- واژهشناسی
- تعریف
- تاریخچه
- فلسفه وجودی بودجه
- اصول بودجهنویسی
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[اقتصاد] [بودجۀ دولت]
بودجه (به انگلیسی، فرانسوی و آلمانی: Budget)، یکی از مفاهیم مهم در اقتصاد خرد است[۱] و به برنامهریزی مالی و یک فهرستی که برای یك سال مالی تهیه میشود و در برگیرندهی همه درآمدها و هزینههای دولت در قالب بودجه عمومی، بودجه شركتهای دولتی و بودجه سایر مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت است، گفته میشود[٢]. این برنامهریزی برای صرفهجویی، استقراض و مخارج ضروری است[٣].
[↑] واژهشناسی
واژهی بودجه از واژهی «بوژت» (bougette) از زبان قدیم فرانسه، بهمعنای «کیف پول»، برگرفته شده است.
- واژه «بوژت» (بودجه) يك واژهی فرانسه قديم است و به كيف چرمی اطلاق میشده است كه وجوه نقد را در آن نگهداری میكردند به اين جهت ابتدا كيف چرمی كه محتوی صورت مخارج و درآمدهای دولت انگليس بوده وزير دارايی انگليس آن را با خود با پارلمان میآورده و صورتهای مخارج و درآمدهای مملكتی را از آن كيف خارج كرده و برای تصويب به پارلمان عرضه میداشته است، در انگليس بوژت ناميده میشد. بهتدريج معنی اصطلاح بودجه از خود كيف به محتويات آن تغيير ماهيت داد.[۴]
و این واژه در زبان فارسی نیز از زبان فرانسه اقتباس شده است[۵].
در فرهنگ فارسی عمید دربارۀ واژۀ بودجه آمده: «جمع و خرج، مجموع محلهای درآمد و هزینۀ یک بنگاه، صورت درآمد و هزینۀ دولت برای مدت معینی»[٦]. در فرهنگ فارسی معین آمده است: «مجموع درآمدها و هزینههای یک کشور، یک وزارتخانه، یک اداره، یک مؤسسه و یا یک شخص خاص، صورت برآورد جمع و خرج یک وزارتخانه، یک اداره، یا یک بنگاه...»[٧]
[↑] تعریف
از آنجایی که مفهوم بودجه از آغاز پيدايش آن تاكنون تغيير و تحول بسيار يافته است، تعريف جامعی كه در برگيرندهی همهی مفاهيم آن در دورههای گذشته و کنونی باشد، كار دشواری است.
ديدگاهها، نظريهها و تعاريف زمانمند و مكانمند هستند و بههمين دلیل، در زمانها و مكانهای گوناگون، تعاريف متفاوتی آمده است. خلاصه آنکه تعاریف بسیاری برای بودجه شده كه به چند نمونه از آن به شرح زير اشاره میشود:
- بودجه دخل و خرج دولت است.[٨]
- بودجه يك سند مالی است، مربوط به درآمدها و هزينههای دولت.[۹]
- بودجه دولت سندی است كه معاملات دخل و خرج کشور را برای مدت معينی در آن پيشبينی و تصويب میشود. مدت مزبور را سال مالی میگويند كه عبارت از يك سال تمام خورشیدی است.[۱٠]
- بودجه، لایحهی پیشبینی همهی عواید و مخارج مملكتی است برای مدت یكسال شمسی كه بهتصویب مجلس شورای ملی رسیده باشد.[۱۱]
- بودجهی كل كشور، برنامهی مالی دولت است كه برای یك سال مالی تهیه و حاوی پیشبینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینهها برای انجام عملیاتی كه منجر به نیل سیاستها و هدفهای قانونی میشود و متشکل از سه بخش است:
۱- بودجه عمومی دولت كه شامل اجزای: الف) پیشبینی دریافتها و منابع تأمین اعتبار كه مستقیم و غیرمستقیم در سال مالی قانون بودجه بهوسیله دستگاهها از طریق حسابهای خزانهداری كل گرفته میشود. ب) پیشبینی پرداختهایی كه از محل درآمد عمومی یا اختصاصی برای اعتبارات جاری و عمرانی و اختصاصی دستگاههای اجرایی، میتواند در سال مربوط انجام دهد، است.
