از: شبکۀ اینترنتی آفتاب |
جغرافياى اقتصادی
جغرافیای کاربردی
فهرست مندرجات
- جغرافياى اقتصادى کاربردى
- مراحل اساسى تحقیق در جغرافیاى اقتصادى کاربردی
- شاخصهاى مکانى درجه صنعتى بودن
- شاخص تمرکز
- شاخصهای همبستگی و ارتباط
- کاربرد جدول دادهها و ستاندهها در مکانيابى صنعتى
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
شاخص تمرکز | ▲ |
شاخصهاى متعددى بهمنظور سنجش تمرکز پدیدهها بهکار برده مىشود. شاخص بىنظمى (Entropy Index) که برگرفته از نظریهٔ اطلاعات (Information theory) و مبین میزان عدم ثبات و یکنواختى حاکم در سیستم است. از جمله این شاخصها تلقى مىشود. دامنه تغییرات آن از صفر (حداکثر تمرکز) تا ۱ (حداکثر جدائی) در تغییر است. از این شاخص براى تعیین درجه تمرکز یا تفرق توزیع پدیدههاى جغرافیائى در خرده نواحى استفاده مىشود. در ابتدا نسبت جمعیت در هر یک از خرده نواحى بهگونهاى که مجموع نسبتها مساوى عدد ۱ باشد، است محاسبه مىشود. در مرحله دوم از رابطهٔ زیر جهت محاسبهٔ میزان بىنظمى و یا عدم ثبات در خرده نواحى استفاده مىشود:
H = میزان بىنظمى و عدم اطمینان مطلق از توزیع پدیده
Pi = نسبت جمعیت در خرده ناحیه i
Ln = لگاریتم طبیعی
جهت مقایسه خرده نواحى درخصوص توزیع فضائى پدیدهٔ مورد بحث از آماره، بىنظمى نسبى (Relative Entropy statistic)بهشرح زیر استفاده مىشود:
G | H | |
= | nK |
G = بىنظمى نسبی
K = تعداد خرده نواحی
H = میزان بىنظمى مطلق
در شرایطى که G = ۰ باشد در این صورت تمامى جمعیت در یک خرده ناحیه مفروض گردهم آمدهاند. برعکس در حالتى که G = 1 باشد تمامى خرده نواحى از جمعیت متجانس و یکنواختى برخوردار هستند.
شاخصهای همبستگی و ارتباط (Corrolation regession Index) | ▲ |
با توجه به ماهیت اطلاعات و دادهها و همچنین اهداف تحقیق از شاخصهاى متنوع ارتباط و همبستگى فضایی در تجزیه و تحلیل جغرافیایی استفاده مىشود. ارتباط و همبستگى فضایی میان دو پدیده با مقایسه نقشههاى مربوط به آن (نقشه توزیع گندم و نقشه توزیع بارش در دشتهاى آمریکا) مورد ارزیابى قرار مىگیرد. در این نوع ارتباط و همبستگى گرچه مقایسه دو نحوهٔ توزیع از طریق نقشه امکانپذیر است، ولى درجه تشابه و یا تضاد میان نقشههاى فوق و یا میزان پیوند میان پدیدهها بهصورت دقیق امکانپذیر نیست. بدین منظور از شاخصهاى کمى جهت ارزیابى ارتباط و همبستگى میان پدیدهها استفاده مىکنند. سادهترین و بنیانىترین آنها شاخص همبستگى تناظر ناحیهاى (Coefficient of areal correspondence) است. این شاخص بهخصوص در مواردى که دادههاى تحقیق از نوع اسمى (وجود یا عدم وجود پدیده) باشند، کاربرد دارد. همبستگى و ارتباط میان دو متغیر شیب و فرسایش خاک با مقایسهٔ نقشهٔ توزیع جغرافیایی زمینهایی با شیب ۱۰ درصد و زمینهاى فرسایش یافته و با استفاده از این شاخص عملى است. چنانچه زمینهاى شیبدار با B و زمینهاى فرسایش یافته را با A نمایش دهیم در اصطلاح ریاضى رابطه AB صادق خواهد بود. در خصوص مساحت اراضى شیبدار و زمینهاى بهشدت فرسایش یافته نیز رابطه AB صادق است. بدین ترتیب ضریب و یا شاخص مورد بحث بهشرح زیر محاسبه مىشود:
AB | ||
A | = | |
AB |
دامنه همبستگى بین ۰ (نفى هرگونه ارتباط) و ۱ (ارتباط شدید و کامل) متغیر است. مثلاً همبستگى به میزان ۴۰٪ نشان مىدهد که ۶۰ درصد محدودهاى که A و B را تشکیل مىدهد، در برگیرندهٔ دو متغیر A و B بهصورت توأم است.
