|
ارنست رنان
فهرست مندرجات
◉ زندگینامه
◉ نگرش فلسفی رنان
◉ گرايشهای نژادپرستانهی رنان
◉ مفهوم ملت از ديدگاه رنان
◉ آثار
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
فیلسوفان فرانسه منتقدان دین
ژورف ارنست رنان (به انگلیسی: Joseph Ernest Renan) (زادهی ۱۸۲۳ م - درگذشتهی ۱۸۹۲ م)، فيلسوف، عالم بزرگ لغت و مورخ مشهور فرانسه بود که در جوانی زبانهای شرقی را فرا گرفت و در عربی نيز مهارت بسيار يافت. وی يکی از مستشرقينی بود که در حوزهی علوم اسلامی و همچنين دين مسيحيت تحقيقات فراوانی کرد. رنان نسبت به مذهب نگاه نقادانهای را پيش رو داشت. وی ابتدا عليه دين اسلام موضعگيری کرد، اما بعدها در مواضع خود عليه اسلام تعديل بهعمل آورد. او که ابتدا قرار بود کشيش شود بعدها بهکلی از مذهب روی گردان شد و بههمين دليل بهسوی تحقيق در بارهی دين رفت. وی در سال ۱۸٦۳ کتاب «زندگانی مسيح» را منتشر کرد و مجامع دينی را به تحريک واداشت. «اصول دين مسيح»، «تاريخ بنیاسرائيل»، «آينده علم»، «زندگانی مسيح» ، «مکالمات» و «درامهای فلسفی» از جمله مشهورترين آثار اويند.
▲ | زندگینامه |
ژورف ارنست رنان، در ۲۷ فوریه سال ۱۸۲۳ میلادى، در یکى از شهرهاى فرانسه، بهنام «ترهگیه» (Tréguier) هفت ماهه بهدنیا آمد و چنان ضعیف و ناتوان بود که کسى امیدى به زنده ماندن او نداشت.
پدر رنان ناخدای ورشكستهای بود، كه وقتی بهسال ۱٨٢٨ ميلادی از دنيا رفت «هانری يت» دختر هفدهساله و رنان پنجساله را از خود بهجای گذاشت، و آنان با تحمل درد يتيمی، از لحاظ تامين مخارج زندگی با سختی بهسر میبردند. اما «هانری يت» كمر همت بست و از راه آموزگاری در يك خانوادهی هلندی، حقوقی را بهدست میآورد و زندگی خود و برادر كوچك و مادر داغدار را تأمين میكرد.
از آنجا که خانوادهی رنان میخواستند که او کشیش شود، او را به فراگرفتن الهیات گماشتند. وی به دبستان كليسای «ترهگيه» رفت، تحصيلات ابتدائی را به پايان رسانيد، و از خود چنان هوش و استعداد سرشاری نشان داد، كه توانست در ۱۵ سالگی برای فراگرفتن علوم دينی وارد مدرسهی مذهبی «نيكلا دو شاردونه» پاريس گردد.
وی دورهی چهارسالهی اين مدرسه را بهخوبی پشت سرگذاشت، و برای ادامهی تحصيلات عالی به دانشكدهی «سن سولپيس» وارد شد. در اين دانشكده میبايست نخست در سال اول فلسفه آموخت، اما اين كار در مركز اصلی آن صورت نمیگرفت، بلكه كلاسهای فلسفه در خانهی زيبای «مارگريت دووالو»، همسر اول «هانری چهارم» متعلق به قرن هفدهم در نقطهی ييلاقی حومه پاريس تشكيل میشد. در محوطهی اين دانشكده باغ زيبا و با صفائی قرار داشت، كه رنان بيشتر اوقات خود را در آنجا میگذرانيد، در يكی از خيابانها روی نيمكت سنگی مینشست و بدون اينكه خسته شود، به مطالعه میپرداخت و به اميد آيندهای درخشان، به فكر و انديشه فرو رفت.
