|
لیلیت
فهرست مندرجات
- واژهشناسی
- منشأ تاریخی
- ليليت در روایات یهودی
- ليليت در روایات مسیحی
- ليليت در روایات اسلامی
- نگارخانه
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
اسطورهشناسی آدم و حوا
لیلیث یا ليليث (به عبری: לילית؛ به انگليسی: Lilith)، شهربانوی شب، مادر شیاطین، نخستین همسر آدم، و ایزدبانوی فمینیستها، در اسطورههای کهن بینالنهرین، خدای طوفان بوده و او را به بادها نسبت میدادهاند.
نخستینبار چهرهی لیلیت در میان گروهی از خدایان بادها و طوفانهای سومری در ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد بهچشم میخورد که به لیلیتو موسوم بودند. بسیاری از صاحبنظران پیدایش نام لیلیث را در زمانی حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح ارزیابی کردهاند. در افسانهها و روایات یهودی بهعنوان یکی از خدایان شب و در انجیل شاه جیمز بهعنوان جغد ياد شده و همچنان در پارهای از روایات متون ديگر، از جمله «الفبای بن سیراخ»، بهعنوان نخستین زن آفریده شده توسط خداوند و همسر اول آدم نیز نام برده شده است.
▲ | واژهشناسی |
واژهی عبری «لیلیث» که معادل اکدی «لیلیتو» است، صفتی منشعب از ریشه «لیل» بهمعنای «شب» در زبان سامی اولیه است که ترجمه تحتاللفظی آن معادل «موجود یا خداوند مونث ظاهر شونده در شب» میباشد. البته در کتیبههای میخی این واژهها بهصورت «لیلیت» و «لیلیتو» و بهمعنای «ارواح بادهای بیماریزا» آورده شــدهاند. واژه اکـدی «لیل-ایتو» (Lil-itu) بهمعنای «بانوی نســیم» (Lady Air) ممکن است اشارهای باشد به الهه سومری «نینلی» (Ninlil) که وی نیز بهعنوان «بانوی نسیم» شناخته میشود. وی الهه باد جنوب و همسر «انلیل» (Enlil) است. در عراق قدیم، باد جنوب با هجوم طوفانهای شنی تابستانی و شیوع بیماریها شناخته میشده است.
واژه «ليل» بهمعنای «هوا» است. بهطور نمونه، «انليل» يعنی فرمانروای هوا. در قديمیترين شکل، نام او بهشکل «ليلی» (جمع: ليليتو) ديده میشود که بهمعنای «روح» است. در بسياری از فرهنگهای باستان، واژه «هوا» يا «باد» يا «نفس» بهمعنای «روح» نيز هست. در زبان يونانی، واژه «اسپيريتوس» هم بهمعنای «نفس» است و هم بهمعنای «روح». بنابراين، «ليليتو» در سومر، يا يک شيطان خاص است و يا بهمعنای روح. تصور بر اين است که در عبری، «ليليت» از واژهی «ليل» بهمعنای «شب» گرفته شده است و همين تصور منجر به تفسير ليليت بهعنوان «هیولای شب» شده است.
تصور بر این است که لیلیت، یک سوکوبوس سومری بوده است. در سومر، شخصیتی بهنام «آردات لیلی» حضور دارد که ویژگیهای او در شخصیت لیلیتِ یهودی تبارز یافته است. «آردانتو» بهمعنای زن جوانی است که به سن ازدواج رسیده است. بنابراین، آردات لیلی، روح زن جوانی است که بهشکل «بختک شبانه» تجلی مییابد. وی علت خوابهای شیطانی نیز هست که باعث تخلیهی نیروی زندگی (آب منی) از بدن مردان میشود.
در زبان سومری، به بیشرمی و هرزگی، «لولو» گفته میشد و به «تجملگرایی»، «لالو»؛ به «شر» نیز، «لیمنو» اطلاق میشد. این واژهها، چه از نظر تلفظ و ساخت، و چه از نظر معنا، رابطهی مستقیمی با لیلیت و آردات لیلی دارند. در زبانهای باستانی، برداشتهای دقیقِ امروزین از زبان وجود نداشت و هر واژه میتوانست دهها معنای مختلف داشته باشد. این بازی کلمات، تا زمان اسارت یهود در بابل (٦۰۰ پیش از میلاد) متوقف ماند.
