- تاریخچه
- سنگسار در دین یهود
- سنگسار در مسیحیت
- سنگسار در اسلام
- دیدگاه دنیای مدرن
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[قتل] [شریعت اسلام]
سنگسار (به عربی: الرجم؛ به انگلیسی: Stoning، یا lapidation)، یک نوع مجازات مرگ است که از طریق پرتاب سنگ توسط گروهی از انسانها، بهطرف مجرم انجام میشود. مجازات سنگسار دارای پیشینه تاریخی بلندی است. در کتابهای تاریخی بهرواج سنگسار بهعنوان مجازات در یونان باستان اشاراتی شده است. در ادیان سامی مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام نیز مجازات سنگسار وجود داشته است[۱]. اما امروزه، جامعه بینالمللی اعدام از طریق سنگسار را نهتنها «نقض غیرقابل بخشش حقوق بشر و اهانت به کرامت انسانی میخواند» بلکه آن را «عملی وحشیانه و سبعانه» تلقی میکند[٢].
[↑] تاریخچه
سنگسار، شدیدترین شکل مجازات دوران باستان بوده است.[٣] قدیمیترین قوانینی که بوسیله بشر ساخته شدهاند بر روی الواح سـومری مربوط به دورهی سلسـلهی سـوم سـومر در طول دوران ۱٠ سـالهی پادشـاهی اوروکاگینا (Urukagina) در شهر لاگاش در بینالنهرین، کشف شدهاند. قدمت این الواح به ٢۴٠٠ پیش از میلاد (یعنی حدود ۴۴٠٠ سال پیش) میرسد[۴]. کرامر یکی از بزرگترین سومرشناسان متن این قوانین را آورده که ترجمهی قسمتی از آن که به مجازات سنگسار اشاره دارد، چنین است:
- «کسی را که دزدی کرده و زنی را که با دو مرد زناشویی کرده باید سنگسار کرد. آنها را باید با سنگهایی که نیت شیطانی آنها بر روی آن حک شده سنگسار کرد. زنی را که به مردی چیزی را که نباید میگفته [آن کلمات روی لوح ناخوانا هستند]، گفته است باید دهانش را با آجر پخته کوبید تا دندانهایش خرد شوند. آجری که گناه و جرم آن زن بر روی آن حک شده است»[۵].
بدون شک، این قانون نوشتهشده روی لوحسنگی هم حتماً بیان و تنظیمشده آنچه بوده که پیش از آن در میان مردم انجام میشده است.
دربارهی مجازات زن بهجرم زنا و خیانت در قوانین حمورابی در بابل، به غرق کردن زن اشاره شده و موضوع سنگسار نیامده است. این قوانین ٣٠٠ سال پس از قوانین قبلی تدوین شدهاند[٦].
از سنگسار در اساطیر یونان باستان نیز سخن رفته است: ادیپ (Oedipus)، زمانی که متوجه میشود که به قتل پدرش دست یازیده است، میخواهد محکوم به سنگسار شود[٧]. از این گذشته، گزارشهای تاریخی نیز به اجرای حکم سنگسار در یونان باستان گواهی میدهند. چنانکه هرودوت داستان سنگسار لیسیداس (Lycidas) را در جلد نهم تاریخ خود بیان میدارد[٨]. جان مارینکولا مینویسد:
- هرودوت، در اثر تاریخیاش، در جلد نهم، که در سده پنجم میلادی نگارش شده است، اشارهیی به نمایندۀ آتن در سلامیس چنین مینماید، «مردی که لیسیداس نامیده میشود»، به همشهریانش پیشنهاد مینماید که آنان باید بهسازشی که از سوی خشایار اول، شاه پارس که با آنان در جنگ بود، شده است، موافقت نشان دهند. لیسیداس، بهوسیله آنانی که در داخل و یا خارج شورا بهشدت عصبانی و ناراحت بودند، بهگمان اینکه با دشمن در چارچوب این پیشنهاد سر سازش دارد، سنکسار شد. زنان آتن در حالی که بر مساله سنگسار لیسیداس به هیجان آمده بودند، بدون اینکه چیزی به مردان بگویند، هر کدام همسایگان خود را تشویق نمودند تا به دور خانۀ لیسیداش گرد آمده، زن و فرزندان او را نیز سنگسار کنند.[۹]
[↑] سنگسار در دین یهود
دین و باورهای دینی مانند هر پدیدهی فرهنگی دیگر نه در یک برهوت تاریخی و فکری که بر یک بستر مشخص اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرد و رشد میکند. بهسخن دیگر، هر دین و اعتقاد دینی مرحلهای از رشد تاریخی است. از پیشینههای اجتماعی و فرهنگی تاثیر میگیرد و روی روند آینده تاثیر میگذارد. از این روی، احکام و دستورها و حتی اسطورهها و داستانهای دینی ریشه در گذشتهی تاریخی تمدن منطقهای دارند که در آن شکل گرفتهاند.
