- ریشهشناختی
- ویژگیها و توجیهات
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[...] [...]
علم لدنی (به عربی: العلم اللدّنی)، از لحاظ معارف اسلامی، علمی است که خدا بدون واسطه به انسان الهام میکند[۱]. این علم، علم غیر اکتسابی است؛ یعنی در بهدست آوردن آن نیازی به تحصیل و رفتن به مدرسه و زانو زدن پیش استاد نیست و مستقیم از جانب خدا - که سرچشمه همه علوم است - به برخی از انسانها الهام میشود[٢]. چنانکه در قرآن، در سورۀ کهف (۱۸)، آیۀ ٦۵، دربارۀ حضرت خضر آمده است: «فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا» (تا بندهای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتی عطا کرده و از نزد خود بدو دانشی آموخته بودیم.)[٣]
اما از نظر دانشمندان امروزی، علم لدنی، هیچ پایه و اساس علمی ندارد و جایگاه آن باورهای دینی است.[۴]
[↑] ریشهشناختی
«لدُنی» با یای نسبی، منسوب به «لدُن» است[لغتنامه دهخدا، سروازۀ «لدنی»]. «لدن» واژۀ عربی بهمعنای «نزد و حضور» و «فطری و جبلی»[لغتنامه دهخدا، سروازۀ «لدنی»] است. به گفتۀ سیدجعفر بحاری، «اگر علمى با وساطت، حاصل شود، علم لدنی نخواهد بود. اگر علمى از معلم صادر شود و بهيك واسطه يا بيشتر، به شاگرد برسد، شاگرد آن علم را از «نزد» معلم فرا نگرفته است و به آن علم لدنی نمیگويند. اما اگر شاگرد از حضور خود معلم، علمى را فرا گرفت، آن علم را لدنی مینامند. از آنجا كه «انسان كامل»، نخستين مخلوق است و هيچ واسطهاى ميان او و حضرت حق وجود ندارد، از علم، لدنّی بهرهمند خواهد بود و هيچ واسطهاى ميان او و خداى سبحان در اين تعليم و تعلم وجود ندارد.»[رجوع شود به: بحارى، سيد جعفر، فرهنگ علوم فلسفى و كلامى، تهران: انتشارات اميركبير، ص ۵٣٢]
در فرهنگ فارسی عمید آمده: «علم لدنی، که علم منلدن هم گفته شده، دانش ذاتی است؛ یعنی علمی که کسی بدون استاد فراگرفته باشد.»[عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ج ٢، ص ۱٧۱٦]
در آموزههای اسلامی، علم به دو دستهی حصولی و حضوری میباشد که اولی از طریق تحصیل و مقدمات چون ابزارها و منابع علم بهدست میآید و از آن به علوم اکتسابی نیز یاد میشود و دومی علومی هستند که بیواسطه و ابزارها برای آدمی تحقق مییابد. این دسته از علوم را به علوم حضوری و شهودی تعبیر میکنند. هر علم شهودی برای بیان بهدیگری می بایست بهشکل علم حصولی و مفاهیم ارایه شود، چنانکه درک و فهم واقعی هر علم حصولی نیازمند آن است که بهعلم حضوری تبدیل گردد. علم حضوری علمی است که جزو ذات آدمی میشود و از شخص انسانی و ذات وی بیرون نمیباشد. این در حالی است که علم حصولی تنها صورتهای ذهنی و مفاهیمی هستند که در آدمی شکل گرفتهاند. از جمله علوم حضوری و شهودی میتوان به علوم خدادادی و بیواسطهای اشاره کرد که از آن به علم لدنی یاد میشود[*].
[↑] ویژگیها و توجیهات
در داستانهای اسلامی مشهور است آصِف بن بَرخیا که وزیر، کاتب و به روایتی داماد[*] سلیمان نبی دانسته شده، داننده اسم اعظم[اسم اعظم به اعتقاد بعضی، یکی از نامهای خداست که با بر زبان آوردن آن هر خواستهٔ گوینده برآورده میشود.] و علم کتاب (علم لدنی) بوده است.[*]. در تمامی روایتهایی که نام او در آنها ذکر شده است، از ارتباط او با آیۀ ۴۰ از سورۀ نمل (سورۀ ۲۷ قرآن) سخن به میان آمده است: «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ» (کسی که نزد او دانشی از کتاب [الهی] بود گفت من آن را پیش از آنکه چشم خود را برهمزنی برایت میآورم پس چون [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر دید گفت این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر کس سپاس گزارد تنها به سود خویش سپاس میگزارد و هر کس ناسپاسی کند بیگمان پروردگارم بینیاز و کریم است).
