[۱] «ای انسانی که جزا میدهی غیر خود را،»
[۲] «مگر نمیدانی که منشأ همهٔ بشر از گِل است.»
[۳] «مگر نمیدانی که یافت نمیشود کسی صالح به جز خدای یگانه.»
[۴] «از این رو هر انسانی دروغگو و گناهکار است.»
[۵] «مرا تصدیق کن ای انسان، تو هر گاه جزا دهی غیر خود را به گناهی، به درستی که در دل تو چیزی است از آن گناه که جزا داده خواهی شد به خاطر آن.»
[۶] «چقدر سخت و با خطر است قضاوت،»
[۷] «چه بسیارند آنانی که هلاک شدند به حکم ظالمانهٔ خود.»
[۸] «پس شیطان حکم نمود بر انسان به این که او ناپاکتر از شیطان است.»
[۹] «از این رو نافرمانی نمود خدای آفریدگار خود را.»
[۱۰] «همان نافرمانیای را که شیطان از آن تؤبه ننمود؛ زیرا مرا بر آن دانش است از گفت و گوی من با شیطان.»
[۱۱] «به تحقیق که حکم نمودند پدر و مادر نخستین ما به خوبی گفتار شیطان.»
[۱۲] «به سبب آن رانده شدند از آن رو از بهشت.»
[۱۳] «پس حکم نمودند بر تمام نسل خودشان.»
[۱۴] «حق میگویم به شما؛ سوگند به هستی خدای که در حضورش میایستم، به درستی که حکم باطل، پدر تمام گناهان است.»
[۱۵] «زیرا هیچ کس بیاراده گناهی نمیکند و نمیخواهد، چیزی را که نمیشناسد.»
[۱۶] «وای دراین صورت، بر گناهکاری که حکم مینماید در قضاوت خود به این که گناه نیکوست و صلاح تباهی است.»
[۱۷] «کسی که بدین سبب ترک میکند صلاح را و اختیار مینماید گناه را،»
[۱۸] «به درستی که زود است بر او فرود آید کیفری و کیفر خدای را نتوان تاب آورد، هنگامی که او بیاید تا جهان را کیفر دهد.»
[۱۹] «چه بسیارند آنان که به سبب حکم ظالمانه هلاک شدند.»
[۲۰] «چه بسیارند کسانی که نزدیک است تا هلاک شوند.»
[۲۱] «فرعون بر موسی و طایفهٔ اسرائیل حکم به کفر نمود.»
[۲۲] «شائول حکم نمود بر داوود به این که او شایستهٔ مرگ است.»
[۲۳] «اخاب بر ایلیا حکم نمود.»
[۲۴] «بختنصر حکم نمود بر سه جوانی که خدایانِ دروغِ ایشان را عبادت ننمودند.»
[۲۵] «آن دو پیرمرد بر سوسن حکم نمودند.»
[۲۶] «حکم نمودند همهٔ رؤسای عبادتکنندگان بتها بر پیغمبران.»
[۲۷] «چه سهمناک است قضای خدای.»
[۲۸] «قاضی هلاک میشود و حکم کرده شده بر او، نجات مییابد.»
[۲۹] «این چه جهت دارد، اگر نه از برای آن باشد که حکم میکنند بر بی گناه از روی ستم،به ناشکیبایی.»
[۳۰] «چه سخت نزدیکند نیکوکاران به هلاک.»
[۳۱] «نیکوکارانی که به ناروا حکم نمودهاند.»
[۳۲] «این هویدا میشود از قصهٔ برادران یوسف؛ آنان که او را به مصریان فروختند.»
[۳۳] «نیز هویدا میشود از هارون و مریم، خواهر موسی، که حکم بر برادر خود کردند.»
[۳۴] «سه تن از دوستان ایوب حکم کردند بر دوست خدای، ایوب.»
[۳۵] «داوود جکم نمود بر مَفیبوشَت و اوریا.»
[۳۶] «کورش حکم کرد به این که دانیال طعمهٔ شیران شود.»
[۳۷] «نیز بسیاری دیگران نزدیک به هلاکت شدند به سبب این.»
[۳۸] «از این رو به شما میگویم، به ناحق کیفر نکنید تا کیفر کرده نشوید.»
[۳۹] پس چون یسوع سخن خویش را به پایان برد، بسیاری توبه کردند، نالهکنان بر گناهان خودشان و دوست داشتند هر چیزی را ترک کنند و پیروی او نمایند.
[۴۰] لیکن یسوع فرمود: «در خانههای خویش بمانید.»
[۴۱] «ترک کنید گناهان را.»
[۴۲] «خدای را با ترس عبادت کنید؛ پس به این خلاص خواهید شد.»
[۴۳] «زیرا من نیامدهام که خدمت کرده شوم؛ بلکه آمدهام تا خدمت کنم.»
[۴۴] چون این بفرمود از مجمع و شهر بیرون شد.
[۴۵] آن گاه تنها در بیابان شد تا نماز بخواند؛ زیرا دوست داشت تنهایی را بسیار.
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>