▲ | منشأ تاریخی |
نخستین اشاره به لیلیث در حدود ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد و بهعنوان عضوی از خدایان طوفانها در اساطیر سومری است که موسوم به لیلیتو بودند. در آثار بازمانده از سومر، دو سند دربارهی وجود لیلیت دیده شده:
- اولین سند، اسطورهای است که در آن یک شیطان مادینه، درونِ «درخت مقدسِ زندگی» مقیم میشود و جلو میوه دادن و رشد این درخت را میگیرد. گفته میشود این شیطانِ مادینه، همان لیلیت است که سرانجام گیلگمش، او را از درخت بیرون میکشد و به صحرا میراند. نام او «کی ـ سیکیل ـ لیل ـ لا ـ که» ذکر شده که به «لیلاک» خلاصه شده و ساموئل نوح کريمر، سومرشناس معروف، آن را «لیلیت» ترجمه کرده است.
- دومین سند، پلاک مشهوری است که زنی را با پنجهها و بالهای جغد به تصویر میکشد. زن بر روی دو شیر ایستاده و در هر طرفش جغدی قرار دارد. ترجمهی کريمر از متن اول، منجر به این شــد که این تصویر را نیز لیلیت بینگارند؛ اگر ترجمهی اول نادرســت باشــد، ایـن هم تصویـر لیلیت نخواهـد بـود.
سومریان بر این اعتقاد بودند که خدایان لیلیتو شکارچی زنان و کودکان بوده و با شیرها، طوفانها، بیماریها و بیابانها مرتبطند. نخستین تصاویر ترسیم شده از خدایان لیلیتو آنان در حالتی نشان میدهد که پاها و بالهایی همچون پرندگانی موسوم به زو (Zu) دارند.
آنان تمایلات جنسی شدیدی نسبت به مردان داشتند، اما قادر نبودند بهصورت عادی اعمال جنسی را انجام دهند. چنین تصور میشد که آنان در مکانهای متروک، ویرانه و خالی از سکنه اقامت دارند. چنین تصور میشد که خدای مذکری موسوم به پازوزو (Pazuzu) در مقابل آنان موثر باشد.
بر اساس این اسناد لیلیت نام یکی از خدایان طبقه زن بوده است. خدایان و الهههایی دیگر نیز در این ردیف قرار داشتهاند که از آن میان میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛ لیلو (Lilu) که نوعی جن یا بختک بهشمار میرفته، آردت لیلی (Ardat Lili) که مستخدمه لیلیث بود و چنین تصور میشد که وی در خواب به سراغ مردان رفته و از آنان باردار میشده است و همچنان ایردو لیلی (Irdu Lili)، جنی مشابه با آردت لیلی. اینان در اصل خدایان و ارواح بادها و طوفانها بودند، ولی در گذر زمان بهعنوان خدایان و شیاطین شب شناخته شدند.
لقب لیلیث «دوشیزه زیبا» بوده و در توصیف وی گفته شده است که قادر به داشتن فرزند نبوده و شیری در پستانهایش نداشته است. در متون بابلی لیلیت بهعنوان یکی از فواحش مقدس الهه ایشتار ترسیم شده است. در تطبیق با اساطیر بابلی، در اساطیر کهن سومری نیز، لیلیتو را بهعنوان خدمتگار ایناننا (Inanna) و یا دست ایناننا برشمردهاند. این متون بیان میدارند که «ایناننا باکرههای زیبارو و فاحشگان اغواگر را به میان مردم میفرستاده تا مردان را گمراه سازند» و بههمین دلیل است که وی را دست ایناننا نیز خواندهاند.
لیلیت مشابه با لیلیتو در اساطیر بابلی-سومری، آردت لیلی در اساطیر اکدی، و همچنین لا بر تو (La-bar-tu) در اساطیر آشوری، بر فحشای مقدس در معابد نظارت داشته است. واژه آردت لغتی است برگرفته از واژه آردتو (Ardatu) که به فواحش و معبد و زنان جوان ازدواج نکرده اطلاق میشده و بهمعنای دوشیزه بوده است. آردت لیلی نیز همچون لیلیت، تجسمی از بیماری و ناپاکی محسوب میشد.
