|
تصویربرداری پزشکی
فهرست مندرجات
- پیشینهی تاریخی
- دستهبندیها
- تفسیر تصاویر
- ایمنی در تصویربرداری
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
پزشکی آناتومی انسان
تصویربرداری پزشکی (به انگلیسی: )، تکنیک و فرایند مورد استفاده برای ساختن تصاویری از بدن انسان (یا بخشها و عملکردهای آن) برای اهداف کلینیکی (روشهای پزشکی که در جستجوی شناخت، درمان و بررسی بیماریها هستند) یا علوم پزشکی (شامل مطالعات آناتومیک و فیزیولوژیک) است. تصویربرداری پزشکی، تداخلیست از چند شاخهٔ علوم همانند فیزیک پزشکی، مهندسی پزشکی، زیستشناسی، و اپتیک.
رادیوگرافی از زمان کشف توسط دکتر ویلیام کنراد رونتگن، در سال ۱۸۹۵ میلادی، بهطور مداوم استفاده میشود و با گذشت نزدیک به یک قرن با تغییرات تکنیکی از جمله ، ، توموگرافی کامپیوتری یا ، ، ، و و دستگاه پت () دچار تحولاتی شده که در دهه اخیر به آن «تصویربرداری» () میگویند، و دگرگونی عظیمی را در تشخیص بهتر بیماریها و نیز درمان آنها فراهم نموده است.
▲ | پیشینهی تاریخی |
اگرچه تاریخ مدونی درباره تصویربرداری پزشکی نگاشته نشده است، اما میتوان نیم نگاهی به نقش دانشمندان فیزیک و مهندسان در بستر تاریخی در این مورد انداخت.
اولین تکنیک و مدالیته تصویربرداری مدرن با کشف اشعه ایکس توسط دکتر ویلیام رونتگن، فیزیکدان آلمانی و استاد دانشگاه ورزبورگ آلمان، در سال ۱۸۹۵ میلادی، باز میگردد. وی، در شب ۸ نوامبر این سال، با استفاده از پرتوهای ایکس ساطعشده از یک لولهی پرتو کاتدی، نخستین تصویر رادیوگرافی را از دست همسر خود تولید کرد. تصویربرداری رونتگن، برخلاف سایر اختراعات و اکتشافات که سالها بعد و پس از طی مراحل سخت مورد قبول قرار میگیرند، خیلی زود و بلافاصله دو ماه پس از کشف برای اولینبار در جهان در بیمارستان «نیوهمپشیر» (Newhampshire) شهر ورزبورگ آلمان در مورد شکستگی استخوان و درمان آن بهکار برده شد.
بسیاری تولد رادیولوژی تشخیصی را بهسال ۱۸۹٦ نسبت میدهند. در آنسال، نشریه لانست خبر از یک عمل جراحی داد که در آن برای نخستینبار از اشعه ایکس جهت یافتن تکه آهنی داخل استخوان کمر یک ملوان استفاده شده بود. ملوان با در آوردهشدن تکه آهن از بدنش از حالت فلج خارج گردید. این روش (استفاده از پرتو ایکس برای دیدن داخل بدن) سپس سریعاً در اروپا و آمریکا رواج پیدا کرد.
بیشتر تلاشهای فیزیکدانان، برای پیشبرد سیستمهای رادیوگرافی و تصویربرداری با اشعه ایکس نظیر نمایشگرهای تشدیدکننده، مقطعنگاری، چرخاندن مجراهای آندی و ... در ۱۰ تا ۲۰ سال پس از آن رخ داد. اما نکته جالب در این زمینه این بود که، تغییرات و بهبودهای شگرف در تصویربرداری داخلی بیماریها بیشتر از جانب خلاقیت افراد آزمایشگاهی سرچشمه گرفت، تا دانشمندان فیزیک و مهندسان. با این حال، برای تصویربرداری از نواحی مبهم انتخابی روشهای متنوعی توسعه پیدا کرد. از آن جمله میتوان به کاتادر، رنگدانههای عملگر دهانی و درون وریدی اشاره کرد. از اینرو، وقتی رادیولوژیستها با محدودیتهای اجرایی دستگاهها مواجه میشدند، روشهای مختلفی که گاهی تهاجمی نیز بود، طراحی میکردند تا تصویربرداری ارگانهای ناپیدا را تسهیل کنند.
