|
اجتهاد از دیدگاه اهل سنت
آیا سید جمالالدین افغان شیعه بود؟
فهرست مندرجات
.
اجتهاد از دیدگاه اهل سنت
بانو نیکی. آر. کدی، پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاههای مختلف آمریکا، بیشتر به تحقیق و تألیف دربارهی تاریخ خاورمیانه بهویژه تاریخ سیاسی-اجتماعی ایران پرداخته و آثاری در این زمینهها، منتشر ساخته است که کتاب آخر او، شامل ترجمهی بعضی از مقالات و نوشتههای مذهبی و سیاسی سید جمالالدین افغان، از جمله: رسالهی نیچریه، مقالات جمالیه و پاسخ سید به ارنست رنان، متفکر و فیلسوف فرانسوی است.
نام این کتاب «واکنشی اسلامی به امپریالیسم» (An Islamic Response to Imperalism) است که انسان را به مطالعه آن وامیدارد. اما پس از مطالعهی کتاب، بهویژه بخش مربوط به پاسخ اصل و نسب و زادگاه سید، بهخوبی روشن میشود که متأسفانه مؤلف کتاب در شرححال و ترجمهی مقالات سید و انتخاب مطالب و سپس نقل تحلیلها و برداشتهای شخصی خود، غیرمنصفانه و بلکه کاملاً مغرضانه عمل کرده است.
در این کتاب، در مبحث نخستین زندگی و افکار سید جمالالدین افغان بیان شده است: «سید متولد ۳۹-۱۸۳۸ و یکی از برجستهترین شخصیتهای قرن نوزدهم خاورمیانه است. ... گرچه شاگرد[ان] برجستهی سید، محمد عبدو و جرجی زیدان و عدهی دیگری از آشنایان او حسب گفتار خودش سید جمالالدین را افغانی دانستهاند، ولی طبق مدارک معتبر او در اسدآباد همدان تولد یافته و تحصیلات خود را بدواً در ایران و سپس در عتبات عالیات گذرانده است. طرز تفکر او در تجدد اساساً بهطرز تفکر شیعی که باب اجتهاد را مسدود نمیداند، شباهت زیاد دارد و همچنین اختفأ در مولد و ملیت را میتوان قسمی تقیه تعبیر کرد.»
با اینحال، او نمیگوید کدام مدارک معتبر؟ البته آنچه در آغاز بیان داشته، مشخص مینماید که منظور او تنها اسناد ایرانی است که توسط خواهرزادهی قلابی سید ارائه شده است. در نظر او: «در ترجمهی آثار سید جمالالدین از عربی به زبانهای غربی مؤلفین و مترجمین تصرفات شخصی روا داشته و به آثار فارسی او مستقیماً دسترسی نداشتهاند». بنابراین، کتاب او باتوجه به آثار و اسناد فارسی که در ایران بهدست آورده و نظرات خاص عدهای از کسانی که سعی داشتند مفاخر کشورهای همسایه را به بهانههای مختلف و با جعل و سندسازی ایرانی جلوه دهند، پس از اقامت سهساله او در ایران، بهرشتهی تحریر درآمده است. البته این بخش جداگانه مورد نقد و بررسی گرفته خواهد شد.
اما آنچه در اینجا مورد نقد و نظر است، آن است که خانم نیکی کدی بهسبب تبلیغ ایرانیان شیعه مبنی بر اینکه باب اجتهاد در میان اهل سنت بسته است، به پیشداوری در مورد مذهب سید پرداخته و او را یک عالم شیعهمذهب ایرانی جلوه داده است. با این وضع، او اندکی نیندیشیده است که اگر اهل سنت باب اجتهاد را بسته میدانند، پس چگونه فتوا میدهند؟ از سوی دیگر، او سید را متهم به تقیهکردن نموده است که این پیشداوری هم غلط است. او مدعی است که سید، با توسل به تقیه، مولد و ملیت خود را مخفی کرده است. در حالیکه سید بارها بهصراحت خود را افغان و مولد خود را در اسعدآباد کنر دانسته است. هیچ تقیهای هم در کار نبوده است.
شاید بسیاری گمان کنند، که اهل سنت از ائمه اربعه (ابوحنیفه، مالک بن انس، ادریس بن شافعی و احمد بن حنبل) تقلید میکنند و هیچگونه اجتهادی ندارند. با این ذهنیت شاید این سوالها برایشان بهوجود آید، که اهل سنت در مسائل مستحدثه چگونه رفتار میکنند؟ مسائلی مثل تلقیح مصنوعی، امور بانکی و بانکداری و ...؛ قطعاً این امور در زمان ائمه اربعه اهل سنت، نبوده است؛ پس اهل سنت در این موارد چگونه رفتار میکنند؟
اینها سوالاتی است، که شاید ذهن هر فردی که آشنایی کامل با اندیشه فقهی اهل سنت نداشته باشد را به خود مشغول کند، اما در صورتیکه با اجتهاد از دیدگاه اهل سنت آشنا شوید، این سوالات نیز خود به خود حل خواهد شد.