شاخص دیگر همبستگی، ارتباط دو دویی (Coefficient of Binary Association) است. در این نوع همبستگى از دادههاى اسمى استفاده مىکنند بهگونهاى که اعداد صفر و یک به ترتیب وجود و یا عدم وجود یک پدیده را نشان مىدهند. مثلاً چنانچه بخواهیم ارتباط و یا عدم ارتباط مستقیم از طریق آزادراهها و راهآهن را میان چندین شهر محاسبه کنیم، مراحل زیر دنبال مىشود: نخست جدولى ترسیم مىکنیم. در صورت وجود ارتباط مستقیم میان دو نقطه در این جدول عدد ۱ را مىگذاریم. بدین ترتیب جدول x ساخته مىشود. چنانچه میان دو شهر ارتباط مستقیم بهوسیلهٔ راهآهن برقرار باشد عدد سفر را در جدول مىگذاریم. بدین ترتیب جدول y ساخته مىشود. در مرحله بعدى میزان و درجه شباهت میان دو جدول را تعیین مىکنیم. بنابراین نقاط جفتجفت (تناظر دو دوئی) اعم از ۰-۰ و یا ۱-۱ در هر دو جدول x و y شمارش مىشود. بدین ترتیب در شرایطى که بین دو نقطه فرضى ارتباط مستقیم بهوسیلهٔ آزادراه و هم بهوسیلهٔ راهآهن برقرار باشد، این نظام ۱-۱ خواهد بود. چنانچه ارتباط مستقیمى وجود نداشت، نظام ما ۰-۰ خواهد بود. در شرایط وجود هریک از این دو نوع ارتباط، نظام حاکم از نوع نظام (۰-۱) و یا (۱-۰) خواهد بود. جهت محاسبهٔ میزان ارتباط و همبستگى میان دو شبکه حمل و نقل موجود در ماتریسها جداول x و y از رابطه زیر استفاده مىشود:
A | 2P | ||
= | -1 | ||
N |
Ca = ضریب همبستگى دودویی
P = تعداد نقاط هم ارز (جفت جفت)
N = کل تعداد جفتهاى موجود در جدول
دامنه تغییرات این ضریب همبستگى بین ۱- و ۱+ است. همبستگى ۱+ نشاندهندهٔ همسانى دقیق دو شبکه حمل و نقل (راهآهن و آزادراه) است. همبستگى ۱- به معناى وجود تنها یک نوع ارتباط مستقیم اعم از راهآهن و یا آزادراه میان دو نقطه مفروض است. عدد صفر نیز مبین نفى ارتباط میان دو نقطه است.
