- واژهشناسی
- تاریخچه
- اندامهای بدن
- تمرینات و شیوههای تمرینی
- غذا و مکملهای غذایی
- مسابقات
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[بدن انسان] [ورزش]
پرورش اندام یا بدنسازی (به انگلیسی: Bodybuilding؛ به آلمانی: Bodybuilding) که در زبان فارسی دری بهنامهای تمرینات زیبایی اندام و تناسب اندام (fitness) نیز یاد میشود، بهانجام یکسری تمرینات بدنی با وسیله و دستگاههای گوناگون به طُرُق مختلف اطلاق میشود که با کمک تغذیۀ اصولی و علمی، آمادگیهای جسمانی فرد را رشد داده و تاثیر زیادی بر تواناییهای بدنی فرد بر جا میگذارد[۱]. در بدنسازی اگر یکی از سه مورد زیر: تمرین مناسب، تغذیه مورد نیاز بدن، و استراحت کافی برای بدن رعایت نشود، اختلال در بدن بهوجود میآید و باعث سوختن عضله و رشد نکردن آن میشود بدن انسان بعد از تغذیه و تمرین مناسب در خواب رشد میکند[٢].
[↑] واژهشناسی
بدنسازی واژۀ فارسی دری مرکب از دو بخش: بدن و ساختن است. بدن (جمع آن: ابدان)، تن و جسم انسان غیر از سر است[٣] که در زبان انگلیسی به آن «بادی» (Body) گفته میشود. منظور از ساختن، در اینجا، افزایش آمادگیهای جسمانی، هم قدرتی و هم استقامتی میباشد[۴].
بر اثر انجام تمرینات بدنسازی به بهترین شکل، حالتی در بدن ایجاد میشود که علاوه بر افزایش قدرت و تواناییهای بدنی، نمای ظاهری بدن بهصورتی موزون و متناسب در میآید که از آن با عنوان «زیبایی اندام» یاد میشود. عبارت دیگری که برای این فعالیت استفاده میشود «پرورشِ اندام» است که در هنگام استفاده از این کلمه معمولاً منظور افزایش حجم عضلانی و کاهش همزمان چربی برای فرمگیری بهتر بدن است. اکثر ورزشکاران، بدنسازی را بهعنوان جز مکمل به ورزش اضافه میکنند تا رشد عضلات مورد استفاده را بهبود ببخشد[۵].
[↑] تاریخچه
در پایان قرن ۱۹ میلادی جریان فکری تازهای با رویکردی آرمانی به اساطیر یونانی که در آن زیبایی، تناسب و پرورش یافتگی عضلات و بدن، عاملی برای ستایش و تمجید انسان قلمداد میشد، پدید آمد. بر اثر نفوذ این جریان فکری جدید، سنت قدیمی بلند کردن سنگ بهصورت ورزش مدرن وزنهبرداری در آمد و با توجه به روند توسعهاش، جوانب گوناگونی در فرهنگهای مختلف پیدا نمود. «یوجین ساندو» (Eugene Sandow) یک فوق ستاره فرهنگ بدنی در اوایل قرن بیستم شخصی بود که شهرت خود را در اروپا بهعنوان مرد قدرتمند حرفهای بهدست آورد و پیروزمندانه با دیگر مردان قدرتمند مبارزه میکرد و آنها را علیرغم تمام شیرین کاریهایشان شکست میداد. او در سالهای ۱۸۹۰ به آمریکا آمد و توسط «فلورنس زیگفلد» مورد حمایت قرار گرفت. چیزی که ساندو را از سایرین متمایز میکرد زیبایی، ورزیدگی، قدرت و پرورش یافتگی عضلات و بدن وی بود و بیشتر بهخاطر معروفیت ساندو بود که فروش هالتر و دمبل بهطور سرسامآوری بالا رفت.