از اویل دهه ۱۹۵۰ تا دهه ۱۹۷۰ انقلابی در سیستمهای تصویربرداری تشخیصی صورت گرفت. سیستمهای جدید برای تصویربرداری غیرتهاجمی آناتومیک و کارکردی (پروسه بیماری) توسعه یافت. در این بخش دانشمندان فیزیک و مهندسان نقش غالب را ایفا کردند. این انقلاب با تصویربرداری هستهای و التراسوند آغاز شد، که با وجود محدودیتهای جدی تصویرگری، به تصویربرداری پروسه بیماریها میپرداخت. که پیش از این و بدون این روشها امکانپذیر نبود. مقطعنگاری کامپیوتری حوزهی دیگری در تصویرگری پزشکی بود، که در اوایل دهه ۱۹۷۰ مطرح شد. توسط این تکنیک تصاویر مقطعی بسیار خوبی بهدست آمد، که متناظر با اطلاعات حاصل از جراحیهای اکتشافی بود. دستگاهها به سرعت توسعه و بسط پیدا کردند و تکنیکهای استانداردی برای روشهای مختلف مطرح شد.
انقلابها و تحولات در شیوههای تصویربرداری ادامه پیدا کرد. این تحولات نه تنها به بهبود ژرف روی سیستمهای موجود منحصر شد، بلکه مطالعات پایهای و اولیهای برای شکلگیری مدالیتههای تصویربرداری جدید صورت گرفت. این روشهای جدید شامل استفاده از مایکرویو و پدیده رزونانس مغناطیسی هسته بودند.
▲ | دستهبندیها |
دستهبندیهای مختلفی برای تصویربرداری پزشکی ارائه شده است که از لحاظ دستهبندی بر اساس منشا تولید تصویر، به شرح زیر میباشد:
روشهای تصویربرداری تشخیصی |
در سال ۱۸۹۵، دکتر وبلیام رونتگن با استفاده از پرتوهای ایکس ساطعشده از یک لوله پرتو کاتدی، اولین تصویر رادیوگرافی را از دست همسر خود تولید کرد. طی ٣٠ سال اخیر، انقلابی در تصویربرداری از بدن حاصل شده که همگام با پیشرفتها در فنآوری رایانهای بوده است.
پَرتونِگاری یا رادیوگرافی، شیوه بررسی بدن با تاباندن پرتوهای ایکس بر آن و تولید تصویرهایی بر روی کلیشه یا پردههای حساس را گویند. دو نوع از تصاویر حاصل از پرتونگاری در تصویربرداری پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد؛ پرتونگاری تجسمی () و (). با وجود مقطع نگاریهای سه بُعدی () پیشرفته کنونی، این روشهای دوبُعدی همچنان کاربرد گستردهای دارند. زیرا کمهزینهترند، از رزولوشن بالا و بسته به کاربرد از تشعشع کمتری برخوردار هستند. در این روش تصویرگری با استفاده از پرتو ایکس تصویر بهوجود میآید. در حقیقت این روش پیشگام تصویرگری در پزشکی مدرن میباشد. با این حال، فیزیک پایه تولید پرتو ایکس تغییر نکرده است.
پرتوهای ایکس از جنس فوتون (نوعی تابش الکترومغناطیس) هستند و از یک لوله پرتو ایکس پیچیده تولید میشوند که نوعی لوله پرتو کاتدی بهحساب میآید. سپس، تکنسین رادیوگرافی پرتوهای ایکس را به سمت ناحیه مناسب هدایت میکند (یعنی آنها را برای جلوگیری از پراکنش، از ساختارهای محصور در سرب عبور میدهد). هنگام عبور پرتوهای ایکس از خلال بدن، بافتها انرژی آنها را تقلیل میدهند. آندسته از پرتوهای ایکس که از بافتها میگذرند، با فیلم رادیوگرافی واکنش نشان میدهند.
لوله پرتو کاتدی برای تولید پرتوهای ایکس
در بدن، هوا پرتوهای ایکس را اندکی تضعیف میکند؛ چربی این پرتوها را بیشتر از هوا اما کمتر از آب تضعیف میکند؛ و استخوان پرتوهای ایکس را به بیشترین میزان تضعیف میکند.