برخی لیلیث را معادل کی-سیکیل-لیل-لا-که (Ki-sikil-lil-la-ke) دانستهاند که شخصیتی مونث در مقدمه حماسه گیلگمش است. وی بهعنوان پیشکار و معشوقه لیلا (Lila) نام برده شده و بهعنوان بانویی توصیف شده است که همه قلبها را شاد کرده و همواره در حال جیغ کشیدن است.
معادل دیگری که برای لیلیت برشمردهاند، کی-سیکیل-اود-دا-کا-را (Ki-sikil-ud-da-ka-ra) است بهمعنی بانویی که نور و روشنایی را دزدید و یا بانویی که روشنایی را تصرف کرد و غالباً خود را بهشکل ماه نشان میدهد. لازم به ذکر است که لغتنامه مرجع انجیل تفسیرهای فوق از هویت لیلیت را مخدوش دانسته و منتفی میداند.
لیلیت را با نمادهای حیوانـی بســیاری مرتبـط دانســتهاند. وی را با پـرندگان آنـزو (Anzu) (کريمر در ترجمه گیلگمش آنزو را بهعنوان جغد ترجمه کرده است، ولی اغلب آن را بهعنوان عقاب، کرکس و کلاً پرندگان شکاری ترجمه میکنند. در برخی از افسانهها این پرندگان دارای سر شیر و بهشکل یک عقاب غولپیکر توصیف شدهاند) شیرها، جغدها و مارها در ارتباط دانستهاند. احتمالاً تمثیلات دیگر مبنی بر اینکه لیلیت را ماری در بهشت توصیف کردهاند نیز از همینجا نشات گرفته است.
▲ | ليليت در روایات یهودی |
اغلب مردم جهان داستان آدم و حوا را بر اساس سفر پیدایش در تورات میدانند. اما کمتر کسی با نام لیلیت نخستین همسر آدم آشنا است. زیرا، داستان او را در کتاب مقدس نمییابند. وقتی خدا آدم را آفرید، گفت خوب نیست که او تنها باشد. سپس، زنی را از همان خاک آفرید، که آدم را آفریده بود. این زن را لیلیت نامید.
دو متنی که از کتاب مقدس موجود حذف شدهاند، این داستان را به تفصیل بیان میدارند. متن اولی یا ظُهَر است، که بهنام «کتاب اِسپلندر» (The Book of Splende) نیز نامیده میشود و در سدهی سیزدهم میلادی نگاشته شده است؛ و دو دیگر، «الفبای ابن سیراح» (Alphabet of Sirach) است، که قدمت آن به ٧٠٠ تا ۱٠٠٠ سال پس از میلاد میرسد. گفته میشود که این متن، با الهام از «» بهرشتهی تحریر درآمده است. بر اساس این متون، لیلیت پیش از حوا آفریده شده و همسر نخستین آدم میباشد.
خدا لیلیت را از همان خاک سرخ آدم و همزاد او آفرید تا یاور او باشد. از پیوند آدم با این زن؛ آسمودئوس زاده شد که همان شیطان یا جنی است که بعدها با لیلیت ازدواج کرد.
اما لیلیت همراه مناسبی برای آدم نبود و در روش همبستری اختلاف نظر داشتند؛ بنابراین، لیلیت حاضر نشد موقعیت تسلیم بهخود بگیرد. چرا که معتقد بود هر دو از خاک خلق شدهاند و برابرند.
- آدم فرمان داد: «زن در زیر من دراز بکش» و خواست که لیلیت فرمانبردار و مطیع او باشد؛ لیلیث خودداری کرد، و اصرار بر برابری با همسر خود و مقاربت جانبی (به پهلو به پهلو) داشت و بر پایهی برخی از روایات دیگر، لیلیث حتا میخواست در بالای آدم قرار گیرد.
آدم نیز حاضر نشد که خود را برابر لیلیت بداند چون که تصور میکرد، فقط بهمنظور همراهی او آفریده شده است. اما لیلیت مستقیم به نزد خدا رفت و خدا اسم اعظم خود (יהוה؛ نام اختصاصی خدا در زبان عبری) را به او آموخت. بعد هنگامی که آدم خواست خود را به او تحمیل کند؛ تمکین نکرد و اسم اعظم را بر زبان آورد و به پرواز درآمد و برای همیشه از باغ عدن و آدم گریخت.