شاخص دیگر جهت سنجش همبستگی، همبستگى بایسریال (Point Biserial correlaition) است. کاربرد این شاخص بهخصوص در شرایطى که یک توزیع از مقیاس فاصله و توزیع نوع دوم از مقیاس اسمى برخوردار باشد، مورد تأیید است. مثلاً چنانچه بخواهیم تفاوت میان یک بخش خردهفروشى واقع در مرکز بزرگ تجارى را با بخش خردهفروشى دیگر مستقر در مرکز غیرتجارى ارزیابى کنیم، از این نوع همبستگى استفاده مىشود. در این حالت متغیر فروش بخش خردهفروشى بر حسب دلار سنجیده مىشود و بدین ترتیب داراى مقیاس فاصله است. متغیر دوم یعنى استقرار این واحد در مراکز تجارى (۱) و یا خارج از آن (۰) متغیر اسمى خواهد بود. فرمول این محاسبه همبستگى بهشرح زیر است:
Rp = همبستگى موردنظر
y1, y0 = متوسط ارزش فروش بخش خردهفروشى در هر دو مرکز (تجارى و غیرتجاری)
Sy = انحراف معیار (Sy =∑ (y-y)2 / N-1)
N = کل تعداد خردهفروشىها اعم از آنکه در کجا مستقر باشد
N1 = خردهفروشىهاى مستقر در مرکز تجارى
N0 = خردهفروشىهاى مستقر در بخش غیرتجاری
عدد صفر در محاسبات فوق به معناى نفى ارتباط و همبستگى میزان فروش با موقعیت جغرافیایی واحد خردهفروشى است. عدد ۱ همبستگى مثبت و کامل میان حجم فروش و موقعیت استقرار مکان خردهفروشى را نشان مىدهد.
در شرایطى که دادههاى ما از نوع ترتیبى باشند، در این صورت از تکنیک همبستگى اسپیرمن (spearman's Rank order corrolation) استفاده مىشود۱ثلاً اگر در تعداد زیادى از مزارع در طى یکسال گندم و در سال بعدى ذرت بکاریم و بخواهیم بازده تولید محصول را در این دو سال متوالى مقایسه کنیم، از این روش استفاده مىنمائیم. چون دادهها از توزیع طبیعى برخوردار نیستند در این صورت ابتدا باید مزارع را به ترتیب بازده محصول ردیف کنیم. در این نوع همبستگی، صفر مبین نفى هرگونه ارتباط و همبستگى و ۱+ و ۱- ارتباط دقیق و کامل را نشان مىدهند. ۱+ مبین آن است که نظم و ترتیب مزارع در خصوص بازده گندم و ذرت درست همسان و مشابه است. ۱- معرف آن است که بالاترین مرتبه در خصوص بازده تولید گندم دقیقاً با کمترین بازده تولید ذرت متناظر است. (جدول محاسبه همبستگى رتبهایی).[۱]
جدول محاسبه همبستگی رتبهایی |
جدول محاسبه همبستگی رتبهایی[٢] | ||||
---|---|---|---|---|
مزارع | راندمان توليد گندم | راندمان توليد ذرت | d | d2 |
A | ۱ | ۳ | -٢ | ۴ |
B | ۲ | ۲ | ٠ | ٠ |
C | ۳ | ۱ | ٢ | ۴ |
D | ۴ | ۴ | ٠ | ٠ |
E | ۵ | ٧ | -٢ | ۴ |
F | ٦ | ۵ | ۱ | ۱ |
G | ٧ | ٨ | -۱ | ۱ |
H | ٨ | ٦ | ٢ | ۴ |
∑d2=۱۸ | ∑d=۰ |
R= میزان همبستگی
d = تفاوت بازده تولید گندم و ذرت در هریک از مزارع
N = تعداد مزارع
دامنهٔ تغییرات این شاخص نیز از ۱+ تا ۱- است. مزیت این نوع همبستگى در سهولت محاسبه، عدم نیاز به دادههاى با توزیع طبیعى و همچنین غیر مشروط بودن آن مبنى بر استفاده از دادههاى فاصلهاى است.
سادهترین نوع همبستگی، همبستگى یک متغیره است. در این همبستگى تغییرات متغیر وابسته از طریق تغییرات یک متغیر مستقل ارزیابى مىشود:
y = متغیر وابسته
a = ضریب ثابت
b = شیب خط یا ضریب همبستگی
x = متغیر مستقل
واقعیت امر این است که مسائل مطرح شده در جغرافیا و بهخصوص مکانیابى صنعتى بهندرت تابع یک متغیر است، بلکه لزوم استفاده از همبستگى چند متغیره با معادلهٔ زیر بدیهى بهنظر مىرسد:
y = متغیر وابسته
b1 .... bn = ضریب همبستگى میان متغیر وابسته با هریک از متغیرهاى مستقل
x1 .... xn = متغیرهاى مستقل
e = میزان خطا
a = ضریب ثابت
این همبستگى بهطور مثال، تفاوت میان الگوى مشاهده شده فعالیتهاى صنعتى را با الگوى مورد انتظار و بهینه با استفاده از فواصل میان نقاط واقع در خارج از خط همبستگى (دیاگرام پخشی، Scattergram)، نشان مىدهد.