امروزه دیگر آشکار است که قصهها و داستانهای دینی کتاب تورات که به کتابهای مقدس دیگر هم انتقال پیدا کردهاند، ریشه در اسطورههای بینالنهرینی دارند و سرمنشأ این قصهها و اسطورهها را تا اعماق تاریخ نوشتهشده یعنی تا حدود ٣ هزار سال پیش از تدوین تورات جستجو کردهاند[۱٠].
در سفر تثنیه: در باب ۱٧، آیات ٢-٧ آمده: اگر در ميان تو، در يكی از دروازههايت كه يَهُوَه خدايت به تو میدهد، مرد يا زنی پيدا شود كه در نظر يَهُوَه، خدايت، كار ناشايسته نموده، از عهد او تجاوز كند، و رفته خدايان غير را عبادت كرده، سجده نمايد، خواه آفتاب يا ماه يا هر يك از جنود آسمان كه من امر نفرمودهام، و از آن اطلاع يافته، بشنوی، پس نيكو تفحص كن؛ و اينك اگر راست و يقين باشد كه اين رجاست در اسرائيل واقع شده است. آنگاه آن مرد يا زن را كه اين كار بد را در دروازههايت كرده است، بيرون آور، و آن مرد يا زن را با سنگها سنگسار كن تا بميرند. از گواهی دو يا سه شاهد، آن شخصیكه مستوجب مرگ است كشته شود؛ از گواهی يك نفـر كشته نشود. اولاً دست شاهدان به جهت كشتنش بر او افراشته شود، و بعد از آن، دست تمامی قوم؛ پس بدی را از ميان خود دور كردهای[۱۱].
بازهم در تثنیه: در باب ٢٢، که قوانین مربوط به ازدواج است، در آیههای ٢۱ و ٢٣ و ٢۴ بر موضوع مجازات سنگسار تاکید شده است. در مورد اول، اگر مردی بتواند ثابت کند دختری که با او ازدواج کرده باکره نبوده است آنوقت طبق دستور کتاب تورات: «ریشسفیدان، دختر را به در خانهی پدرش ببرند و مردان شهر او را سنگسار کنند تا بمیرد، چون او در اسرائیل عمل قبیحی انجام داده است و در زمانی که در خانهی پدرش زندگی میکرد، زنا کرده است»[۱٢].
در آیهی ٢٢ آمده: «اگر مردی در حال ارتکاب زنا با زن شوهرداری دیده شود، هم آن مرد و هم آن زن باید کشته شوند»[۱٣].
در آیههای ٢٣ و ٢۴ (مورد دوم) آمده: «اگر دختری که نامزد شده است در داخل دیوارهای شهر توسط مردی اغوا گردد، باید هم دختر و هم مرد را از دروازهی شهر بیرون برده، سنگسار کنند تا بمیرند. دختر را بهخاطر این که فریاد نزده و کمک نخواسته است و مرد را بهجهت این که نامزد مرد دیگری را بیحرمت کرده است. چنین شرارتی باید از میان شما پاک شود.»[۱۴].
