فهرست مندرجاتقیزیک کوانتوم
ذره خدا
[قبل] [بعد]
هيگز بوزون ذرهای است که به هر پديدهای در جهان جرم میدهد. هيگز بوزون منشأ چيزی است که ما و پديدههای پيرامون مان از آن تشکيل شدهايم. مجلهی اشپيگل سال ۲۰۱۳ شماره ۴۲ گزارشی در مورد هيگز بوزون منتشر کرده است که در اینجا برگردان فارسی آن به نشر میرسد.
[↑] شانس در سالن مطالعه
۵۰ سال قبل يک انگليسی خجالتی يک ايده به ظاهر احمقانه داشت که اکنون بهخاطر آن موفق به دريافت جايزه نوبل فيزيک شد.
آنزمان او اصلاً نمیتوانست تصورکند که مشغول انجام چه کار مهمی است. پيتر هيگز در حالی که مجلات علمی را در کتابخانه دانشگاه اديبرو مرتب میکرد اين ايده خارقالعاده به ذهنش رسيد.
اين واقعه نقطهی عطفی برای انجام پرهزينهترين و پيچيدهترين آزمايش تاريخ فيزيک بود، همچنين آغازی برای شکار ذرات بنيادی در ساليان متمادی آينده و اين عجيبترين جايزه در پيشينهی جايزه نوبل است که به پيترهيگز با کمال احترام و تجليل اهدا شد.
اگر آنزمان کسی همه اين اتفاقات را برای اين انگليسی خجالتی ۳۵ ساله در سالن مطالعه کتابخانه اديبرو پيشگويی میکرد، لابد پيترهيگز او را يک مجنون خيالپرداز میپنداشت.
بايد آن لحظه تاريخی در ۱۶ جولای ۱۹۶۴ که اين ايده خارقالعاده به هيگز الهام شد را لحظهای دانست که يکی از رمز و رازهای طبيعت حجاب از رو بر میدارد و آشکار میشود.
پيتر هيگز به يک راه حل رياضی دست يافت که توسط آن میتوانست توضيح دهد که چرا همه ذرات بنيادی دارای جرم هستند.
پيتر هيگز در آنزمان اصلاً آگاه نبود که چه کار مهمی را انجام میدهد. او فکر میکرد که کارش صرفايک سرگرمی رياضی بدون هدف است. او کمی بعد از کشف رياضيش برای يکی از همکارانش نوشته بود، «در اين تابستان من چيزی کاملاً بیمصرف را کشف کردم».
کماکان بين همکاران او اين اختلافنظر وجود دارد که او چگونه اين ايده به ذهنش رسيده است.
آيا پيترهيگز به يک نظريه جديد دست يافته بود که تا آنزمان از نظر نابغههای ديگر پنهان مانده بود؟ و يا پيتر هيگز شخصی که هرگز خودنمايی نمیکرد به ناگاه در يک زمان منحصر بهفرد اين ايده در ذهنش شکوفا گرديده است؟ شايد اين گفته او درست باشد که با حجب و حيای مخصوص خودش گفته بود که: «شايد من شانس داشتم».
ظاهراً ايده اوليه در اين رابطه وجود داشت و او تنها فيزيکدانی نبود که وجود بوزونی را که میتوانست به ذرات ديگر جرم بدهد پيشبينی کرده باشد. در آگوست همانسال رابرت بروت و فرانسوا انگلرت بهشکل مستقل، مکانيزم احتمالی توليد جرم را شرح دادند. گروه ديگری از محققان شامل ديک هگن، جرالد گورالنيک و تام کيبل نيز اندکی پس از هيگز و در نوامبر همانسال ايده مشابهی را بهشکل جداگانه ارائه کردند.
اين مسئله باعث شد کميته نوبل برای تشخيص فيزيکدانی که پيش از ديگران وجود بوزون هيگز را طرح کرده دچار مشکل شود. سرانجام پيترهيگز و فرانسوا انگرت نامزد دريافت جايزه نوبل شدند و هيات داوران از نامزدی نفر سوم يکی از فيزيکدانهای سازمان اروپايی پژوشهای هستهای (سرن) صرفنظر کردند، او يکسال قبل ذره هيگز را بهصورت تجربی ثابت کرده بود.
مشاجره بر سر نامزدهای جايزه نوبل آنچنان بود که بر خلاف سنت جاری اعلام جايزه يک ساعت به تعويق افتاد.
در هيات داوران جايزه نوبل، اين اختلاف پايهای باعث شد که انجمن فيزيک دو پارچه شود. اعضای هيات داوران را انسانهايی با تصورات و پيشنهادهای کاملاً متفاوت تشکيل میداد. گروه اول دارای يک منطق خشک بودند و سعی میکردند رمز و راز طبيعت را بهصورت نظری کشف کنند، گروه دوم کسانی بودند که آستين بالا زده بودند و حقايق جهان هستی را از طريق آزمايشهای بسيار دقيق و پيچيده کشف میکردند. و حال کدام گروه سهم بيشتری در کشف ذره هيگز داشته است، خود سئوالی قابل تأمل بود. در ماه جولای سال ۲۰۱۲ بهوضوح اختلاف اين فيزيکدانهای برجسته آشکار شد. بهخاطر پايان موفقيتآميز کشف پر مشقت ذره هيگز فيزيکدانهای سرن از پيترهيگز دعوت کردند.
آنجا دو گروه همديگر را ملاقات کردند، در يک طرف پژوهشگرانی حضور داشتند که سالهای متمادی پروتونها را با دقت بسيارتوسط شتاب دهنده ها به سوی هم شليک کرده بودند تا ذرات بدست آمده از اين برخورد که توسط آشکارسازها ثبت شده بودند را به کمک ابر کامپيوترها به دقت آناليز کنند، در طرف ديگر پيرمرد سال خوردهی محجوبی حضور داشت که در حدود ۵۰ سال پيش وجود ذره هيگز را با سلاح قلم و کاغذ پيشبينی کرده بود.
پيتر هيگز از دور دستهای اسکاتلند کار پژوهشگران را دنبال میکرد و با گذشت زمان، بيشتر بر شهرتش افزوده میشد، البته او از اين موضوع ابدا خرسند نبود.
او در انظار عمومی سعی میکرد مانع از اين بشود که همه اين موفقيت بهنام او تمام شود، بههمين سبب درخواست کرد که ذره هيگز را مکانيسم ABEGHHK بنامند. او با اين کار میخواست يادی بکند، از همه همکارنش که دراين راه فعاليت کردهاند.[۱]
البته او با تمام اين تلاشها نتوانست مانع اين کار شود، که نامش هم رديف معروفترين فيزيکدان معاصراشتفن هاوکينگ قرار نگيرد.
يکبار از هيگز پرسيدند چه چيزی باعث شد که او بهجای اين که او يک فيزيکدان و پژوهشگر عملگرا بشود يک تئوريسين در رشته فيزيک شده است. اين سوال سطحی بهنفع پيترهيگز شد و در جواب با شکسته نفسی گفت: من برای انجام کارهای عملی و آزمايشگاهی بسيار دست و پا چلفتی هستم.[٢]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- Philip Anderson, Robert Brout, Francios Englert, Gerald Guralnik, Carl Hagen, Peter Higgs, Tom Kibble, Gerard Hooft.[٢]- ذره خدا، خبرنامۀ گویا: دوشنبه ٢٧ آبان ۱٣۹٢
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ خبرنامۀ گویا، برگرفته از: مجلهی اشپيگل، سال ۲۰۱۳، شماره ۴۲.