فيثاغورث يا فيثاغورس (در یونانی: Πυθαγορας و به انگلیسی: Pythagoras؛ زادۀ حدود ۵۷۰ پ.م - درگذشتۀ حدود ۵۰۰ پ.م)، از فیلسوفان و ریاضیدانان یونان باستان بود که در عهد پيش از ارشمیدس، زنون و اودوکس میزیست.[۱] یونانیان او را یکی از هفت فرزانه جهان بهشمار میآوردند و شهرت وی بیشتر بخاطر ارائه قضیهٔ فیثاغورث است.[٢]
[↑] زندگینامه
فيثاغورث در سال ۵۷۰ پيش از ميلاد در جزيره ساموس از توابع ايونيا بهدنيا آمد.[٣] ساموس محلی که سالهای اولیه زندگی فيثاغورث در آنجا سپری شده است، جزیره بزرگ ناهمواری، از جزایر دریای اژه است که در مقابل ساحل آسیای صغیر قرار گرفته است. نزدیکترین نقطه آن به آسیا، یعنی مکانی که در شکلگیری بعدی فیثاغورث قابل توجه میباشد، چند کیلومتری بیشتر فاصله ندارد.[۴]
پدر فیثاغورث، "منسارخوس" نام داشت و پيشۀ او تجارت بود. چون از روزگار باستان در اين مورد، فقط یک روایت وجود دارد که میگوید "فیثاغورث حسابدار بوده و پیشه پدری خود یعنی تجارت را فراگرفته بود". بنابر اين، منسارخوس استطاعت مالی لازم برای تحصیل پسر خود را داشت و از سوی ديگر، کاملاً این امر طبیعی است که فیثاغورث او را در بعضی از سفرهایش همراهی کرده باشد و حتی ممکن است در باره دفتر کل یا معادل آن در زمان باستان مطالبی هم آموخته باشد. اما اینکه علاقه فیثاغورث به ریاضیات از موازنه نمودن حسابهای تجاری ناشی شده باشد، اشتباه است.[۵]
جوانی فیثاغورث بهخوبی مستند نشده و بیشتر آن در افسانه و حکایت پوشیده است. در مورد والدین و موطن او اغتشاش زیادی وجود دارد. اما با اطمینان میتوان گمان برد که روزهای اولیـهاش را در ساموس گذرانده باشد.
تمام زندگینامههای باستانی در این موضوع مشترکنـد که فیثاغورث حداقل با سه تا از معروفترین فلاسفه یونیهای زمان خود "فرکیدز سیرایی"، "تالس"، "آناکسیماندر ملطی" در تماس بوده است. او در عنفوان جوانی بود که این فلاسفه را ملاقات کرد و از دانش آنان بهرهمند شد. اما تنها نسبـت به فرکـیدز یک وابستگی همـیشگی ایجاد نمود. این امر هیچ تعجـبانگیز نیست، چرا که هر دوی آنها بینش مشابهی را ابراز داشته، هر دو متمایل به عرفان بودهانـد و وابستگی شدیدی با مدیترانه شرقی و فلسفههای شرقی داشتند.[٦]
در جوانی برای كسب علم به بينالنهرين، مصر و بابل سفر كرد و آنچنان شيفتۀ دانشاندوزی بود كه هراكلت دربارهاش گفته: "در بين افراد انسانی، فيثاغورث از همه بيشتر جويندۀ دانش بوده است."[٧]
او در اين سفرها، این امکان را پیدا کرد تا با مصر، بابل و مغان پارسی آشنا شود و دانش آنها را بیاموزد. به طوری که معروف است فیثاغورث، دانش مغان را آموخت. او روی هم رفته، ۲۲ سال در سرزمینهای بیرون از یونان بود و چون از سوی پولوکراتوس، شاه یونان، به آمازیس، فرعون مصر سفارش شده بود[٨]، میخواست به سادگی به رازهای کاهنان مصری دست یابد. اما کارها به اين راحتی نبود. محمود فاضلى در اين خصوص مینويسد:
- "وى كه مايل بود در علوم رياضى مهارت پيدا كند، فكر كرد بهتر آن است كه به برجستهترين استادان زمانه يعنى به راهبان مصرى مراجعه كند. وقتی به مصر رسيد كارها بر وفق مراد پيش نرفت. راهبان با وجود اين كه فيثاغورث مورد توجه فرعون بود رياكارانه گفتند كه شايستگى آموزش چنين شاگرد نخبهاى را ندارند! و او را به راهب ديگرى معرفى كردند كه او نيز چنين جواب مشابهى به وى داد. همين راهبان فيثاغورث را وادار به كارهاى طاقت فرسايى كردند؛ اما آنها از نيروى تحمل وى آگاه نبودند. فيثاغورث با تحمل همه سختیها تمام موانع را از سر راه برداشت و بالاخره تحسين آزاردهندگان خود را برانگيخت و آنها ناگزير شدند او را چون برادرى بپذيرند. تجربه مصر كه به پايان رسيد فيثاغورث دانشاندوزى خود را با سفر به دور دنيا كامل كرد."[۹]
بدين اين ترتيب، او مدتها در مصر به سر برد و در خدمت کاهنان و روحانیان مصری به شاگردی پرداخت و آگاهیها و باورهای بسیار کسب کرد و از آنجا روانه بابل شد و دوران شاگردی را از نو آغاز کرد.
بعضى او را در مورد ستارهشناسى شاگرد كلدانیها، برخى ديگر در مورد منطق و هندسه شاگرد فنيقیها میدانند. وى پس از اتمام تحصيلاتش به كشور خود بازگشت و تحصيلدار حاكم خودكامه ساموس در قرن ششم پيش از ميلاد شد. اين حاكم بيشتر به دزدان دريايى شباهت داشت تا به يك پادشاه. كشتیهاى جنگى او هر كشتی را كه جرات میكرد به سواحل يونان نزديك شود، مصادره میكردند كه چنين اقدامى با روحيه فيثاغورث كه به شدت پايبند به اخلاق بود، سازگارى نداشت.
حدود ۵۳۲ ق.م بـرای فـرار از حکومـت جابـر ســامـوس به جنـوب ایتالـیا ســفر میکنـد.[*] محمود فاضلى مینويسد:
- "چهل ساله كه شد تصميم گرفت به دريا بزند و خود را به كورنت برساند. شيوخ شهر از او دعوت كردند كه به جوانان حكمت بياموزد و او هم طبق معمول از اين فرصت بهره گرفت و يك گروه ۳۰۰ نفرى شاگرد براى خود تدارك ديد تا از اين طريق اعتبار و قدرتى بههم بزند. او در واقع يك فرقه ايجاد نمود و مقررات خاصى را بر آن حاكم كرد. استاد هر شب سخن میگفت و مردم از چهار سوى جهان براى شنيدن سخنانش گردهم میآمدند. ولى او خود را به كسى نشان نمیداد. در نهان و از پشت پرده سخن میگفت. اگر كسى تصادفاً موفق میشد او را مخفيانه ببيند تا آخر عمر به آن فخر میكرد. چهرهاش نورانى بود. لباس سفيدى میپوشيد و بسيار نرمخو بود. شاگردانش موقعى او را میديدند كه سابقه پنج سال تحصيل نزد او داشته باشند. فيثاغورث و پيروانش در مجموع قصد نداشتند نشانى از خود برجاى گذارند. فيثاغورث همنوعانش را به دو گروه تقسيم میكرد؛ دانشپژوهان (رياضيدانها) و شنوندگان كه اين گروه فقط حق داشتند گوش بدهند."[۱٠]
- "وقتی او در حدود سال ۵۳۰، از مصر بازگشت، در زادگاه خود مکتب اخوتی (که امروزه برچسب مکتب فیثاغورس بر آن خورده است) را بنیان گذاشت که طرز فکر اشرافی داشت. هدف او از بنیان نهادن این مکتب این بود که بتواند مطالب عالی ریاضیات و مطالبی را تحت عنوان نظریههای فیزیکی و اخلاقی تدریس کند و پیشرفت دهد.