لیلیت در غاری در ساحل دریای سرخ مقیم شد و هنوز هم اقامتگاهاش همانجاست. جنهای دنیا را بهعنوان جفتهای خود برگزید و در زمان کوتاهی هزاران فرزند جن در سرتاسر جهان بهوجود آورد. بدین ترتیب، لیلیت مادر جنیان و همسر آسمودئوس؛ پادشاه جنیان لقب گرفت.
در همین هنگام آدم از آزردن لیلیت پشیمان شد. نزد خدا رفت و از او خواست لیلیت را بازگرداند. یهوه نیز معتقد بود که یکی از ساکنان باغ عدن نمیتواند به همین سادگی از آنجا برود. بنابراین، بهنوشتهی ابن سیراح، خدا ۳ فرشته نگهبان فرستاد تا او را باز گردانند.
این ۳ فرشته که «سنوی»، «سان سنوی» و «سمان گلوف» نام داشتند، لیلیت را در غارش یافتند و پیام یهوه را به او رساندند. همچنین گفتند اگر تسلیم نشود که برگردد هر روز ۱۰۰ نفر از فرزندان او را خواهند کشت تا عاقبت تسلیم شود و برگردد.
لیلیت پاسخ داد که این سرنوشت بهتر از بازگشتن و تسلیم در برابر آدم است و در برابر تهدید فرشتهها او نیز تهدیدی کرد. گفت: به ازای درد و رنجی که بر او تحمیل میکند؛ او نیز به هنگام زایمان؛ به فرزندان آدم و مادرهایشان حمله میکند. دخترها تا ۲۰ روز و پسرها تا هشت روز پس از بهدنیا آمدن در معرض خشم اویند. و شب هنگام بهخواب مردان حمله خواهد کرد و منی آنها را خواهد دزدید و از آنها فرزندانی جایگزین فرزندان کشته شده خود خواهد آفرید. البته گفت اگر بر بدن کسی نام ۳ فرشته را ببیند او را امان دهد.
بعدها که آدم و حوا با خوردن میوه ممنوع از بهشت رانده شدند و به زمین آمدند؛ لیلیت بهقول خود عمل کرد. و از آنجا که میوه ممنوع را نخورده بود و فرق بین شر و نیک را نمیدانست از آتش جهنم دور ماند. همچنین از حکم مرگی که خدا بر آدم و حوا صادر کرد در امان ماند و همچنان زنده است.
بهطور مشخص، اسطوره لیلیت بهعنوان «شیطان شب» یا به تعبیر عوام، همان «آل» که مادران را سر زایمان میبرد بسیار جدی است و همگان آن را باور داشتهاند. حتی طلسمهایی نیز در اینباره وجود دارد که در موزههای فرانسه و انگلیس یافت میشود. اما چیزی که اینجا از لحاظ نقد دینی مهم است، این است که عوام مردم، بهخصوص پیروان ادیان یهود و برخی از مسیحیان، بر این باورند که لیلیت همسر اول آدم بوده است. به این ترتیب، با این باور، داستان آفرینش انسان در کتاب مقدس بهکلی زیر سوال میرود که در آن آدم و حوا را اولین انسانها از جنس خاک برشمرده است؛ در صورتیکه همانگونه که اشاره شد، لیلیت نیز همانند آدم از جنس خاک و همسر اول آدم است.
▲ | ليليت در روایات مسیحی |
در سنت مسیحی؛ روایت لیلیت افزودههایی نیز دارد که بیشتر به هبوط آدم و حوا مربوط میشود. شاید مشهورترین نسخه لیلیت در مسیحیت؛ نقاشیهای میکل آنژ در صومعه سیستین باشد. در این نقاشیها؛ این زن بهعنوان یک مار-زن نمایش داده شده و او را همان ماری میدانند که منجر به اغوای حوا و اخراج او و آدم از باغ عدن شد. ظاهراً نفرین لیلیت برای تسکین او کافی نیست و بنابراین، تصمیم میگیرد از راه زن جدید آدم؛ به او ضربه بزند.
البته در مسیحیت مار اغواگر را خود شیطان میدانند. اما نیز میگویند که لیلیت پس از آدم؛ همسر شیطان (یا شمائیل عبری) شد. اغوای حوا؛ حاصل تلاش مشترک این دو نفر بود. لیلیت بهشکل مار در آمد و شمائیل بهجای مار حرف زد.