مجتهدین نزد اهل سنت به چهار طیف تقسیم میشوند: ۱- مجتهد مطلق، ۲- مجتهد منتسب، ۳- مجتهد در مذهب، ۴- مجتهد در فتوا و ترجیح؛ هر کدام از این مجتهدین به حسب استقلال در رأی، دارای وظیفهای خاص هستند.
۱- مجتهد مطلق: مجتهدی که در روش اجتهاد، صاحب سبک است و در اصول و فروع و طرق استنباط، مستقل است و در اجتهاد از هیچکس پیروی نمیکند، بلکه با رجوع به نصوص شرعی و به واسطه قواعدی که خود وضع کرده است، احکام را استخراج میکند. جناب ابوحنیفه، مالک بن انس، شافعی و احمد بن حنبل در نزد اهل سنت، از این طیف محسوب میشوند.
۲- مجتهد منتسب: مجتهدی که به سبک مجتهد مطلق فتوا میدهد، تنها با این تفاوت که در مبانی اصولی اجتهاد، از مجتهد مطلق پیروی میکند و فقط در فروع فقهی فتوا میدهد.[۱]
۳- مجتهد در مذهب: مجتهدی که به رتبه مجتهد مطلق و منتسب نرسیده است و باید بر مبنای روشهای اجتهادی، مجتهد مطلق و منتسب فتوا دهد. اما توانایی اجتهاد در حیطه مسائل فقهی فرعی را دارد و میتواند مسائل مسکوت الحکم را با مسائل منصوص الحکم مقایسه کند، قواعد مذهب را تقریر و قرائتهایی تازه ارائه کند.[٢]
۴- مجتهد در فتوا و ترجیح: او پایینترین رتبه در بین مراتب اجتهاد را دارد و فقط توانایی فتوا و ترجیح میان اقوال مذهب را دارد.[٣]
اهل سنت بر این باورند که قرنهاست، مجتهد مطلق و مجتهد منتسب وجود ندارد. همچنین مجتهد در مذهب نیز در عصر حاضر موجود نیست، زیرا از شرایط اجتهاد در مذهب، احاطه کامل به اصول و فروع مذهب است و از شرایط اطلاع، دسترسی به نصوص امام مذهب است و این شرط در عصر حاضر ممکن نیست، از اینرو اجتهاد در مذهب نیز جایز نیست. اما اجتهاد در فتوا[۴] همیشه وجود داشته و دارد؛ زیرا مردم همیشه نیازمند چنین مجتهدی هستند، تا به او مراجعه کرده و احکام فقهی خود را از او بپرسند.[۵]
بنابراین اهل سنت هر چند از ائمه اربعه تقلید میکنند، اما تقلیدی که همراه با اجتهاد است.
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- ر.ک: عبدالرحمن بن ابوبکر سیوطی، ضرورت وجود اجتهاد در همه دورهها از دیدگاه اهل سنت، ترجمه: عبدالباسط عیسیزاده، نشر احسان، تهران، ۱۳۹۰ ش، صص ۱۱۷-۱۲۳.
[٢]- شاهولیالله دهلوی برای اجتهاد سه تقسیم ارائه میکند. مجتهد مطلق، مجتهد منتسب، مجتهد فی المذهب. شاهولیالله، عقد الجید فی احکام الاجتهاد و التقلید، محقق: محمدعلی حلبی اثری، دارالفتح الشارقه، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق، صص ۲۳-۲۴.
[٣]- مجلهی آموزههای فقه مدنی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره ۱۲، پاییز-زمستان ۱۳۹۴، مقالهی «انسداد و انفتاح باب اجتهاد در اندیشههای فقهی اهل سنت»، نویسندگان: عبدالسلام امامی، حسین صابری، سید محمدتقی قبولی درافشان، صص ۱۲۳-۱۲۵.
[۴]- «اجتهاد» که از ریشه «جهد» گرفته شده، به معنای تلاش و کوشش برای استنباط احکام شرعی، از منابع آن میباشد که البته تشیع و تسنن در منابعی چون «وحی و سنت» اشتراک دارند، اما در منابعی چون «قیاس» که یکی از منابع و روشهای اجتهادی اهل سنت میباشد، اشتراک ندارند. تشیع به اضافه قرآن و سنت، عقل و اجماع را منبع لحاظ میکند و به قیاس اعتقادی ندارد. تفاوت اجتهاد و فتوا، در بیان و صدور نتیجه حاصله اجتهاد است، وقتی مجتهد نتیجه تحقیقات خود در استنباط یک حکم فقهی را صادر نمود، میشود فتوا. حرام دانستن اجتهاد نیز فقط یک شعار سیاسی است، وگرنه این همه مفتی در اهل تسنن چه میکنند و مگر در رشد تحصیلی خود به درجه اجتهاد نرسیدهاند؟!
[۵]- الموقع الرسمی لمحمد بن عبدالغفار الشریف، نص السؤال: هل یوجد فی هذا الزمان مجتهد مطلق، او مجتهد فی المذهب، او مجتهد فی الفتوی؟ شکرا. الجواب: الاجتهاد هو بذل العالم المستوفي لشروط الإفتاء جهده لاستنباط الأحكام الشرعية من الكتاب والسنة...»
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ مجتبی محیطی، اجتهاد از دیدگاه اهل سنت، پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب.