نـوشــته: مهـديـزاده کابـلــی
(استاد پيشين دانشگاه کابل)
مهاباراتا مهمترین اثر حماسیِ تاریخ ادبیات جهان و دستاوردی برای نوعِ بشر است. مهاباراتا به شکل حاضر چهار قرن پیش از میلاد مسیح پدید آمده است. مهاباراتا هم مانند سرودهی اِدا و سرود نیبلونگ از قلمرو فرهنگ شفاهی میآید، اثرِ یک شاعر نیست، بلکه مجموعهایست از اشعار حماسی و افسانهها و افسانههای تمثیلی که سینه به سینه نقل شده است. مهاباراتا مشتمل بر صد و شصد هزار بیت است که در هجده مجلد گرد آمده و مهمترین مضمون آن تاریخ و اساطیر هندوستان است. حجم این اثر پانزده برابر کتاب مقدس است.
سانسکریت
مهاباراتا به زبان سانسکریت سروده شده است. سانسکریت، زبان ادبی هندوستان بود و قدمت آن به هزار و دویست سال پیش از میلاد مسیح میرسد. این زبان در واقع زبان هنر است و فقط برای آفرینش ادبی و در برخی آیینهای مذهبی به کار میرفته است. سانسکریت امروزه جزو زبانهای به اصطلاح مرده به شمار میآید و فقط در حلقهی اندک پژوهشگران دانشگاهی و برخی هنرمندان و زبانشناسان تکلم میشود. زبانهای مدرن هندی که عبارتند از هندو، اردو، بنگالی و پنجاب از دل زبان سانسکریت بیرون آمدهاند و با زبانهای اروپایی و با فارسی نیز خویشاوندند.
نبرد برای فرمانروایی بر هندوستان
مهاباراتا به معنای حماسهی بزرگ فرزندان بهاراتاست. به نظر هندوان خاندان بهاراتا پدیدآورندهی فرهنگ هندوستان است. موضوع مهاباراتا نبرد دو خاندانِ کاراوا و پانداواست برای فرمانروایی بر هندوستان. نسبت هر دو خاندان به مهاراتا میرسد. در میان داستانهایی دربارهی نبرد این دو خانواده حکایتهای اخلاقی، داستانهای پندآموز، افسانههای تمثیلی و حتی متون فلسفی روایت میشود. این داستانها و متنها ارتباط زیادی با موضوع اصلی کتاب ندارند. از این نظر مهاراتا نه تنها یک اثر حماسیست، بلکه در واقع مجموعهایست از احکام حقوقی و دستورالعملهای اخلاقی و قوانین مدنی و جزایی و شیوه ادارهی امور و آداب حکومت بر مردم.
مکاشفهی کیرشنا
مهمترین بخش مهاباراتا متنیست به نام باگاوادگیتا. «باگاوادگیتا» یا «سرود خداوند» مکاشفهی کیرشناست. کیرشنا در قالب گفت و گو پهلوانی به نام آرجونا را متقاعد میکند به نبرد با دشمنان هندوستان برود. آرجونا که تا پیش از گفت و گو با کیرشنا در حقانیت جنگ تردید داشته، متقاعد میشود و به جنگ با دشمنان میرود. با این حال نکته اینجاست که در مهابارتا، جنگ تقدیس نمیشود. در این اثر بر خلاف آثار حماسی دیگر، پهلوانان، انسانهایی زمینی هستند با همهی سستیها و ضعفهای شخصیتی و اخلاقی و در همان حال میتوانند دلاورانه بجنگند. به همین دلیل مهاباراتا همچنان معاصر زمانهی ماست و بیشتر از آن که یک اثر پهلوانی و حماسی باشد به کار مطالعهی انسان و درک سستیها و تواناییها و پرتگاههای روحی و اخلاقی نوع بشر میآید. علاوه بر این نخستین بار در مهاباراتا اندیشهی تناسخ و دور باطل زندگی و مرگ مطرح شد. از این لحاظ این کتاب را منشأ و مبدأ هندوئیسم میدانند. اشعار مهاباراتا از نظر تصاویر شاعرانه و بوطیقای شعری الهامبخش شاعرانی مانند گوته و ویلهلم فن هومبولد بوده است.
مهاباراتا به فارسی
باگاوادگیتا که مهمترین و زیباترین بخش مهاباراتاست به فارسی دو بار، یک بار توسط فتحالله مجتبائی و یک بار هم توسط محمد علی موحد (انتشارات خوارزمی) ترجمه شده است. پیش از این مهاباراتا را با عنوان رزمنامه به فارسی ترجمه و منتشر کرده بودند.
یکی از صفحات نسخه خطی مهاباراتا
مهاباراتا در ویکی پدیا
پینوشتها
جُستارهای وابسته
□
□
□
□
منابع
□
□
□
پيوند به بیرون
□
□