فهرست مندرجاتسخنرانی دکتر نعمتالله پژواک
به مناسبت انتخابات آزاد اکادمی علوم افغانستان
[آکادمی علوم افغانستان] [نعمتالله پژواک]
آنچه در زیر آمده، متن بیانیۀ داکتر نعمتالله پژواک به مناسبت انتخابات آزاد اکادمی علوم افغانستان است، که در ٢٣ عقرب ١٣٦٩ (١٣ نوامبر ١٩٩٠) در کابل ایراد شده است. این متن را خانم پروین پژواک بازنویسی و در سایت اینترنتی شخصی خود منتشر کرده است. با مجوز خانم پژواک، این بیانیه در دانشنامه هم منتشر شد.
[↑] متن بیانیۀ داکتر نعمتالله پژواک
محترم محتاط معاون رئیس جمهور، مهمانان گرانقدر و دانشمندان محترم اکادمی علوم جمهوری افغانستان، واقعاً در طی این هفته جاری قدمی بسیار بزرگ و ارزشمند در اکادمی علوم جمهوری افغانستان گرفته شد که آن برگزاری انتخابات آزاد، مستقیم و سری در رهبری مقامات سطح دیپارتمنتها، انستیوتها و مراکز علمی این اکادمی بوده است.
امروز همه ما و شما شاهد جریان انتخابات مقام ریاست و معاونیتهای اکادمی علوم بودهایم که در فضای کاملاً آرام، آزاد و پُر از تفاهم اجرا شد. بدین مناسبت من وظیفه خود میدانم که بهحیث رئیس کمیسون عالی صمیمانهترین مراتب خوشی و تبریکات خود را به تمام دانشمندانی که در اثر کسب رای زیاد به این مقامات منسوب شدند تقدیم کنم، مخصوصاً به رئیس منتخب کاندید اکادمیسین عبدالکبیر رنجبر و معاونین محترم اکادمی داکتر میوندی و داکتر لودین.
من امیدوار هستم این ترکیب جدید رهبری اکادمی علوم ثابت بسازد در کشور ما مخصوصاً در حلقات علمی طرق انتخابی انتصاب مفیدتر و جامعتر و ثمربخش است و من امیدوار هستم که با وحدت فکر و عمل تمام دانشمندان با هم همکاری کنند. من به رهبری اکادمی علوم ج. ا. اطمینان میدهم که هر آنچه در امکان و توان حکومت باشد از موفقیت اکادمی و دانشمندان آن دریغ نخواهد شد.
این نکته را باید توضیح کنم که اکادمی علوم بخشی از چوکات حکومت است و تمام اجرات و صلاحیتهای آن تابع قوانین و مقررات نافذه است و بودجه آن هم فقط در حدود امکانات مالی حکومت تنظیم خواهد شد. البته دولت آزادیهای اکادمیک را دایم تشویق کرده و احترام خواهد کرد.
افواهاتی شنیده میشد که برگزاری انتخابات در اکادمی علوم بدون شور و شر و جنجالها امکانپذیر نخواهد بود، لیکن شما عملاً ثابت ساختید که نی، تمام این افواهات بیمورد بود. از این لحاظ تشکرات و خوشی من بههمه شما چه کاندید و چه رأیدهنده تعلق میگیرد.
آنچه که بیشتر مایه خشنودی و امیدواری من شد فضای پُر از تفاهم، دوستی و آزادی بود که در این سه روز انتخابات مسلط بود و من باور کامل دارم که اگر چنین فرصتهای آزاد و مساعد به مردم شریف افغانستان داده شود، قسمی که در طول تاریخ اینها مواقع حساس را احساس کرده و سرنوشت مملکت را تعیین کردهاند، این بار نیز خواهند توانست از روی مصالحه، مذاکره و جرگه سرنوشت خویش را تعیین کرده و به این جنگ خانمانسوز برادرکشی خاتمه بخشند.
امروز تقاضا و تمنای مردم افغانستان از رهبران احزاب افغانی در داخل و خارج از مملکت این است که آنها باید منافع علیای مملکت را بیشتر مدنظر بگیرند، موقفهای خود را بههم نزدیک بسازند، این خونریزی را پایان بدهند و دنبال منافع محدود حزبی، فرقوی، گروپی و فرکسونی خود نگردند.
