فهرست مندرجاتتیوری تکامل
- تاریخچه
- نظریه لامارک در مورد تکامل
- نظریه داروین و والاس در مورد تکامل
- تکامل فرایند دو مرحلهای
- نتیجهگیری کلی
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[قبل] [بعد]
تکامل یعنی پدید آمدن گونههای جدید از گونههایی که قبلاً میزیستهاند. تکامل پدیدهای است که پس از گذشت مدت زمانی طولانی در طول فصول زیاد در جمعیت صورت میگیرد.
موجودات زمین در طول زمین طی فرآیندی مستمر، تحول پیدا میکنند که تکامل نامیده میشود. از زمانی که زندگی بر روی زمین آغاز شد، میلیونها گونه جدید پدید آمده و از بین رفتهاند. موجودات زنده امروزی، تنها نمایانگر بخش کوچکی از تمام موجودات زندهای هستند که تا بهحال وجود داشتهاند. بهطور عمدهی تکامل در نتیجه انتخاب طبیعی رخ میدهد. این فرآیند در جهت حفظ بقا است. بنابراین به قدرت تولید مثل افرادی که سازگاری بیشتری نسبت به دیگر اعضا همان گونه با محیط دارند بستگی دارد.
بین افراد هر گونه با گونههای دیگر تفاوتهایی وجود دارد. ممکن است بعضی گونهها بهخاطر احتیاج بهغذای کمتر و یا دوری از حیوانات شکاری نسبت بهگونههای دیگر شرایط بهتری را دارا باشند. این افراد احتمالاً بهتر میتوانند به بقای خود ادامه داده و ساختار بدنی مطلوب خود را به نسلهای بعدی خود منتقل کنند. این فرآیند، که بهنام انتخاب طبیعی معروف است، گونهها را قادر میسازد تا خود را با محیط متغیر سازگاری داده و در دراز مدت منجر به پدید آمدن گونههای جدید میشوند.
[↑] تاریخچه
قدیمیترین نوشتهای که به بحث دربارهی آفرینش جانداران پرداخته در تورات آمده است. بر اساس این نوشته خداوند جهان و جانداران ساکن آنرا در شش روز آفریده و آدمی آخرین آفریده او است. نظریههای بعدی عبارت بودند از خلق الساعه و ثبوت انواع که تا قرن ۱۸ و ۱۹ تائید میشدند. فرانچسکو ردی پزشک ایتالیایی قرن ۱۷ نخستین کسی بود که مدارکی علیه نظریه خلقالساعه بهدست آورد. وی با استفاده از آزمایش نشان داد که موجود زنده نمیتواند از مواد بیجان پدید آید. در قرن ۱۹ اعتقاد به خلقالساعه با کمک آزمایشهای پاستور روی باکتریها از اعتبار افتاد.
[↑] نظریه لامارک در مورد تکامل
در قرن ۱۹ اندیشه پیوستگی جانداران و پیوستگی تاریخی آنها یعنی نطریه تکامل بهفکر معدودی از متفکران رسیده بود. یکی از تیوریهای مهم تکاملی از لامارک زیستشناس فرانسوی است که بهسال ۱۸۰۹ بهچاپ رسید. لامارک برای بیان چگونگی وقوع تکامل دو نظریه استعمال و عدم استعمال اندامها و ارثی بودن صفات اکتسابی را عنوان کرد. وی مشاهده کرده بود که اگر اندامی از بدن یک جاندار استعمال میشود بزرگتر و کارآمدتر میشود و اگر عضوی بهکار نیفتد کوچک میشود و تحلیل میرود.
بنابراین جاندار در نتیجه ناهماهنگی در استعمال و عدم استعمال اندامهای مختلف بدن در طول عمر خود ممکن است تا حدی تغییر یابد و بعضی از صفات را کسب کند. لامارک اینگونه صفات را وراثتی و قابل انتقال به اخلاف میپنداشت. این تیوری بسیار موفقیتآمیز بود و به اشاعه اندیشه تکامل کمک بسیار کرد. اما سرانجام معلوم شد که نظر لامارک نادرست است. چون هر گونه تغییری که بر اثر استعمال یا عدم استعمال یا به هر علت دیگر در سلولهای دیگر بدن بهغیر از گامتها رخ دهد تاثیری در ژنهای سلولهای زاینده نخواهد داشت و قابل انتقال به نسل بعدی نیست.
[↑] نظریه داروین و والاس در مورد تکامل
در سال ۱۸۵۸ داروین و والاس باهم تئوری جدیدی درباره تکامل اعلام داشتند که جانشین تئوری لامارک شد. داروین این تئوری جدید را پروراند و بهصورت کتابی تنظیم کرد. این اثر معروف که به نام اصل انواع بوسیله انتخاب طبیعی یا بقای نژادهای مناسب در تنازع بقا است در سال ۱۸۵۹ انتشار یافت. داروین و والاس محیط را علت اصلی انتخاب طبیعی میدانستند، یعنی محیط تدریجا جانداران دارای صفات نامساعد را از بین میبرد و جانداران دارای صفات مساعد را حفظ میکند. پس از گذشت نسلهای زیاد و متوالی و تأثیر مداوم انتخاب طبیعی، سرانجام گروهی جاندار یک صفت یا تعدادی صفات جدید و مساعد را بهدرجهای جمع خواهد کرد که بهصورت گونهای جدید از گونه اجدادی ظاهر خواهد شد.
