دانشنامۀ آريانا

۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

انجیل برنابا: فصل ۴٩


انجیل برنابا

(برگردان فارسی از: حیدرقلی سردار کابلی)

<فصل ۴٨>فصل ۴٩<فصل ۵٠>


[۱] در آن روز کاتبان خواندند مزامیر داوود را، آن جا که داوود می‌فرماید: هر گاه فرصتی جستم به عدل حکم خواهم کرد.

[۲] پس از خواندن نام انبیا، یسوع بر پا شد و با دست‌های خود اشاره به خاموشی فرمود.

[۳] آن گاه دهان خویش برگشود و این چنین تکلّم فرمود: «ای برادران، هر آینه شنیدید سخنی را که پدر ما داوود پیغمبر به آن سخن کرده، که هر گاه وقتی بیاید به عدل حکم خواهد کرد.»

[۴] «به درستی که من حق می‌گویم به شما؛ همانا بسیاری قضاوت می‌نمایند پس خطا می‌کنند.»

[۵] «جز این نیست که آن‌ها خطا می‌کنند درآن چه موافق خواهش‌های ایشان نیست.»

[۶]«اماآن چه موافق است آن‌ها را، پس به آن پیس از وقتش حکم می‌نمایند.»

[۷] «همچنین ندا می‌کند ما را خدایِ پدران ما بر زبان پیغمبر خود داوود، که فرموده: به عدل حکم بکنید ای فرزندان مردم،»

[۸] «پس چه بدبختند کسانی که بر گذرگاه‌ها می‌نشینند و کاری ندارند به جز حکم بر گذرندگان.»

[۹] «آن گاه می‌گویند:این خوشروی و آن زشت است و آن خوب و این بد.»

[۱۰] «وای بر ایشان؛ زیرا بر می‌دارند چوب جزا را از دست خدای که می‌فرماید: من گواه و حکم‌کننده‌ام و مجد خود را به کسی نمی‌دهم.»

[۱۱] «به شما حق می‌گویم؛ به درستی که اینان گواهی می‌دهند به آن چه هرگز ندیده‌اند و نشنیده‌اند.»

[۱۲] «حکم می‌کنند بدون این که ایشان حکم‌کننده قرار داده شده باشند.»

[۱۳] «به درستی که ایشان از این جهت ناپسندگانند بر زمین، در پیشگاه خدای. زود است خدای کیفر دهد ایشان را، کیفر سهمناکی در روز پسین.»

[۱۴] «وای بر شما، وای بر شما؛ شما آنانید که مدح می‌نمایید بدی را و بدی را نیک می‌خوانید.»

[۱۵] «زیرا حکم می‌کنید بر خدای به این که او گناه کار است و حال که او آفرینندهٔ صلاح است.»

[۱۶] «آن گاه شیطان را نیکو می‌شمارید که گویا او نیکوکار است و حال آن که او منشأ هر بدی است.»

[۱۷] «پس نیک بنگرید چه قصاصی بر شما فرود خواهد آمد؛ نیز بنگرید که در کیفرِ خدای افتادن بس بیمناک است و زود است که این کیفر فرود آید بر آن‌هایی که نیکو می‌شمارند گناهکار را از برای نقود.»

[۱۸] «در دعوی یتیمان و بیوگان حکم نمی‌کنند.»

[۱۹] «حق می‌گویم به شما؛ به درستی که شیاطین زود است به لرزه در آیند از کفر اینان.»

[۲۰] «زیرا آن سخت سهمناک خواهد بود.»

[۲۱] «ای انسان که قاضی نصب شده‌ای، به چیز دیگری جز وظیفه خود منگر.»

[۲۲] «نه به خویشان و نه به دوستان و نه به شرف و نه به سود.»

[۲۳] «بر خوف خدای نظر کن به سوی حقی که واجب است بر تو این که بطلبی آن را به بزرگترین کوشش.»

[۲۴] «زیرا آن نگاه می‌دارد تو را از کیفر خدای.»

[۲۵] «لیکن من می‌ترسانم تو را به این که؛ هر کس جزا دهد با نامهربانی، جزا داده می‌شود با نامهربانی.»


<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>