من فکر میکنم مردم افغانستان بعد از این توان و تحمل خونریزی بیشتر را ندارند که برای مفاد و منافع یک طبقه خاص، جان خود و اولاد خود را در خطر بیندازند.
این رهبران باید نبض زمان و مردم را درک کنند و قسمی که قطعنامۀ اخیر ملل متحد توضیح کرده از تمام رهبران احزاب درگیر در معضلۀ افغانستان (دعوت به عمل آمده) که با هم بالای میز مذاکره بنشینند و معضلۀ افغانستان را از طریق صلحآمیز حل بسازند. اصرار بر دوام جنگ دشمنی با افغان و افغانستان است و هر کس که این (اصرار) را میکند، دانشمندان باید مخالف او بیاستند.
بعد از این گمان نکنم که مردم افغانستان تحت شعارهای ملفوف و کپسول مانند «دفاع از وطن»، «دفاع از اسلام» بهروی همدیگر برخیزند و همدیگر را بکشند. اگر رهبران سیاسی با هم یکجا شوند، موقفهای خود را نزدیک سازند، گذشت به همدیگر کنند، وطن مصئون است. (از سویی) مردم افغانستان مسلمان بوده، هست و خواهد بود. به این خاطر دفاع از دین اسلام هیچ به پیش من معنی ندارد و حالا کلمۀ شهادت را بالای مردم مسلمان افغانستان دوباره تکرار کردن به خیال من که ظلم و ناروا است.
حضار محترم، دانشمندان در طول تاریخ بشریت چشم و چراغ و رهنمای جوامع بشری بودهاند. از سقراط گرفته تا بودا، از آنشتاین گرفته تا اندری سخاروف همه و همه زندگی خود را وقف پیشرفت علوم و خیر و رفاه انسان ساختهاند. افغانستان عزیز این کشور باستانی ما هم مهد و گهوارۀ تربیت اشخاص نامدار بوده است. بوعلی سینای بلخی، حکیم سنایی، خواجه عبدالله انصاری، میر علیشیر نوایی، خوشحال خان خټک، سید جمالالدین افغانی، محمود طرزی، فیضمحمد کاتب هزاره، احمدعلی کهزاد، استاد خلیلالله خلیلی، گل پاچا الفت و مولانا قربت از جمله دانشمندان نامی همین کشور ما هستند و افتخاراتی برای خود و مملکت کمایی کردهاند.
اینکه تنها اسمای دانشمندان متوفی را که روحشان شاد باشد، گرفتم دلیل این نیست که ما حالا فاقد چنین دانشمندان، علما، روحانیون و هنرمندان هستیم. نخیر خداوند(ج) را شکر گذاریم که به دهها و صدها دانشمند امروز در داخل و خارج از مملکت افتخاراتی را برای خود و مردم کمایی کردهاند. این دسته دانشمندان در بین شما، در این کانون علمی اکادمی علوم وجود دارد و در سایر کانونهای علمی و فرهنگی ما و در جامعه ما زندگی میکند.
من فکر میکنم رسالت امروزی دانشمندان باید این باشد که در وطن صلح و آشتی بیاید و وحدت ملی افغانستان که سخت متضرر شده، تحکیم بیابد. تا صلح نباشد هیچچیز صورت گرفته نمیتواند، به شمول تحقیق و ریسرچ در ساحات مورد علاقۀ شما.
دانشمندان باید جرئت و شهامت داشته باشند که عقیده خود را اظهار کنند ولو آنها را کسی به شهر گورکی[۱] تبعید کند. شما گل سر سبد جامعه هستید. شاید یکتعداد شما تعجب کنید که ما را به صلح چه! آیا این را فکر کرده میتوانید که اگر از دانشمند این سئوال نشود و این توقع نرود، آیا شده میتواند از کسی غیر از دانشمند این را ما توقع کنیم تا این معضله را حل کند، نظر بدهد، فداکاری کند، جرئت نشان بدهد. نخیر، شما هستید!
خوشحال خان خټک میگوید:
- د دســـتـار ســـړى هــزار دي
چی دستار تړي په شمار دي[٢]
تاسو «دستار» یا «پگړی» تړونکي یاستي او ستاسونه باید توقع وشي.