همین تفاوتها در میزان تضعیف، به تفاوتها در توصیف دو ناحیه عمده بدن استفاده میشود. ناحیه خارجی بدن در طرف خارج لایه خارجی فاسیای عمقی قرار دارد. همین لایه، ساختارهای عمقی را دربر میگیرد. ساختارهای واقع در ناحیه سطحی بدن مشتملاند بر پوست، فاسیای سطحی، و غدد پستانی ساختارهای عمقی مشتملاند بر اکثر عضلات اسکلتی و احشا. زخمهای سطحی در بیرون لایه خارجی فاسیای عمقی قرار دارند، در حالی که زخمهای عمقی از خلال آن نفوذ میکنند.
میزان این واکنشها، بر روی فیلم رادیوگرافی اثر میگذارد. وقتی فیلم ظاهر میشود، استخوان بر روی فیلم سفید بهنظر میرسد، زیرا این ناحیه از فیلم با کمترین میزان پرتوهای ایکس تماس داشته است. هوا بر روی فیلم تیره بهنظر میرسد، زیرا این مناطق با بیشترین مقدار پرتوهای ایکس تماس داشتهاند.
با ایجاد تغییراتی در این شیوه تصویربردای با پرتوهای ایکس میتوان به مشاهده ساختارهای آناتومیک در حال حرکت، مطالعات باریوم، ، و پرداخت.
واحد فلوروسکوپی
مواد حاجب (): بهمنظور مشاهده برخی ساختارهای بدن نظیر قوسهای روده یا شریانها، ممکن است، لازم باشد این ساختارها با مادهای پر شوند که پرتوهای ایکس را بیش از آنچه خود قوسهای روده یا شریانهای بدن تضعیف میکنند، ضعیف سازند. این مواد، که «مواد حاجب» نامیده میشوند، اهمیت فراوان دارد که غیرسمی باشند. باریوم سولفات (یک نمک نامحلول)، مادهی نسبتاً پُرچگال غیرسمی است که برای ارزیابی دستگاه گوارش بسیار مفید میباشد. وقتی فرد «سوسپانسیون باریوم سولفات» را ببلعد، این ماده پرتوهای ایکس را تضعیف میکند و به این ترتیب میتوان از این ماده برای مشاهده فضای داخل روده استفاده کرد. یک اقدام شایع، افزودن هوا به سوسپانسیون باریوم سولفات، خواه از طریق بلع گرانولهای گازدار یا تجویز مستقیم هوا به داخل بدن (مثلاً در انقیه باریوم) است. به این شیوه، مطالعه ماده حاجب دوگانه (هوا - باریوم) میگویند.
در برخی بیماران لازم است مواد حاجب را مستقیماً به داخل شریانها یا وریدها تزریق کنند. برای این کار، مولکولهای حاوی «یُد»، مواد حاجب مناسبی هستند. پزشکان به این دلیل از ید استفاده میکنند که اولاً جرم اتمی نسبتاً بالایی دارد و بنابراین، پرتوهای ایکس را به شدت تضعیف میکند، اما همچنین و مهمتر اینکه ید بهصورت طبیعی از طریق دستگاه ادراری دفع میشود. مواد حاجب داخل شریانی و داخل وریدی بسیار ایمن هستند و اکثر بیماران آنها را بهخوبی تحمل میکنند. بهندرت، برخی بیماران یک واکنش آنافیلاکتیک به مواد حاجب داخل شریان یت داخل وریدی نشان میدهند و از اینرو، احتیاطهای لازم را باید در نظر گرفت. مواد حاجب داخل شریانی و داخل وریدی، علاوه بر اینکه به مشاهده شریانها و وریدها کمک میکنند، از آنجایی که توسط دستگاه ادراری دفع میشوند، میتوان از آنرها برای مشاهده کلیهها، حالب، و مثانه در فرایندی موسوم به اوروگرافی داخل وریدی () بهره گرفت.