رنان دورهی سهسالهی اين دانشكده را هم بهخوبی گذرانيد، و با پشتكار زياد به مبانی علوم الهی و قواعد زبانها عبرانی و سريانی و عربی مسلط شد، اما بهخاطر مقررات سخت اخلاقی، وی در ۱۶ اكتبر ۱٨۴۵، آن دانشكده را ترك گفت و به شغل دبيری پرداخت. این امر باعث شد تا او دست از مذهب و کتابهای آسمانی شسته و تفسیر کاتولیکها را از انجیل با دیدهی نقد بنگرد.
با این حال، او در اوان جوانی نسبت به مذهب بیعلاقه شد و بهدنبال نویسندگی، فلسفه و تاریخ رفت. او به مطالعات خاورشناسی علاقه داشت و تاریخ را سرچشمه تجربهها میدانست.
رنان در سالهای ۱٨۴٩ و ۱٨۵۰ سفری به ايتاليا كرد، در اين سفر ذوق به هنر و زيبایی در او پديدار گشت، و چنان افكار او را پخته و سنجيده كرد، كه توانست اولين كتاب خود را دو سال بعد از اين مسافرت، بهنام «آو-روس» به چاپ برساند و پيشرفت خوبی در كار خود بهدست آورد.
در همان روزها بود که «رنان» دوستی پيدا كرد، و در اثر معاشرت و گفتگو با او، تحول فكری جديدی در زندگیاش پديدار گشت. اين دوست كه چهار سال از «رنان كوچكتر» و دانشجوی علوم بود، «مارسلن برتلو» نام داشت، و طولی نكشيد كه يكی از ستارگان درخشان «علم شيمی» در عصر خود محسوب گشت.
اين دو دوست، خوب همديگر را درك كردند، «برتلو» در هوش و اخلاق با «رنان» برابری میكرد، اما در علم و معرفت «برتلو» برتری داشت و مكمل رنان محسوب میگرديد، بدينجهت «رنان» در عين حالیكه بهسال ۱٨۵٢ دكترای خود را در ادبيات گرفت، چنان تحت تأثير افكار «برتلو» واقع شد، كه کتابی زیر عنوان «آينده علم» را در سال ۱٨۵٩ منتشر کرد. اين كتاب يك تحقيق اجتماعی، يك مقدمه برای مطالعات علمی و يك كوششی بود برای ايجاد فلسفهای بر اساس حقايق تجربی، برای دستيافتن به ارزشهای علمی در حل مسائل اجتماعی. با اینحال، دوستی «برتلو» تا آخر عمر با «رنان» همچنان صميمی و بر پيمان مقدس بدون هيچگونه خصومت و ناراحتی باقی ماند.
در سال ۱٨۵۴ رنان با «كرنلی»، دختر خواهر «آری شفر» نقاش هلندی ازدواج كرد، و آنگاه هم كه خواهر او «هانری بت» از لهستان بازگشت، با آنان و با مادر پير خود، كه بعد به فرزندان خود پيوست، در عين داشتن مشكلات عادی، زندگی خوبی را ادامه میدادند.
رنان، در مجلهی «دو جهان» و «روزنامهی كوشش» مقاله مینوشت، و نيز در دفتر كتابهای خطی «كتابخانه ملی» كار میكرد، و بهسختی میتوانست مخارج سنگين عائله خود را تامين نمايد، تا اينكه بهسال ۱٨۵٧ «كلورد برناد فرانس» استاد كرسی فرهنگستان علوم فرانسه درگذشت، و رنان بهدليل نوشتن كتاب «تاريخ عمومی زبانهای سامی» و عضويت در «انستيتو» تنها كسی بود، كه با شايستگی اشتغال آن كرسی را عهدهدار شد. اما از آنجا که رنان علم را در کمک به پیشرفت بشر برتر از دین میدانست، عقائد مذهبی او مانع اين انتصاب شد و دولت هم بهخاطر جبران ظلمی كه بر اين استاد وارد گرديد، او را بهيك مسافرت علمی به «فینيقيه» قديم فرستاد، ولی اين مسافرت برای رنان فرصت مناسبی بهدست آورد، زيرا اين سفر روح هنروری او را تقويت كرد، او اطلاعات باستانی و عكسها و مطالبی بهدست آورد، كه توانست جلد اول كتاب «مبادی مسيحيت» را بنويسد.