٢- بودجه شركتهای دولتی و بانكها شامل پیشبینی درآمد و دیگر منابع تأمین اعتبار.
٣- بودجه مؤسساتی كه تحت عنوان غیر از عناوین فوق در بودجه كشور منظور میشود[۱٢].
با دقت بيشتر در تعريف بودجه، میتوان متوجه شد كه سه جنبه سياسی، مالی و برنامهای جزو ماهيت بودجه بوده و هر تعريفی که از بودجه شود، بايد بر پايههای همین جنبههای سهگانه تكيه داشته باشد. منتها هر دسته از تعاريف بودجه، نظر به شرايط و اوضاع و احوال حاكم، بر يكی از جنبههای سهگانه یادشده تأكيد بيشتری نموده است. به سخن ديگر، هر نوع بودجه بهمفهوم واقعی آن دارای آثار و ابعاد سياسی، مالی و برنامهای است و اين سه بعد از هم جدانشدنی و ذاتی بودجه است و در همديگر تأثير متقابل و مداوم دارند[۱٣].
[↑] تاریخچه
بودجهنویسی یا تنظيم بودجه و بهتصويب رساندن آن در پارلمان ابتدا از كشور انگلستان آغاز شد[۱۴].
از ابتدای حكومت «نورمنها»، در اوايل قرن سيزدهم، در انگلستان اعيان و ثروتمندان آن كشور عدم رضايت خود را از وضع مالياتها بهوسيله پادشاهان ابراز كردند و عليه مالياتهايی كه قبلاً رضايت مالياتدهندگان جلب نشده بود، اعتراض میكردند. البته اين اعتراضها تا مدتی جنبه فردی و شخصی داشت، اما در سال ۱٢۱۵ ميلادی كليه اعيان و مالكان بزرگ كشور انگليس متحد شدند و «جان» پادشاه انگليس را وادار كردند حقوقی برای آنان قائل شود. اين حقوق در سندی بهنام «منشور آزادیها» يا «منشور كبير» كه بهامضای پادشاه مزبور رسيد، مندرج است. همين حق تصويب مالياتها و عوارض كه در سال ۱٢۱۵ ميلادی در انگلستان از طرف پادشاه به پارلمان آن كشور اعطا شد تا سال ۱٦۱٦ عملاً اجرا نشد و پس از آن سال است كه بهموجب لايحه حقوق اين حق تثبيت شد. با وجود اين نبايد اين حق را با حق تصويب سالانه بودجه اشتباه كرد زيرا مالياتی كه يكبار تصويب میشد حكومت حق داشت برای هميشه آن را وصول كند[۱۵].
نظارت پارلمان در امر مخارج و تصويب برنامهی خرج دولت و دستگاه اداری در انگلستان از سال ۱٣۴۴ مسيحی آغاز شد و در آن سال است كه برای نخستينبار در پارلمان آن كشور اظهار شد كه پارلمان نه تنها بايد مالياتها و عوارض را بهتصويب برساند، بلكه بايد نسبت بهمصرف وجوه عمومی از طرف دولت و دستگاه اداری نيز اظهارنظر كند.
توفيق پارلمان برای وادار كردن حكومت بهتسليم چنين صورت حسابها و اطلاعاتی در باب مخارج دستگاه حكومت بيشتر در مواقعی انجام میشده است كه حكومت برای تامين كسری مخارج خود احتياج بهوضع ماليات جديدی داشته و آن ماليات را برای تصويب به پارلمان عرضه میكرده است. در آن زمان، پارلمان برای تصويب آن، حكومت را وادار بهتسليم صورتحسابهايی از مخارج دولت و اثبات لزوم چنين مخارج میساخته و دولت ناچار میشده است اين صورتحسابها را تنظيم و تسليم پارلمان كند.
