- تاریخچه
- قمهزنی در جهان مسیحی
- قمهزنی در ایران
- قمهزنی در افغانستان
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[...] [...]
قمهزنی نوعی مراسمی مذهبی است که در میان برخی شیعیان رواج دارد و طی آن افراد با ضربه زدن توسط آلت برندهای - مانند: قمه - بر سر خود باعث ایجاد جراحت و خونریزی در آن میشود. این نوع عزاداری در میان گروهی از شیعیان در مراسم عزاداری ماه محرم با هدف ابراز علاقه و ارادت نسبت حسین بن علی انجام میشود. معمولاً شرکت کنندگان در این مراسم در صبح روز عاشورا با پوشیدن لباسهای سفید به انجام این عمل مبادرت میکنند. این عمل گاهی بر کودکان نیز صورت میگیرد.[۱]
انجام این عمل از دیرباز سبب بحث میان علمای شیعه بوده است؛ برخی از علما اجازه انجام این عمل را دادهاند و برخی دیگر آن را موجب وهن اسلام دانسته و تحریم کردهاند[٢].
از لحاظ علمی، قمهزنی یک نوع خودآزاری جسمی، یعنی ناهنجاری غیرعادی، تلقی میشود که توسط فرد بیمار - زیر تأثیر القائات مذهبی - بهمنظور صدمه رساندن عمدی به بدن صورت میگیرد.
[↑] تاریخچه
در مـورد پیـدایش قمـهزنـی روایـات مختـلـفی مطـرح اسـت[٣]. اما منطقـیتریـن روایـت ایـن اسـت کـه اینگـونـه عـزادای از تـرکهـای آذربایجـان به سـایر بـلاد منتـقل شـده اسـت[۴]. این مراسم ریشۀ عربی ندارد[۵].
ابراهیم الحیدری، جامعهشناس، پژوهشگر و نویسندۀ عراقی الاصل کتاب تراژدی کربلا، بر این باور است که رسم قمهزنی در ایام عاشورا، پیش از قرن نوزدهم، در عراق مرسوم نبوده است و به تدریج از اواخر این قرن، در این کشور رواج یافت. بنابراین، رسم قمهزنی از خارج وارد عراق شده است و ریشهی عربی ندارد[٦].
گفته میشود که تا آغاز قرن بیستم، عربهای عراق در اینگونه مراسم شرکت نمیکردند؛ این اعمال ابتدا در میان ترکها، فرقههای صوفی، و کردهای غرب ایران متداول بود[٧]. گزارش مقامات دیپلماسی بریتانیایی از مراسم عاشورای سال ۱۹۱۹ میلادی در نجف نیز حاکی از آن است که در این سال فقط گروه صد نفرهای از شیعیان ترک به قمهزنی پرداختهاند[٨]. همچنین شمهی از خاطرات سید محمدباقر بحرالعلوم، نیز این نظر را تأیید میکند:
- "هنگامی که ۵٠ یا ٦٠ سال پیش در نجف بودم، تنها چند هیأت ترک در آن شهر حضور داشت. آنان در ایام عزا به منزل سید بحرالعلوم بزرگ میرفتند و با کسب اجازه از ایشان به خواندن ابیاتی سوزناک دربارۀ امام حسین(ع) جراحتهای خفیفی بر خود وارد میکردند. به تدریج اینگونه اعمال رو به تحول و گسترش گذاشت تا آن که در سال ۱۹٣۵ میلادی، پس از ممنوعیت قمهزنی در دورۀ نخست وزیری یاسین هاشمی، به اوج خود رسید! در واقع، اعمال زور تأثیری معکوس داشت؛ بهنحوی که یک هیأت قمهزنی به سه هیأت تبدیل شد."[۹]
حاج حمید راضی (درگذشتۀ ۱۹۵٣ میلادی) از معمرین اهل کربلا که نزدیک ۱۱٠ سال زندگی کرد، در خاطرات خود دربارۀ عزاداری امام حسین نقل میکند که در ایام جوانی او مراسم قمهزنی در نجف و کربلا مرسوم نبود[۱٠] همچنین در خاطرات شفاهی هیچیک از کهنسالان نجف و کربلا از برگزاری مراسم قمهزنی و ... پیش از نیمۀ دوم قرن نوزدهم یاد نشده است. این مراسم برای نخستینبار توسط برخی از زائران ترک از طایفهی قزلباش رواج یافت. آنان به هنگام ریارت قبر امام حسین با شمشیرهای مخصوص به سرهای خود ضربه میزدند..[۱۱]
از لحـاظ تاریخـی، انجـام قمـهزنـی در ایـران نیـز پیـش از دورۀ صـفویه رواج نداشـته اسـت[۱٢] و حتی مورد تردید است که این عمل در دورۀ صفویه بهوجود آمده است یا پس از آن، بهویژه در عصر قاجاریه.
بهرغم آنکه صفویان مجالس سوگواری امام حسین را رسمی کردند، و نیز آیینها و رسوم جدید عزاداری را پدید آوردند که گفته میشود، آدابی چون "تیغزنی"، "قفلزنی" و "قمهزنی" از آن جمله هستند[۱٣]؛ اما هیچ نشانهی از قمهزنی در گزارشهای آن دوره مشاهده نمیشود.
در دوره صفویه "پیتر دلاواله"، سیاح ایتالیایی، از عزاداری شیعیان در اصفهان به سال ۱٠٣٧ هجری قمری چنین گزارش میدهد:
- "تشریفات و مراسم عزاداری به این قرار است که همه غمگین بهنظر میرسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه بر تن میکنند. هیچکس سرو ریش خود را نمیتراشد و به حمام نمیرود و خود را از هرگونه تفریح و خوشی محروم میسازند. جمعی در میدانها و کوچههای مختلف و جلوی خانههای مردم برهنه و عریان در حالی که با پارچه سیاه یا کیسه تیره ستر عورت کرده و سر تا پای خود را با ماده سیاه و براق ... رنگ کردهاند حرکت میکنند. به همراه این افراد عدهای برهنه هم راه میروند که نمام بدن خود را به رنگ قرمز درآوردهاند؛ تا نشانی از خونهایی که به زمین ریخته شده و اعمال زشتی که در روز عاشورا نسبت به امام حسین انجام گرفته است، باشد، همه با هم آهنگهای غمانگیز در وصف حسین و مصائب وارد بر او میخوانند و دو قطعه چوب یا استخوانی را که در دست دارند بههم میکوبند و از آن صدای حزنانگیزی بهوجود میآورند و بهعلاوه حرکتی به سر و تن خود میدهند که علامتی از انده بیپایان آنهاست و بیشتر به رقص شباهت دارد..."[۱۴]
با وجود این، یوسف غروی میگوید: "از نظر تاریخی، ظاهراً با رویکار آمدن دولت صفویه، قمهزنی هم پدید آمد. اما بهطور مسلم، این عمل پیشینهی قبل از صفویه ندارد و هنوز به یقین نرسیدهایم که پیش از آن، عثمانیها هم این کار را انجام میدادهاند یا نه."[۱۵]
از این گذشته، نصرالله فلسفی که "تاریخ شاه عباس کبیر" را در پنج جلد نوشته، و تاریخ او یکی از مفصلترین و دقیقترین تاریخ این دوره شمرده میشود، بهتفصیل دربارۀ "فوج فداییان" که از شمار قزلباشان صفوی بودند، چنین مینویسد: "در وصف آنان آمده که به نشانهی آماده به خدمت، همیشه سرشان تراشیده بود و در تمریناتشان گوشت حیوانات مختلف و حتی مار را میخوردند... خلاصه اینکه فداییان صفویه در روز عاشورا شمشیر بهدست بیرون میآمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی و مواسات با امام حسین داشته باشند. آنان میگفتند "در چنین روزی که اصحاب امام حسـین و خـود امام و بنی هاشـم تیـر خوردهانـد، پس مـا هم بایـد این حالـت را برای خـودمان ایجـاد میکنیـم؛ یعنی نشـان میدهیـم که ما در راه امـام حسـین فـدوی هسـتیم و حاضـریم سـرمان بریـده شـود" و این شـروع قمـهزنی شـد."[۱٦]
به هر حال، کاملا مشخص نیست قمهزنی چگونه وارد ایران شده است. اما این عمل در دوران قاجاریه گسترش بیشتری یافته و در نهایت مخالفتهای را هم بر ضد خود بر انگیخته است. نخستین تلاشها از سوی دولتمردان ایرانی برای برانداختن قمهزنی با مخالفت امیرکبیر آغاز شد، او برای این کار فتوای امام جمعه تهران را نیز گرفت که گفته بود که این رسم مخالف شریعت است.[۱٧] ولی در دوران رضاشاه مخالفتهای زیادی با این قضیه شد.
[↑] قمهزنی در جهان مسیحی
[↑] قمهزنی در ایران
[↑] قمهزنی در افغانستان
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[٣٠]
[٣۱]
[٣٢]
[٣٣]
[٣۴]
[٣۵]
[٣٦]
[٣٧]
[٣٨]
[٣۹]
[۴٠]
[۴۱]
[۴٢]
[۴٣]
[۴۴]
[۴۵]
[۴٦]
[۴٧]
[۴٨]
[۴۹]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- قمهزنی، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۲]- همانجا؛ برگرفته از: قمهزنی از دیدگاه مراجع و علمأ، شیعهآنلاین
[۳]- محسن حسام مظاهری، "رسانهی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیینهای عزاداری در ایران"، مجله اخبار ادیان، شماره ۱۸، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۵
[۴]- عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجار، ج ۱، ص ۳
[۵]- ابراهیم الحیدری، تراژدی کربلا، ترجمهی علی معموری، ص ۳٧۵
[۶]- تراژدی کربلا، ص ۳٧۵
[٧]- کاظم دجیلی، عاشورا فی النجف و کربلا، ص ٢۸٧؛ جیات من وراء البوابه السوداء، محمود درّه، ص ٢۴
[۸]-
[۹]- گفتگو با سید محمدباقر بحرالعلوم پیرامون عزاداری حسینی، مجلهی نور، شمارۀ ٧۴، ژوئیۀ ۱۹۹٧ میلادی.
[۱٠]- دستهای پنهان (ویژهنامهی بدعت قمهزنی)؛ برگرفته از: گفتگو با دکتر شاکر لطیف (۱۲/۳/۱۹۹٦ میلادی) در کتاب تراژدی کربلا
[۱۱]- طالب علی شرفی، النجف الاشرف عاداتها و تالیدها، صص ۲۲٠-۲۲۳
[۱۲]- مهدی مسایلی، قمهزنی، سنت یا بدعت؟، ص ۱۹
[۱۳]-
[۱۴]- سفرنامه پیتر دلاواله، ترجمۀ شجاعالدین شفا، انتشارات علمی فرهنگی
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]- رجوع شود به: فریدون آدمیت، امیر کبیر و ایران، چاپ هشتم، ص ۴٢٧.
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[۳٠]-
[۳۱]-
[۳۲]-
[۳۳]-
[۳۴]-
[۳۵]-
[۳۶]-
[۳٧]-
[۳۸]-
[۳۹]-
[۴٠]-
[۴۱]-
[۴۲]-
[۴۳]-
[۴۴]-
[۴۵]-
[۴۶]-
[۴٧]-
[۴۸]-
[۴۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□ قمهزنی مسیحیان
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]