البته در این سفر، خواهر رنان «هانری يت» هم بهعنوان منشی همراه او بود، و آنگاه كه به «فلسطين» سفر كردند، هر دو در اثر هوای گرم و مرطوب «شام» بيمار شدند و قبل از آنكه به نواحی كوهستانی «خضير» بروند، رنان خواهر فداكار و مهربان خود را در سپتامبر سال ۱٨۶۱ از دست داد و جسد او را زير نخلهای آن منطقه بهخاك سپرد اما وی اين حوادث را تحمل كرد و حتی طرحريزی كتاب زندگی مسيح را انجام داد، و آن را بهسال ۱٨۶۳ منتشر ساخت، كه مورد استقبال بینظير واقع شد.
با انتشار اين كتاب، شهرت نويسندگی «رنان» افزون گشت، وضع زندگی او مقداری بهتر شد، و آنگاه وی خاطرات زندگی خود را تحت عنوان «يادگاریهای كودكی و جوانی» كه يكی از پر جاذبهترين شرح زندگیها است، بهدست چاپ سپرد.
اين كتاب آنچنان مورد استقبال مردم فرانسه قرار گرفت، كه نظير آنرا جز در كتاب «خاطرات پس از مرگ» نمیتوان سراغ داشت، اما افسوس كه «هانری بت» خواهر مهربان و رنج كشيده او ديگر زنده نبود، كه روزگار شهرت مقام و عظمت علمی همراه با رفاه نسبی زندگی برادر را مشاهده كند، رنان هم در اكتبر سال ۱٨٩٢ در «پاريس» چشم از جهان فروبست.
▲ | نگرش فلسفی رنان |
آنچه ارنست رنان را بهعنوان يك فيلسوف بزرگ مذهبی مطرح كرده اين است كه، وی ضمن اعتقاد محكم به حقيقت علم، روح مذهب و تورات و انجيل را پيراسته از «تثليث و الوهيت مسيح» و امور بیاساس ديگر دانسته، به مبانی استوار دين عقيده داشته، و قسمت عمدهی تحقيقات او دربارهی دين يهود و مسيحيت است و میگويد: از ذات باریتعالی، جز اينكه وجود او را تصديق كنيم، نبايد سخن گفت.[۳۳۳ چهره درخشان، ص ۵۶۳]
همچنين رنان میگويد: ممكن است روزی هر چه را دوست میدارم، نابود و از همپاشيده شود، و هرچه را كه نزد من لذتبخشتر و بهترين نعمتهای حيات است از ميان برود، و نيز ممكن است آزادی بهكار بردن عقل و دانش و هنر بيهوده گردد، ولی محال است، كه علاقه به دين متلاشی يا محو شود، بلكه همواره و هميشه باقی خواهد ماند، و در كشور وجود من شاهدی صادق و گواهی ناطق بر بطلان ماديت خواهد بود. يعنی بر بطلان مسلكی كه میخواهد اين موهبت الهی، يعنی فكر عالی انسانی را در تنگنای پست زندگی خاكی محدود و مقيد سازد.[دائرةالمعارف القرنالعشرین، ج ۴، ص ۱۱۱]
رنان باز میگويد: آثار و كتابهای علمی و فنی علمای اسلام، بهوسيله جنگهای «صليبی» به اروپا رفت، و پيش از جنگهای صليبی نيز بين عرب و اروپا از راه «اندلس» ارتباط پيدا شد، و همه اين عوامل اروپای فقير و درمانده را به گنجهای فناناپذير علمی، كه نتيجهی استعداد مسلمانان بود، راهنمایی كرد، و انتشار علم و نهضت علمی در سراسر اروپا، اين قاره را به تمدن كنونی رسانيد.[راه تکامل، ج ۳، ص ۳۷.]
