![]() |
|
ژوزف هاکن
باستانشناسان فرانسوی باستانشناسی در افغانستان
ژوزف هَاکَن (به فرانسوی: Joseph Hackin) (زادهی ۱٨٨٦ م - درگذشتهی ۱۹۴۱ م)، باستانشناس فرانسوی اهل لوکزامبورگ بود[۱]. او از سال ۱۹٢٣ مدیریت موزه گیمه و همچنین، سرپرستی کاوشهای باستانشناسی، هیأت فرانسوی در افغانستان را بهعهده داشت.[٢]
▲ | زندگینامه |
ژوزف گازپارد هاکن (Joseph Gaspard Hackin)، در ٨ نوامبر ۱۹۴۱ میلادی، در شهر «بووانژ-اترت»[٣]، در استان مرش کشور لوکزامبورگ بهدنیا آمد. در آنزمان، پدرش بهغنوان درشکهچی در پاریس کار میکرد.[۴] او که تنها پسر خانواده بود، تحصیلات متوسطه خود را، در سالهای ۱۹٠۱-۱۹٠٣، در یک مدرسه شبانه روزی در «دورو»[۵] به پایان برد. سپس به پاریس رفت و در دانشکده زبانهای شرقی به تحصیل پرداخت.
زمانی که او از دانشکده علوم سیاسی فارغالتحصیل شد، در سال سال ۱۹٠٧، توسط «اِمیل اِتییِن گیمِه»[٦]، بنیانگزار موژهی گیمه، به باستانشناسی گرایش یافت و در سال ۱۹۱۱، از انستیتوی «de l'Ecole des hautes études» در رشتهی تاریخ و فیلولوژی (زبانشناسی تاریخی) دیپلوم گرفت.[٧]
در سال ۱۹۱٢، هاکن تابعیت فرانسه را بهدست آورد[٨] و در سال ۱۹۱٣، بهعنوان «دستیار متصدی»، در موزهی گیمه مشغول بهکار شد.[۹]
وی، در اوت ۱۹۱۴ در هنگ پیاده نظام ٧۴، بهعنوان سرباز درجه دو استخدام شد و در «نبرد اول مارن»[۱٠] و «جنگ وردُن»[۱۱] شرکت کرد، سه بار زخمی شد و افتخار لقب «شوالیه لژیون» را بهدست آورد و سرانجام، در پایان جنگ به درجهی ستوانی و مقام فرماندهی رسید. سپس، در سال ۱۹٢٣، کار خود را در موزهی گیمه از سر گرفت[۱٢] و همزمان بهعنوان مسئول این موزه انتخاب شد.[۱٣]
در سال بعد، او برای اولینبار، مطالعات و حـفاریهای باسـتانشـناسی خود را در افغانسـتان و بهویژه در در مورد تندیسهای غول پیکر بودا در بامیان آغاز کرد.[۱۴] و همچنین به کاوشهای باستانشناسی در بگرام (کاپیسا باستان، که احتمالاً پایتخت تابستانی شاهان کوشان بود) پرداخت.[۱۵]
در سال ۱۹٢۹، بهعنوان استاد باستانشناسی و تاریخ هند، در مدرسهی لوور[۱٦]، منصوب شد. بین سالهای ۱۹٣٠-۱۹٣٣، مدیریت خانهی فرانسه - ژاپن در توکیو را بهعهده داشت[۱٧]. همچنین در همین ایام، طی سالهای ۱۹٣۱ و ۱۹٣٢، بهعنوان باستانشناس، ماموریت «کروز زرد»[۱٨] (انجام حفاریهای باستانشناسی در آسیای مرکزی - ترکستان چین) را که از جانب «آندره سیتروئن»[۱۹] سازماندهی شده بود، میپذیرد.[٢٠]
در سال ۱۹٣۴، هاکن بهعنوان مدیر باستانشناسی «هیئت فرانسه در افغانستان» (دافا) منصوب شد و معمار جان کارل، کسی که با او از سال ۱۹٢٨ همکاری داشت را بهکار گرفت. سپس، برای دافا، کار تحقیقات و بررسیهای باستانشناسی در افغانستان را بهعهده گرفت[٢۱] و تا سپتامبر سال ۱۹٣۹، با همکاری همسرش، ماری هاکن، پنج حفاری در بامیان بگرام انجام داد.[٢٢]
در سال ۱۹۳۹ وارد ارتش شد و در سفارت فرانسه در کابل بهعنوان کاپیتان، زیر فرماندهی ستاد مرکزی جنک در خاور میانه (در بیروت)، قرار گرفت و در ٦ ژوئیه سال ۱۹۴٠، پیوستن خود را به ژنرال دوگول - با تلگراف - خبر داد.
در اکتبر سال ۱۹۴٠، پس از رسیدن به لندن، مسئولیت هماهنگی روابط بین گروههای مختلف «فرانسهی آزاد» در جهان را بهعهده گرفت. همزمان، ماری هاکن، همسرش نیز - با رتبه ستوانی[٢٣] - به نیروهای داوطلب زنان «فرانسهی آزاد» پیوست.
در فوریه سال ۱۹۴۱، ژنرال دوگول، ژوزف هاکن را نمایندهی فرانسهی آزاد در هند - و مناطق پیرامون آن - منصوب کرد. زمانی که هاکن و همسرش با کشتی «جوناتان هولت» عازم هند بودند، در ۲۴ فوریه همانسال، در نزدیکی «کاپ فینیستر ۴»، کشتی آنان مورد اصابت اژدر (تورپیدو)[٢۴] قرار گزفت. در اثر انفجار کشتی، این زوج باهم یکجا کشته شدند. جان کارل، همکار آنان که تا لندن آنان را همراهی کرده بود، پس از شنیدن خبر این حادثه، نظر به دلبستگی عاطفی که به ژوزف هاکن و همسرش داشت، نیز خودکشی کرد.