یکی دیگر از کسانی که تأمل و تحقیق در زیبایی، تناسب اندام و پرورش اندام تنها دلمشغولی او شده بود، تاجر و ناشری بهنام «برنار مک فادن» بود، همان کسی که بهعنوان الگوی سرپرستی تندرستی در همه اعصار در آمده بود. مک فادن تا سنین هفتاد سالگیاش سرمشق تندرستی و تناسب اندام بود.
در سالهای ۱۹۲۰ میلادی، مردی ظاهر شد بهنام «زیگموند کلین» (زیگ کلین) که دارای بدنی با فرم عضلانی زیبا، با توازن و تناسب و نیز چربی پایین و تفکیک عضلانی زیادی بود.
هنور در دهه ۱۹۳۰ میلادِ، به اینکه قدرت بر اثر تمرینات با وزنه بهوجود میآید شک داشتند و وزنهبرداران را نیز عملاً ورزشکار نمیدانستند. فرهنگ عوام، پرورش عضلات و بدن با تمرین بهوسیله وزنه در باشگاه بهجای شرکت در انواع ورزشهای دیگر را نوعی نیرنگ و تقلب میدانست. در سالهایی که وزنهبرداری تازه بهعنوان یک رشته ورزشی مجزا مستقل شد، شخصی بهنام «جان گریمک» ظهور کرد، وی قهرمان وزنهبرداری المپیک شد، جان گریمک برای بسیاری از ورزشکاران رشته پرورش اندام مشتاق الگو بود.
در سال ۱۹۴۶ میلادی، در شهر مونترال سازمان بینالمللی پرورش اندام و فیتنس (International Federation of BodyBuilding & Fitness) با مخفف »IFBB« با دو عضو (کانادا و ایالات متحده آمریکا) توسط بن و جو ویدر، شاگردان «جورج اِف. ژووِت» تاسیس شد. در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ میلادی، جو و بن ویدر انستیتو فرهنگی ورزشی تربیت بدنی ژووِت را در فیلادلفیا گسترش بسیاری دادند. البته هنوز پرورش اندام ورزشی گمنام باقی مانده بود. هیچ قهرمانی برای عموم مردم شناخته شده نبود تا اینکه «استیو ریوز» بهمیدان آمد. ریوز فردِ مناسبی در زمانی مناسب و مکانی مناسب بود. او جذاب و با شخصیت بود و بدنی عالی داشت.
ورزشکاران رشته پرورش اندام شروع به یادگیری چیزهایی درباره پتانسیل فیزیکی بدن نمودند که حتی دانشمندان پزشکی پیشبینی نمیکردند. بدینترتیب، هر ساله ورزشکاران رشته پرورش اندام، بیشتر و بیشتر پا بهعرصه میگذاشتند. کسانی نظیر: بیل پرل، چاک سایپز، جک دلینجر، جرج ایفرمن و رگ پارک. تقریباً در سال ۱۹۶۶ میلادی، جوانی بهنام «آرنولد شوارزنگر» با شکست دادن «دنیس تینرینو» (آقای آمریکا در سال ۱۹۶۷ میلادی)، در مسابقات آقای جهان «انجمن ملی پرورش اندام آماتور» (National Amateur Bodybuilders Association) با مخفف »NABBA« در سال ۱۹۶۷ میلادی، دوران طولانی قهرمانی بینالمللی خود را آغاز کرد.
در این زمان «لاری اسکات» دو بارِ پیاپی قهرمان مسابقات نوبنیاد آقای المپیا شد. «لاری اسکات»، «چاک سایپز» و «دیو درایپر» سدهایی بودند که شوارزنگر جوان باید از آنها عبور میکرد.
و نیز، در همین زمان دو دنیای مجزا برای پرورش اندام وجود داشت: اروپا و آمریکا. عنوانهای جهانی شوارزنگر در ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ میلادی، وی را بهعنوان ورزشکار برتر اروپا معروف کرد.