همبستگى چندمتغیره کاربرد وسیعى در مکانیابى صنعتى دارد. گنجاندن شاخصهاى مربوط به هزینه، درآمد، ارزیاب نقش بازار در مکانیابى صنعتى باتوجه به تفاوت در الگوى فضایی توزیع درآمد فروش سرانه و سنجش صرفهجوییهاى برونى ناشى از تجمعگرایی صنعتى از طریق توجه به متغیرهایی نظیر اندازهٔ شهر، میزان اشتغال و غیره همگى به منزلهٔ مثالهاى کاربردى این روش در جغرافیاى اقتصادى تلقى مىشوند[٣].
درجه گرایش به استقرار صنعت تهیه قوطى در بازار با در نظر گرفتن شاغلین این صنعت بهعنوان متغیر وابسته و شاغلین صنایع غذایی، نساجی، پوشاک، مبلمان، ماشینآلات، لوازم الکتریکى و همچنین تعداد کل شاغلین در صنعت بهعنوان متغیرهاى مستقل، مورد سنجش و ارزیابى قرار گرفت[۴] کاربرد همبستگى چند متغیره بدین نتیجه منجر گردید که متغیرهاى مستقل فوق در مجموع ۰،۹۸ درصد از تغییرات موجود در متغیر وابسته را بیان مىکردند. مطالعه دقیقتر ضرایب همبستگى نشان مىداد که سه متغیر مستقل شاغلین صنایع مبلمان، ماشینآلات سنگین و کل شاغلین بخش صنعت نقش بسیار اندکى را در بیان تغییرات متغیر وابسته داشتهاند.
بنابراین مدل زیر با ضرایب مربوط به آن به منزلهٔ مدلى در زمینهٔ تأیید درجه بازارگرا بودن صنعت بستهبندى و قوطىسازى تلقى مىشود:
y = تعداد شاغلین صنعت تهیه قوطى و انواع بستهبندی
x1 و x2 و x3 و x4 به ترتیب مبین شاغلین صنایع غذایی، نساجی، پوشاک، و الکتریسیته است.
ضریب همبستگی جغرافیایی (Coefficient of Geographic Association) و یا ضریب جنینی (Cg) |
یکى از موارد کاربرد این روش در خصوص روابط حاکم در عوامل مکانیابى تعیین میزان و جهت ارتباط میان دو صنعت و مقایسه دو الگوى توزیع صنعتى مشاهده شده و مورد انتظار است.
ضریب همبستگى جغرافیایی و یا ضریب جنینى سادهترین روش تعیین رابطهٔ میان دو صنعت و یا مقایسهٔ الگوى توزیع مشاهده شده با الگوى صنعتى مورد انتظار و یا بهینه است.
Cg = 1 / 2 n ∑ i=1 (xi / xj - yi / yj)
Cg = شاخص ارزش صنعت در خرده ناحیه
xi = شاخص ارزش صنعت در عمده ناحیه
xj = شاخص ارزش صنعت در خرده ناحیه
yi = شاخص ارزش صنعت در عمده ناحیه
yj = شاخص ارزش صنعت در عمده ناحیه
n = تعداد خرده نواحی
در شرایط مقایسه میان الگوى مکانیابى صنعتى مشاهده شده با الگوى مورد انتظار، x و y به ترتیب مىتوانند معرف وضعیت مورد انتظار و بهینهٔ شرایط عینى صنعت مورد بحث باشند دامنهٔ تغییرات ضریب جینى بین صفر تا یک است. وضعیت (۰) مبین همسویی دقیق و کامل میان الگوى مشاهده شده با الگوى مورد انتظار است. در نقطه مقابل، چنانچه ضریب جنینى معادل ۱ باشد، دو الگوى مشاهده شده و مورد انتظار کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. در مواردى نیز دو متغیر xi و yj را در عدد ۱۰۰ ضرب مىکنند. در این صورت دامنه تغییرات از صفر تا ۱۰۰ است. در هر صورت ارزش مقدارى ضریب جنینى یا همبستگى جغرافیایی معادل نصف مجموع انحرافات میان دو الگوى مورد انتظار و مشاهده شده خواهد بود.
