوراها برگزار میشود. مالکیت خصوصی لغو و کلیه امور به شوراهای روستایی واگذار میشود. تمام زمینها میان مردم تقسیم میشود. در سال ١٩١٨ بلشویکها رسما نامشان را به حزب کمونیست تغییر میدهند. ترس از ادامه هجوم آلمانیها حکومت جدید شوروی را وادار میکند تا پایتخت را از پطروگراد به مسکو منتقل کند.
[↑] پیمان برست-لیتوفسک
در مارس سال ١٩١٨ تروتسکی و لنین سایر اعضای حزب را وادار میکنند تا پیمان برست-لیتوفسک را بپذیرند. این پیمان که با آلمان و اتریش و مجارستان بسته میشود، بسیار به ضرر روسیه بود. ولی درگیری را در روسیه پایان میداد. پیروزی متفقین در جنگ باعث میشود تا شوروی از اجرای مفاد پیمان سرباز زند.
[↑] جنگ داخلی
از اواخر ١٩١٨ تا اواخر ١٩٢٠ شوروی درگیر جنگ داخلی میشود. ارتش سرخ به رهبری تروتسکی با گاردهای سفید ضد انقلابی میجنگند. عملیات نظامی سفیدها ابتدا در جنوب متمرکز بودو نیروی اصلی آن را نیروهای تحت نظر کورنیلوف تشکیل میدادند. ارتش سرخ گاهی با سپاهیان لهستان در غرب، سپاهیان ژاپن و سفیدهای تحت حمایت لژیون چک در شرق، سفیدهای تحت حمایت امریکاییها و فرانسویها و انگلیسها در شمال مجبور به جنگ بود.
در سال ١٩٢٠ بلشویکها در جنگ داخلی پیروز میشوند که این امر دو علت اساسی داشت: اول رهبری هوشمندانه تروتسکی و دوم عدم هماهنگی سفیدها. سفیدها همچنین از پشتوانه مردم برخوردار نبودند، چرا که مردم میترسیدند زمینی را که در نتیجه انقلاب تصاحب کردهاند از دست بدهند.[۱]
[↑] پینوشتها
[۱]- تاریخ امپراتوری روسیه، ویکی پدیا، خبرگزاری "ریا نووستی" روسیه
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
[↑] سرچشمهها
□ خبرگزاری "ریا نووستی" روسیه
□ روسیه تزاری، دانشنامۀ رشد
□ کتاب روسیه تزاری، نوشتهٔ جیمز ای. استریکلر تزارهای روس
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>