فیثاغورس نیز به مانند سقراط جانب احتیاط را نگاه داشت و چیزی ننوشت. آموزههای وی از طریق شاگردانش به دست ما رسیدهاست. اکنون روشن شدهاست که که شاگردان فیثاغورس، باعث و بانی بخش اعظمی از لباس چهلتکه تفکر، آداب و رسوم، ریاضیات، فلسفه و اندیشههای عجیب و غریبی هستند که در مکتب فیثاغورس موجود است.
شیوه تفکر این مکتب با سنت قدیمی دموکراسی، که در آن زمان بر ساموس حاکم بود، متضاد بود. و چون این مشرب فلسفی با مذاق مردم ساموس خوش نیامد، فیثاغورس به ناچار، زادگاهش را ترک گفت و به سمت شبه جزیره آپتین (از سرزمینهای وابسته به یونان) رفت و در کراتون مقیم شد."[۱۱]
به هر حال، شاگردان وى در خصال طبيعى او غلو میكردند و او را از نژاد جداگانهاى میدانستند. هنگام صحبت هرگز نام او را به زبان نمیآوردند و ترجيح میدادند عبارت "اين مرد" را بهكار برند. فيثاغورثیها خود نيز تلاش نمیكردند كه محبوبيتی داشته باشند. جز بههم مسلكان خود با كسى دست نمیدادند و پيوسته میكوشيدند كه احكام خود را به همه تحميل كنند. اما تمام اعمال صاحبان قدرت را میتوان ناديده گرفت و بخشيد جز اين ادعا را كه میخواهند همنوعان خود را هر طور شده و بههر قيمت، اصلاح كنند.
در اين بين يك حزب ضدفيثاغورث در كروتون در جريان تاسيس بود. جوانى، از يك خانواده شريف، اما با خلق و خويی خشن بهنام كولون اين جناح مخالف را رهبرى میكرد. او كه درخواست ورودش به باشگاه فيثاغورثیها رد شده بود، از آن پس لحظهاى آرام نگرفت تا راهى براى انتقام جويی پيدا كند. يك شب گروهى از اوباش به سركردگى خود او مركز تجمع فيثاغورثیها را محاصره كردند و هنگامى كه از فراخواندن فيلسوف به خارج از اين مركز نتيجه نگرفتند، خانه را به آتش كشيدند. آرخوس شاگرد ارسطو معتقد است، فيثاغورث به يك معبد پناه برد و آنقدر آنجا ماند تا از گرسنگى مرد.[۱٢] اما در اين مورد، دانشنامۀ آزاد ويکیپديا چنين نوشته است:
- "در افسانهها چنین آمدهاست که متعصبان مذهبی و سیاسی، تودههای مردم را علیه او شوراندند و به ازای نور هدایتی که وی راهنمای ایشــان کرده بود مکتب و معبد او را آتش زدنـد و وی در میـان شــعلههای آتش جـان ســپرد."[۱٣]
روزى حاكم خودكامه فيليوس از فيثاغورث پرسيد: "تو كه هستى؟" او گفت: "من يك فيلسوف هستم" و بدين ترتيب براى نخستين بار اين واژه بهكار رفت. اگر چه فيثاغورث نخستين فيلسوف تاريخ است كه اين عنوان را بهخود اختصاص داد ولى مكتبی تاسيس كرد كه بهعلت قدرت طلبی او به زودى به يك فرقه سياسى تبديل شد. وى بنيانگذار يك آئين عرفانى و اسرارآميز در عين حال يك جنبش فلسفى و علمى و پديدآورنده نظريات و قواعد رياضى، هندسى، موسيقى و پزشكى بود. يكى از دغدغههاى اساسى وى مفهوم پالايش و يا تزكيه بوده است. براى او فلسفه همانگونه كه افلاطون اشاره میكند يك "شيوه زندگى" است، يك زندگى كه هدف آن پاك كردن روح و پالايش آن از آلودگیها است. چنين روش زندگى همان دانش است. دانش نيز به نوبه خود بايد آدمى را از اسارت پليدیها و ناپاكیهاى فكرى و روحى نجات دهد و به وى آرامش بخشد. در تاريخ فلسفه و علم، وى و پيروانش به عنوان بنيانگذاران نظريات نو در رياضيات، هندسه شناخته میشوند و نظريات وى درباره دانش اعداد و هندسه رنگ ابديت به وى بخشيده است. وى خود و اطرافيانش را وقف دانش رياضيات، هندسه، موسيقى و شناخت زمين و اجرام آسمانى كرد. اكثر مورخان مدعیاند وى هنگام مرگ ۹۰ ساله بود و سال مرگ او را بين سالهاى ۴۸۲ و ۴۹۰ پيش از ميلاد میدانند.[۱۴]
