ریشهها و منابع قرآن
(بخش دوم)
تأثير سنتهای عرب بر قرآن
فهرست مندرجات
- سرچشمهی قرآن بر پایهی روایات اسلامی
- تأثير سنتهای عرب بر قرآن
- تأثير يهوديت بر قرآن
- تأثير مسیحيت بر قرآن
- تأثير آیینهای زرتشتی و هندو بر قرآن
- حنفیان و تاثیر آنان بر قرآن و سنت
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[بخش اول] [بخش سوم]
اشاره: اطلاعاتی که در قسمت پيوستها ارائه میشود، آگاهی از ديدگاههای مختلف دربارۀ مطالب يک مدخل خاص است. مسئوليت این ديدگاهها بهعهده نويسندۀ يا نويسندگان آن است و نشر اين ديدگاهها در دانشنامه بهمنزله تایید يا رد نظرات ارائه شده در آنها نیست.
[↑] تأثير سنتهای عرب بر قرآن
رسوم و سنتهای اعراب پيش از اسلام، تأثير خود را بر اسلام بهجای گذاشته است.
برخی میگويند سنتهايی که از اعراب در دين اسلام وجود دارد به اين دليل است که محمد میخواست مردم خود را از بتپرستی باز دارد و بهسوی خداوند متعال رهنمون سازد. او میدانست که ابراهيم از نياکان اوست و میدانست که جد او به خدای يگانه باور داشته است و بسياری از مراسم طی ساليان سال از دين ابراهيم به مردم آنجا ارث رسيده است. محمد نمیخواست آنها را مجبور کند که دست از آيين خود بردارند. او میخواست سنتهای آنها را پالايش کند. او میخواست اين مراسم را بهصورتی که معقول و پسنديده است حفظ کند. در قرآن سوره نساء آيه ١٢۴ میخوانيم که: کدام دين بهتر از آن است که مردم خود را تسليم حکم خدا نموده و سر زير بار فرمان حق آورند و هم نيکوکار باشند و پيروی از آيين ابراهيم حنيف کنند. آن ابراهيمی که خدا او را به مقام خاص دوستی خود بر گزيده است. در سوره آل عمران آيه ٩۴ نيز میخوانيم که: "ای پيغمبر بگو سخن خدا راست است. بايد از آيين ابراهيم پيروی کنيد که دينی پاک و بیآلايش است و ابراهيم هرگز از آنان که به خدا شرک آوردهاند نبوده است. بهغير از بعضی از سنتها مثل بتپرستی و پرستش خدايان چندگانه و کشتن دختران، محمد تمامی سنتهای اعراب را بههمان صورت که بود باقی گذاشت و آنها را جزئی از دين خود کرد. اگر چه قبيلههای جنوبی و شرقی با نوادگان حام در آميختند اما چناچه از گفتههای تورات، ابن هشام و طبری بر میآيد، قبيلههای غربی و شمالی با نوادگان سام آميزش کردند. قبيله قريش نيز از نوادگان ابراهيم بود.
نوادگان سام به ميزان بسيار زيادی خلوص ايمان خود را بهواسطه معاشرت با قبايل سوريايی از دست دادند. همه بهجز يهوديان باور به خدای يگانه را از دست دادند. تنها در شمال و غرب شبه جزيره عربستان عدهای باقی ماندند که به خدای يگانه باور داشتند. دلايل زيادی وجود دارد که بيانگر اين هستند که در آن روزها در عربستان ماه و خورشيد و ستاره پرستش میشده است.
چهار قرن پيش از ميلاد مسيح هرودوت به ما میگويد که عربهای آين دوره تنها دو خدا داشتند که نام آنها بود. هرودوت بهخاطر بيگانه بودنش؛ با اين نامها درست آشنايی نداشته (Alitat) و اليتات (Orotal) ارتال است. اما در متون قديمی پيش از رسالت محمد نام الله ديده شده است. نام الله پياپی در کتاب المعلقات و ديوان لابيد که پيش از محمد میزيستهاند برده شده است. ششصد سال پيش از ميلاد مسيح، دئودروس سيکولوس از کعبه که عبادتگاه اعراب بوده است سخن میگويد. کعبه پرستشگاه بتهای زيادی بوده است.