بنابراین بعد از فتح دومین عنوان آقای دنیا در سال ۱۹۶۸ میلادی، وی به آمریکا سفر کرد. آرنولد شوارزنگر در مسابقه آقای دنیای »IFBB« در نیویورک مسابقه داد و سپس فوراً برای مسابقه جهانی »NABBA« به لندن رفت و این دو عنوان را در ظرف یک هفته از آن خود نمود. در پایان همین دهه در حدود سال ۱۹۶۹ میلادی، «فرانک زینِ» (Frank Zane) زیبا و خوش استیل درسی فراموش نشدنی به آرنولد شوارزنگر جوان و همچنین دنیای پرورش اندام داد. زین با شکست دادن شوارزنگر در حالی که ۲۷ کیلوگرم، از وی سبکتر بود ثابت کرد که غولپیکری ملاک تعیینکننده کاملی در زمینهٔ قهرمانی پرورش اندام نمیباشد.
در سال ۱۹۷۰ میلادی، شوارزنگر همه را حذف کرد و فاتح عنوانهای آقای دنیای »AAU« آقای جهان »NABBA« و آقای المپیا (مستر المپیا) »IFBB« شد. وی بین سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۷۵ میلادی، شش عنوان المپیا را فتح کرد که البته نیاز به مقاومت، قدرت و توانایی قابل توجهی داشت.
در سال ۱۹۷۲ میلادی، «سرجیو اُلیوای» سرسخت با شوارزنگر رقابتی انجام داد که هنوز درباره آن صحبت میشود. در ۱۹۷۳ میلادی، غول جدیدی پا بهعرصه نهاد. «لو فریگنو» (Lou Ferrigno) عنوان آقای جهان را ربود و ظهور قطب جدیدی در پرورش اندام را خبر داد. لو آنقدر پیشرفت کرد که سال بعد دوباره آقای جهان شد و سپس وارد رقابتهای آقای المپیا (مستر المپیا) گردید. اگر چه فریگنوی مغرور در نهان شوارزنگر را تحسین میکرد اما این مساله باعث نمیشد که او بیشترین تلاش خود را برای کسب عنوان قهرمانی آقای المپیا (مستر المپیا) نکند.
آقای المپیا (مستر المپیا) ۱۹۷۵ میلادی، نقطه اوجی در تاریخِ این مسابقهٔ بزرگِ دنیای پرورش اندام بود. فریگنو برگشته بود و برای کسب پیروزی مصمم بود. سرج نوبرت هم برگشته و در فرم عالی بود. برای اولینبار شش یا هفت قهرمان کاملاً ترازِ اول برای کسب عنوان قهرمانی رقابت میکردند و شاید به واسطه افتخار فراوان و البته سختی این مبارزات بود که شوارزنگر به پیروزی در آن مباهات بسیاری کرد.
سال ۱۹۷٦ میلادی، شاهد یک رویداد واقعاً شوکدهنده در تاریخ پرورش اندام بود. «فرانکو کلومبوی» (Franco Columbu) کوتاهقد عنوان آقای المپیا (مستر المپیا) ۱۹۷٦ میلادی را فتح کرد و او اولین مرد کوتاهقدی بود که توانست این افتخار را بهنام خود به ثبت رساند.
سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ میلادی، شاهد ترقی فدراسیون بینالمللی پرورش اندام (IFBB) بهعنوان سازمان مقتدر پرورش اندام بود. »IFBB« تحت رهبری بن ویدر، متشکل از بیش از ۱۷۰ کشور عضو و ششمین فدراسیون بزرگ ورزش در دنیا بود. اواخر سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ میلادی، همچنین شاهد شاهکارهای فرانک زین بود. وی با بدن زیبایش پشت سر هم سه عنوان آقای المپیا (مستر المپیا) را ربود.
در سال ۱۹۸۰ میلادی، در روی سکوی المپیا فرانک زین، کریس دیکرسون، بویر کو، کن والر، مایک منترز، راجر واکر، تام پلاتز، سمیر بن نوت و روی کالندر در بین دیگران خود نمای میکردند. البته مثالهایی که حاکی از رشد باور نکردنی بودند نیز، در ۱۹۸۰ میلادی، ظاهر شدند، از پاهای تام پلاتزگرفته تا عضلات زیر بغل روی کالندر.