کاربرد جدول دادهها و ستاندهها در مکانيابى صنعتى | ▲ |
کنش متقابل و ارتباط فضایی میان صنایع گوناگون در زمینه تبادل دروندادهها و بروندادهها با استفاده از جدول دادهها و ستاندهها امکانپذیر است.
در این جدول، صنایع گوناگون بخشهاى اقتصاد جامعه، به ترتیب بهصورت متناظر در سطرها و ستونها منعکس مىشوند. علاوه بر آن خانوارها نیز با توجه به اینکه خود از سویی ارائهدهنده کار و خدمات هستند و از طرف دیگر مصرفکننده تلقى مىشوند، مورد توجه قرار مىگیرند.
میزان خریدى که صنایع از خود بهمنظور تأمین مصرف داخلى و یا از دیگر صنایع و حتى بخش خانوار تأمین مىکنند به ترتیب خانههاى تشکیلدهندهٔ ستون جدول را نمایش مىدهند. بدین سان، در انتهاى جدول، سطر مربوط به دورنداد کل ایجاد مىشود که در آن اولین خانه نمایانگر مجموع خریدها و یا دروندادهاى صنعت شماره یک از تمامى صنایع دیگر به انضمام مصرف خود صنعت و خانوارها است (جدول درونداد و برونداد).
جدول درونداد و برونداد |
صنعت خریدار | صنعت مولد | |||||
---|---|---|---|---|---|---|
امورمالی، بیمه، مالالاجاره | خدمات شخصى و کسب و کار | آموزش و سایر خدمات بنیادی | ساختمان | خانوار | تمام بقيه | |
۱- کشاورزى و استخراج | ۲،۹۵۱ | ۵۴۲ | - | ۲۹۱ | ۳۰،۴۱۱ | ۹،۴۵۷ |
۲- توليدات صنعتى سبک | ٦٦۲ | ۱،۵۹٦ | - | ۲۹۴ | ۲۵،۸۰۱ | ۱٦،۵۷۲ |
۳- توليدات صنعتى سنگين | ۴۷۰ | ۴۷۷ | - | ۲۸۲ | ۲۵،۵۴۳ | ۱۱،۸۵۷ |
۴- نيرو ارتباطات | ۱۵۱ | ۱۲۷ | - | ۴۴۳ | ۷،۲۳۱ | ۱،۹۷۰ |
۵- ترابری | ٦۲۰ | ۳۳۷ | - | ۱،۲۳۳ | ۱۲،۷۹۴ | ۲،۸۵۳ |
۶- تجارت | ۱،۹٦۳ | ۳،۱۲۱ | - | ۱۸۲ | ۲٦،۲۴۰ | ۷،۰۷۰ |
۷- امور مالی، بيمه، مالالاجاره | ۲،۸۲۵ | ۳۱۸ | ۱٦ | ۴،۱۱٦ | ۲۲،۰۱۸ | ٦،۵۱۷ |
۸- خدمات شخصى و کسب و کار | ٦۰۸ | ۸۱۲ | - | ۵۹ | ۸،۹۹۵ | ۲،٦۱۲ |
۹- آموزش و ساير خدمات بنيادی | ۱،۱۵۹ | ۴۹۳ | ۲۴۴ | ۴۴۰ | ۱۴،۹۰۹ | ۴،۰۵۸ |
۱۰- ساختمان | ۴۸۴ | ۹۵۳ | - | ۷ | ۱۱،۴۹۲ | ۴۷۰ |
