- واژهشناسی
- تعریف
- تاریخچه
- چگونکی تعيين سن اشيای باستانی
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- ...
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[...] [...]
باستانشناسی (به انگلیسی: Archaeology)، دانش شناخت فرهنگهای ادوار گذشتۀ انسان، بر اساس مطالعۀ اشیا و آثار دیرین و جز آن است.[]
از آنجا كه موضوع و روشهای حوزه دانش باستانشناسی بسيار متنوع و گسترده است، باستانشناسان از دستاوردهای علومی مانند جغرافيای طبيعی و انسانی، زمينشناسی، معماری، شيمی، فيزيكَ، زيستشناسی برای شناخت بهتر گذشته بشر استفاده میكنند.
[↑] واژهشناسی
فرهنگستان ایران ترکیب "باستانشناسی" را معادل آرکئولوژی فرانسوی وضع کرده است که از آرخایولوگیای یونانی، مرکب از آرخایوس بهمعنی کهن و لوگیا از واژۀ لوگوس بهمعنی شناخت، مشتق شده است.[]
[↑] تعريف
برای باستانشناسی تعاریف مختلفی پیشنهاد و ارائه شده است. باستانشناسی شاخهای از یک شعبه مهم علوم انسانی است که "مردمشناسی" نامیده میشود. باستانشناسی یکی از شبعات انسانشناسی است که زمینهساز تاریخ است. درباره تاریخ میتوان گفت که آغاز زمانی است که انسان از نگارش و کتابت برای ثبت وقایع و رویدادها استفاده کرد. که قدمت آنها حداکثر به حدود ۵٬۲۰۰ سال پیش (۳٬۲۰۰ پ.م) میرسد. برای اطلاع از بسیاری از رخدادها که پیش از اختراع خط و نگارش روی دادهاند و هیچگاه ثبت نشدهاند و با توجه به قدمت انسان که حدود ۴٬۲۰۰٬۰۰۰ سال پیش تعیین کرده است. باید از روشی جداگانه و مستقل استفاده کرد که باستانشناسی است. بنابر این میتوان گفت که باستانشناسی آن شاخه از انسانشناسی است که درباره انسان از آغاز پیدایش او بر پهنه گیتی تحقیق میکند. باستانشناسان نیز پژوهشگرانی هستند که درباره انسان و جواع گذشته انسان و جوامع گذشته انسانی پژوهش تحقیق و مطالعه میکنند. باستانشناسی در جهان به شاخههای متعددی چه از لحاظ زمانی و چه از لحاظ جغرافیایی تقسیم میشود.[*]
باستانشناسی به مفهوم مطالعهی گذشتهی انسانها، مطالعه آداب، رسوم، افکار، سنن و فرهنگ انسانهای گذشته از طریق بررسی آثار و اشیای منقول و غیر منقول بجا مانده از آنها است، بدین معنا که باستانشناس با مطالعه بر روی آثار منقول همچون: سفالینهها، ابزار و آلات سنگی، استخوانی، گلی، چوبی و ... و آثار غیر منقول همچون: بناها ، آرامگاهها و ... با گذشتهی بشر و چگونگی زندگی، معیشت، فرهنگ و اقتصاد مردمان آندوره آشنا میشود و به شکلگیری تاریخ کمک میکند و به آن اعتبار میبخشد.[*]
[↑] تاريخچه
انسان تنها موجود با شعوری است که قادر است و میتواند بهمطالعه در احوال خود بهپردازد و در پی شناخت فرهنگ و مراحل آغازین زندگی خویش بر آید. ولی با این وجود، به تحقیق نمیتوان گفت انسان از چه زمانی نسبت به اطلاع از گذشته و پیشینۀ خود احساس کنجکاوی کرده و علاقه نشان داده است. در آغاز امر، شیوه شناخت مراحل نخستین زندگی انسان با موازین علمی که امروزه در انسانشناسی و باستانشناسی اعمال میشود منطبق نبوده و صرفاً از حس کنجکاوی انسان منشأ میگرفته است. احساس کنجکاوی نسبت به گذشته در انسان اندک اندک و بهتدریج جنبه مادی بهخود گرفت و در مسیری جدید قرار گرفت و از محدوده گروه خاص و قلمرو جغرافیایی معین خارج شد و بهصورت علم تجلی پیدا کرد. برای روشن شدن این موضوع که شناخت گذشته هدفی غیرعلمی داشته و محدود به گروه خاص یا محدوده جغرافیایی معین نمیشده است، تنها به دو نمونه اشاره میشود.[ملک شهمیرزادی، صادق، ایران در پیش از تاریخ، ص ۱۵] ابوالحسن علی ابن حسین مسعودی در سال ٣٣٢ هجری قمری دربارۀ گنجیابی در مصر چنین نوشته است:
