- زندگینامه
- نمونهی شعر
- آثار
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[چهرههای فرهنگی افغانستان] [شاعران افغانستان]
محمدشاه مشهور به واصف باختری (زادۀ ۱۳۲۱ خ - )، ادیب و شاعر نامور دریگوی افغانستان، از برجستهترین چهرههای ادبیات معاصر و از نخستین شاعران این کشور است که به شعر نیمایی و سپید روی آورد[۱].
[↑] زندگینامه
محمدشاه واصف باختری، در جوزای سال ۱۳٢۱ خورشیدی، در شهر مزارشریف استان بلخ بهدنیا آمد[٢]. دورههای دبستان و دبیرستان را در مدرسههای باختر مزارشریف و حبیبیه کابل، به سال ۱۳۴۰ به پایان برد[٣] و در سال ۱۳۴۵، مدرک کارشناسی (لیسانس) خود را از دانشکدهٔ زبان و ادبیات دانشگاه کابل بهدست آورد[۴]. سپس به آمریکا رفت و تحصیلات عالی را در آنجا پی گرفت و در سال ۱۳۵۴، گواهینامۀ کارشناسی ارشد (ماستری) را در رشتۀ آمورش و پرورش، دانشگاه کولمبیا، نیویورک دریافت کرد[۵].
در این میان، پس پایان دبیرستان به استخدام وزارت معارف (آموزش و پرورش) افغانستان درآمد و بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴٦، و بار دوم، بین سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳٦۲، در ریاست تألیف و ترجمۀ این وزارت ویراستاری کتابهای درسی را بهعهده داشت[٦].
در ضمن وی، پس از کودتای هفتم ثور در سال ۱۳۵٧ زندانی شد و مدت دو سال در اسارت رژیم ماند[٧].
از سال ۱۳۶۲ تا سال ۱۳۶۳ خورشیدی، واصف باختری مدیر مسؤول مجله ژوندون، ارگان نشراتی انجمن نویسندهگان افغانستان بود[٨] و از سال ۱۳۶۴ تا سال ۱۳۷۵ خورشیدی، بهعنوان دبیر بخش شعر این انجمن خدمت میکرد[۹]. در سال ۱۳۶۵، «کانون دوستداران مولانا» را بنیاد گذارد و تا سال ۱۳۷۵، ریاست این کانون را بر عهده گرفت[۱٠].
در سال ۱۳۷۵ به پاکستان مهاجر شد و تا سال ۱۳۷۹، در شهر در پیشاور، مسؤول بخش تحقیق و ترجمه در مرکز تعاون افغانستان بود[۱۱]. سپس به ایالات متحده آمریکا پناهده شد و تاکنون در این کشور زندگی میکند[۱٢].
[↑] نمونهی شعر: خشم
- ای وای زین مشتِ ددان زین ابلهان بیخرد
کاین سوی آن، آن سوی این، با خشم پراّند لگد
اهریمنانی کینهجو، نامردم و ابلیسخو
رفته ز روشان آبرو، مانندۀ آب از سبد
بدگوهر و گمره همه، دست از خرد کوته همه
پیش عدو رو به همه، بر مردم کشور اسد
نیشان زدانش آگهی، نیشان نشان فرهی
سرشان ز اندیشه تهی، دلشان پر از آز و حسد
شهگول و نادان و غبی، ابجدنویس مکتبی
نی آگه از دخت و پسر، نی باخبر از اب و جد
چشمش به سوی خوردنی، چون زن گۀ آبستنی
اندیشهاش اهرمنی، ناپاکتر از دیو و دد
کردار او دونپروری، هنجار او خیرهسری
و ز کینه و حیلتگری، بر گردن جانش مسد
بیبهره از آیین و دین، چشمش به خوان خوشهچین
تا بو که از نانجوین، او را رسد روزی رسد
مردمگزایی پیشهاش، جور و ستم اندیشهاش
تا خشک سازد ریشهاش، کو خشم دادار احد
دردا که در این شارسان، در این گجسته خاکدان
دارا نپوشد پرنیان، دهقان نمییابد نمد
ای پتکها،ای داسها، گیرید ازین کناسها
زین تیرهدل خناسها، داد دل اهل خرد
[↑] آثار
از واصف باختری تا اکنون هفت دفتر شعر و یک گزینه از میان این هفت دفتر، و کتابی در زمینهٔ عرفان و شعر فارسی بهنام «نردبان آسمان» چاپ و انتشار یافتهاست که چیزی شبیهٔ کتاب عبدالحسین زرینکوب بهنام «پله پله تا ملاقات خدا» است[۱٣]. آثار وی بارها در افغانستان و بیرون از افغانستان به چاپ رسیدهاند[۱۴]. دفاتر شعر وی از این قرارند:
- ... و آفتاب نمیمیرد، نخستین مجموعة شعری چاپ شدۀ واصف باختری است که شامل چهل پارچه شعر در قالبهای کلاسیک و نو است.
