فهرست مندرجاتشناخت
علوم شناختی چیست؟
- واژهی علوم شناختی
- شاخههای گوناگون چه میکنند؟
- پرسشهای بنیادین علوم شناختی
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[قبل] [بعد]
علوم شناختی [Cognitive Science] مطالعهی علمی ذهن [Mind] است. در این تعریف منظور از ذهن مجموع هر آن چه که نمودهای هوشمندی و آگاهی هستند مانند تفکر، ادراک، حافظه، احساس، استدلال و نیز تمام روندهای ناآگاهانه شناختی است. گاهی علوم شناختی را به صورت «مطالعهی علمی شناخت» نیز تعریف میکنند و شناخت را مجموع حالتها و فرآیندهای روانی مانند تفکر، استدلال، درک و تولید زبان، دریافت حواس پنجگانه، آموزش، آگاهی، احساسات و… در نظر میگیرند. به طور کلی پرسشهایی مانند این که ذهن چگونه کار میکند یا مغز چگونه هوشمندی [Intelligence] را ایجاد میکند، از جمله پرسشهایی هستند که در این شاخهی علمی بررسی میشوند.[۱]
علوم شناختی پروژهای در حال پیشرفت است که از دههی ۱۹۵۰ میلادی آغاز شده و نام «علوم شناختی» در سال ۱۹۷۳ به آن داده شده است. این شاخه از علم هنوز در ابتدای راه قرار دارد و افقهای بسیاری برای گسترش و پژوهش دارد.
علوم شناختی یک «علم» است و بنابراین با روشها و معیارهای علمی سرکار دارد. مهمترین اصل این علم آن است که «ذهن را میتوان به طور علمی فهمید». همین امر سبب میشود که علوم شناختی یک رویکرد مادیگرایانه [Materialism] (مانند فیزیک، شیمی، گیاهشناسی و…) به ذهن باشد.
اگر در ایران یا افغانستان بزرگ شده باشید با توجه به پیشینهی ذهنی احتمالیتان، با دیدن این که در علوم شناختی خیلی زود بحث «دوگانهانگاری» [Dualism] یعنی وجود بخشی غیرمادی (روح) که ذهن یا قسمتی از آن را در خود جای داده است یا وجود آن را سبب میشود، کنار گذاشته میشود و بحثها به تمامی بهطور پیشفرض بر روی مادیگرایی پیش میروند، تعجب کنید. شاید با خود بیاندیشید که چه طور ممکن است که «چیزی» که به ذهن میپردازد، دوگانهانگاری را به سادگی کنار بگذارد. اما در واقع تعجب شما از اشتباه شما حاصل میشود و نه از سادهانگاری دانشمندان علوم شناختی. چرا که همانطور که گفته شد علوم شناختی یک «علم» است و نمیخواهد خود را درگیر مسایلی کند که از دایره بررسی علمی خارج هستند. از این رو است که بسیاری از دانشمندان این حوزه به هیچ وجه وارد بحث درستی یا نادرستی دوگانهانگاری نمیشوند یا با استدلالهای ساده از کنار آن میگذرند. (در حوزهی فلسفه در طول تاریخ بحثهای زیادی در این زمینه درگرفته است.)[٢]
علوم شناختی یک میانرشته [Interdisciplinary] است و شاخههای روانشناسی، علومعصبی، علومرایانه، انسانشناسی، زبانشناسی، فلسفه و… را دربر میگیرد. واضح است که این علوم در کنار ذهن به موضوعهای دیگری نیز میپردازند. بنابراین آن بخش از این علوم که به نوعی به موضوع علوم شناختی بپردازند جزو علوم شناختی محسوب میشود. برای نمونه در مورد علومرایانه پژوهشگرانی که در حوزهی هوشمصنوعی کار میکنند را میتوان دانشمندان شناختی [Cognitive Scientist] بهشمار آورد. همچنین آوردن این نکته نیز مهم است که در منابع گوناگون از شاخههای گوناگونی (از علوم تربیتی گرفته تا زیستشناسی) به عنوان زیرشاخههای علوم شناختی یاد شده است.
شاید کمی عجیب به نظر برسد که چگونه چندین و چند علم مختلف به یک موضوع میپردازند. زندهیاد سنایی غزنوی داستان پیل و کورانی را تصویر میکند که هر یک به میزان درک خود و برپایهی بخشی از بدن فیل که لمس کرده آن را به چیزی نسبت میدهد (گویا اصل داستان از تمثیلهای بودا است). ما نیز در واقع همان کوران هستیم و ذهن آن فیل است. به همین سبب است که علوم مختلف هر کدام با زاویهی دید خود به موضوع ذهن میپردازند.
[۲-۱]- واژهی علوم شناختی[٣]
واژهی «علوم شناختی»، واژهی برنهادهی «فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران» است که به جای «Cognitive Science» به کارگرفته میشود. این واژه از دو بخش «علوم» و «شناختی» ساخته شده است.