همواره این سئوال مطرح میشد که منبع این تفاوتهای فردی مهم چیست؟ و تفاوتهای فردی چگونه بوجود میآیند. اینجا بود که داروین ناگزیر شد به نظریه لامارک یعنی وراثت صفات اکتسابی پناه ببرد. اما تدوین پاسخ درست مربوط به تفاوتهای فردی شش سال پس از انتشار کتاب اصل انواع و هنگامی آغاز شد که مندل قوانین وارثت را اعلام داشت. ولی حاصل مطالعات مندل بیش از ۳۰ سال در ابهام نادیده ماند و پیشرفت شناخت مکانیسمهای تکاملی نیز بههمان نسبت به تأخیر افتاد. انتخاب طبیعی فقط بهعنوان بخشی از مکانیزم تکامل شناخته شده است. زیرا داروین مانند لامارک در شناسایی علل ژنتیکی تغییرات تکاملی توفیق بهدست نیاورده بود. داروین و والاس توضیحی ناقص از تکامل عرضه داشتند، اما بهطور کلی آنان نخستین کسانی بودند که جهت درست تکامل را نشان دادند.
[↑] تکامل فرایند دو مرحلهای
گوناگونی ژنتیکی
مکانیزم تکامل را میتوان اثر انتخاب طبیعی بر تفاوتهای ژنتیکی که در میان افراد یک جمعیت ظاهر میشوند، دانست. جمعیت، گروهی از افراد یک نوع جاندار است که در یک محل زندگی کرده و باهم زاد و ولد میکنند و ژنها آزادانه در میان آنها توزیع میشوند. گوناگونی ژنتیکی ممکن است از نوترکیبی حاصل از تولید مثل جنسی، از جهش یا از هر دو این پدیدهها ناشی نشود. اگر چنین جاندارانی باقی بمانند و اولاد بیاورند، در آن صورت خاصههای ژنتیکی جدید آنها در خزانه ژن جمعیت باقی خواهد ماند. این تازههای ژنتیکی در طول نسلهای متوالی میتوانند در تعداد بیشتری از افراد جمعیت یا در همه آنها گسترش یابند.
تولید مثل افتراقی
مفهوم واقعی انتخاب طبیعی، تولید مثل افتراقی است. یعنی بعضی از افراد یک جمعیت بیش از دیگر افراد آن اولاد بهجا میگذارند و نسبت به افرادی که اولاد کمتری از آنها میماند، درصد بیشتری از ژن به خزانه ژنی نسل بعد، انتقال میدهند. اگر تولید مثل افتراقی در طول چند نسل ادامه یابد، آنهایی که فرزندان بیشتری تولید میکنند، تدریجاً سهم بزرگتری از افراد کل جمعیت را بهوجود خواهند آورد. در نتیجه ژنهای آنها در خزانه فزونتر خواهد شد. پس امکان دارد صفت جدیدی که در یک فرد جاندار پدید میآید، از راه تولید مثل افتراقی و بهمرور زمان، بهصورت خصوصیت استاندارد تمامی یک جمعیت درآید.
[↑] نتیجهگیری کلی
بر اساس نظریه امروزی تکامل، انتخاب طبیعی نیرو در اساس خلاقه بهشمار میآید که نوآورهای ژنتیکی را در میان افراد بیشتری گسترش میدهد. هرچند که به از میان رفتن افرادی که از نظر تولید مثل صلاحیت ندارند، میانجامد. افرادی را که از نظر رفتاری، یا از نظر اجتماعی، صلاحیت ندارند، الزاماً از میان نمیبرد. قویترین و بزرگترین جاندار یک جمعیت ممکن است از نظر رفتاری بسیار صالح باشند، ولی اگر نازا باشند، از نظر تولید مثل و از نظر تکامل، فاقد صلاحیت خواهند بود.
از سوی دیگر ممکن است فردی رنجور و ضعیف، از نظر رفتاری یا اجتماعی صلاحیت نداشته باشد، اما اولاد زیادی بهوجود آورد. انتخاب طبیعی در اساس از طریق تولید مثل واقع میشود نه از راه تنازع بقا. تنازع بقا برای بقا روی میدهد، ولی غالباً جنبه فیزیکی محض دارد و ممکن است بهصورتی غیر مستقیم بر موفقیت جاندار در امر تولید مثل نیز مؤثر افتد. این عوامل نیز در حد خود میتوانند اثرات تکاملی بهبار آورند. اما مهمترین نتیجهی حاصل نه تنازع، نه از میان رفتن و نه حتی بقای فرد است. بلکه آنچه سرانجام حاصل میشود، موفقیت نسبی در امر تولید مثل است.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- تیوری تکامل، شبکۀ اینترنتی آفتاب
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ شبکۀ اینترنتی آفتاب