[↑] سنگسار در مسیحیت
آنچه از عهد جدید بر میآید، سنگسار در زمان عیسی مسیح بین یهودیان امری رایج بوده است و عیسی نیز خود را ملزم به شریعت موسی میدانست[۱۵]. حتی زمانی که یهودیان او را آزمایش میکنند و حکم زنی را که زنا کرده است، از او میپرسند، پاسخ میدهد، باید سنگسار شود؛ اما نخستین سنگ را باید کسی بزند که گناهی نکرده باشد. وقتی کسی باقی نمیماند که حکم را اجرا کند، در نهایت، عیسی مسیح هم زن بدکاره را میبخشد.
در انجیل یوحنا آمده: عيسی به كوه «زيتون» بازگشت. ولی روز بعد، صبح زود، باز به خانه خدا رفت. مردم نيز دور او جمع شدند. عيسی نشست و مشغول تعليم آنان شد. در همين وقت، سران قوم و فريسيان زنی را كه در حال زنا گرفته بودند، كشان كشان به مقابل جمعيت آوردند و به عيسی گفتند: «استاد، ما اين زن را بههنگام عمل زنا گرفتهايم. او مطابق قانون موسی بايد كشته شود. ولی نظر شما چيست؟»
آنان میخواستند عيسی چيزی بگويد تا او را بهدام بيندازند و محكوم كنند. ولی عيسی سر را پايين انداخت و با انگشت بر روی زمين چيزهايی مینوشت. سران قوم با اصرار میخواستند كه او جواب دهد. پس عيسی سر خود را بلند كرد و به آنان فرمود: «اگر میخواهيد او را سنگسار كنيد، بايد سنگ اول را كسی به او بزند كه خود تابهحال گناهی نكرده است.»
سپس، دوباره سر را پايين انداخت و بهنوشتن بر روی زمين ادامه داد. سران قوم، از پير گرفته تا جوان، يك يك بيرون رفتند تا اينكه در مقابل جمعيت فقط عيسی ماند و آن زن. آنگاه عيسی بار ديگر سر را بلند كرد و به زن گفت: «آنانی كه تو را گرفته بودند كجا رفتند؟ حتی يك نفر هم نماند كه تو را محكوم كند؟» زن گفت: «نه آقا!» عيسی فرمود: «من نيز تو را محكوم نمیكنم. برو و ديگر گناه نكن.»[۱٦]
در دو انجیل از انجیلهای چهارگانه، سه مورد از برخورد عيسی با زنان گناهكار وجود دارد. زنی كه در حين عمل زنا گرفته شد، در يوحنا ٨: ۱-۱۱؛ زن گناهكار در لوقا ٧: ٣٦-۵٠؛ زن سامری در يوحنا ۴: ۱٨. در هر سه مورد رفتار عيسی بسيار با ملاحظه بود[۱٧].
[↑] سنگسار در اسلام
کلمه رجم بهمعنی سنگسار ٦ بار در قرآن آمده که هر ٦ بار این عمل زشت در آن تقبیح شده و آمده است که دشمنان خدا با این شیوه رسولان خدا را بهقتل تهدید میکردند. رجوع شود به: سوره دخان آیه ٢٠؛ سوره هود آیه ۹۱؛ سوره کهف آیه ٢٠؛ سوره مریم آیه ۴٦؛ سوره یاسین آیه ۱٨ و سوره شعرا آیه ۱۱٦[۱٨].
بهسخن دیگر، قران میگوید سنگسار شیوه دشمنان خدا و کفار است و کفار از این روش استفاده میکردند. با این توصیف، اگر این شیوه سنت کفار است، آیا میتوان آن را بهعنوان سنت پیامبر خدا تلقی و اجرا کرد؟!