- "از جمله اخبار دفینهها، حکایتی است که یحیی بن بکر نقل کرده، گوید عبدالعزیز بن مروان از جانب برادر خود عبدالملک بن مروان حکومت مصر داشت و مردی بهدعوی نصیحت و خیراندیشی پیش وی آمد و چون پرسید نصیحت و خیراندیشی او چیست؟ گفت: "زیر فلان گنبد گنجی بزرگ هست." عبدالعزیز گفت: "نشان راستی این سخن چیست؟" گفت: "اگر کمی حفر کنیم سنگفرشی از مرمر و سنگ سپید نمودار شود آنگاه در نتیجه حفاری بهجایی میرسیم که باید یک در مسی را بکنیم که زیر آن یک ستون طلاست و بالای ستون نیز خروسی از طلاست و دو چشم یاقوت دارد که با خراج دینا برابر است و بالهای خروس را به یاقوت و زمرد مرصع کردهاند، و پنجههای آن بر لوحههای طلاست که بالای ستون است." عبدالعزیز بفرمود تا هزار دینار برای مخارج و دستمزد حفاران و کارگران به او دادند. و در آنجا تپهای بزرگ بود. و حفرهای بزرگ در زمین بکندند و نشانههایی که مذکور افتاد، از سنگ سپید و مرمر نمودار شد و عبدالعزیز بهکار علاقهمندتر شد و خرج را بیشتر کرد و مروان مردان فراوانی بر گماشت. در کار حفاری بهجایی رسیدند که سر خروس نمودار شد و ..."[مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین، مروجالذهب و معادن الجوهر، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، جلد اول، چاپ دوم، بنگاه و نشر کتاب، تهران، ٢۵٣٦ [۱٣۵٦]، ص ٣۵٦.]
کشیش جوزوفا باربارو (Josaphot Barbaro) که از ونیز ایتالیا سفر خود را آغاز کرد و در داخل مملکت تاتارها بهسیر و سیاحت پرداخت ذیل اتفاقات سال ۱۴٣٧ میلادی چنین مینویسد:
- "در آنجا ما را به دانستن این نکته خرسند کردند که در یکی از آن تپههای کوچک گنجی نهفته است، زیرا در هنگامی که آقای پیترو لاندو (Pietro Lando) کنسول ما در تانا (Tana) بود مردی بهنام قطبالدین از قاهره آمده بود و گفته بود از زنی تاتار شنیده بود که در یکی از آن تپههای کوچک، بهنام قوم تپه [تپه ریگ] آلانها (Alania) گنجی گران نهفتهاند و آن زن اثبات مدعای خویش را نشانههای تپه و زمینی که تپه در آن قرار داشت بهوی داده بود. پس قطبالدین بر عهده گرفته بود که سوراخها و گودالهای چاهگونهای در نقاط مختلف این تپه پدید آورد و پس از دو سال کار مرده بود. مردمان چنین میپنداشتند که قطبالدین بهسبب تنگدستی به یافتن گنج کامیاب نشده بود. در سال ۱۴٣٧ م. (٨۴٢ ه.ق) در شب عید کاترین پاک که بازرگانان ونیزی مقیم تانا باهم نشسته بودند دربارۀ گنجیابی و زمین کاوی قطبالدین بهبحث و جدل پرداختند ... پس همگی یکدل و یک زبان با یادکردن سوگند و نوشتن سوگندنامهای که کاتارینو کنتارینی (Catarino Contarini) تحریرش را بر عهده گرفت و باید نسخی از آن را در این کتاب عرضه کنم بر آن شدیم که در آن تپه به کندوکاو پردازیم و پس ار آنکه در این معنی متفق گشتیم صدوبیست تن را اجیر کردیم که بدان قصد و مقصد همراه ما شوند و به هریک ماهانه سه دوکات (Ducat) مزد مقرر نمودیم."[]
[↑] چگونکی تعيين سن اشيای باستانی
تاریخگذاری اشیای باستانی کار سادهای نیست، اما اندازهگیری برخی ایزوتوپهای رادیواکتیو میتواند به تعیین سن مصنوعات و سنگوارههای قدیمی کمک کند.تا همین اواخر تاریخگذاری نسبی تنها روش شناسایی سن واقعی یک شی باستانی بود.