آنژیوگرافی تفریقی (): در جریان ، در اغلب موارد، رصدکردن ماده حاجب در داخل عروق از خلال ساختارهای استخوانی کار دشوار است. برای غلبه بر این مشکل، روش آنژیوگرافی تفریقی ابداع شده است. در آغاز قبل از تزریق ماده حاجب، یک یا دو تصویر تهیه میشود. این تصاویر معکوس میشوند (نظیر آنچه که یک نگاتیو از یک تصویر پوزیتیو بهدست میآید). در پی تزریق ماده حاجب به داخل عروق، مجموعههای بعدی تصاویر تهییه میشوند که اینها عبور ماده حاجب را از خلال شریانها به داخل وریدها و پیرامون گردش خون نشان میدهند. با افزودن «تصویر نگاتیو قبل از ماده حاجب» به تصاویر پوزیتو بعد از ماده حاجب، استخوانها و بافتهای نرم کسر میشوند تا یک تصویر منفرد صرفاً از ماده حاجب بهدست آید. این کار قبل از معرفی تصویربرداری دیژیتال چالشی بهحساب میآمد، اما امروزه استفاده از رایانه، این روش را تقریباً سرراست و فوری کرده است.
امروزه از اولتراسونوگرافی بدن بهطور گسترده در تمام جنبههای طب استفاده میشود.
اولتراسوند یک موج صوتی با فرکانس بسیار بالا (نه تابش الکترومغناطیس) است که آن را مواد پیزوالکتریک تولید میکنند تا مجموعهای از امواج صوتی پدید آید. نکته مهم این است که همان ماده پیزوالکتریک میتواند امواج صوتی برگشتشده از اعضای داخلی بدن را دریافت کند. سپس امواج صوتی را یک رایانه قدرتمند تفسیر میکند تا یک تصویر همزمان بهدست آید.
اولتراسوند داپلر (): پیشرفتهای محققین در فنآوری اولتراسوند (از جمله در اندازه پروبها و دامنه فرکانس) به این معنا بوده که امروزه دامنه گستردهای از مناطق بدن را میتوان اسکن کرد.
درگذشته اولتراسوند عمدتاً برای ارزیابی شکم و جنین در زنان باردار بهکار میرفت، اما امروزه علاوه بر این موارد، بهطور گستردهای بهمنظور بررسی چشم، گردن، بافتهای نرم، و دستگاه عضلانی - اسکلتی استفاده میشود. در حال حاضر، پزشکان با نصب پروبها بر روی آندوسکوپها، اولتراسونوگرافی داخل مجرایی را در مری، معده، و دوازدهه بهصورت روتین انجام میدهند. اولتراسونوگرافی داخل حفرهای در اغلب موارد برای ارزیابی دستگاه تناسلی در زنان از راه مهبل یا رکتوم انجام میگیرد. در مردان، اولتراسونوگرافی از راه رکتوم () روش تصویربرداری انتخابی برای ارزیابی پروستات در افراد مشکوک به هیپرتروفی یا بدخیمی پروستات بهحساب میآید.
اولتراسوند داپلر پزشکان را قادر میسازد تا با استفاده از روشهای ساده اولتراسوند، جریان خون و جهت و سرعت آن را در داخل یک رگ تعیین کنند. امواج صوتی پس از برخورد به ساختارهای متحرک، برگشت میکنند. میزان تغییر فرکانس مشخص میکند که آیا شیئی از پروب دور میشود یا به سمت آن حرکت میکند و اینکه چه سرعتی دارد. به این ترتیب، پارامترهای مربوط به جریان خون را با دقت میتوان تعیین کرد که به نوبه خود، محلهای انسداد را در عروق خونی نشان میدهند.
دکتر هوتزفیلد، برنده جایزه نوبل پزشکی در سال ۱۹٧۹ میلادی، «سیتی اسکن» یا «توموگرافی رایانهای» که در فارسی «مقطعنگاری رایانهای» یا «برشنگاری رایانهای» نیز نامیده میشود را ابداع کرد. از آن زمان تاکنون، نسلهای متعددی از سیتی اسکنرها به بازار آمدهاند. یک سیتی اسکنر مجموعهای از تصاویر بدن (برشها) را در صفحه اَگزیال در اختیار میگذارد.