۱۱- خانوار | ۲۷،۲۸۲ | ۷،۵۱۲ | ۲۲،۳۳۴ | ۱۵۴ | ۲،۱۱٦ | ٦۳،۴۱۸ |
۱۲- تمام بقيه | ۲،۱۹۴ | ۳،۱۱۰ | ۷،۰۰۵ | ۲۱،۲۰۳ | ۳۲،۹۲۴ | ۵،۰۰ |
برونداد ناخالص کل | ۴۱،٦٦۹ | ۱۹،۳۹۸ | ۲۹،۵۹۹ | ۲۸،۷۰۴ | ۲۲۰،۴۷۴ | ۱۸۱،۸۵۲ |
صنعت خریدار | صنعت مولد | |||||
---|---|---|---|---|---|---|
کشاورزى و استخراج | توليدات صنعتى سبک | توليدات صنعتى سنگين | نيرو ارتباطات | ترابری | تجارت | |
۱- کشاورزى و استخراج | ۲۱،۰۱۴ | ۴،۲۴۱ | ۱،۰۴٦ | ۹۹۲ | ۲،۵۹۰ | ۱،٦۳۱ |
۲- توليدات صنعتى سبک | ۲۱،۳۲۷ | ۲۸،۲۵۷ | ۱،۹۲۸ | ۹۰۵ | ۲،۴۳۴ | ۱،٦۰۵ |
۳- توليدات صنعتى سنگين | ۴،۴۹۷ | ۳،۲۸۵ | ۲۴،۴۱۴ | ۷۳۷ | ۱،۴۹۹ | ۱،۱۰۴ |
۴- نيرو ارتباطات | ۵۵۸ | ۱۱۸ | ۱۷۳ | ۱،۳٦٦ | ۱۹۴ | ۴۷ |
۵- ترابری | ۸۸۷ | ۳۹۵ | ۷۴۹ | ٦۰۰ | ۱،۱۷۲ | ۴۵۹ |
۶- تجارت | ۲٦۵ | ۹۱۷ | ۴۹٦ | ۸۱۹ | ۳۸٦ | ۲۰۲ |
۷- امور مالی، بيمه، مالالاجاره | ۹۳۰ | ۳۴۰ | ۱٦ | ۳،۲۲٦ | ۵۵۷ | ۷۹۰ |
۸- خدمات شخصى و کسب و کار | ۸۳ | ۲،٦۸٦ | ۱،۷۵۹ | ۸٦۴ | ۹۹ | ۵۲۱ |
۹- آموزش و ساير خدمات بنيادی | ۱،۱۲٦ | ۴،۳۴۴ | ۳۴٦ | ۵۲۴ | ۵۹٦ | ۱،۳٦۰ |
۱۰- ساختمان | ۵،۰۹۵ | ۱،۱۱۰ | ۵،۲۳۵ | ۷۴ | ۱،۲۷۸ | ۲،۵۰٦ |
۱۱- خانوار | ۱۲،٦۴۹ | ۴۳،۱۱۴ | ۷،۳٦۵ | ۱،۴۰۲ | ٦،۰۲۳ | ۲۷،۱۰۷ |
۱۲- تمام بقيه | ٦،۷۳۵ | ۱۲،۵۷۴ | ۳۰،٦۴۲ | ۸٦۹ | ۵،۲۷۱ | ۴،۳۲۵ |
برونداد ناخالص کل | ۷۵،۱٦٦ | ۱۰۱،۳۸۱ | ۷۴،۱٦۵ | ۱۲،۳۷۸ | ۲۲،۰۹۹ | ۴۱،٦۵۷ |
صنایع همچنین گذشته از خریدار بهعنوان تولیدکننده نیز مطرح هستند و ستاندههاى خود را در اختیار خود و دیگران قرار مىدهند. به این ترتیب سطور مربوط به این جدول بهطور همزمان نیز میزان و یا ستاندههایی را نشان مىدهند که این صنعت در اختیار دیگر صنایع، خود و خانوارها قرار مىدهند. بر این اساس نیز ستون آخر بهعنون برونداد ناخالص کل تلقى مىشود. در این ستون رقم نخستین خانه نمایانگر میزان و یا ارزش تولید ناخالص صنعت شماره یک است.