بر این اساس، روایت مشهوری است که در آن آصف بن برخیا با استفاده از علم لدنی، به درخواست سلیمان تخت بلقیس ملکه سبا را در یک چشم بههمزدنی از سرزمین سبا به نزد سلیمان آورد[رجوع شود به: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی].
همچنین، نویسندگان بسیاری مدعی شدهاند که «ماریا دو آگریدا»، که یک راهبه و قدیس مذهیب کاتولیک در تاریخ اسپانیا بود، صاحب علم لدنی و دارای چشم بصیرت خدادادی بوده است[*]. او خود مدعی شد که توسط ۸ فرشته آموزش داده میشده است.[CATHOLIC ENCYCLOPEDIA: Marie de Agreda]
در روایات شیعه آمده: علی بن ابیطالب میگفت: «چنانچه از من بپرسید، قادرم آنچه را که امروز تا قیامت واقع میشود پاسخ دهم»[*] و نیز روایت شده است: «دست به سینهاش مینهاد و میفرمود: در اینجا علوم فراوانی نهفته است که اگر افراد لایقی مییافتم، به آنها تعلیم میکردم»[*]. هرچند این دو سخن گزافهگویی راویان شیعه را مینمایاند که علی را کوه رفیع و بلندی میپندارند که سیل دانشها از آن سرازیر میشد[*]. اما گفته میشود که سرچشمه این علوم، بهصورت موروثی از پیامبر به علی منتقل شده[*] که در واقع، «سرچشمه علم موروثی خداوند متعال است، لکن موضوع مهم علم لدنی به دریافت علوم فقط از ذات حضرت احدیت تصریح دارد و این از مقامات والای امیرالمؤمنین بود.»[*] در حالیکه حتی علی بهدرستی نمیدانست که چه زمان، در کجا، چگونه و بهدست چه کسی کشته میشود!
به باور شیعیان، اولین مشخصه علم لدنی این است که اسرار غیبی بین پیامبر و امامان و خدا میباشد. موضوعات این اسرار گسترده است که برخی بهصورت آنچه در قرآن و در مواجهه حضرت خضر و حضرت موسی متجلی گردید، و بعضی بهصورت پیشگوییهای پیامبر و ائمه، و بخش مهمی از آن نیز علومی است درباره هستی و خلقت و معارف دین.
مشخصه دیگر علم لدنی این است که بیواسطه است و پیامبر و ائمه و از جمله علی، نه بهصورت موروثی و غیرمستقیم، که با ارتباط مستقیم با خدا کسب مینمودند[*].
البته در اين که علم غيب پیامبر و امامان شیعه چگونه است يعنی آيا مطلق و حضوری است يا بسته به اراده و خواست آنان است، اختلاف نطر وجود دارد[برای تفصيل مطلب، رجوع شود به: دانشنامه امام علی، ج ٣، ص ٣۵٧]. اما بههر حال، علامه مظفر، اين پرسش را چنين پاسخ گفته که اولاً علم معصومان و آگاهی آنها از غيب اينگونه است که آنرا از سرچشمهای دريافت میکنند و از جمله اين است که وحی و حوادث توسط ملائکه برای آنها آورده میشود[مظفر، محمدحسين، علم الامام، ص ٦٨].
ديگران نيز به اين معنا اشاره کردهاند که پيامبران و امامان دانشهای غيبی خود را از راههايی گوناگون بهدست میآورند که مهمترين آنها عبارتند از: وحی و الهام. «وحی آسمانی دريچههای جهان غيب را بهروی پيامبران الهی میگشايد و آنان را با حقايقی آشنا میسازد که ابزار ادراکی انسان بهخودی خود توان دستيابی به آنها را ندارد.»[مدرک ۱، ص ٣۴٦]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]- علم لدنی، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد (به زبان عربی)
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]