یک دستگاه پویشگر نوین سیتی اسکن. این دستگاه قادر است بین ۷۰ تا ۱۴۰ kVp به پویانمایی بپردازد
امروزه فناوری سیتیاسکن در بیمارستانها و مراکز پژوهشی در سرتاسر دنیا کاربرد وسیع دارند. در این روش، بیمار بر روی تخت دراز میکشد، یک لوله پرتو ایکس از پیرامون بدن میگذرد، کالبد بیمار، بهصورت لایهبهلایه برانداز (اسکن) میشود و مجموعهای از تصاویر بهدست میآید. یک رایانه با انجام محاسبات ریاضی پیچیده بر روی گروهی از تصاویر، تصویر نهایی را در اختیار میگذارد و بدین ترتیب بخشهای درونی بدن نیز برای پزشکان قابل رؤیت میگردد.
سیتی اسکن شکم در سطح مهره ۱٢
امآرآی ( مخفف عبارت است)، که تصویرسازی تشدید مغناطیسی نیز نامیده میشود، روشی پرتونگارانه در تصویربرداری تشخیصی پزشکی و دامپزشکی بر اساس رزنانس مغناطیسی هسته است که در دهههای اخیر بسیار فراگیر شده است.
امآرآی هستهای نخستینبار در سال ۱۹۴٦ میلادی معرفی شد و برای تعیین ساختمان مولکولهای پیچیده بهکار رفت. اساس امآرآی متکی است بر پروتونهای آزاد موجود در هستههای هیدروژن در مولکولهای آب (H2O). با توجه به اینکه آب در تمام بافتهای زنده وجود دارد، پروتونهای درون هستههای هیدروژن هر فرد را میتوان بهعنوان آهنرباهای کوچکی در نطر گرفت که در فضا بهصورت تصادفی در جهات مختلف قرار دارند. فرد در یک میدان مغناطیسی قوی قرار داده میشود که آهنرباها را به خط میکند. وقتی پالسی از امواج رادیویی از بدن فرد میگذرد، آهنرباها تغییر راستا میدهند و هنگامی که آنها به موقعیت به صف شده خود باز میگردند، پالسهای رادیویی کوچکی را ساطع میکنند. قدرت و فرکانس پالسهای ساطعشده و زمانی که طول میکشد تا پروتونها به وضعیت قبل از تحرک خود باز گردند، یک سیگنال تولید میکند. این سیگنالها را یک رایانه قوی تجزیه و تحلیل میکند تا یک تصویر پدید آید.
یک دستگاه پویشگر امآرآی
با تغییر دادن توالی پالسهای فوقالذکر، ویژگیهای مختلف پروتونها را میتوان ارزیابی کرد که به این ویژگیها «» میگویند. با تغییر دادن توالی پالس و پارامترهای اسکن کردن، تصاویر T1 (شکل A) و تصاویر T2 (شکل B) بهدست میآیند. این دو توالی تصویربرداری، تفاوتهایی را در کنتراست تصویر فراهم میکنند که ویژگیهای بافتی متفاوت را بهتر نشان میدهند.
امآرآی مغز در صفحه کورونال T1 (A) و T2 (B)
از دیدگاه بالینی:
- اکثر تصاویر T1 مایع تیره و چربی روشن را نشان میدهند. بهعنوان مثال: در داخل مغز، مایغ مغزی - نخاعی (CSF) تیره است؛
- تصاویر T2 یک سیگنال روشن را از مایع و یک سیگنال بینابینی را از چربی نشان میدهند. بهعنوان مثال: در مغز، CSF سفید بهنظر میرسد.
همچنین از امآرآی میتوان برای ارزیابی جریان در داخل عروق و ایجاد آنژیوگرامهای ترکیبی از گردش محیطی و مغزی استفاده کرد.
تصویربرداری پزشکی هستهای |
پزشکی هستهای ()، مشتمل است بر تصویربرداری با استفاده از پرتوهای گاما که نوع دیگری از تابش الکترومغناطیسی بهشمار میآید. تفاوت مهم بین پرتوهای گاما و پرتوهای ایکس این است که منشأ پرتوهای گاما از درون هسته یک اتم هنگام واپاشی هسته ناپایدار است، در حالیکه پرتوهای ایکس از طریق بمباران یک اتم با الکترونها تولید میشوند.