باستانشناسان با بررسی رابطه شی با لایههای رسوبات در منطقه با مقایسه آن شی با دیگر چیزهای یافتشده در محل اکتشاف، میتوانند تخمین بزنند شی در چه زمانی به آن محل وارد شده است.
گرچه تاریخگذاری نسبی هنوز روشی بسیار مورد استفاده است، چندین روش تاریخگذاری نوین به آن افزوده شده است. تاریخگذاری رادیواکتیو شامل تعیین سن یک سنگواره یا نمونه باستانی با اندازهگیری میزان کربن ۱۴ در آن است.
کربن ۱۴ یا رادیوکربن یک ایزوتوپ رادیواکتیو طبیعی است که هنگامی تشکیل میشود که پرتوهای کیهانی در بخش فوقانی جو به مولکولهای نیتروژن برخورد میکنند، و باعث اکسیداسیون و تبدیل آنها به دیاکسیدکربن میشوند.
گیاهان سبز این دیاکسیدکربن را جذب میکنند، بنابراین تعداد مولکولهای کربن ۱۴ بهطور مداوم تا زمانی که گیاه بمیرد، د رآن افزایش مییابد.
کربن ۱۴ همچنین به بدن حیوانات که گیاهان را میخورند نیز وارد میشود. پس از مرگ مقدار کربن ۱۴ در نمونه آلی همگام با تلاشی مولکولها بهطور منظم کاهش پیدا میکنند.
کربن ۱۴ نیمهعمری برابر ۴۰±۵۷۳۰ سال دارد، به این معنا که حدود هر ۵۷۰۰ سال یک بار یک شی نیمی از محتوای کربن ۱۴ خود را از دست میدهد.
نمونههای به دست آمده از ۷۰۰۰۰ سال گذشته که متشکل از چوب، زغال، استخوان، شاخ و بسیاری از اجسام کربندار دیگر باشند، با استفاده از این تکنیک قابل تاریخگذاری هستند.[سن اشيای باستانی چگونه تعیین میشود؟، دانش - همشهری آنلاین]
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[۱]
[٢]
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
يادداشت ٢: چشمانداز باستانشناسی در دوره تاریخی با پیش از تاریخ تفاوت دارد. در پیش از تاریخ مبتنی بر مشاهده میدانی شناسایی دادهها و شرایط و مسايل آن و تفسیرهای اجتماعی است. اما در دوره تاریخی مبتنی بر مشاهدات میدانی سپس برگردان به اسامی تاریخی و توسعه تاریخی است. برای اطلاعات بیشتر بهزبان اصلی میتوانید ۵۸ تا ۶۱ کتاب جانسون (۲۰۰۷) را نگاه کنید که این موضوع را شرح داده است. (Johnson, Matthew, Ideas of Landscape, Blackwell, 2007)
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[۲]-
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□ 1
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]