در پارهای روایتهای اسلامی آمده که ریختنِ خونِ مسلمان تنها در سه صورت حلال میشود: کفر پس از ایمان، زنای مرد یا زنِ همسردار و قتل[۱۹].
به نصَِ قرآن، بالاترین جُرم در اسلام شرک بهخداوند است؛ با این همه در سنت اسلامی، سختترین نوع مجازات برای آمیزش جنسی خارج از چارچوب ازدواج، بهویژه آمیزش زن یا مرد همسردار و نیز لواط یا عمل همجنسگرایانهٔ مردان در نظر گرفته شده است[٢٠].
مجازات سنگسار برای مرتکب شوندهٔ زنا از مباحث پیچیدهٔ شریعت اسلامی است و دربارهٔ جزییات آن اختلاف نظر فراوانی میان مکتبهای فقهی سُنی و شیعی وجود دارد.
حکم رَجم یا مجازات سنگسار در قرآن که در مقام منبع نخستین شریعت اسلامی بهرسمیت شناخته میشود وجود ندارد اما آنگونه که در پارهای متون فقهیِ اولیه آمده، پیامبر اسلام خود دستور سنگسار را در چند مورد صادر کرده است[٢۱].
تقریباً میان مفسران و مُحَدّثان اتفاقنظر وجود دارد که آیهای هم در وجوبِ اجرای مجازات سنگسار بر پیامبر نازل شده است[٢٢]. اما اینکه چرا این آیه در قرآنی که اکنون در دست است، موجود نیست، مورد مناقشههای فراوان است[٢٣].
جلالالدین سیوطی، قرآنشناس و مُفسرِ نامدار مصری در قرن دهم هجری، در کتاب «الاتقان فی علوم القرآن» از عایشه، همسر پیامبر نقل کرده که سورهٔ احزاب که در روزگار پیامبر خوانده میشد، دویست آیه داشت اما زمانی که عثمان خلیفهٔ سومِ مسلمانان قرآن را تدوین و مکتوب کرد شماری از آیات، از جمله آیهٔ سنگسار را از قلم انداخت[٢۴].
در قرون اخیر، رفته رفته، باور بهتحریف قرآن هواداران خود را در میان مسلمانان از دست داده و تقریباً همهٔ پیروان اسلام باور دارند مصحف عثمان، بیکم و کاست و تغییر، همان قرآنی است که بر محمد پیامبر اسلام نازل شده است.
از این رو، شمار بسیاری از مفسران میانگارند، آیهٔ سنگسار که بر پیامبر نازل شد و نخست پارهای از قرآن بود، سپس، بهدستور خداوند، پیامبر آنرا از قرآن برداشت، به این معنا، خواندن این آیه نسخ شد بدون آنکه حکم آن منسوخ شود[٢۵].
موضوع دیگری که اغلب مفسران بر سر آن همنظرند این است که مجازاتِ زِنا بهصورتِ تدریجی واردِ احکام اسلامی شده است.
در آیهٔ پانزدهمِ سورهٔ نساء آمده زنانی که زنا کنند و چهار نفر بر عمل آنها شهادت دهند باید در خانه حبس شوند تا بمیرند[٢٦]. برخی مفسران مانند علامه محمدحسین طباطبایی، نویسندهٔ تفسیر المیزان میگویند این آیه با آیهٔ دیگری در سورهٔ نور که مجازات تازیانه را برای مرد و زنِ (مجرد) زناکار وضع کرده، نسخ شده است[٢٧]. شماری دیگر از مفسران باور دارند این آیه نه با آیهای دیگر، که با سخن پیامبر نسخ شده است[٢٨].
فقیهان عمدتاً میگویند زنا از سه راه ثابت میشود: شهادت چهار مرد، آبستنی زن، یا چهار بار اعترافِ زناکار[٢۹].
