از: بی بی سی |
جنسیتزدگی چیست؟
فهرست مندرجات
این روزها در دنیای غرب موضوع جنسیتزدگی (sexism) بحثی بسیار داغ است، از مقالهای که مونیکا لوینسکی پس از ده سال سکوت در ونیتیفر نوشت تا مستند بیبیسی درباره گسترش نگاه و ادبیات جنسیتی در اینترنت و طنز، افشای ایمیلهای ریچارد اسکودامور، رئیس سازمان لیگ برتر انگلستان یا گفتههای دونالد استرلینگ، مالک قبلی لوس آنجلس کلیپرز.
در غرب کمپینهای متعددی برای مبارزه با جنسیتزدگی به راه افتاده است
این روزها همهجا در این باره کنفرانسها و سمینارهای متعددی در حال برگزاری است و دورهها و کلاسهای آموزشی درباره پرهیز از نگاه جنسیتی برای سیاستمداران، روزنامهنگاران و مجریهای برنامههای رادیو تلویزیونی برگزار میشود تا از لحن و بیان یا رفتار جنسیتزده خودداری کنند.
جنسیتزدگی | ▲ |
جنسیتزدگی را بهطور سنتی ضدیت با زنان توصیف کردهاند، اما بر اساس نظریه جنسیتزدگی دوگانه، نگاه جنسیتی دو نوع دارد، خصمانه (hostile) و خیرخواهانه (benevolent).
دو استاد روانشناسی، پروفسور پیتر گلیک و پروفسور سوزان فیسک در مقالهای که در سال ۱۹۹۶ منتشر کردند دوگانگی رویکرد جنسیتی، خصمانه و خیرخواهانه را مطرح و سپس برای ارزیابی آن پرسشنامهای را طراحی کردند که در آن با پرسیدن ۲۲ سوال میتوان دریافت نگاه جنسیتزده یک فرد تا چه حد خصمانه و تا حد خیرخواهانه است.
در عمل بین این دو نگاه تفاوت بسیار وجود دارد، اما بهنظر گلیک و فیسک هر دو یک هدف را دنبال میکنند، حفظ موقعیت برتر مردان در ساختار هرم قدرت اجتماعی.
جنسیت زدگی یک بیماری اجتماعی است
بر اساس تعریف، جنسیتزدگی خصمانه (Hostile sexism) بهصورت سلطهجویی مردسالارانه و باورهای تحقیرآمیز خود را نشان میدهد و موضوع مرکزی آن صراحتاً این است که مرد جنس برتر است و باید قدرت را در اختیار داشته باشد. به عبارت دیگر همان نگاهی که زن را «ضعیف» میبیند.
اما جنسیتزدگی خیرخواهانه (benevolent sexism) نگاهی ملایمتر دارد؛ زن را موجودی زیبا و شکننده میبیند که باید از او حمایت کرد، با این حال زنان باید همان نقشهای محدود و کلیشهای را بپذیرند و دنبالهرو باشند. به عبارت دیگر همان نگاهی که زن را «جنس لطیف» میبیند.
به نظر گلیک و فیسک، این دو نگاه را کاملاً نمیتوان از هم جدا کرد چرا که هردو از سه جزء یکسان تشکیل شدهاند: پدرسالاری (حمایتگری و تسلط)، تفاوت جنسیتی و گرایش به جنس مخالف (هتروسکچوآلیتی).
گلیک و فیسک معتقدند که فرد جنسیتزده میتواند دوگانگی خصمانه-خیرخواهانه را بدون هیچ تضاد و تناقضی داشته باشد چون زنان را به دو گروه کلی تقسیم میکند: کدبانو و فمینیست.
کدبانوها ارزشهای جنسیتی، جنسی و پدرسالارانه مرد سنتی را پذیرفتهاند و فمینیستها این ارزشها، نیازها و تمناها را به چالش میکشند.
گلیک و فیسک در این بین به رابطه عاشقانه (رمانتیک) به عنوان یکی «از مهمترین منابع شادی در زندگی» نگاه کردهاند و معتقدند با اینکه رابطه عاشقانه زن و مرد منبع سرخوشی و احساسات صمیمانه است، اما میتواند مهمترین منبع خشونت علیه زنان هم باشد.
در این رابطه مرد از نظر جنسی بهسمت زن کشیده میشود و این باعث آسیبپذیری مردان میشود که ممکن است اصلاً برایشان خوشایند نباشد. ادبیات پر از داستان زنان اغواگر و مکاری است که مردان را از مقام مردی میاندازند.
گلیک و فیسک معتقدند که این نگاه که زنان از اغواگری جنسی برای سلطهجویی بر مردان استفاده میکنند با زنستیزی در رابطه است.
جنسیتزدگی خیرخواهانه | ▲ |
گلیک و فیسک ریشههای جنسیتزدگی خیرخواهانه را در شرایط اجتماعی و بیولوژیک میدانند. بهنظر آنها بهترین مثال برای جنسیتزدگی خیرخواهانه تصویر کردن زن ایدهآل بهعنوان همسر و مادر و سوژه عشق رمانتیک است.
افرادی که چنین نگاهی دارند به زنان زیاد کمک میکنند و با آنها روابط صمیمانه و دوستانه دارند. با این حال بهنظر گلیک و فیسک این نگاه علیرغم رویکرد نرم و ملایم، نگاهی منفی است که در نهایت حامی حفظ مردان در بالای هرم قدرت اجتماعی است.