در همانسال، شوارزنگر برای فتح آقای المپیا (مستر المپیا) سیدنی در استرالیا دوران استراحت و رخوت را به پایان رساند. اگر چه وی بسختی میتوانست باور کند که پس از خداحافظی وی در ۱۹۷۶ میلادی، رقابت در پرورش اندام بهچه حدی رسیده بود، بهنحوی که خود وی بعدها اقرار کرد که در رقابت با ورزشکار کوچکی مثل کریس دیکرسون متحمل فشار و سختی بسیاری گردیده بود.
همچنانکه این دهه به انتها میرسید، دیگر مشخص شده بود که فشردگی رقابت در مسابقات دیگر دایمی شده است. فاتحان المپیا ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ میلادی، حریفان با تجربهای بودند، بهعنوان مثال میتوان به فرانکو کلمبو و کریس دیکرسون اشاره نمود. البته جوانانی نظیر تام پلاتز، لی هنی، محمد مکاوی، کیزی ویاتور، سمیر بن نوت، برتیل فوکس، جانی فولر، لی لابرادا و ریچ گاسپاری بهطور نزدیکی در رقابت با آنان بودند. با چنین تعدادی از حریفان رده بالا بهنظر میرسید که واقعاً برای هر کسی مشکل بود که خود را در آینده کاملاً پیروز بداند.
با وجود همه این مشکلات لی هنی توانست ۸ بار پیاپی در بین سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۱ میلادی، رقبا را کنار زده و عنوان امپراطور مستر المپیا را از آن خود کند. پس از آخرین پیروزی لی هنی در سال ۱۹۹۱ میلادی، عنوان قهرمانی مستر المپیا به مدت ۶ سال پیاپی در دستان قدرتمند یتس باقی ماند. از دیگر بزرگان این دوره میتوان به شان ری، پل دیلت، کِوین لِوْرُون، مارکوس رول، فلکس ویلر، لی پریست، گونتر شیلر کمپ و ناصر الصونباطی اشاره کرد.
یتس سبک جدیدی را بر پرورش اندام تحمیل نمود. سبک یتس بر حجم و تفکیک بالا تاکید میورزید. یتس تا سال ۱۹۹۷ میلادی، یکهتاز میدان بود؛ پس از پیروزی در مستر المپیا ۱۹۹۷ میلادی، یتس با پارگی مجدد عضله بازو روبرو شد و عرصه رقابتها را ترک کرد و عرصه مستر المپیا ۱۹۹۸ میلادی، را برای رونی کلمن خالی گذاشت. رونی کلمن تا سال ۲۰۰۵ میلادی، به قهرمانی ادامه داد و مولفهٔ حجم بسیار زیاد عضلانی را بر رقابتهای مستر المپیا تحمیل نمود. در سال ۲۰۰۶ میلادی، جی کاتلر با آمادگی، حجم و تفکیک بینظیری به مستر المپیا آمده و رونی کلمن بزرگ مغلوب جی کاتلر شد. جی کاتلر که میرفت تا قدرتش را بر مستر المپیا فزونی بخشد دو عنوان قهرمانی مستر المپیای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ میلادی را بهدست آورد، اما قهرمانی مستر المپیای ۲۰۰۸ میلادی از آنِ دکستر جکسون شد و حکومت دو سالۀ جی کاتلر بر مستر المپیا بهسر رسید. در سال ۲۰۰۹ میلادی، جی کاتلر که تشنه انتقام بود به رقابتها بازگشت و توانست به سومین قهرمانی خویش در مقام اول مستر المپیا دست یابد[٦].
[↑] اندامهای بدن
[↑] تمرینات و شیوههای تمرینی
[↑] غذا و مکملهای غذایی
[↑] مسابقات
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]- برگرفته از: بدنسازی، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]