[کاشفان غربی] [اکتشافات علمی]
لویی پاستور (به انگلیسی: Louis Pasteur؛ به فرانسه: Louis Pasteur) (زادۀ ۱۸۲۲ م - درگذشتۀ ۱۸۹۵ م)، از دانشمندان میکروبیولوژی[۱]، شیمیدانان و زیستشناسان مشهور فرانسوی است[٢] که سرم ضدهاری را کشف کرد و مخترع روش پاستوریزهکردن بود[٣]. او همچنین از اعضای اصلی فرهنگستان فرانسه بود و مجلس، ماهانه ۲۵٠٠٠ دلار مقرری برای او تعیین کرده بود.[۴]
[↑] زندگینامه
ویی پاستور، در ۲۷ دسامبر ۱۸۲۲ (میلادی، در خانوادۀ یک گروهبان مستعفی ِ ارتش شکست خورده ناپلئون بهنام ژان ژوزف پاستور، در شاتو ویله نوولتان از ایالت ژورا زاده شد. به روایت دیگر، پدرش رنگرز بود و جد او به شغل دباغی اشتغال داشت.
لویی پس از گذراندن دو سال تحصیل در دوره دبستان بهعنوان شاگرد روزانه وارد کولژآربوا شد. او دانشآموزی متوسط ِخوب بااستعدادی چشمگیر در رشته هنر شناخته میشد. در سال ۱۸۴۳، برای بار دوم، در آزمون ورودی مدرسه عالی فرانسه شرکت کرد و پس از اتمام تحصیلات، در سال ۱۸۴۸، به سمت ِ استاد در رشته شیمی دانشگاه استراسبورگ پذیرفته شد. او با تهیه و نوشتن رسالههایی دربارۀ فیزیک و شیمی درجه دکترای ِ خود را گرفت. در این زمان، با نوشتن نامهای بهرئیس دانشگاه استراسبورگ و کسب ِ موافقت وی، در ۲۹ مه ۱۸۴۹، با دختر ۲۲ ساله وی ازدواج نمود. لویی پاستور در این هنگام ۲۶ سال داشت و همسر جوان وی، با حمایت از فعالیتهای علمی شوهرش، مسؤلیت کارهای اداری و دفتری او را نیز بهعهده گرفت.
آنها، از این پیوند زناشویی، دارای سه دختر شدند که هرسه قبل از رسیدن بهسن بلوغ درگذشتند، اما دختر چهارم و پسری بهنام «ژان باتیست» از آنها بهجا ماند که آن پسر، در کودکی بهوسیله پدرش از مرگ نجات یافت و بعدها سیاستمدار شد؛ ولی در حدود ۵۰ سالگی، در سال ۱۹۴۰، زمانی که آلمانها به فرانسه تاختند و خواستند بهسردابی که مقبرهٔ پاستور بود و پسرش نگهبانی آن را به عهده داشت بهزور وارد شوند، با مقاومت روبهرو شدند و در این برخورد، «ژان بابتیست» جانش را از دست داد.
پاستور پس از مدتی به فعالیت نورشناسی علاقهمند شد و به تحقیقات فراوانی نیز دست زد. سپس، وی تحقیقات خود را در مورد عمل تخمیر ادامه داد و در این راستا به نتایج مهمی دست یافت. او به این موضوع اساسی پی برد که تخمیر نتیجه فعالیتهای موجودات میکروسکپی و باکتریها میباشد.
آزمایشهای پاستور بر روی موادی مانند چغندر قند، سرکه، شراب و شیر و عصاره گوشت با موفقیت انجام پذیرفت و به فرضیهٔ خودانگیزهای (خودبهخودی) پایان بخشید. آزمایش پاستور به این ترتیب بود که مقداری عصارهٔ گوشت را درون یک ظرف شیشهای ریخت و روی آن را با استفاده از درپوش بست و برای آزمایش کنترلی به همان مقدار گوشت را درون یک ظرف دیگر به همان اندازه ریخت ولی درِ این یکی را نبست. پس از مدتی مشاهده کرد که آن ظرفی که درش باز بوده بوی بدی میدهد و مواد درون آن خراب شده در حالی که ظرفی که درپوش داشت بوی عصارهٔ گوشت را میداد و بههیچ عنوان خراب نشده بود. پس از این آزمایش او به این نتیجه رسید که هیچ مادهای خودبهخود بهوجود نمیآید، بلکه حاصل واکنش دیگر موجودات است. همچنین او دریافت که موجودات زندهای بهنام باکتری در هوا وجود دارد و برای اطمینان پنبهای را به عصارهٔ گوشت آغشته کرد و بهعنوان درپوش درون سر شیشهای که دارای عصارهٔ گوشت بود گذاشت. بعد از مدتی متوجه شد که پنبه سیاه شده است و بهوجود باکتریها در هوا یقین پیدا کرد. تلاش علمی این دانشمند بزرگ، جهشی نوین در دانش پزشکی محسوب شده و بهعنوان راهگشای اکتشافات بعدی در تاریخ بشریت ثبت شده است.
پاستور نتایج مطالعات خود را در سوم اوت ۱۸۵۷ بهآکادمی علوم در شهر (لیل) ارائه و فرضیهٔ خود را مبنی بر تأثیر موجودات ذره بینی و نفوذ اکسیژن در اجسام، و تجزیهٔ آنها، اثبات نمود.
در سال ۱۸٦۵، کرمهای ابریشم در فرانسه دچار مرضی شدند و از میان رفتند و صنعت ابریشمسازی از این بابت زیان زیاد میدید. پاستور همراه دوستش دوما بر این مهم همت گماشت آنان پس از مدتی دریافتند که یک نوع باسیل موذی موجب آنهمه آفت است و راه کشتنش آسان گردید. کشت میکروبها از ابداعات اوست.
کشف واکسن ضد هاری نیز از جمله دستآوردهای لویی پاستور است که تا بهامروز مورد استفاده قرار میگیرد.
بههر حال، برجستهترین کار، لویی پاستور، کشف دارویی برای درمان بیماری وحشتآور هاری است که پس از آن، دیگر کسی از این بیماری و شنیدن سگ هار دچار وحشت نشد. او در دوران تدریس فیزیک در دیژون و آموزش شیمی در استرانبورگ همیشه در اندیشه کشف آفت آبجو و شراب بود؛ زیرا همکارانش، راه چاره را نمیدانستند و پیوسته ذهنشان مشغول آن بود. پاستور از کوشش بیفرجام همکارانش نومید نشد و سرانجام دریافت که ذرات زندهای عامل حقیقی این تحولات هستند. او به سال ۱۸۷۲، کتاب معروفش را دربارهی تخمیر نوشت و از آن پس سازندگان آبجو دستورات او را بهکار بستند.
پاستور در سن ۷۳ سالگی، در اثر عوارض سکتهٔ مغزی که اولین مورد آن در ۱۸۶۸ اتفاق افتاد و باعث فلج شدن سمت چپ بدنش شد، در ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۵ میلادی، در نزدیکی پاریس درگذشت. مقبرهٔ او در زیرزمین انستیتو پاستور پاریس میباشد.
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]