گلیک و فیسک معتقدند که جنسیتزدگی خیرخواهانه نگاهی مثبتتر از جنسیتزدگی خصمانه به زنان دارد، اما در یک نکته با آن شریک است: اینکه زن موجودی «ضعیفتر» است و برای حفظ ساختار قدرت مردانه این نگاه را توجیهی مناسب میبیند برای اینکه زن بهتر است به وظایف خانگی رسیدگی کند.
گلیک و فیسک با پرسشنامه خود جنسیتزدگی را در ۱۹ کشور بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که در تمام آنها جنسیتزدگی خصمانه در مردان بیشتر از زنان است، اما در جنسیتزدگی خیرخواهانه اینطور نیست.
در نیمی از این کشورها زنان به اندازه مردان از جنسیتزدگی خیرخواهانه طرفداری میکردند. آنها استدلال میکنند که زنان جنسیتزدگی خیرخواهانه را بسیار راحتتر میپذیرند؛ بهویژه در کشورهایی که زنان بیشتر در معرض تهدید مردان قرار دارند.
محققان دانشگاه اوکلند در نیوزیلند سال گذشته بهدنبال جواب این سئوال رفتند که آیا طرفداری زنان از جنسیتزدگی خیرخواهانه بهدلیل منافع و وعده و وعیدهایی است که در یک رابطه نزدیک به آنها داده میشود؟
مبارزه با جنیستزدگی در محیط کار در کشورهای غربی مورد توجه بسیار قرار گرفته است
نتیجه تحقیق این بود که آندسته از زنان که فکر میکنند در زندگی «حق» بیشتری دارند و باید از منافع بیشتری بهرهمند باشند و جایگاه بهتری داشته باشند، بیشتر موافق جنسیتزدگی خیرخواهانه هستند.
به گفته متیو هموند، پژوهشگر ارشد این تحقیق، زنانی که «گرایش به این دارند که استحقاقشان از دیگران بیشتر است و میخواهند احساس خاص بودن داشته باشند» بیشتر به این نگاه گرایش دارند.
هموند معتقد است که هم مردان و هم زنان از این ویژگیها لذت می برند، اما استفاده از رویکرد «عزیز شمردن و حمایت کردن» فقط شامل زنان میشود، بهعبارت دیگر این مجموعهای از باورها است که میخواهد با «مهربانی»، زنان را ترغیب کند که افکار جنسیتزده خود را حفظ کنند.
گلیک و فیسک میگویند که جنسیتزدگی خیرخواهانه به مرد بهعنوان تأمینکننده نیازهای مادی و محافظتکنندهای نگاه میکند که حاضر است خود را بهخاطر زنی فدا کند.
بهنظر این دو دانشمند، این موضوع بهخودی خود نمیتواند مورد اعتراض باشد، اما اشکال آنجاست که هدف آن موجه جلوه دادن موقعیت برتر اجتماعی مردان است.
دو محقق میگویند که جنسیتزدگی خیرخواهانه مزایای خود را دارد و مردان رادمرد حاضرند رفاه خود را فدای حمایت و مراقبت از زن محبوبشان کنند.
اما روانشناسان فمینیست نگاهی بسیار منفی به جنسیتزدگی خیرخواهانه دارند. مثلاً وقتی مردی زنی را غرق در عواطف میکند یا به او میگوید که نمیتواند بدون او زندگی کند، این رفتار را جنسیتزده میدانند.
آنها معتقدند که این اعمال برای حفظ و دوام اجتماعی است که زنان در آن جنس آسیبپذیر باشند و در آن بیعدالتی و نابرابری برقرار باشد.
جولیا بکر و جنت سوییم در تحقیقی بسیار بحثبرانگیز، زوایای مخفی جنسیتزدگی را بررسی کردند. بهنظر آنها بسیاری از رفتارها و گفتارهای روزمره ناشی از جنسیتزدگی خیرخواهانه است.
برای مثال رساندن همسر با ماشین یا کمک شوهر به زن برای یک خرید مفصل «گناهی» جنسیتزده است که به زن آسیب میرساند. در واقع مرد مبادی آداب در قبال زن، یک جنسیتزده خیرخواه است.
حتی به گفته جنت سوییم این باور که هنگام وقوع فاجعه، اول باید زنان نجات داده شوند، ناشی از یک نگرش جنسیتزده است.
پروفسور گلیک پس از انتشار این تحقیق اظهار نگرانی کرد که مفهوم جنسیتزدگی خیرخواهانه ممکن است در رسانهها و در چشم عموم تبدیل به کاریکاتور شود.
او گفت «ما فکر نمیکنیم که مردان دیگر نباید مودب باشند. جوانمردی (chivalry) اغلب اوقات رفتاری مناسب است. مهم این است که بدانیم کجا پایمان را آنسوی خط میگذاریم.»[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- جنسیتزدگی چیست؟، وبسایت فارسی بی بی سی (دانش و فن): چهارشنبه ۱۴ مهٔ ٢٠۱۴ - ٢۴ اردیبهشت ۱٣۹٣
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت فارسی بی بی سی (دانش و فن)