[↑] قضیه فیثاغورث
در علم ریاضی، قضیه فیثاغورث، یک رابطه در فضای اقلیدسی بین اضلاع یک مثلث قائمالزاویه را بیان میکند. اگر چه این قضیه قبل از آن که فیثاغورث آن را بیان کند توسط بابلیان و هندوها بهکار برده میشد؛ ولی بهنام او ثبت گردید.[۱۵]
قضیه فیثاغورس در هندسه و فضای اقلیدسی بخشی از صورت کلی قانون کسینوسها است، هنگامی که زاویهٔ بین دو بردار ۹۰ درجه باشد. این قضیه بهنام فیثاغورث نامگذاری شده است. بهسخن دیگر در یک مثلث راست گوشه (یا قائمالزاویه) همواره مجموع توانهای دوم دو ضلع برابر با توان دوم ضلع سوم است.
قــانــون کســــیونــسهــا بیــان مــیکنــد کــه اگــر دو بــردار (یــا خــط) a و b در راس O تشــــکیــل یــک زاویــه بــا نــام A بــدهنــد بــردار مجمــوع از رابطــهٔ a2 + b2 − 2abCosA = c2 بهدست میآید.
همانطور که میبینید هر گاه زاویه A بــرابــر بــا ۹۰ درجــه بــاشــــد مـقــدار 2abcosA صفــر شــــده و در نتیجــه صــورت قضــیهٔ فیثــاغورس بهدســت مـیآیـد: a2 + b2 = c2
معکوس این قضیه نیز درست است، بهعبارت دیگر اگر a2 + b2 = c2 مثلث قائمالزاویه است. اثبات عکس قضیه فیثاغورث را به اقلیدس نسبت دادهاند.[۱٦]
[↑] ریشههای شرقی دانش فیثاغورث
[↑] نظرات پیشینیان درباره فیثاغورث
[↑] ...
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- فیثاغورس، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۲]- فيثاغورث و فيثاغورثيان، سایت علمی دانشجویان ایران
[۳]- فاضلى، محمود، فيثاغورث، سايت اينترنتی انجمن ادبی شفيقی؛ برگرفته از روزنامۀ شرق
[۴]- زندگینامه فیثاغورث، وبگاه گروه ریاضی راهنمایی گناباد
[۵]- همانجا
[۶]- همانجا
[٧]- زندگینامه فيثاغورث، پايگاه اينترنتی پاتوق همه سنين
[۸]- فیثاغورس، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد؛قابل اعتمادترین مأخذ در مورد دیدار فیثاغورث از مصـر ایزوکرات است که در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن چهارم (ق.م) میزيست. او فقط چند نسل بعد از مرگ فیثاغورث تولد یافت و بنابراین شهادت او ممکن است براساس روایات شفاهی باشـد، ایزوکرات بهعلت آشنایی با سقراط که بهنوبه خود با فیثاغوریهای تبس و ایتالیا در تماس بود. ممکن است که داستان سفر فیثاغورث را از دهان مریدان خود او شنیده باشد.[۹]- فاضلى، محمود، فيثاغورث
[۱٠]- همانجا
[۱۱]- فیثاغورس، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۱۲]- فاضلى، محمود، فيثاغورث
[۱۳]- فیثاغورس، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۱۴]- فاضلى، محمود، فيثاغورث
[۱۵]- زندگینامه فیثاغورس، وبگاه ریاضیات، تست هوش، مقالات، نرم افزار، دانلود
[۱۶]- قضیه فیثاغورس، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>