خواهران و برادران هموطن!
افغانستان واقعا یک مملکت کثیرالملیت است. مردم آن زبانها، مذاهب و نژادهای مختلف دارند. اما شما بیایید حساب کنیم و نظری بیندازیم به دنیا، از همسایهها شروع کنیم: پاکستان، ایران، شوروی، چین. به اروپا، افریقا و امریکا سفر کنیم. کدام مملکت است که از نژاد و زبان و دین و مذهب واحد تشکل یافته باشد؟ اضلاع متحده امریکا خو اصلاً سرزمین مهاجرین تمام دنیا است. پس (بنیادی که) این ممالک را بههم اینطور متحد ساخته، چیست؟
این افتخارات تاریخی آنها و منافع مشترک آنها برای حال، گذشته و آیندهشان است. ما افغانها هم خوشبختانه از خود افتخاراتی داریم، از خود منافعی مشترک داریم که باید زیادتر آن را اهمیت بدهیم و (آنها را) زنده نگهداریم. متأسفانه و متأسفانه باید بگویم که در جریان چند سال اخیر قصداً کدورتها و نفاق در بین قبایل و اقوام و ملیتهای با هم برادر و برابر انداخته شده و این بهرهبرداری را بیشتر کسانی میکنند که موقف خود را در حزب لرزان میبینند!
هموطنان محترم این وقت آن نیست، که ما بالای زخم مردم افغانستان نمکپاشی کنیم. ما باید التیام کنیم. این کدورتها و نفاق مثل آمدن عسکر شوروی نیست که به افغانستان آمد و برآمد! این کدورتها وقتی که در دل و دماغ جای گرفت، در عروق و شرایین میدود. این در نسلهای آینده ما و شما انتشار مییابد و ما برای صد سال دیگر امکان دارد این خونریزی را پایان داده نتوانیم. برای ما و شما تحکیم وحدت ملی بسیار اهمیت دارد.
- تـا جــدا هســــتـیـم انـگـشـــــتـان افـگاریــم مــا
مشت اگر گردیم از آن دندانها خواهد شکست![٣]
- درنو خویندو او وروڼو! په پښتو کی یوه وینه ده چی وایی:
که زه ووایـــم چـــه زه یـــم
او تــه ووایــی چـــه زه یــم
نه به ته یـی، نـه بـه زه یـم
او که زه ووایم چـه تــه یــی
او تـه ووایــی چــه تــه یــی
هم به ته یی، هم به زه یم[۴]
زه بخښنه غواړم چی ستاسو وخت میونیوو، یو څه وسیع خبری میوکړلی، مگر راځی چی د سولې او د ملی وحدت په لاره که هڅه اوهاند وکړو او د افغانستان د ملی وحدت د دښمنانو د کودگرۍ او دسیسۍ شڼدۍ کړو.
یوځل بیا دا مقامونه منتخب رئیس او معاونوته یی د زړه له کومۍ تبریک وایم او ستاسو نه مننه کوم.[۵]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مطلب با اجازۀ نشر از جانب بانو پروین پژواک برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- اندری سخاروف یکی از دانشمندان ذره وی و از فعالین شناخته شده حقوق بشر در شوروی میباشد که به امر لیوند برژنف به شهر کوچک گورکی تبعید و تحت نظر قرار گرفت.
[٢]- خوشخال خان خټک شاعر نامدار زبان پښتو میگوید:
شمار کسانی که دستار یا عمامه به سر میبندند، به هزاران میرسد
اما آنانی که لیاقت به سر بستن آن را دارند، خیلی محدود اند.
[٣]- بیت شعری از استاد عبدالرحمن پژواک
[۴]- گفتاری پر مغز از ادبیات پشتو که میگوید:
اگر تـو بـگویـی که من هســـتم
و مـن بـگــویم که من هســــتم
نـه تـو هســتی، نه من هسـتم
و اگـر تو بـگویـی که تو هسـتی
و مــن بـگـویم کـه تـو هـســتی
هم تو هستی، هم من هستم.
[۵]- پژواک، پروین، سخنرانی داکتر نعمتالله پژواک در انتخابات آزاد اکادمی علوم افغانستان، وبسایت پروین پژواک
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت پروین پژواک