ژنرال دوگول، طی فرمان ۱۳ مه ۱۹۴۱، ژوزف هاکن و ماری هاکن را «همراهان آزادی» خواند و برای گرامیداشت از آنان، یک کوچه در محلهی «کیرشبرگ»، در لوکزامبورگ به اسم «ژوزف هاکن» نامیده شد و همچنین، به کوچهی در پاریس شانزدهم، نام «ژوزف - ماری هاکن» داده شد.[٢۵]
▲ | آثار |
از ژوزف هاکَن چند کتاب و چندین مقاله دربارهی باستانشناسی افغانستان و آسیای مرکزی بهجا مانده است. از جمله:
- کتاب راهنمای موزهی گیمِه: مجموعههای بودایی (Guide catalogue du musée Guimet - Les collections Bouddhiques)، که در سال ۱۹٢٣ میلادی، در پاریس به چاپ رسید.
-
تحقیقات باستانشناسی در آسیای میانه (Recherches Archéologiques en Asie Centrale)، جلد اول، چاپ ۱۹٣۱ میلادی.
-
تحقیقات جدید باستانشناسی در بامیان (Nouvelles recherches archéologiques à Bāmiyān)، جلد اول، که نتیجهی مطالعات و کاوشهای ژوزف هاکن و همکارانش، در سال ۱۹٣٣ میلادی، در بامیان بود، در جلد سوم خاطرات هیأت باستانشناسی فرانسوی در افغانستان (صفحهی ۹٢) (Mémoires de la délégation archéologique française en Afghanistan, t. III)، در پاریس به نشر رسید.
-
نتیجهی پژوهشهای باستانشناسی ژوزف هاکن و همکارانش در پایگاهی باستانی خیرخانهی کابل در سال ۱۹٣٦ میلادی، در تحقیقات باستانشناسی در خیرخانه (Recherches archéologiques au col de Khair Khaneh)، در جلد هفتم خاطرات هیأت باستانشناسی فرانسوی در افغانستان (صفحهی ٣۹) (Mémoires de la Délégation archéologique française en Afghanistan, t. VII)، در پاریس چاپ شد.
-
تحقیقات مختلف باستانشناسی در افغانستان: ۱۹٣٣-۱۹۴٠ (Diverses recherches archéologiques en Afghanistan: 1933-1940)، نگارش ژوزف هاکن و همکارانش، که در سال ۱۹۵۹ میلادی، در جلد هشتم خاطرات هیأت باستانشناسی فرانسوی در افغانستان (صفحهی ۱۴۱) (Mémoires de la Délégation archéologique française en Afghanistan, t. VIII)، در پاریس به چاپ رسید.
-
تحقیقات جدید باستانشناسی در بگرام: پایگاه دوم، در سال ۱۹٣٧ (Recherches archéologiques à Begram: chantier no 2 (1937))، که در سال ۱۹٣۹ در دو جلد، در جلد نهم مجموعهی خاطرات هیأت باستانشناسی فرانسوی در افغانستان (Mémoires de la délégation archéologique française en Afghanistan, t. IX)، در پاریس نشر شد.
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی با همکاری عزیزاحمد فرد - در بخش ترجمه پارهی مطالب از زبان فرانسه - برشتهی تحرير درآمده است.
[▲] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
[▲] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]- Boevange-sur-Attert
[۴]-
[۵]- Dreux
[٦]- Émile Étienne Guimet
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]- «نبرد اول مارن» (première bataille de la Marne) که با نام «معجزه مارن» نیز شناخته میشود، نبردی در جریان جنگ جهانی اول بود که از ۵ تا ۱۲ سپتامبر ۱۹۱۴ درگرفت. نتیجه این نبرد، پیروزی متفقین بر ارتش آلمان - تحت فرماندهی ژنرال هلموت فون مولتکه - بود. این نبرد بیشترین پیشروی نیروهای آلمانی بهداخل خاک فرانسه محسوب میشد. آلمانیها در تعقیب ارتش فرانسه بهسوی پاریس حرکت کرده و به آن نزدیک شدند. در همین هنگام، ضد حمله نیروهای فرانسوی بههمراه نیروهای عملیاتی بریتانیا موفق آمیز بود و در نتیجهی آن، ارتش آلمان مجبور شد فشار را از روی پاریس برداشته و بهسوی منطقه شمال شرقی فرانسه عقبنشینی کند. سپس طرفین شروع به سنگرسازی در مناطق تحت اشغال خود نمودند. این مسئله منجر به شروع جنگ در سنگرها گردید که تا اواخر جنگ در ۱۹۱۸ ادامه یافت. نبرد مارن پیروزی استراتژیک مهمی برای متفقین محسوب میشد. آنان توانستند تهاجم سنگین آلمان را دفع کرده و آنان را مجبور به جنگ آهسته در سنگرها کنند.
[۱۱]- Bataille de Verdun (1916)[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]- École du Louvre
[۱٧]-
[۱٨]- Croisière jaune
[۱۹]- آندره سیتروئن (André Citroën)، صنعتکار یهودیتبار فرانسوی بود که نامآوری او بیشتر از برای خودروی - که به نامش سیتروئن شناخته میشود - میباشد.
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢٢]-
[٢٣]- sous-lieutenant
[٢۴]- اَژدَر یا تورپیدو (به انگلیسی: Torpedo) یک سلاح انفجاری پرتابی (موشک / راکت) است که از دریا و در درون آب پرتاب میشود.
[٢۵]-
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ افغانستانشناسی │ زندگینامه │ باستانشناسان