چنانچه ملاحظه مىگردد ارقام منعکس شده در ستونهاى مربوط به درون دادههاى کل و سطرهاى مربوط به بروندادهاى ناخالص کل با یکدیگر برابر هستند. چرا که، هر فروش بهطور همزمان یک خرید تلقى مىشود. بدین سان جدول دادهها و ستاندهها در فرم کل خود قابل نمایش است (جدول شکل عمومى جدول دادهها و ستاندهها)
جدول شکل عمومى جدول دادهها و ستاندهها |
بخشهاى مصرف | مجموع | |||||
---|---|---|---|---|---|---|
1 | 2.... | n | C | X | ||
1 | x11 | x12.... | x1n | C1 | X1 | |
2 | x21 | x22.... | x2n | C2 | X2 | |
بخشهاى توليد | . | . | . | . | . | . |
. | . | . | . | . | . | |
. | . | . | . | . | . | |
مجموع | n | xn1 | xn2.... | xnn | Cn | Xn |
V | V1 | V2.... | Vn | ∑V=∑C | ||
Y | Y1 | Y2.... | Yn |
در این جدول مجموع ارزش افزوده صنایع، تقاضاى نهایی، درونداد کل و برونداد ناخالص به ترتیب با یکدیگر برابر هستند.
در شرایط حاکمیت اقتصاد باز و وجود واردات و صادرات، جدول دادهها و ستاندهها نیازمند یک سطر بیشتر بهمنظور گنجاندن آمار واردات و یک ستون اضافى جهت لحاظ نمودن آمار صادرات مىباشد.
با توجه به حجم و مسیر جریان ستاندهها و دادهها در میان صنایع گوناگون استفاده از جدول خاص با عنوان جدول ضرایب همبستگى دادهها و ستاندهها بهمنظور نمایش جریان پولى میان صنایع و تعیین ارتباطات فضایی آنها توصیه مىشود. مثلاً پارهاى از صنایع (صنعت پوشاک و مواد غذائی) بخش اعظم ستاندههاى خود را در اختیار مصرفکننده نهایی قرار مىدهند. در عوض برخى صنایع دیگر (آهن و فولاد) تقریباً تمامى ستاندههاى خود را به دیگر صنایع مىفروشند این در حالى است که مثلاً صنعت ساخت اتومبیل و هواپیما، دادهها و ملزومات خود را از منابع بیشمارى تأمین مىکند. از طرف دیگر در صنایعى نظیر صنایع غذایی و تولیدات مواد اساسی، جریان دادهها کند است.
ارقام مندرج در این جدول و یا ضرایب همبستگى بین دورندادها و مبین نسبت میان درونداد صنعت j از صنعت i و برونداد کل صنعت j است.
بنابراین ضریب همبستگى در شرایطى که بخشى از ستاندههایی از صنعت i در صنعت j عرضه گردد بهصورت زیر قابل نمایش است:
aij = ضریب همبستگى دادهها و ستاندهها
xij = درونداد صنعت j از صنعت i
Xj = کل برونداد صنعت j
افزایش میزان این همبستگی، به معناى اهمیت هرچه بیشتر صنعت در تأمین ستاندههاى صنعت مزبور است.
تعیین میزان دروندادها و بروندادهاى هریک از صنایع و یا بهگونهاى دیگر ضریب همبستگى میان دادهها و ستاندهها، تعیینکننده ارتباط فضایی میان صنایع بوده و مکانیابى صنعتى را از طریق توجه به صنایع همزیست و هم پیوند بهویژه در شهرکها و مجتمعهاى صنعتى تحت تأثیر قرار مىدهد.[۵]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- در مواردى که توزیع دادهها نرمال باشد از ضریب همبستگى گشتاور (product moment correlation coeffient) استفاده مىشود. دامنه تغییرات این همبستگى ۱+ تا ۱- است.
[٢]- Source: Wheeler & Muller.1986. p. 388.[۵]- جغرافیای اقتصادی، شبکۀ اینترنتی آفتاب
[٣]- Smith. 1981. pp. 394-400
[۴]- Factors in the Location of paperboard container Industry Economic Geography 36. 1960. pp. 260-66
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ شبکۀ اینترنتی آفتاب