الله در قرآن مسلمانان را به پرستش خدای يگانه میخواند. اما داستانی در اينجا از قول يکی از نويسندگان مسلمان نقل میکنيم که بهخوبی همه چيز را روشن میکند. اين نويسنده میگويد وقتی سوره ۵٣ به آيه "لات و منات و عزی غرانيق الاولی و شفاعتهن الترضی" که شيطان بر لبان محمد جاری کرده بود رسيد؛ عدهای از مهاجران حبشهای به مکه باز گشتند. گفته شده است که پس از خواندن اين سوره همه کسانی که در آنجا حضور داشتند همراه با بتپرستان به سجده افتادند. زيرا میپنداشتند که خدايان آنها توسط محمد ارج گذاشته شده است. بسياری از نويسندگان قديمی اين داستان را با استناد به سوره ٢٢ آيه ۵١ باور دارند. اين آيه میگويد:
"و ما پيش از تو هيچ رسول و پيامبری را نفرستاديم جز آنکه چون آياتی برای هدايت خلق تلاوت کرد شيطان در آيات الهی القای دسيسه کرد و آنگاه خدا آنچه را شيطان القا کرده محو و نابود میسازد و آيات خود را تحکيم و استوار میگرداند. و خدا دانا به حقايق امور و درستکار در نظام عالم است".
اگرچه در عربستان بتهای زيادی بود و بتپرستی در همهجا رايج بود، اما در جاهايی اعتقاد به خدای حقيقی و يگانه وجود داشت. شهرستانی در کتاب خود از بتهای گوناگون نام میبرد و مراسمی را که محمد از ميان بتپرستان گرفته شرح میدهد. بعضی از قبايل عرب به آفريدگار و همينطور دنيای پس از مرگ باور نداشتند. بعضی از قبايل هم به هر دو باور داشتند. شهرستانی فهرستی طولانی از بتهای محلی نام میبرد. سپس مکان ١١ بت از جمله لات و منات و عزی و حبل در کعبه را نام میبرد. سپس از فرشتگان و جنيانی که نصرانيان عبادت میکردند نام میبرد. سپس ما از مراسم عربهای کافر که در آنجا رواج داشته است آگاه میشويم. بعضی از اين مراسم را اسلام حفظ کرده است. مثل سنگ زدن به شيطان و سعی بين صفا و مروه، وضو گرفتن، محدوديت ازدواج، طواف کعبه و چندين مراسم کوچک ديگر.
نتيجه میگيريم که اولين منبع قرآن سنتها و مراسم و ايدهها و باورها و مذاهبی است که در اطراف محمد بودند. اين مراسم از زمان ابراهيم وجود داشتند. سپس به دين اسلام وفق داده شدند و در زمان محمد ادامه پيدا کردند. در تورات میخوانيم که اعتقاد به توحيد و همينطور رسم ختنه از زمان ابراهيم وجود داشته است. اما در اين کتاب هيچ توضيحی در مورد کعبه، طواف مردم در اطراف کعبه، سنگ سياه و ديگر چيزهای مقدس نمیبينيم.
بدون شک، اين مراسم را به مرور زمان بتپرستان عربستان بدعت گذاشتند و اين مراسم هيچ ربطی به ابراهيم ندارند.
در اينجا جالب است که خاطر نشان کنيم بعضی از آيههای قرآن از کتابهای شعر شاعران پيش از محمد گرفته شده است. در گذشته در عربستان بهترين شعر شاعران را بر کعبه میآويختند. هفت[۱] معلقات از جمله شعرهايی بود که بهديوار کعبه آويخته شده بود. روزی فاطمه دختر محمد آياتی از قرآن را با خود زمزمه میکرد. دختر امرالقيص فرياد میزند و میگويد: اين جملاتی است که پدر تو از يکی از شعرهای پدر من برداشته است و میگويد که از آسمان بر او نازل شده است.
اين داستان تا به امروز در بين عربها معروف است. ارتباط بين شعرهای امروالقيص آنقدر واضح است که معلوم نيست چگونه مسلمانان میتوانند آن را لوح محفوظی بدانند که در بهشت نگهداری میشود. در جواب میگويند اين شعرها از امرالقيص نيست. از شخص گستاخی است که پس از آمدن قرآن آنها را از قرآن برگرفته است. اما ثابت کردن چنين چيزی بسيار دشوار است.
در نتيجهگيری اين فصل هيچ مشکلی برای اثبات اينکه اسلام بسياری از آئينهای خود را از عربهای بتپرست بدوی گرفته است، نداشتيم.
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله، بخش ششم کتاب ریشهها و منابع قرآن نوشتۀ کلیر تیسدال است که توسط خانم پارمیس سعدی به فارسی برگردان شده است. این مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- سوره (۵۴: ١) (٢٩: ٣١ و ٢٩: ۴۶) (٣٧: ۵٩) (٢١: ٩۶) (٩٣: ١) شعرهای معلقات کم و بيش به اين آيهها شباهت دارد. اما سوره الضحی: قسم به روز روشن و قسم به شب هنگام آرامش آن... کاملاً با شعر هفت معلقات امروالقيص شباهت دارد. گاهی تفاوت مختصری در بعضی افعال دارند.
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
[برگشت به بالا]