شهادت چهار مرد نیز شرایط ویژهای دارد که در عمل، کار گواهی را دشوار میکند زیرا باید هر چهار نفر بهچشم خویش عمل آمیزش جنسی را مشاهده کنند. اگر سه نفر شهادت دهند و فرد چهارمی در کار نباشد، آن سه نفر تازیانه میخورند[٣٠]. در جزییات مسالهٔ شهادت و آبستنی یا اعتراف هم اختلافِنظرهای فقهی فراوان است[٣۱]. روایات اسلامیِ بسیاری تاکید کردهاند که زناکار اگر توبه کند، گناهش بخشیده میشود و مجازات بر او اجرا نمیشود[٣٢].
برخی روایات نیز به اختیارات حاکم اسلامی اشاره میکنند که حتی بدون توبهٔ زناکار میتواند از گناه او درگذرد و از مجازات چشمپوشی کند[٣٣]. از طرف دیگر، دشواری شرایط اثبات زنا راه را بر اسقاطِ مجازات هموار کرده است. مثلاً اگر زن آبستن بگوید که به اجبار تن بهعمل جنسی داده نمیتوان سنگسارش کرد یا حتی اگر کسی سه بار اقرار به زنا کرد و بعد حرف خود را پس گرفت حکم زنا اثبات نمیشود[٣۴]. پیچیدگی و سختگیری در اثبات عمل زنا و اجرای مجازات سنگسار آن اندازه بوده که بهگواهی تاریخ اسلام، در عمل این مجازات بهشکل چشمگیری اجرا نشده است[٣۵]. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که پیش از ظهور اسلام در جزیرةالعرب زنا مجازاتی رسمی نداشته و حتی اگر مردی زنا میکرده، موجب غرور و تفاخر هم بوده است[٣٦]. شماری از تاریخنگارانِ معاصر از رواج و آزادی روابطِ جنسی در جامعهٔ آن دوران سخن گفته و با شواهد تاریخی نشان دادهاند که چگونه مجازات زنا قانونگذاری شد[٣٧].
از نگاه این تاریخنگاران مسلمان، پیامبر اسلام طی دوران پیامبری خود فرماندهی بیست و هفت جنگ را بر عهده گرفت و فرماندهی هشتاد و سه نبرد را نیز به یاران نزدیک خود سپرد. شرایط مُستمرِ جنگی که مسلمانان در آن بهسر میبردند، ضرورت تأمین جنسی خانواده را ایجاب میکرد و رزمندگان نیازمند بودند از وفاداریِ جنسیِ زنان خود اطمینان یابند تا با خیالی آسوده در جبههٔ نبرد شرکت کنند[٣٨]. ظاهراً مجازات سنگسار برای آمیزشِ جنسیِ خارج از چارچوب ازدواج در سرزمینهایی غیر از خاورمیانه سابقه نداشته است[٣۹].
در میان ادیانِ بزرگ، نخست یهودیت و سپس اسلام مجازاتِ سنگسار را تشریع کردند، هرچند در یهودیت نیز مانند اسلام از نظر تاریخی این مجازات بهندُرت اِعمال شده است[۴٠].
در قرآن، فاشکردن روابط جنسی دیگران (تشییع الفاحشة) نکوهش شده و در متون اسلامی حتی از شخصی که مرتکب عمل جنسیِ خلافِ شریعت میشود خواسته شده آن را پنهان کند و در نهان به توبه روی آورد. بر این روی، رواج مجازات سنگسار بیش از آنکه به حکم الهی پیوند داشته باشد، با فرهنگهای اسلامی و ویژگیهای آنها ارتباط مییابد.[۴۱]
مثلاً در کشور اسلامیِ تونس، بنا به سُنت، پنهانکردنِ روابطِ جنسیِ بیرون از دایرهٔ ازدواج زنان، شیوهٔ مرسومِ خانوادههای ثروتمند است. یعنی پنهانکردن روابطِ جنسی با مسالهٔ ثروتِ اقتصادی ارتباط دارد و مردانِ ثروتمند در درون خانواده میکوشند خود زنان را مهار کنند اما فقیران «تخلفاتِ جنسیِ» زنانِ خود را به محکمه و قضاوتِ قاضی و مجازات میسپارند[۴٢].