بهمنظور مشاهده یک ناحیه از بدن، بیمار باید یک ساطعکننده پرتو گاما را دریافت نماید که این ماده میباید دارای چند ویژگی باشد، از جمله:
- یک نیمهعمر منطقی (مثلاً ٦ تا ٢۴ ساعت).
- تولید پرتو گامایی که به آسانی قابل سنجش باشد.
- رسوب انرژی با حداقل دوز ممکن در بافتهای بیمار.
پرمصرفترین رادیو ایزوتوپ، تکنتیوم ۹۹m است. این ماده را میتوان بهشکل نمک تکنتیوم یا در ترکیب با سایر مولکولهای پیچیده تزریق کرد. بهعنوان مثال، با ترکیب کردن تکنتیوم ۹۹m با متیلن دیفسفونات (MDP)، یک رادیو دارو تولید میشود. این رادیو دارو پس از تزریق به بدن اختصاصاً به استخوان متصل میشود که این ویژگی، ارزیابی اسکلت را ممکن میسازد. به همین ترتیب، ترکیب کردن تکنتیوم ۹۹m با سایر مواد، امکان ارزیابی دیگر بخشهای بدن (از جمله دستگاه ادراری و جریان خون مغزی) را فراهم میسازد.
بسته به اینکه رادیو دارو بعد از تزریق، چگونه جذب، توزیع، متابولیزه، و دفع میشود، تصاویر را میتوان با استفاده از دوربین گاما تهیه کرد.
اسکن استخوان با یک دوربین گاما
«برشنگاری با گسیل پوزیترون» یا «مقطعنگاری با نشر پوزیترون» () که به اختصار نامیده میشود، روشی نوین است که در علوم تشخیصی در فیزیک پزشکی بهویژه پزشکی هستهای کاربرد پژوهشی و همهروزه فراوانی دارد. دستگاه متداولی که این روش را جهت تصویربرداری بهکار میبرد «پت اسکن» () نام دارد.
یک دستگاه پت اسکن
در واقع، «پت» ()، یک شیوه تصویربرداری برای ردیابی رادیوایزوتوپهای ساطعکننده پوزیترون است. پوزیترون یک ضدالکترون (یک ضدماده با بار مثبت) است.
پرمصرفترین رادیوایزوتوپ پت، فلوئورودئوکسی گلوکز (FDG) نشاندار شده با فلوئور ۱٨ (یک ساطعکننده پوزیترون) است. بافتهایی که گلوکز را فعالانه متابولیزه میکنند، این ترکیب را برداشت مینمایند و غلظا بالای موضعی حاصله از این مولکول در قیاس با پسزمینه، بهصورت یک «لکه داغ» ردیابی میشود.
پت به یک شیوه تصویربرداری مهم در ردیابی سرطان و بهمنظور ارزیابی درمان و عود آن مبدل شده است.
▲ | تفسیر تصاویر |
تصویربرداری در اکثر تخصصهای بالینی بهمنظور تشخیص تغییرات آسیبشناختی در بافتها ضروری است. بسیار مهم است که پزشک وضعیت طبیعی را از آنچه غیرطبیعی است، تشخیص دهد. درک نحوه تهیه تصویر، وجود تنوعهای طبیعی در افراد مختلف، و اطلاع از ملاحظات فنی، برای رسیدن به یک تشخیص رادیولوژیک ضروری است. بدون درک آناتومی ناحیه تصویربرداری شده، امکان تفسیر یک یافته غیرطبیعی وجود ندارد.
رادیوگرافی ساده |
رادیوگرافی ساده بیتردید پرمصرفترین نوع تصویربرداری در بیمارستان و مطب است. قبل از تفسیر، باید از نحوه تصویربرداری و نماهای استاندارد اطلاع داشت.
در اکثر موارد (غیر از رادیوگرافی قفسهسینه)، لوله پرتو ایکس به فاصله ۱ متر از فیلم رادیوگرافی قرار میگیرد. جسم موردنظر (بهعنوان مثال، یک دست یا یک پا) بر روی فیلم قرار داده میشود. هنگام توصیف تصویر، نزدیکترین بخش به لوله پرتو ایکس بهصورت «جلو» و نزدیکترین بخش به فیلم بهصورت «عقب» توصیف میشود.