بهتدريج اين رويه عموميت پيدا كرد، يعنی هر ساله وزير ماليه آن كشور در زمان معينی از سال برای وضع مالياتهای جديد و پيشنهاد آن مالياتها به پارلمان هم از مخارج سالانه و جاری كشور تسليم پارلمان میكرده و بدين ترتيب صورت پيشبينی مخارج و درآمدهای عمومی كشور پس از سالهای متمادی اختلاف بين حكومت و پارلمان بهطور منظم تسليم پارلمان شده و روش تهيه و پيشنهاد بودجه آغاز شد.
در اثر اين تحول تدريجی، بالاخره در اوايل قرن ۱٨ میلادی، موضوع تهيه و تصويب بودجه و الزام حكومت به اجرای بودجه مصوب در كشور انگليس عملی شد. براساس شور انگلستان، علاوه بر تصويب بودجه، مقام صلاحيتدار كه بودجه را تصويب میكند، بايد حق داشته باشد، نظارت كند كه آيا اين بودجه در عمل بههمان ترتيب اجرا شده است يا دستگاه اجرايی بهميل و نظر خود در آن تغييراتی داده است. در صورتی كه چنين ضمانت اجرايی وجود نداشته باشد، تصويب بودجه اهميت خود را از دست میدهد و بههمين جهت، در كليه كشورها اين حق برای پارلمان شناخته شده بود كه در اجرای بودجه نظارت كنند. پس از تكميل جريان تصويب و اجرای بودجه در انگلستان به ترتيبی كه آورده شد، بهسرعت ساير كشورها آن را قبول و از آن پيروی كردند. در فرانسه اين جريان با آغاز انقلاب كبير آن كشور در سال ۱٧٨۹ شروع شده، ولی در آن كشور نيز سالها حق پارلمان منحصر به تصويب مالياتها بوده و حق تصويب مخارج و حق نظارت در اجرای بودجه در آن كشور نيز اواخر قرن نوزدهم تصويب شده، اما اجرای كامل اين روش منوط بهدرجه قدرت و ضعف اصول مشروطيت و حقوق و اختيارات مجلس نمايندگان در آن كشورها بوده است[۱٦].
در فرانسه، پس از انقلاب كبير این کشور، در سال ۱٧٨۹ ميلادی حق تصويب مالياتها به پارلمان داده شد و حق تصويب و نظارت بر اجرای بودجه در اواخر قرن ۱۹ پيشبينی شد[۱٧].
در ایالات متحدۀ آمريكا، اولين بودجه بهصورت فعلی در سال ۱۹۱۴ ميلادی پيشنهاد شده است[۱٨].
[↑] فلسفهی وجودی بودجه
انسانها در دورههای مختلف تاریخ، هميشه درصدد بودهاند تا نيازها و خواستههای خود را بهنوعی از امكاناتی كه در طبيعت وجود دارد، تأمين نمايند. اما با توجه به اينكه نيازها و خواستههای انسان نامحدود و در مقابل، منابع و امكاناتی كه در اختيار دارد محدود است، میتوان گفت كه بشر با دنيايی مملو از كميابی زندگی میكند. بنابراین، در مواجهه با اين مشكل از قوهی خرد و قدرت تجزيه و تحليل و توان پيشبينی خود استفاده كرده و با توسل به برنامهريزی درصدد برمیآيد تا با حداقل امكاناتی كه در اختيار دارد، حداكثر مطلوبيت را نصيب خود نمايد. با توجه به مباحث مطرح شده، میتوان گفت: فلسفه وجودی بودجه و بودجهنويسی دو عامل است: يكی نيازهای نامحدود بشر و دوم منابع و امكانات محدودی كه در اختيار دارد[۱۹].
[↑] اصول بودجهنویسی
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ج ۱، ص ٣٨۴
[٧]- معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ٦٠٠
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]