در اسطورههای سلیمان نیز گاهی به لیلیت اشاره میشود. بسیاری، ملکه سبا را لیلیت میدانند. سلیمان در نهان شک کرد که مبادا این ملکه همان لیلیت باشد و بنابراین نقشهای کشید تا مطمئن شود. او را به قصر خویش دعوت کرد و کف تالار را بهشکل استخری درآورد که به نظر میرسید تا حد مچ پا آب داشته باشد. وقتی ملکه رسید، دامنش را بالا برد تا پایش را در آب بگذارد و سلیمان توانست پاهای پر موی او را ببیند. یهودیان لیلیت را از کمر به بالا زنی بسیار زیبا و اغواگر و از کمر به پایین زشت و پر مو و هیولاوار میدانستند.
اما کتاب اشعیا نبی در فصل توصیف ویرانی ادوم، تنها منبعی معتبر است که به توصیف لیلیث در انجیل عبری بهصراحت پرداخته است:
- «موجودات وحشی بیابان با موجودات وحشی جزیره دیدار خواهند کرد، و ساتیر (موجودی نیمهانسان و نیمهبز) پیروان خود را فراخواهد خواند؛ لیلیث نیز در آنجا خواهد آرمید و برای خود مکان استراحتی خواهد یافت.» (اشعیا، باب ٣۴: آیهی ۱۴)
این بخش از کتاب، بهروز انتقام یهوه اشاره دارد که در آن زمین به بیابانی متروکه تبدیل خواهد شد؛ بنابراین لیلیث برای یهودیان در هشتصد سال پیش از میلاد شناخته شده بوده است. همچنین از این بخشی از کتاب اشعیا نبی بر میآید که یافتن مأوا توسط لیلیث، به نظر میرسد برگرفته از گیلگامش باشد که در آن آمده است: «لیلیث پس از گریختن به بیابان، در آنجا سکنی یافت». در ترجمه شاهجیمز از انجیل بهجای واژهی لیلیث، عبارت «جغد نالان» بهکار برده شده که قطعاً ترجمهی دقیقی از متن عبری نبوده و هدف آن جایگزین کردن موجودات عجیب و غریب با موجوداتی قابل درک برای عامه بوده است. چنین ترجمهای در متون دیگر مسبوق به سابقه نبوده، ولی در بسیاری از ترجمههای بعدی تکرار شده است. دو تا از انجیلهای ترجمهشدهی نسبتاً جدید، از خود عبارت لیلیث استفاده کردهاند که عبارتاند از انجیل اورشلیم، چاپ ۱۹٦٦ و انجیل جدید آمریکا چاپ ۱۹۷۰. شریدر و لوی معتقدند که «لیلیث یکی از الهههای شب بوده که از زمان تبعید یهودیان در بابل برای آنان شناختهشده بوده است. شواهد کمی وجود دارند که نشان دهد لیلیث یک اهریمن نبوده و بلکه یک الهه بهشمار میرفتهاست.»
▲ | ليليت در روایات اسلامی |
هر چند بسیاری از مفسرآن مسلمان، به پیروی از روایات تورات، آفرینش حوا را از دنده چپ آدم شمردهاند، برخی دیگر ظاهراً بهطور غیر مستقیم، داستان خلقت لیلیت از خاک را با داستان آفرینش حوا خلط کرده و وانمود کردهاند که گویی حوا نیز از همان گل آدم آفریده شده است. در کل، روایات اسلامی در مورد داستانهای کتاب مقدس آشفتگیهای فراوان دارد.
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
آرش حجازی، لیلیت، شهربانوی شب: مروری بر شخصیت اسطورهای نخستین زن در داستان آفرینش سامی، فصلنامۀ فرهنگی - هنری جشن کتاب، شمارۀ ۵، بهار ۱۳۸٧ خ (این سایت متعلق به انتشارات کتاب کاروان است)
لیلیت (Lilith)، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد.
قسمتی، علیرضا، اسطورهی لیلیت، سايت اينترنتی آکادمی فانتزی
همانجا
آرش حجازی، لیلیت، شهربانوی شب: مروری بر شخصیت اسطورهای نخستین زن در داستان آفرینش سامی و همچنين: ليليت همسر اول آدم، وبگاه سيب تلخ
همانجا
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ اسطورهشناسی │ اسطورهشناسی دینی │ آفرینش انسان