افغانستان و همسایگانش
(پاکستان و افغانستان)
فهرست مندرجات
- روابط افغانستان و ایران زیر سایه آمریکا
- پاکستان و افغانستان؛ آینده نامعلوم
- نگاهی به گذشته روابط افغانستان و پاکستان
- افغانستان و ازبکستان همسایگی در سایه ترس و تردید
- افغانستان و ترکمنستان؛ همسایگی بیدرد سر
- افغانستان و تاجیکستان؛ دو همسایه با تجارب مشابه
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[قبل] [بعد]
کابل روز پنج شنبه ۲۵ جوزا (خرداد) میزبان نشست موسوم به «کنفرانس کشورهای قلب آسیا» بود که وزرای خارجه ۱۵ کشورمنطقه در آن شرکت کردند.
جاوید لودین معاون سیاسی وزارت خارجه افغانستان میگوید در گذشته افغانستان موضوع کنفرانسهای زیادی بوده است اما اینبار افغانستان، نشست مهمی را میزبانی میکند. به گفته او افغانستان در پی تعریف تازهای از رابطه خود با کشورهای منطقه است.
سایت فارسی بیبیسی به این بهانه روابط افغانستان و کشورهای همسایهاش را مرور کرده است.[۱]
[↑] نگاهی به گذشته روابط افغانستان و پاکستان
امیر عبدالرحمن پادشاه افغانستان در سال ۱۸۹۳ با هنری مورتیمور دیورند، وزیر خارجه وقت انگلیس، قراردادی را امضا کردند که بر اساس آن افغانستان و هند تحت اداره بریتانیا آن طرف قلمرو مرز همدیگر مداخله نخواهند کرد.
این موافقتنامه مرز بین هند و افغانستان را مشخص میکرد برای صد سال رسمیت داشت و این مرز به «خط دیورند» مسمی شد و پشتونهای این طرف و آن طرف خط دیورند را از هم جدا کرد. از همین زمان به بعد، گرایشهایی برای وحدت دوباره مردمان دو سوی این خط و داشتن سرزمین واحدی که بعداً در ادبیات سیاسی افغانستان به «پشتونستان» مشهور شد، نیز قوت گرفت.
پاکستان از بدو ایجاد در سال ۱۹۴۷ که از بدنه هند جدا شد، رابطه پر فراز و فرود با افغانستان داشته است.
بعد از جدا شدن پاکستان از هند در سال ۱۹۴۷ و درگیری دو کشور بر سر مناطق مرزی، پاکستان در واقع در مرزهای جنوبی خود با افغانستان نیز دچار مشکل بود.
[↑] داعیه پشتونستان
محمدظاهر آخرین پادشاه این کشور علاقهای زیادی به حمایت از «داعیه پشتونستان» نداشت. نخستینبار در زمان محمد داوود، صدراعظم محمدظاهر شاه بود که روابط افغانستان و پاکستان تا مرز لشکرکشی و آمادگی برای جنگ پیش رفت. اما در جریان هجوم ارتش سرخ به افغانستان و جهاد در این کشور، روابط دو کشور متحول شد و پاکستان به میلیونها مهاجر افغان در این کشور پناه داد. داستان روابط افغانستان و پاکستان پس از سقوط دولت نجیبالله در افغانستان به گونهای دیگری متحول شد.
بعد از ایجاد پاکستان محمدظاهر، آخرین پادشاه این کشور علاقهای زیادی به حمایت از پشتونستان نداشت.
بشیر هاتف کارشناس مسایل سیاسی و روزنامهنگار افغان میگوید، این تنها ظاهر شاه نبوده که در مورد پشتونهای آنطرف مرز و داعیه پشتونستان کمتوجه بوده است.
هاتف میگوید: «پشتونهای آنطرف مرز از آغاز مبارزاتشان روابط نیکی با افغانها داشتند. یک عاملش هم این بود که خود را افغان فکر میکردند و میکنند.»
هاتف میگوید پشتونهای آنسوی خط دیورند، برای آزادی افغانستان بر علیه انگلیس جنگیده بودند، اما پس از استقلال افغانستان که حکومتهای افغانستان از آنها پشتیبانی قاطع و همهجانبه نکرد. بعداً آنها همکاری خود را با حزب کنگره هند آغاز کردند و در این زمان توقع به رسمیت شناختنشان نیز بالا گرفت.
نخستینبار در زمان محمد داوود، صدراعظم محمدظاهر شاه بود که روابط افغانستان و پاکستان تا مرز لشکرکشی و آمادگی برای جنگ پیش رفت.
اسحاق گیلانی از نمایندگان مجلس افغانستان، به این باور است که محمد داوود خان، یکی از طرفداران شدید داعیه «پشتونستان» بود. او مناطق آنطرف خط دیورند را متعلق به افغانستان میدانست. داوود خان ادارهای را بهنام ریاست اقوام و قبایل برای کمک به پشتونهای آنطرف مرز ایجاد کرد همواره از پشتونهای ناراضی آنطرف مرز حمایت میکرد و این امر او را به یک چهره پر قدرت و خطرناک برای پاکستان بدل کرده بود.
اما پس از داوود خان، موضوع پشتونستان به یک ابزار سیاسی تبدیل شد که سیاستمداران افغان، گاهی آن را مطرح کردند و گاهی هم از نظر انداختند.
[↑] دوران جهاد و مهاجرت
هجوم ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۹۷۹ به افغانستان، مردم این کشور را درگیر نبرد سخت و سنگین دیگری کرد، با این هجوم قدرتمند، مساله اصلی برای عدهای از مردم دفاع از کیان ملی و نجات کل کشورشان از اشغال شوروی بود و در چنین نبرد سنگین طبیعی بود.