«علوم» را فرهنگستان به جای واژهی «Science» در زبانهای انگلیسی و فرانسوی برنهاده است. با توجه به این که فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران واژهی «دانش» را به جای واژهی «Knowledge» به کار میگیرد، نباید واژههای تخصصی «علم» و «دانش» با یکدیگر اشتباه گرفته شوند. همچنین توجه به این موضوع لازم است که واژهی «Science» در زبانهای انگلیسی و فرانسوی معنی جمع دارند. (حال این که چرا وامواژهی «علم» و جمع نافارسی آن «علوم» برای معادل یک واژهی برنهاده به کار گرفته شده است بحث دیگری است که نوشتاری دیگر میطلبد.)
«شناختی» واژهٔ برنهادهی فرهنگستان به جای «Cognitive» است. در واقع فرهنگستان به جای «Cognition»، «شناخت» را برنهاده است و به دنبال آن «شناختی» برای صفت ساخته شده از آن به کار میرود. بسیار مهم است که «علوم شناختی» با «شناختشناسی» که معادل «Epistemology» است، اشتباه گرفته نشود. یکی از توهمهایی که ممکن است با توجه به بهکارگیری واژهی «شناخت» در معادلهای «Cognitive Science» و «Epistemology» پیش آید، اشتباه گرفتن حوزههای این دو علم است که البته پیشینهی ذهنی فارسیزبانان از واژهی «شناخت» به این توهم دامن میزد.
[۲-۲]- شاخههای گوناگون چه میکنند؟
روانشناسی و زبانشناسی رفتار انسان را مطالعه میکنند. این که انسانها چگونه عمل میکنند، این که انسانها چگونه سخن میگویند، این که انسانها چه چیزی دربارهٔ تجربههای ذهنی خود میگویند و … در حوزهٔ پژوهشی این دو شاخه قرار میگیرد. در واقع روانشناسی و زبانشناسی خروجیهای ذهن را بررسی میکنند.
انسانشناسی [Anthropology] بررسی میکند که مغز چگونه استنتاج میکند. پژوهش میکند که اندیشیدن در فرهنگهای گوناگون چه تفاوتهایی دارد. مطالعه میکند که کدام فرآیندهای اندیشه [Thinking Processes] در فرهنگهای گوناگون برجای میمانند.
علوم اعصاب مستقیما مغز را بررسی میکند. پژوهش میکند که مغز چگونه سازمان یافته است. به مغز در هنگام کار نگاه میکند(با بهکارگیری اسکن MRI). بر روی مغز جانوران آزمایش میکند. پیامدهای آسیبهای مغزی را مطالعه میکند.
فلسفه و منطق حاصل کار شاخههای گوناگون را تجمیع میکنند. نظریههایی ارایه میدهند.
علوم رایانه تابعهایی از کارکرد مغز را در برنامههای رایانهای شبیهسازی میکند و بررسی میکند که مغز چگونه ممکن است این تابعها را انجام دهد. برهانها را به تصویر میکشد (مانند Graph4Logic)، مکانیزه و پیادهسازی میکند.
[۲-۳]- پرسشهای بنیادین علوم شناختی
بهترین راه برای آغاز پژوهش پرسیدن است. پرسشهای زیر برخی از پرسشهای بنیادین علوم شناختی هستند که پاسخهای بسیاری به خود دیدهاند و هنوز در انتظار پاسخهای کاملتری برجایند.
- حالتهای ذهنی [Mental States] چه هستند؟ این حالتهای ذهنی چگونه با حالتهای مغز [Brain States] مربوط میشوند؟
- بازنماییهای ذهنی [Mental Representations] چگونه معنی را سبب میشوند؟
- آیا همهٔ مفهومها و قابلیتهای ذهنی ما غریزی هستند یا همهٔ آنها از راه تجربه به دست میآیند.
- آیا اندیشه [Thought] انسان از سوی یک کد زبانسان [Language-Like Code] که احتمالا غریزی است هدایت میشود (همانگونه که به طور سنتی در برنامههای رایانهای مدلسازیپذیر است)
- یا آنکه اندیشه از سوی یک ساختار شبکه عصبی [Neural-Network] بههمپیوسته هدایت میشود؟
- آیا روانشناسی عامه [Folk Psychology] بازتاب درستی از آنچه که در سر روی میدهد است؟
- آگاهی [Consciousness] چیست؟ کارکرد آگاهی چیست؟
- رابطهی بین فعالیتهای ناآگاهانهی مغز و کارکردهای آگاه ذهن چیست؟
- آیا ما ارادهی آزادانه [Free Will] (اختیار) داریم؟ یا تمام کارهای ما تنها نتیجهی عملیاتهای ماشینی قوانین فیزیکی است؟[۴]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- Thagard, Paul., Mind : Introduction to Cognitive Science, Cambridge, MA: The MIT Press, 2nd, 2005[٣]- واژههای برنهادهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران، نسخهی برخط، تارنمای فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران، بازدید ۵ آبان ۱۳۸۸
[٢]- Thagard, Paul., Cognitive Science Entry; Stanford Encyclopedia of Philosophy, Online Edition, Retrieved June 2009
[۴]- معرفی علوم شناختی، تارنمای پژوهشکده علوم شناختی
Jonah Lehrer, Hearts & Minds. The Boston Globe (April 29, 2007).
What is Cognitive Science?, Cognitive Science Major at UC Berkeley.
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ خسرویپور، سهیل، علوم شناختی چیست؟، وبلاگ شناخت (پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۸)