فهرست مندرجاتصورت فلکی زن به زنجیر کشیدهشده
(امراﺓالمسلسله)
[قبل] [بعد]
[↑] آندرومدا
آندرومدا (امراﺓالمسلسله)، نام یک صورت فلکی مشهور در نیمکره شمالی آسمان، یکی از زیباترین افسانههای ستارگان آسمان بهطور حتم افسانه ذات الکرسی (کاسیوپیا) و امراةالمسلسله (آندرومدا) است. «کفوس» (kepheus) پادشاه اتیوپی و همسر خودپسندش «کاسیوپیا»، دختر بسیار زیبایی بهنام «آندرومدا» داشتند. روزی ملکه خدایان را از خود رنجاند و آنها را آزردهخاطر کرد، به این ترتیب که ادعا کرد، دخترش زیباتر از «نرایدین» (nereiden) دختر «نرویس» (nereus) خداوند دریاها است.
آنها نزد «پوزیدون» حکمران دریاها، که ما امروزه اغلب او را «نپتون» (neptun) مینامیم، شکایت و ادعای خود را مطرح کردند. پوزایدون از این امر بسیار خشمگین شد و هیولای دریایی ترسناکی را به اتیوپی فرستاد، که امروزه بهشکل صورت فلکی نهنگ در آسمان قرار دارد. این هیولای وحشتناک از دهانش آتش میبارید تمام آن سرزمین را ویران کرد. مردم که از این امر مأیوس و ناامید شده بودند بالاخره به پادشاه خود روی کردند. «کفوس» از غیبگویان راه چاره خواست و آنها راه حل وحشتناکی را به او گفتند. او دریافت که هیولای بیرحم تنها در صورتی از سرزمین او دست خواهد برداشت که او یگانه دخترش «آندرومدا» را به هیولا تحویل دهد. شاه ابتدا این کار را به تأخیر انداخت، ولی هیولای دریایی هر روز خشمگینتر میشد و سرزمین او را بدتر ویران میکرد. بالاخره شاه دستور داد شاهزاده خانم را در غل و زنجیر کنند و بر صخرهای در دریا محکم ببندند.
هیولای دریایی بهزودی پدیدار شد و میخواست «آندرومدا» را در چنبره بگیرد، ولی درست در همانلحظه «برساوش» (perseus : پرسه یا برساوش پسر زئوس) پهلوان، که او نیز بهشکل صورت فلکی در آسمان قرار دارد، از راه رسید. برساوش، که صندلهای بالداری در پا داشت و میتوانست با آنها پرواز کند، دختر بیچاره را که برای کمک فریاد میکشید، دید. او بیدرنگ به هیولا حمله ور شد، اما نتوانست با شمشیر خود بر هیولا غلبه کند. خوشبختانه او در ماجرای دیگری، سر «گورگون» را بهدست آورده بود، سری که هر موجودی به آن نگاه میکرد، بلافاصله تبدیل بهسنگ میشد. او این سر را در برابر صورت هیولا گرفت، بهنحوی که هیولای دریایی در یک چشم بر همزدن بهسنگ تبدیل شد. برساوش، شاهزاده خانم را که بعدها همسر او شد، نجات داد. بر ساوش، سر گورگون را از بدن «مدوسا» (medusa : یکی از سه خواهر خدایان افسانهای یونانی «گوگونها» مینامیدند.
مدوز زیبایی خیرهکننده و گیسوان جذابی داشت. «آتنا» دختر «زئوس» ربهالنوع هنر و دانش و صنعت که از او رنجیده بود، گیسوان او را تبدیل به مار کرد. و بر دیدگانش نیرویی داد که بههر کس مینگریست سنگ میشد. «پرسه» یا برساوش پسر زئوس سر او را با خود در جنگها و لشکرهایش همراه میبرد و دشمنانش را بهسنگ تبدیل میکرد[۱].) جدا کرده بود، هیولای ترسناکی که «پگاسوس»، اسب بالدار، از پهلوی او بهوجود آمده بود.[٢]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- فرهنگ فارسی، ج ٢، ص ۱۹۴۱.
[٢]- صورت فلکی زن به زنجیر کشیدهشده (امراﺓالمسلسله)، هفت آسمان (دانشنامۀ ستارهشناسی)
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ هفت آسمان (دانشنامۀ ستارهشناسی)، برگرفته از: کتاب صورتهای فلکی دکتر اوبلاکر ترجمه بهروز بیضایی