فهرست مندرجات
- زندگینامه
- آثار هرودوت
- نظرات مورخان در باره هرودوت
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
<تاريخ> <تاريخنگاران>
هرودوت (Herodotus، به يونانی: Ἡρόδοτος)، (زادۀ ۴۸۴ - درگذشتۀ ۴۲۵ پیش از میلاد) بزرگترین تاریخنگار جهان باستان است كه او را پدر تاریخ نیز دانستهاند.[۱] هرودوت سفرهای متعدد در ممالک مشرقزمین کرده و تحقیقات خود را راجع به احوال و تاریخ این کشورها نوشتهاست.[٢] چگونگی زندگی ملتهای كهن مانند پارسها، بابلیها، مصریها، فينيقیها، و ... تا اندازهی زيادی از نوشتههای او بهدست آمده است. به نظر میرســد او نخســتین كســی باشــد كه واژهی هیســتوری (History) را بهمعنای تاریخ به كار برده است.[٣]
[↑] زندگینامه
درباره زندگی هرودوت اطلاعات دقیقی در دست نیست. دایرةالمعارف امریكانا، تاریخ تولد او را ۴۸۵ پیش از میلاد نوشته كه با تاریخی كه هانری برگن فرانسوی ذكر كرده است، پنج سال اختلاف دارد. علت این كه اطلاعات در مورد شرح حال او دقیق و گسترده نیست، آن است كه هرودوت، برخلاف نویسندگان دیگر كه در آغاز به شرح زندگی خود میپردازند، در ابتدای كتاب ۹ جلدی خود فقط به این جمله بسنده كرده است كه: "هرودوت اهل هالیكارناس تحقیقات خود را در این كتاب به مردم تقدیم میكند." او در سراسر كتاب از خود و زندگی شخصی خود یادی نمیكند و حتی پیرامون وطن خود نیز چیزی ننوشته است. با اين همه، از لابهلای متن كتاب او تا اندازهای میتوان به شخصيت و روحيات او پی برد.[۴] اما تنها آگاهیهای اندکی که از هرودوت در دسترس اســت، گوشــههایی از زندگی اوســت که "سوئیداس" (Suiadas)، "اتین" (Etienne de Bysānce) (اهل بیزانس) و "اوزب"(Eusébs) در کنار هم میگذارند.[۵]
سوئيداس، هرودوت را فرزند "ليگزيس" (Lyxes) و از مادری بهنام "دريو" (Dryo) معرفی میكند كه در "هاليكارناسوس" (Halicarnassus، جنوب غربی تركيه) از شهرهای سرزمین "کاری" (کاریا) در آسیای صغیر (بودرم کنونی در جنوب غربی آناتولی بر کرانههای دریای اژه)، به روزگار فرمانروايی آرتميس، ملكهيی غيريونانی و ساتراپ پارس كه هرودوت از او به نيكی ياد میكند، زاده شد.[٦] اما نام پدر و مادر او ريشهيی يونانی ندارد و منحصر به فرد به نظر میرسد. از اين رو، جرج سارتن احتمال میدهد كه اينها نامهای شرقی باشند كه كم و بيش رنگ يونانی بهخود گرفتهاند و اگر چنين باشد هرودوت را میتوان شرقی يا دستكم نيمهشرقی دانست كه به شدت تحت تاثير ايونيان و پارسيان قرار گرفته بود. شايد بههمين دليل باشد كه پلوتارك، تاريخنگار يونانی، هرودوت را بيگانهپرست(Philobarbaro) معرفی كرده است.[٧]
او در خانوادهای پا به عرصه وجود گذاشت كه همه آنها اهل فضل و معرفت بودند. پدرش ليگزس و عمويش پانيازيس اسطورهها و داستانهای كهن يونان را به خوبی میدانستند. به ويژه، پانيازيس كه همهی افسانهها و اسطورههای يونان باستان را برای او تعريف كرده است. بیجهت نيست كه هرودوت، مقصود از تاريخ را بيان رويدادهای گذشته میداند و آن را "استوريا" يعنی داستان ناميده است كه واژه History بهمعنی تاريخ از آن گرفته شده است.[٨]