▲ | گرايشهای نژادپرستانهی رنان |
ارنست رنان البته بهخاطر تفکرات نژادپرستانه و ضد سامی خود مورد انتقاد است. او معتقد بود که نژاد سامی گرفتار دگماتیسم ذهنی بوده و مستعد تمدن نیست.[] او نژاد سامی را یک نژاد «ناقص» میدانست.[]
- طبیعت نژادهای گوناگون برای کار کردن فراهم کرده است: نژاد چینی که چابکی شگفتانگیزی در کارهای دستی دارد و تقریباً هیچگونه احساس شرف و افتخار در او نیست، نژاد سیاه که نژاد کار بر روی زمین و کشاورزی است، با او به مهربانی و انسانیت رفتار کن تا همهچیز روبهراه و آنگونه که شایسته است بماند. دیگر نژاد اربابان و جنگاوران است، نژاد اروپایی. اگر این نژاد نجیب را بهکارهای پست مانند چینیها و سیاهان بگماری شورش خواهند کرد... آنچه برای کارگر ما مایهی شورش است، مایهی شادمانی یک چینی و یک فلاح (عرب) خواهد بود زیرا که آنان بههیچعنوان مخلوقات نظامی (جنگجو) نیستند. هر کس را بهکار مخصوص خود بگمار تا همه خوش باشند.[]
این نژاد (سامی) اگر بتوانم نام نژاد بر آن بگذارم، در برابر نژاد هندواروپایی مانند یک طرح مدادی است در برابر یک نقاشی؛ او فاقد آن تنوع و آن غنا و آن فراوانی زندگی است که شرط لازم تکامل و بینقصی است... نژاد سامی پربارترین دورهی زندگی خود را در عهد کودکی خود تجربه کرده و از آن پس دیگر هرگز به سن بلوغ نرسیده است.[]
▲ | مفهوم ملت از ديدگاه رنان |
در بیان مفهوم «ملت» و بر بنیاد مفهوم «ملت سیاسی» و از دیدگاه ارنست رنان فرانسوی گفته میشود ملت اصلی است معنوی و برآیند پیچیدگیهای ژرف تاریخی. اما این اصل معنوی از دو عنصر مکمل تشکیل یافته است که یکی از گذشته میآید و دیگری در اکنون جای دارد. نخستین عنصر همانا «تملک مشترک ارثیهی گرانقدری از خاطرهها» و وجود میراثی مشترک است: ملت ریشهی در تاریخی مشترک دارد و «فرجام گذشتهای طولانی است سرشار از تلاشها، ازخودگذشتگیها و فداکاریها». عنصر دوم همانا «همداستانی اکنونی، میل به زیستن با یکدیگر و نیز خواست تداوم به بارورسازی میراثی است که بهطور مشاع دریافت شده است». گفته شود رنان در تعریف ملت بر خصلت تعهد ارادی و خود خواسته تاکید میورزد و میگوید هر چند ملت مستلزم یک گذشته است، ولی با اینهمه در حال حاضر در «یک واقعیت ملموس» خلاصه میشود و این «واقعیت ملموس» همان «رضایت و اظهار تمایل آشکار به ادامهی زندگی مشترک» است. رنان جوهر اندیشهی خود را در تعریف ملت در گزارهای فشرده چنین بیان کرده است: «ملت همهپرسی ِ هر روزه است». بدینگونه ارنست رنان از میان دو عنصر مفهوم ملت یعنی گذشتهی مشترک و میل و اراده برای اشتراک در آینده، بر عنصر خواست و ارادهی زیستن در آینده تأکید میورزد.[]
▲ | آثار |
از برکزيده آثار ارنست رنان، میتوان از: آینده علم (L'avenir de la science)، زندگانی مسیح (Vie de Jésus) و اصول مسیحیت (Eau de Jouvence) نام برد. كتابهای ديگر «رنان» هم عبارت است از: تاريخ اديان، تاريخ ملت بنیاسرائيل (Histoire du peuple d'Israël)، و ترجمهی سه كتاب از «تورات»[فرهنگ معین، اعلام، ص ۶۱۱] و ...
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ ...