[↑] تاجالملوک؛ همسر دوم رضاخان
همسر دوم رضا سوادکوهی؛ "نیم تاج" فرزند ”تيمورخان ملوک آيرملو“ (از افسران قزاق) در بادكوبه (باكو) بهدنيا آمد. خانواده تیمورخان ملوک ایرملو (ميرپنج) افسر از خاندان مهاجر قفقازی بودند، كه پس از (انقلاب بلشويكی روسيه - یا همان انقلاب اكتبر ١٩١٧ روسيه) به ایران آمدند، و در سوادکوه مازندران اقامت گزیدند. رضا كه بهسبب نجات دادن جان "تیمور خان" در جبهه بادكوبه بهخدمت شخصی وی درآمده بود، بسیار مورد توجه "تیمور خان ملوک ایرملو" قرار گرفت. وی از "قلدری رضا" (زورگويی رضاخان) بسیار خوشش میآمد و به آینده او بسیار خوشبین بود، او را برای ازدواج با نیم تاج؛ دختری که بهعلت نداشتن چهرهای دلنشین و رفتاری خشن، مورد پسند مردان نبود، انتخاب کرد. و از آنجايی که رضا سوادکوهی بسیار جاهطلب بود و فرصت بهدست آمده را پلههایی بهسوی ترقی میدید؛ زبیایی و اخلاق بد، نیم تاج برایش اهميتی نداشت. برای رضاخان که دوران کودکی و نوجوانی و جوانی خود را بهعنوان "تابين" (قزاق بدون درجه همانند سرباز) در فوج قزاق گذرانده بود، اين نکته مهم بود که با دختر يکی از امرای ارشد اين فوج ازدواج میکند. "حسین فردوست" در اين مورد مینويسد: در آن زمان برای رضاخان افتخاری بود که با دختر يک ميرپنج ازدواج کرده است. نیم تاج از ازدواج با رضا صاحب ٤ فرزند بهنامهای: "شمس، محمدرضا، اشرف و علیرضا شد." [در مورد هر کدام از فرزندان نیم تاج که احتیاج به یک نوشتار جداگانه دارد، بهصورت مفصل توضیح داده خواهد شد.] (در اینجا لازم بهتوضیح است که: اسم نیم تاج بعد از رسیدن به قدرت افتخاری رضا به تاجالملوک تغیر کرد، و بعد از تاجگذاری تبدیل به ملکه تاجالملوک شد و در آخر وقتی که فرح دیبا با محمدرضا ازدواج کرد، لقب "ملکه" از او گرفته شد. و لقب تاجالملوک به ملکه مادر تغیير کرد. و فرح دیبا لقب ملکه ایران را گرفت.)
تاجالملوک، پس از وقايع شهريور سال ١٣٢٠ بهمنظور كسب قدرت بيشتر گاه و بيگاه در سياست دخالت میكرد و از هيچ نقشی برای مطرح كردن عليرضا كوچكترين فرزند خود در برابر محمدرضا فروگذار نمیكرد. ("ارنست آر. اونی" عضو مؤثر سازمان سيا كه در سال ١٩٧٦ ميلادی گزارشی پيرامون "نخبگان و توزيع قدرت در ايران" تهيه كرده است، مینويسد: "تاجالملوک زمانی درصدد اجرای توطئهای عليه محمدرضا بوده تا فرزند ديگرش عليرضا را بهجای وی بر تخت سلطنت بنشاند"). (عليرضا تنها برادر تنی محمدرضا شاه بود كه در سال ١٣٣٣ شمسی در يك سانحه مشكوک هوایی كشته شد).
"ثريا اسفندياری" (دومين همسر محمدرضا) در کتاب خاطرات خود وضعيت دربار را اينگونه توصيف میکند: "دربار ايران بيش از حد درباری زنانهای است. زنهای درباری اگرچه رسماً حقی نداشتند ولی عملاً برای اجرای نقشهها و رسيدن به هدفهايشان در بهکار بستن انواع مکر و حيله مهارتی کمنظير از خود نشان میدادند و بهنظر میآمد در ميانه حکومتی زن سالار قرار گرفتهاند که حکمران واقعی آن تاجالملوک است."
تاجالملوک، پس از مرگ رضاخان قدرت بيشتری يافت، و بعدها با "غلامحسین صاحب ديوانی" که هم سن و سال پسر تاجالملوک بود و عضو يكی از شاخههای خانواده متنفذ "قوامالملك شيرازی" در استان فارس بهشمار میآمد، ازدواج کرد. "غلامحسين خان صاحب ديوانی" پس از اين وصلت مدارج ترقی را طی نمود و خيلی زود بهنمايندگی مجلس شورای ملی انتخاب گرديد. اما عمر روابط حسنه او با ملكه مادر نیز چندی نپایید و تدریجاً بین آن دو جدایی افتاد. بعد از جدایی از غلامحسین، تاجالملوک، اگر از مردی خوشش میآمد، او را بهدست میآورد و بهاندازهای در بذل و بخشش به او زياده روی میکرد، که مردی را که تا ديروز یک فرد معمولی جامعه بيش نبود به مردی ثروتمند و با نفوذ تبديل میکرد.
تاجالملوک، یا "ملكه مادر" در امور سیاسی خود گاه با كمك شمس بهفعالیت میپرداخت و گاه با كمك اشرف. (بهعنوان مثال انتصاب هژیر به وزارت دربار از اقدامات او و شمس بود). بعدها در عصر حكومت دكتر مصدق ملكه مادر از مخالفین سرسخت او شد و با اشرف به تشكیل جناح مخالفین درباری پرداخت. او با عدهای از مخالفین مصدق در مجلس ارتباط داشت و یكی از قطبهای مهم فشار علیه مصدق بهحساب میآمد. از جمله افرادی كه جزو یاران ملكه مادر بهحساب میآمدند جمال امامی، محمدعلی نصرتیان، محمدعلی شوشتری، منوچهر تیمورتاش و مهدی پیراسته بودند. شدت این اقدامات بهحدی بود كه بهدستور دكتر مصدق ملكه مادر و دخترش اشرف از ایران تبعید گشتند.
پس از كودتای ١٣٣٢ ملكه زندگانی جدید خود را در رفاه كامل شروع كرد و این بار علاوه بر دخالت در امور زندگی فرزندان خویش، به معاملات و سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی پرداخت و ظرف مدت كوتاهی یكی از سرمایهداران بزرگ ایران گشت. او مدت ٣۵ سال با قدرت كامل در دربار زندگی كرد و در زمان انقلاب ١٣۵٧ به كاخ خود در امریكا فرار نمود و همراه فرزندش شمس در آنجا ساكن شد. تاجالملوک، در سن ٨٦ سالگی بر اثر بیماری که از چندین سال قبل او را ازار میداد درگذشت و بهگفتهای در شهر اکاپولکو (میکزیک) بهخاک سپرده شد.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين نوشتار برای دانشنامهی آريانا توسط مهدی خراسانی ارسال شده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: ديدار تاجالملوک (ملکه پهلوی) با هیتلر و استالين
[↑] پینوشتها
[۱]- همسران و فرزندان رضا سوادکوهی "رضاخان" (قسمت ٣)، Iranian.com
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ کتاب زنان ذینفوذ در خاندان پهلوی؛ نگارش نيلوفر کسری
□ کتاب رضاشاه؛ خاطرات سليمان بهبودی
□ کتاب خاطرات ثریا اسفندیاری ملكه اسبق ایران، از ثریا اسفندیاری؛ مترجم مجید موسوی
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]