هنگام مطالعه تصویر، سمت راست بیمار بر روی سمت چپ ناظر قرار میگیرد؛ به این ترتیب، گویی بیمار در موقعیت آناتومیک در مقابل ناظر میباشد.
رادیوگرافی قفسهسینه یکی از پرتقاضاترین رادیوگرافیهای ساده میباشد. تصویر در حالت ایستاده و از عقب به جلو (رادیوگرافی قفسهسینه PA) تهیه میشود
وقتی بیمار خیلی بدحال است و نمیتواند بایستد، تصویر در حالت قدامی - خلفی (AP) در وضعیت درازکش بر روی تخت تهیه میشود. این تصاویر از استاندارد کمتری نسبت به تضاویر PA برخوردار هستند و هنگام تفسیر تصاویر AP باید همواره احتیاط نمود.
رادیوگرافی ساده قفسهسینه را باید همواره به لحاظ کیفت ارزیابی نمود. شاخصههای فیلم را باید بر روی سمت متناسب قرار داد (گاه بیماران دچار دکستروکاردی هستند که در صورت قرار گرفتن نامناسب شاخصه فیلم ممکن است به غلط تفسیر شود). یک رادیوگرافی قفسهسینه زمانی بت کیفت مناسب تلقی میشود که ریهها، محدوده قلب - مدیاستن، دیافراگم، دندهها، و بافتهای نرم محیطی را نشان دهد.
رادیوگرافی ساده شکم در وضعیت AP درازکش به پشت تهیه میشود. اگر ظن به انسداد روده باریک وجود داشته باشد، گهگاه رادیوگرافی ساده شکم در حالت ایستاده انجام میگیرد.
بلع ماده حاجب با چگالی بالا، مری، معده، روده باریک و روده بزرگ را کدر میسازد. همانطور که قبلاً بیان شد، هوا (یا دیاکسیدکربن) دمیده میشود تا یک رادیوگرافی با ماده حاجب دوگانه انجام گیرد. در اکثر کشورها، اَندوسکوپی جایگزین تصویربرداری از دستگاه گوارش فوقانی شده است، اما مهمترین شیوه تصویربرداری از روده بزرگ تنقیه باریوم با ماده حاجب دوگانه میباشد. نوعاً بیمار با آمادهسازی روده نیاز دارد که در این روند، از مسهلهای قوی برای تخلیه روده استفاده میشود. در هنگام ارزیابی، یک لوله کوچک در داخل رکتوم قرار میگیرد و سوسپانسیون باریوم به داخل روده بزرگ جریان مییابد. بیمار با حرکات و پیچشهایی که به شکم خود میدهد، ماده حاجب را به کل روده بزرگ میرساند. ماده حاجب تخلیه شده و هوا را از طریق همان لوله به روده بزرگ فرستاده میشود. لایه نازکی از باریوم که مخاط را میپوشاند، امکان مشاهده جزییات مخاطی را فراهم میسازد.
اوروگرافی داخل وریدی روش استاندارد برای ارزیابی دستگاه ادراری است. در پی تزریق ماده حاجب داخل وریدی، تصاویر حین دفع کلیوی ماده حاجب بهدست میآیند. مجموعهای از فیلمها در جریان این دوره، از بلافاصله بعد از تزریق تا تقریباً ٢٠ دقیقه بعد (هنگامی که مثانه پر از ماده حاجب میشود) تهیه میگردد.
این مجموعه تصاویری از کلیهها، حالبها و مثانه را نشان میدهد و پزشک امکان ارزیابی خلف صفاق و سایر ساختارهایی را بهدست میآورد که ممکن است بر دسگاه ادراری فشار بیاورند.
توموگرافی کامپیوتری |
هرچند استفاده از واژهی «computed tomography» نسبت به واژهی «computerized tomography» ارجح است، پزشکان اغلب از این دو بهجای یکدیگر استفاده میکنند.
اصول کلی «توموگرافی کامپیوتری» (CT)، قبلاً شرح داده شد. مهم این است که پزشک درک صحیحی از تصاویر داشته باشد. اکثر تصاویر در صفحه آگزیال بهدست میآید و توسط ناظر از پا به طرف سر دیده میشوند.