در مصر، روابطِ جنسیِ آزادِ زنان موجب جریحهدار شدن «شرف» و «غرورِ» اجتماعی مردان انگاشته میشود و مسالهای است بیشتر مربوط بهمنزلتِ اجتماعی. در تاریخ مصر، زنانِ زناکار را به رود نیل میافکندند؛ اما ضربالمثلهای مصریِ فراوانی نیز هست که مرتکبِ زنا را به پنهانکردن آن فرا میخواند[۴٣].
این همه در حالی است که مسالهٔ مجازاتِ سنگسار، امروز بهیکی از نمونههای ناسازگاری شریعت اسلامی با میثاقِ بینالمللیِ حقوق بشر بدََل شده است. بهنظر میرسد در دوران جدید، مسالهٔ سنگسار از سیاقِ فقهی خود خارج شده و از گفتارِ سنتیِ اسلامی به گفتارِ بنیادگراییِ اسلامی منتقل شده است[۴۴]. یکی از ارکان بنیادگرایی اسلامی، باور بهضرورتِ اجرای یکایکِ احکامِ شریعت است[۴۵].
اگرچه در تمامِ جهانِ اسلام اکنون تنها شش کشورند که حکمِ سنگسار را در قوانینِ جزایی خود گنجاندهاند: نیجریه، سودان، عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ایران، جمهوری اسلامی افغانستان و امارات متحده عربی. با آنکه اجرای احکامِ شریعت یکی از بنیانهای اصلیِ گفتارِ بنیادگرایی اسلامی است، شماری از کشورهایی که ظاهراً در پیِ اسلامی کردن همهٔ قوانیناند، در عمل نتوانستهاند بسیاری از قوانین اسلامی را به قوانین کشوری بدل کنند. مثلاً در کشوری مانند ایران، بسیاری از قوانینُ مدنی، جزایی، کیفری و دیگر قوانین با شریعت انطباق کامل ندارد. بهعنوانِ مثال، در اسلام پیروانِ ادیانِ یهودیت و مسیحیت باید برای زندگی در سرزمینِ اسلامی مالیاتی خاص (جزیه) پرداخت کنند اما در ایران این حکم اجرا نمیشود.[۴٦]
از سوی دیگر، بر پایهٔ نظریهٔ ولایتِ مطلقهٔ فقیه، فقیه میتواند بنابر مصلحتبینیِ خود احکامِ شریعت (احکام اولیه) را بهحالت تعلیق درآورد و مصلحتِ نظام را بر اجرای شریعت برتر شمارد[۴٧].
بر این اساس، شاید نزاع میانِ مدافعانِ حقوق بشر و هواداران اجرای شریعت در زمینهٔ مسایلی مانند اعدام یا سنگسار به مسألهای فراتر از ناسازگاری شریعت و نظامِ حقوقیِ مدرن باز گردد. شماری از احکام اسلامی مانند اعدام و سنگسار، هرچند در واقعیت جاری بدان عمل نشود به نشانهٔ وفاداری به سنت اسلامی و تعلق به گفتارِ بنیادگرایی است[۴٨].