- از میعاد تا هرگز، دومین مجموعهی از شعرهای واصف باختری است که در برگیرندة ۲۶ پارچه شعر در اوزان کلاسیک و نو است. این شعرها بین سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰ خورشیدی سروده شدهاند.
- از این آیینه بشکسته تاریخ، در برگیرندۀ ۲۳ پارچه شعر در اوزان کلاسیک و نیمایی است.
- تا شهر پنج ضلعی آزادی، در برگیرنده ۳۵ شعر است که در پایان خود تاریخ ندارند.
- دیباچهیی در فرجام، در برگیرندۀ ۲۷ پارچه شعر در اوزان کلاسیک و نیمایی و سرودههای آزاد است.
- اسطورۀ بزرگ شهادت، گزینهیی از ترجمههای شعرهای شاعران بزرگ جهان با زندگینامۀ آنان است.
- در استوای فصل شکستن، در برگیرندۀ ۲۸ سروده واصف باختری است.
- مویههای اسفندیار گمشده، در برگیرندۀ ۲۲ سروده واصف باختری است.
- دروازههای بسته تقویم، در برگیرندهٔ هشتاد سروده از بهترین نمونههای چاپ شده واصف باختری است.[۱۵]
از شماری آثار پژوهشی و ادبی دیگر واصف باختری، میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
- نردبان آسمان، در برگیرندۀ هشت مقالۀ پژوهشی در باب مولانا جلالالدین محمد بلخی است که بین سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۸ خورشیدی نگارش یافتهاند.
- سفالینهیی چند بر پیشخوان بلورین فردا، مجموعه کامل همه شعرهای چاپ شده واصف باختری است که در ۵۴۰ صفحه به کوشش ناصر هوتکی از سوی انتشارات پرنیان در جوزای سال ۱۳۸۸ خورشیدی در کابل چاپ شده است.
- سرود و سخن در ترازو، در برگیرندۀ پژوهشهای گسترده در باب اوزان شعر فارسی و عربی است.
- در غیاب تاریخ، که با مقدمۀ واصف باختری آغاز میشود، در برگیرندۀ یک سخنرانی، یک مصاحبه و تعدادی از شعرهای ترجمهشده است.
- آبهای شعر جهان آلوده نیستند، مجموعه ییست از ۴۲ شعر برگردانی شده که از سوی واصف باختری به دوست دیرینش رهنورد زریاب، اهدا شده است.
- بیاننامه وارثان زمین، نوعی متفاوتی از سرودههای واصف باختری است که برای بار نخست قدرت شگرف او را در طنزپردازی به نمایش میگذارد.
- درنگها و پیرنگها، مجموعهیی از مقالات پژوهشی است که بیشترینه در روزگار جوانی واصف باختری نبشته شدهاند.
- بازگشت به الفبا، مجموعهای از پژوهشهای فلسفی و ادبی واصف باختری است.
- در وزشگاه ثانیههای شرقی، در برگیرندۀ سه پژوهش فلسفی و ادبی و ترجمه سه مقاله ادبی - فلسفی است.
- گزارش عقل سرخ
- ماهیگیر و ماهی طلایی (منظومهای از الکساندر پوشکین)، ترجمۀ واصف باختری. واصف باختری این ترجمه را در اواخر دهۀ شصت با تطبیق آن با متن انگلیسی به شعر درآورده است.[۱٦]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: پروفیسور رسول رهین، واصف باختری، شاعر نامور دریگوی افغانستان
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]