[...] [...]
صابِئین گروهی مذهبی و پیرو یحیی تعمیدگر هستند که به مندائیان مشهورند. در قرآن از آیین این گروه بهعنوان یک دین آسمانی یاد شده است[۱].
[↑] واژهشناسی
واژه صابئین جمع مذکر سالم از "صابئ" مىباشد که مفرد آن با ابدال همزه به حرف یاء "صابى" خوانده مىشود. لغتپژوهان درباره ماده این واژه و معانى آن گوناگون سخن گفتهاند. ابنمنظور در لسان العرب به نقل از زجاج مىگوید: "صابئین در قرآن بهمعناى خارجشدگان از دینى به دین دیگر است... و عربها پیامبر اسلامصلىالله علیه وآله وسلم را صابئى مىنامیدند؛ زیرا وى از آیین قریش به اسلام روى آورده بود و آنها هر کس را که مسلمان مىشد "مصبوّ" مىنامیدند و نیز مسلمانان را "صباه" مىگفتند"[٢] زبیدى اضافه بر آنچه ابنمنظور در این باره گفته مىافزاید: "در روض آمده است که صابئین منسوب به "صابئ بن مالک" برادر حضرت نوحعلیهالسلام هستند و آن یک اسم عجمى است."[٣] راغب نیز بر همین نکته که صابئین قومى بر آیین نوحعلیهالسلام بوده تأکید کرده و مىگوید: "به هر کسى که از دینى به دین دیگر درآید "صابى" گفته مىشود". وى درباره اشتقاق این واژه دو دیدگاه را مطرح مىکند. نخست اینکه از "صبأ" مشتق شده باشد چنانچه گفته مىشـود: "صـبأ ناب البعـیر" هنگامـى که دنـدان انیـاب شـتر برویـد و آشـکار شـود... سـپس مىگوید: بعضـى گفتـهانـد این واژه از مـاده "صـبا، یصـبو" مشـتق شـده اسـت."[۴] غضبان رومى پس از فراهم آوردن آراء لغتپژوهان درباره این واژه مىگوید: "آنچه که به حقیقت نزدیک است آن است که "صابئه" از "صبأ" که واژهاى آرامى و بهمعناى "تعمید کردن" است مشتق گردیده" سپس مىافزاید: "تعمید انسان را از آیین یهود به آیین مندایى منتقل مىکند؛ یعنى یک انسان یهودى با تعمید مندایى از دین خود به دین مندایى منتقل مىگردد و این معنا بهمعناى عربى این واژه نزدیک است. چنانچه واژه "صبأ" و "صابوتا" در لغت اکدى بهمعناى فرورفتن در آب است و این واژه در زبان مندایى و آرامى نیز به همین معناست."[۵] دیگر اینکه گفته شده واژه صابئین از کلمه مندایى آرامى "صبأ" یا "صبوا" بهمعناى تعمید اشتقاق یافته است، زیرا اعراب با استفاده از کلمه فوق منداییان را که مراسم تعمید خویش را همیشه در آب انجام مىدهند "صبّه" یعنى تعمیدیان نام نهادهاند و با اضافه کردن یاء نسبت به همان واژه صفت تعمیدگرى را به هر مندایى داده و او را "صبى" نامیدهاند. سپس در جمع این کلمه به آن "یاء و نون" و "واو و نون" اضافه کردهاند و منداییان را "صابئین" یا "صابئون" نامیدهاند.[٦] نتیجه اینکه از واژه صابئین دو معنا و مفهوم استفاده مىشود: یکى ریزش آب و دیگرى میل نمودن از راه اصلى به راهى دیگر.
از واژه صابئین و صابئون سه بار در قرآن یاد شده است. نگرش قرآن نسبت به آیین صابئین همانند دیگر ادیان توحیدى مبتنى بر گرایش به مبدأ و معاد و رستگارى در آخرت است. با این همه دیده مىشود که مترجمان و مفسران قرآن در تبیین مفهوم این واژه و تعیین مذهب گروندگان به این آیین با شک و ابهام و بهگونهاى سربسته و نامفهوم سخن گفته و حتى پارهاى از فقیهان از یادکرد این گروه در شعار اهل کتاب استنکاف ورزیدهاند[٧].
[↑] ...
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: زهرا ربانی، صابئين در قرآن
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- در سورۀ مائده، آیۀ ٦۹ آمده: "یقیناً کسانى که به اسلام گرویدهاند و یهودیان و صابِئین و مسیحیان هر کدام به خدا و روز قیامت ایمان آورده و کار شایسته انجام داده باشند، نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند."
[٢]- ابن منظور، محمدبن مکرم، لسانالعرب، بیروت: دار احیاء التراث العربى، ۱۴۰۸ هـ.ق، ج ۱، ص ۱۰۸.
[٣]- زبیدى، محبالدین، تاجالعروس من جواهر القاموس، مصر: مطبعه الخیریه، ۱۳۰۶ هـ.ق، ج ۱، ص ۸۷.
[۴]- راغب اصفهانى، حسینبن محمدبن فضل، مفردات الفاظ قرآن، قاهره: نشر مصطفى البابى الحلبى، ۱۹۶۱ م، ص ۳۸۲
[۵]- غضبان رومى، الصائبه، بیروت: نشر مطبعه الامّه، ۱۹۸۳ م، ص ۴۵.
[٦]- برنجى، سلیم، قوم از یاد رفته، تهران: نشر دنیاى کتاب، ۱۳۶۷ خ، ص ۴۲.
[٧]- حاجی اسماعیلی، محمدرضا، معناشناسی واژه صابئین در قرآن، پژوهشهای قرآنی، زمستان ۱۳٨۵، شماره ۴٨، ص ۱٧۴
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□