پاکستان، که دولت داوود خان با آن دعوی ارضی داشت، بعد از هجوم ارتش سرخ، به پایگاه اصلی کسانی تبدیل شد که علیه اشغال شوروی میجنگیدند و رابطه دو کشور بهطور بیسابقهای تغییر کرد.
ژنرال ضیاالحق که رهبری حکومت نظامی پاکستان را بهعهده داشت، توانست سازمان اطلاعاتی آمریکا، سی آی ای را راضی کند تا تمام کمکهایی که از سوی غرب به مجاهدین افغانستان فرستاده میشد، توسط سازمان استخبارات ارتش پاکستان (آی اس آی) سازماندهی شود.
در سالهای جهاد مردم افغانستان علیه شوروی و دولت مورد حمایت این کشور، پاکستان به میلیونها مهاجر افغان در خاک خود پناه داد. احزاب هفتگانه جهادی در پاکستان تشکیل شد و رهبران احزاب آن را خانه دوم خود میدانستند.
احمد رشید، روزنامهنگار شناخته شده پاکستانی میگوید، در آغاز دوره جهاد افغانستان بود که «نظریه عمق استراتژیک» وارد سیاستهای ارتش پاکستان شد. پاکستان که همواره از سوی هند خود را در خطر احساس میکرد، در تلاش شد تا در افغانستان حکومتی سرکار بیاید که اگر روزی پاکستان با هند وارد جنگ شد، از پاکستان حمایت کند.
نقش سازمان استخبارات ارتش پاکستان، آی اس آی، در سهمیهبندی کمکهای غرب به احزاب مجاهدین، در راستای همین نگاه استراتژیک پاکستان تعریفشده بود.
جنگ ۱۴ ساله افغانستان علیه شوروی و دولت مورد حمایتش در کابل، حکومتهای این کشور را ضعیف و ضعیفتر کرد، در حالی که پاکستان بیش از هر زمان دیگری به غرب نزدیک شد و با کمکهای نظامی و اقتصادی غرب، وضعیت اقتصادی و نظامی خود را بهبود بخشید و جایگاه خود را در عنوان متحد کلیدی غرب و آمریکا در منطقه، محکم کرد.
مجاهدین در سال ۱۹۹۲ قدرت را بهدست گرفتند و جنگ میان احزاب جهادی که در پاکستان و ایران تشکیل شده بود، افغانستان را بیشتر از پیش ضعیف و به همسایههایش از جمله پاکستان وابستهتر کرد.
پس از پنج سال درگیری داخلی، پاکستان با حمایت از گروه طالبان، به اعتقاد ناظران در پی تشکیل دولتی مورد حمایت خود در افغانستان شد
[↑] جنگ علیه تروریسم
بعد از حملات القاعده در خاک آمریکا در سال ۲۰۰۱ پاکستان، اگرچه در برنامهای برای حمایت از طالبان داشت، شکست خورد اما به شریک عمده آمریکا در جنگ علیه تروریسم تبدیل شد.
پاکستان در همان اوایل به آمریکا وعده داد که جلو فعالیتهای تروریستی القاعده و شورشیان طالب را که از خاک این کشور استفاده میکردند بگیرند.
در افغانستان اما بعد از حملات یازدهم سپتامبر، گروهها و احزابی بهقدرت رسیدند که در سالهای قبل از آن با طالبان که از حمایت پاکستان برخوردار بود، میجنگیدند.
با این تفاوت که این گروهها، حالا از حمایت مستقیم غرب نیز برخوردار بودند و از پاکستان بهدلیل حمایتش از طالبان، خاطره خوشی نداشتند.
سوءظن دولتمردان افغان به سیاستمداران پاکستانی در ده سال گذشته هیچگاهی برطرف نشد و پاکستان هموراه مورد اتهام دولت افغانستان در حمایت از شورشیان بود.
با اوج گسترش جنگ و اقدامات روزافزون گروههای شورشی، متحدان بینالمللی افغانستان نیز اندک اندک حسن نیت خود نسبت به پاکستان را از دست دادند.
با کشتهشدن اسامه بن لادن در خاک این پاکستان در ۱ ماه مه سال ۲۰۱۱، اینبار پاکستان بود که توجه کشورهای جهان را بهعنوان خطرناکترین کشور جهان، بخود جلب کرد.
احمدرشید روزنامهنگار پاکستانی میگوید، هیچکدام از این مسائل هنوز سبب نشده است که پاکستان سیاست خود در قبال افغانستان را تغییر دهد او میگوید: سیاست ارتش پاکستان بر تداوم کمک به گروه طالبان و گروههای دیگر مخالف دولت افغانستان استوار است. به باور احمد رشید تا ارتش خود یک بازنگری در سیاستهای امنیتی این کشور نکند، فشارهای خارجی کارگر نمیافتد.
بشیر هاتف دیگر کارشناس مسائل سیاسی پاکستان معتقد است که تنش میان این دو کشور به مرحلهای رسیده است که تمامیت ارضی، اقتصاد، مصئونیت مردم و ثبات سیاسی هر دو کشور را بهصورت جدی تهدید میکند.
با این وضع آینده روابط این دو کشور چگونه خواهد بود؟ گزارش «پاکستان و افغانستان؛ آینده نامعلوم» بههمین مساله اختصاص دارد.[٢]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- کنفرانس قلب آسیا؛ افغانستان و همسایگانش، بخش فارسی بی بی سی: پنج شنبه ۱۴ ژوئن ٢٠۱٢ - ٢۵ خرداد ۱٣۹۱
[٢]- نصیره محب، نگاهی به گذشته روابط افغانستان و پاکستان، بخش فارسی بی بی سی: پنج شنبه ۱۴ ژوئن ٢٠۱٢ - ٢۵ خرداد ۱٣۹۱
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ بخش فارسی بی بی سی