هرودوت به كمك عمويش، پانيازيس، كه شاعر شناخته شدهای بود، زبان ايونی را كه زبان ادبی يونان باستان بود، فراگرفت و تاريخ خود را به آن زبان نوشت. هرودوت پس از فراگيری زبان ادبی يونان، به كتاب تاريخ هكاته، كه پيش از او در ايونی (يونان) زندگی میكرد، دست يافت و اطلاعات سودمندی از دنيای متمدن پيش از زمان خود کسب کرد. اما بيشتر اطلاعات تاريخی خود را از سفرهايش به جاهای گوناگون جهان بهدست آورد. او جوانی نورسته بود كه در شهر هاليكارناس شورشی عليه فرماندار شهر، ليگداميس، رخ داد كه هرودوت در آن شركت داشت. آن شورش به شدت سركوب گرديد و عموی هرودت كشته شد، اما هرودوت و خانوادهاش توانستند از آن شهر فرار كنند و به ساموس بروند. آنان از آن جا به ساحل دريای سياه و سرانجام به سرزمين سكاها كوچ كردند.
پس از مدتی هرودوت به سارد پايتخت ليدی رفت و از تسهيلاتی كه سازمان اداری منظم هخامنشی برای پيمودن راه شاهی ايجاد كرده بود، بهره گرفت و روانه كشور پارس شد. پس از پارس به بابل رفت. در هر كشور و ناحيه، به كاهنان پرستشگاهها و آگاهان به احوال گذشته سرزمينها مراجعه میكرد و از آنان اطلاعات بهدست میآورد. پس از پايان پژوهشهايش دربارهيی تمدن ميانرودان به فينيقيه رفت و از دريانوردان چيرهدست و آگاه آنجا پرسشهايی كرد و درباره اوضاع مديترانه، جزيرههای آن، تنگهيی هركول (جبل الطارق) و غيره، چيزهايی شنيده و يادداشت كرد. سپس به مصر رفت و از دلتای نيل تا منطقه آسوان و سرچشمههای نيل را بازديد كرد و تحت تاثير شكوه اهرام و آرامگاههای فرعونهای مصر قرار گرفت. هرودوت در نوشتههای خود، تمدن مصر را مرهون وجود رود نيل میداند. جمله معروف "مصر آورده نيل است"، كه بيشتر تاريخنگاران آن را بيان كردهاند، از جلد دوم تاريخ هرودوت برداشت شده است.
هرودوت پس از مصر مدتی در آتن اقامت كرد و به نوشتههايش نظمی خاص داد و سپس به هاليكارناسوس رفت و چون وطن خود را در ناامنی ديد، دوباره آن جا را ترك كرد. چون شنيده بود كه عدهای از ايونیها شهر مهاجرنشينی بهنام توريوم در را در جنوب ايتاليا ايجاد كردهاند، به آن جا كوچ كرد و بقيهی تاريخ خود را در آن شهر تنظيم كرد. سرانجام، هرودوت پس از سفرهای زيادی كه او را تكيده و رنجور كرده بود، در همان شهر در ۴٢۵ پيش از ميلاد در ٦۵ سالگی درگذشت و در ميدان مركزی شهر مدفون شد.او به اندازهای به توريوم علاقهمند بود كه آن جا را وطن دوم خود ناميده است.
[↑] …
[↑] …
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- آقا امین ، شرح کامل زندگینامه هرودوت، ميهن بلاگ کام، برگرفته از: پايگاه اينترنتی جزيره دانش
[۲]- هرودوت، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۳]- غفاريان، سيروس، هرودوت، دانشنامه جزيره (جزيره دانش)
[۴]- همانجا
[۵]- ابراهيمی، فرشيد، هرودوت کیست؟، تارنگار روزنامک
[۶]- همانجا
[٧]- غفاريان، سيروس، هرودوت
[۸]- همانجا
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]