- سمت راست بیمار بر روی سمت چپ تصویر قرار دارد، و
- بالاترین کنار تصویر، جلو میباشد.
بهمنظور افتراق قوسهای روده از سایر اعضای شکم و ارزیابی عروق ساختارهای آناتومیک ظبیعی، به بسیاری از بیماران مادهی حاجب خوراکی و داخل وریدی داده میشود. وقتی ماده حاجب از راه وریدی تجویز میشود، هرچه تصاویر زودتر گرفته شوتد، احتمال تصویربرداری بهتر از شریانها بیشتر خواهد بود. وقتی زمان بین تزریق و گرفتن تصویر افزایش یابد، یک فاز وریدی و یک فاز تعادل نیز بهدست خواهد آمد.
مزیت اصلی سیتی اسکن، امکان گسترش دادن و فشرده کردن مقیاس خاکستری جهت مشاهده استخوانها، بافتهای نرم، و اعضای احشایی است. تغییر دادن شرایط پنجره و متمرکز ساختن پنجره، پزشک را قادر میسازد اطلاعات تخصصی را در مورد این ساختارها کسب کند.
تصویربرداری رزونانس مغناطیسی |
بیتردید انقلابی را در زمینه درک و تفسیر مغز و پردههای آن ایجاد کرده است. علاوه بر این، تغییرات شگرفی را در طب عضلانی - اسکلتی و جراحی پدید آورده است. تصاویر را در هر صفحهای و در اکثر توالیها میتوان بهدست آورد. نوعاً به این تصاویر با همان اصول CT نگریسته میشود. همچنین از مواد حاجب داخل وریدی برای ارتقای کنتراست استفاده میشود. مواد حاجب نوعاً حاوی مواد پارامغناطیسی (نظیر گادولینیوم و منگنز) هستند.
تصویربرداری پزشکی هستهای |
اکثر تصاویر طب هستهای، مربوط به مطالعات عملکردی هستند. تصاویر را معمولاً یک رایانه مستقیماً تفسیر میکند و مجموعهای از فیلمهای نمونه برای کاربرد بالینی ارائه میشوند.
▲ | ایمنی در تصویربرداری |
هرگاه یک بیمار تحت ارزیابی با پرتو ایکس یا طب هستهای قرار میگیرد، دوزی از تابش را دریافت میکند. بهعنوان یک اصل کلی، در جریان هر تصویربرداری تشخیصی، میباید حداقل دوز ممکن به بیمار برسد. قوانین متعددی در مورد میزان تابش پرتو در جریان تصویربرداریهای مختلف وضع شدهاند و اینها پایش میشوند تا از دریافت هرگونه دوز اضافی پیشگیری گردد. یک رادیوگرافی درخواست میشود، پزشک درخواستکننده باید ضمن اطلاع از ضرورت انجام آن، از دوز داده شده به بیمار آگاه باشد تا مطمئن شود که منافع این کار بسیار فراتر از خطرهای آن خواهد بود.
ارزیابی | دوز مؤثر تیپیک (mSv) |
مدت معادل تماس زمینهای |
---|---|---|
رادیوگرافی قفسهسینه | ٠،٠٢ | ٣ روز |
شکم | ۱ | ٦ ماه |
اوروگرافی داخل وریدی | ٢،۵ | ۱۴ ماه |
سیتی اسکن سر | ٢،٣ | ۱ سال |
سیتی اسکن شکم و لگن | ۱٠ | ۴،۵ سال |
روشهای تصویربرداری نظیر اولتراسوند و ایدهآل هستند، از آنجایی که خطر قابل اعتنایی را متوجه بیمار نمیکنند. بهعلاوه، تصویربرداری اولتراسوند روش انتخابی برای ارزیابی جنین بهحساب میآید.
هر نوع تصویربرداری هزینهای در پی دارد و هرچه روش تصویربرداری (نظیر ) پیچیدهتر باشد، هزینه مطالعه بیشتر خواهد بود. ارزیابیهای پاراکلینک باید مبتنی بر یک شرح حال بالینی و معاینه دقیق باشند که برای این کار، درک آناتومی بدن ضروری است.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ پزشکی │ آناتومی انسان │ تصویربرداری