در نتیجه، جدال بر سر مسالهای مانند سنگسار را باید در چارچوب فراختری پیش کشید؛ یعنی چالشِ بنیادگرایی اسلامی با جهانِ جدید و بهاحتمال بسیار، با تفسیر و قرائتِ تازه از متون و تاریخِ شریعت، دشوار بتوان بر این جدالِ سخت چیره شد...[۴۹]
[↑] دیدگاه دنیای مدرن
سنگسار امروزه در برخی از کشورهای اسلامی که حکومت آنان اسلامی است و یا احکام بر اساس اسلام به اجرا گذاشته میشود، بخشی از قوانین کیفری است. در این میان میتوان به کشورهای ایران[۵٠]، افغانستان[۵۱]، نیجریه، سودان[۵٢]، عربستان سعودی و امارات متحده عربی[۵٣] اشاره نمود. در این کشورها کسی که به سنگسار محکوم میشود، باید در پارچهای سفید پوشانیده شده اگر مرد است تا لگن خاصره و اگر زن است تا کمر او را در خاک دفن میکنند و سپس با سنگهایی که یکباره محکوم را نمیکشد بلکه بهتدریج و با تحمل درد موجب مرگ وی میشود به پرتاب سنگ بهسوی شخص قربانی میپردازند[۵۴].
این نوع مجازات در دنیای مدرن، بهویژه از نظر نهادهای حقوق بشر، خشونت و از مظاهر «ارتکاب قتل قضایی توسط دولتها»ی اسلامی بهشمار میرود[۵۵]. سازمان عفو بينالملل، در گزارشی که در ۲۵ دی سال ۱۳۸٦ منتشر کرد، سنگسار را «مجازاتی شنیع و غیر قابل قبول» خوانده و از کشورهای اسلامی خواسته است آن را متوقف کنند[۵٦]. این نهاد بينالمللی، با مجازات مرگ تحت هر شرايطی مخالف است. پس از انتشار این گزارش، مارتين يگر، سخنگوی وزارت خارجه آلمان، گفت: «کشورش ضمن تقبيح مجازاتهای ظالمانه، انزجار خود را از اجرای اعدام در ملأ عام و سنگسار اعلام میکند.»[۵٧]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: عباس احمدی، تاملاتی در بارهی مراسم سنگسار
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[۲]- سنگسار سه مرد در ایران، رادیو زمانه
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[٦]- تاريخچه سنگسار در عهد باستان، وبگاه محکمه اسلامی
[٧]-
[٨]-
[۹]- Marincola, John (Trans. and Ed.) (1996). »Herodotus: The Histories«. New York: Penguin Classics.ترجمه پاراگراف بالا توسط آقای صدیق رهپو طرزی، انجام شد و اندک تغییرات ویرایشی از دانشنامۀ آریانا است.[۱٠]- نگاهی به تاریخچه سنگسار، وبلاگ آمل تک
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]- ترجمۀ تفسیری کتاب مقدس، تثنیه، باب ٢٢، آیههای ٢۱ تا ٢۴
[۱۵]-
[۱٦]- يوحنا ٨: ۱-۱۱
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢٢]-
[٢٣]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢٦]-
[٢٧]-
[٢٨]-
[٢۹]-
[٣٠]-
[٣۱]-
[٣٢]-
[٣٣]-
[٣۴]-
[٣۵]-
[٣٦]-
[٣٧]-
[٣٨]-
[٣۹]-
[۴٠]-
[۴۱]-
[۴٢]-
[۴٣]-
[۴۴]-
[۴۵]-
[۴٦]-
[۴٧]-
[۴٨]-
[۴۹]-
[۵٠]-
[۵۱]-
[۵٢]-
[۵٣]-
[۵۴]-
[۵۵]- گزارش سالانۀ عفو بینالملل دربارۀ مجازات اعدام در ایران، وبسایت فارسی بی بی سی (بخش ایران): سه شنبه ٣٠ مارس ٢٠۱٠ - ۱٠ فروردین ۱٣٨۹
[۵٦]- درخواست عفو بينالملل از ایران برای توقف «سنگسار»، رادیو فردا (بخش ایران به زبان فارسی): یکشنبه ۷ مهر ۱۳۹۲ - ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳
[۵٧]- همانجا
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]