فهرست مندرجات
- زندگینامه
- …
- …
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
<...> <...>
ولادیمیر ایلیچ لنین (به روسی: Владимир Ильич Ленин)(۱۹۲۴-۱۸۷۰) تئوریسین و انقلابی کمونیست روسی، رهبر انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود.
[↑] زندگینامه
لنین در ۲۲ آوریل سال ۱۸۷۰ در شهر کوچک سیمبرسک (اولیانوفسک) در خانوادهای مرفه و تحصیلکرده چشم به جهان گشود. در سده نوزدهم روسیه با ساختار مسلط فئودالی نسبت به اروپا کشوری عقب مانده به شمار میرفت. برادر بزرگتر لنین در سال ۱۸۸۷ به جرم شرکت در توطئهای برای ترور تزار الکساندر سوم دستگیر و اعدام شد. گفتهاند که اعدام برادر، بر لنین جوان تأثیر عمیقی باقی گذاشت.
ولادیمیر لنین برای شروع تحصیلات حقوق به شهر کازان رفت. در دانشگاه با دانشجویان مخالف حکومت آشنا شد و به مبارزه سیاسی روی آورد. به خاطر فعالیت سیاسی غیرقانونی و همکاری با دانشجویان چپ گرا، چند بار دستگیر و سرانجام از دانشگاه اخراج شد.
وی به سال ۱۸۹۳ به شهر سن پترزبورگ نقل مکان کرد که در آن زمان مرکز افکار چپ و جنبش انقلابی بود. او در این شهر خود را وقف مبارزه کرد، با متفکران و فعالان تحولخواه روسیه مانند گئورگی پلخانف آشنا شد و در مطبوعات چپ به تبلیغ ضرورت انقلاب کارگری در روسیه پرداخت.
لنین در آخر سال ۱۸۹۵ بار دیگر دستگیر شد. نخست سالی در زندان گذراند و سپس در دادگاه به سه سال تبعید در سیبری محکوم شد. در تبعیدگاه نخستین آثار نظری مستقل خود را نوشت که او را در میان هواداران جنبش کمونیستی به شهرت رساند. او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری خواند و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون دانست.
لنین در دوران تبعید در سال ۱۸۹۸ با نادژدا کروپسکایا که از فعالان جنبش چپ بود، ازدواج کرد. آن دو، پس از پایان تبعید لنین در سال ۱۹۰۰ روسیه را ترک کردند و سالهای بعد را در اروپا، عمدتاً سوئیس و اتریش به سر بردند.
[↑] لنین در لندن
لنین شش بار به لندن آمد و هر بار مدت زیادی را در کتابخانه بریتانیا گذراند، جایی که برای اولین بار به آثار کارل مارکس دسترسی پیدا کرد.
هلن راپوپورت، تاریخنگار میگوید: "خیلی از کسانی که در کتابخانه بودند از لنین بهعنوان مرد کوتاه قامت و سختکوشی یاد میکردند که مشتاقانه مطالعه میکرد. او هر بار تعداد زیادی کتاب سفارش میداد و با سرعت و انگیزه متحیرکنندهای آنها را میخواند."
به گفته او، لندن برای لنین تبدیل به سمبل اهریمنی شد که او در پی نابودیاش بود. او اغلب دوستانش را به قدم زدن تا شرق لندن دعوت میکرد تا فاصله طبقاتی موجود را نشانشان دهد.
خانم راپوپورت با لبخند اضافه میکند: "طعنهآمیز است این که کشور سرمایهداری مانند بریتانیا امکاناتی چون دسترسی به کتب، آزادی عمل و کمک مالی در اختیار فردی چون لنین بگذارد. لنین دقیقاً همینجا در لندن کتابهایش در مورد نابودی سرمایهداری را نوشت."[*]
بر طبق یک فرضیه، لنین و استالین بار اول یکدیگر را در سال ۱۹۰۵ در لندن ملاقات کردند. حداقل کارکنان میخانه کراون تاورن واقع در کلرکنول لندن این گونه میگویند. ظاهراً این میخانه جایی است که این ملاقات تاریخی به وقوع پیوسته است.
جیسون رابینسون مدیر این میخانه میگوید: "میدانیم که لنین اغلب به پاتوق ما میآمد، این حتی در کتاب این میخانه هم نوشته شده است. طبق آنچه در آرشیو ما موجود است، لنین در سال ۱۹۰۵ در اینجا جلسهای با استالین داشته است."[*] پس از مرگ لنین در ژانویه ۱۹۲۴ جوزف استالین جانشین او شد.
[↑] مرگ لنین
بعد از مرگ لنین در سال ۱۹۲۴ میلادی، جسدش مومیایی شد و از آن زمان تاکنون، در آرامگاهی در میدان سرخ مسکو به نمایش گذاشته شده است[*].
جان کالو، مدیر بایگانی کتابخانه یادمان مارکس در لندن میگوید: "میتوانید به لنین عشق بورزید یا از او متنفر باشید اما بههر حال او قسمتی از تاریخ است، قسمتی که بدون او تاریخ به گونهای دیگر رقم میخورد."[*]
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[۱]
[٢]
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدی خراسانی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: مایک تامسن، بریتانیا در ترور لنین دست داشت؟
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[۲]-
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1][2][3][4][5][6][7][8][9][10][11]
□
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]