- واژهشناسی
- انگشت دست
- انگشت پا
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[کالبدشناسی انسان] [اندامها]
اَنْگُشْت (به انگلیسی: Digit)، هر یک از اجزای متحرک پنجهٔ دست یا پای انسان یا جانور را گویند.
[↑] واژهشناسی
«اَنْگُشْت»، که جمع آن «انگشتان» است، واژهی فارسی دری برگرفته از زبان پهلوی است. این واژه، به هر یک از اجزای متحرک پنجۀ دست و پای انسان که بر سر آنها ناخن روییده است، اطلاق میگردد[۱]. معادل عربی انگشت، اصبع و جمع آن اصابع است كه وام واژهاى عبرى است[٢]. برخى ريشه آن را از «صبع» بهمعناى «اشاره كردن» دانستهاند.[٣] اين واژه بهمعناى انگشت[۴] و گاهى بهصورت استعاره براى هر اثر حسى[۵] يا اثر نيكو بهكار رفته است.[٦] واژه «أنامل» جمع «أنمله»[٧] بهمعناى سر انگشتان يا بندى كه در آن ناخن است[٨]، از «نمل» بهمعناى مورچه اشتقاق يافته، زيرا سر انگشتان از نظر نازكى و سرعت و تنوع در حركت به مورچه شبيه است.[۹] اسم جمع «بنان» بهمعناى سر انگشتان يا انگشتان يا اعضاى اطراف بدن (دست و پا) است كه مفرد آن را «بنانه» بهمعناى انگشت دانستهاند.[۱٠]
در حالی که در بسیاری از زبانهای دیگر، همچون: اسپانیایی، پرتغالی، ایتالیایی، تاگالوگ، چکی، روسی و لهستانی، نیز همانند فارسی برای انگشت تنها یک واژه دارند و فرق بین دست و پا را بهصورت «انگشت دست» و «انگشت پا» بیان میدارند؛ در زبان انگلیسی برای انگشت دست و پا دو واژهٔ مختلف استفاده میشود، به ترتیب: «finger» و «toe»؛ ولی واژهٔ «digit» بههر دو اشاره دارد (چه مال دست چه مال پا).
[↑] انگشت دست
«انگشت دست» نام انگشتان انتهایی دست است که در انسان شامل ۵ انگشت در هر دست میشود (در مجموع ۱۰ انگشت) و انگشتان دست دارای ٢٨ استخوان هستند و در انتهای آنها ناخن وجود دارد. نام انگشتان دست انسان عبارت است از:
- ۱- شست
٢- انگشت اشاره
٣- انگشت میانی، بلندترین انگشت
۴- انگشت حلقه یا انگشت انگشتری
۵- انگشت کوچک
[↑] انگشت پا
«انگشت پا» نام انگشتان انتهایی پا است که در انسان شامل ۵ انگشت در هر پا میشود (در مجموع ۱۰ انگشت). هر کدام از انگشتان پا، دارای سه بند پروگزیمال، دیستال و مدیال می باشند به جز انگشت شست که دو بند پروگزیمال و دیستال دارد. در پا نیز همانند دست، در محل مفصل متاتارسوفالانژیال انگشت شست یک جفت استخوان سزاموئیدی وجود دارد.
انگشتان پا دارای استخوان هستند و در انسان کوتاهتر از انگشتان دست بوده و در برخی از گونههای میمون هماندازه هستند.
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزداه کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ج ۱، ص ٢۵۴
[٢]- البحر المحيط، ج ۱، ص ۱٣٧؛ المصباح، ص ٣٣٢؛ التحقيق، ج ٦، ص ۱٨۵، سرواژۀ «صبع».
[٣]- تفسير سيد مصطفى خمينی، ج ٣، ص ٣۱۵.
[۴]- اقرب الموارد، ج ٣، ص ۱٧٣، سروازۀ «صبع».
[۵]- المفردات راغب اصفهانی، ج ۱، ص ٧٨، سرواژۀ «اصبع».
[٦]- مقاييس اللغه، ج ٣، ص ٣٣؛ لسان العرب، ج ٧، ص ٢٧۹، سرواژۀ «صبع».
[٧]- المصباح، ص ٦٢٦؛ التحقيق، ج ۱٢، ص ٢۵۴، سرواژۀ «نمل».
[٨]- مقاييس اللغه، ج ۵، ص ۴٨٢؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص ٢۹۵، سرواژۀ «نمل».
[۹]- التبيان، ج ٢، ص ٧۴۵؛ مجمعالبيان، ج ٢، ص ٨٢۱.
[۱٠]- مقاييس اللغه، ج ۱، ص ۱۹۱؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۵۵٠؛ التحقيق، ج ۱، ص ٣٣۹، سرواژۀ «بنّ».
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]