جيمز دارمستتر (J. Darmesteter)، نويسنده و محقق معروف. وی از پدر و مادری يهودی در يکی از نواحی آلزاس بدنيا آمد. تولد او در سال ۱٨٤٩ م. بود و نام خانوادگی او از موطن اصلی اين خانواده يعنی دارمشتات گرفته شده است. جيمز تحصيلات خود را در پاريس بپايان رساند و در سال ۱٨٧۵ م. کتابی در باره اساطير زند اوستا منتشر کرد. و سپس در سال ۱٨٧٧ م. معلم اين رشته گرديد و مطالعات خود را ادامه داد. در ۱٨٨۳م. کتاب ديگری درباره ايران نوشت و ده سال پس از آن ترجمه کاملی از زند اوستا را با تفسير و توضيح کافی منتشر کرد. اين کتاب در سه جلد بين ۱٨٩٢ و ۱٨٩۳ م. انتشار يافته است. در سال ۱٨٨۵ م. جيمز دارمستتر استاد کلژدوفرانس گرديد و برای جمعآوری و ترجمه ترانههای محلی و نگارش رسالهای درباره زبان و فرهنگ افغانستان به آن سامان فرستاده شد. و در بازگشت رسالهای دراين باره انتشار داد و همچنان در مطالعه و تحقيق بود تا در ۱٩ اکتبر سال ۱٨٩٤ م. به سن ٤۵ سالگی درگذشت. جيمز دارمستتر با زنی بنام آ. ماری. ف. روبينسن ازدواج کرد و تا پايان زندگی با او مىزيست. (اقتباس از دايرةالمعارف بريتانيا)[لغتنامه دهخدا]
جيمز دارمستتر و نظريهٔ مهدی موعود
در سال ۱٨٨۵ ميلادى، به هنگام شكست قواى انگليس از محمّد احمد سودانى، دانشگاه "سوربن" فرانسه كنفرانسى از استادان و پژوهشگران ترتيب داد و "دار مستتر" خاورشناس و زبانشناس فرانسوى را پشت تريبون فرستاد تا اعتقاد به ظهور مهدى(منجى بزرگ) را از ريشه بىاعتبار وانمود سازد و مستعمرات مسلماننشين فرانسه، كمتر در خطر انقلاب ناشى از اين عقيده انگيزنده قرار گيرند.
دارمستتر، خاورشناس فرانسوى پشت تريبون رفت و هنگام بحث در باره ظهور و قيام "محمّد احمد" (متمهدى سودانى) چهار ماه قبل از مرگ مرموز او، چنين گفت:
- "در اين دنيا به ويژه در جهان اسلام، تاريخ با چنان وضع غريبى تكرار مىشود كه اگر سرگذشت متمهدىهاى گذشته را براى شما نقل كنند، مثل اين است كه تاريخ ماضى و حال و آينده مهدى امروزى را بيان كرده باشند. متمهدى امروزى، در نوع خود، نمونه نخستين نيست كه ظهور كرده است و مسلماً آخرين نفر هم نخواهد بود. مدعيان مهدويّت بسيار بوده اند و بعد از او نيز خواهند بود. تاريخچه و نفوذ سحرآساى اين مردمان و نويددادن و كاميابى آنان و نوميدى كه ناچار در آخر كار رخ مىدهد، مكرر در عالم اسلام صورت گرفته و بعد از اين هم مكرر صورت خواهد گرفت. ظهور مهدى را از نخستين ايّام پيدايش اسلام انتظار داشتهاند. و تا زمانى كه يك نفر مسلمان باقى باشد، مهدىها ظهور خواهند كرد".[*]
ارنست ترومپ، به سال ۱٨٧۳ عيسوی، اعلام داشت كه زبان پشتو، زبانی برآمده از سنسكريت است. او طی رسالهای ريشههای زبان پشتو را در زبان هند باستان جسته بود. اما هر كس پس از او به ميدان پژوهش آمد به اين نتيجه مىرسيد كه پشتو زبانی مابين هندی و آريايی است. چندی بعد نظريات ترومپ با انتقادات تندی از سوی دكتر جيمز دارمستتر مواجه شد. دارمستتر، ترومپ را متهم به بىسوادی در ريشهيابی زبانی و درك و دريافت زبان پشتو كرد و رأی داد كه پشتو زبانی آريايی است كه از زبان هندی متأثر شده است. اين نظريه تا كنون از سوی كسی رد نشده است. دارمستتر، گفت كه پشتو زير مجمومه زبان هندی نيست بل مسقيماً از زبان اوستا برآمده و با دلايل قاطعی ثابت كرد كه خصوصيات زبانی و آوايی پشتو و حتی صرف و نحو و ريشهشناسی مقوم فرضيههای اويند. پس از او گيورك مرگنستيرن، نظر داد كه طبق نظريه دارمستتر، زبان پشتو يك زبان آريايی و متأثر از هند و اروپايی است. اين نظريه هم اكنون در أكادمی زبانهای خارجی فرانسه مورد بررسی و پژوهش است. تحقيقات جامع اين پژوهشگران نشان مىدهد كه اغلب واژگان زبان پشتو از ريشههايی آريايی و اوستايی برخوردارند.[*]
__________________________________________
جُستارهای وابسته
__________________________________________
__________________________________________
□
□
□
پيوند به بیرون
__________________________________________