فهرست مندرجاتخطاهای روزمره
(۴۷)
بزرگنمایی
[قبل] [بعد]
[↑] بزرگنمایی
۱- یک داستان رایج: «آقای ب، دانشمند معروف، بهعنوان مرد علمی سال معرفی شد. موسسهی بینالمللی علمی تحقیقاتی ج با ارائهی دیپلم افتخار از این دانشمند برجسته بهخاطر تحقیقاتش در زمینه دانشها بنیادی تقدیر کرد.»
این خبر را در روزنامه میخوانیم یا در اخبار رادیو و تلویزیون میشنویم، بعد به علت آشنایی با آقای ب کمی تحقیق میکنیم و میفهمیم که موسسه ج موسسهی گمنامی است در کشوری خارجی که اتفاقاً با موسسهای مشهور و معتبر تشابه اسم دارد.
اشخاص میتوانند نام خود را در این موسسه ثبت کنند و احتمالاً آن موسسه با دریافت پول یکی از آنها را بهعنوان مرد علمی سال معرفی میکند.
در صورتیکه در جامعهی علمی و در بین دانشمندان عنوان مرد علمی سال، عنوانی بیمعنی است و ارزش دانشمندان با تحقیقات علمی و مقالات آنها سنجیده میشود.
۲- یک داستان واقعی: مجلهی علمی نیچر (Nature) در یک مطالعه روی وضعیت علمی تعدادی کشور، کشورهایی را بهعنوان نمونه انتخاب میکند و بر حسب اتفاق ایران هم بین این نمونههای آماری است.
تعداد کل کشورهای بررسی شده ٣۱ کشور است و از این مطالعه نتیجه میشود که ایران در ردیف سیام قرار دارد. بعد از انتشار نتیجهی تحقیقات، تمام مطبوعات و رسانههای داخلی این خبر را جزو مهمترین خبرهایشان بیان میکنند که ایران در ردهی سیام علمی جهان قرار دارد.
حتی مسئولین هم برای گزارش پیشرفتهایشان به این خبرها استناد میکنند و به این نکته توجه نمیکنند که این ردهبندی فقط بین ٣۱ کشور بوده است و نه تمام کشورهای جهان.
٣- یک داستان خیالی: در آگهی تبلیغاتی یک نامزد انتخاباتی این جملات را میخوانیم: «محقق و دانشمند فرهیخته و نویسندهی بیش از ۱٠٠ کتاب و مقاله در مجلات معتبر بینالمللی و داخلی.»
وقتی برای رأی دادن یا رأی ندادن به این نامزد انتخاباتی تحقیق میکنیم، معلوم میشود که سه کتاب و حدود ۹٨ مقاله نوشته است که فقط سه مقاله از مقالات او در مجلات بینالمللی بوده است.
در همهی موارد بالا مغالطهای با عنوان «بزرگنمایی» به کار رفته است. بزرگ کردن یک قسمت از واقعیت و نمایش آن بهعنوان تمام واقعیت کاری است که در اینگونه موارد انجام میشود.
فرآیندی که اتفاق میافتد این است که فرد یا موسسات به عمد یا ناخواسته به اشتباه میافتند و دستاوردهایشان را بزرگتر از آنچه هست گزارش میکنند، رسانهها هم از این مغالطه به اشتباه میافتند و خبر را منتشر میکنند و این امر بر همگان مشتبه میشود که مرد علمی سال از کشور ماست، یا مقام خوبی از نظر علمی در سطح جهان داریم.
در مغالطهی بزرگنمایی چیزی به دروغ گفته نمیشود و اگر به گویندگان آن اعتراض کنیم میگویند که چنین چیزی واقعیت دارد و همین جاست که آن قسمت از واقعیت را که بزرگ نکرده بودند بیان میکنند. البته گاهی حتی این کار را هم نمیکنند و اصرار دارند چیزی که میگویند تماماً درست است.
بیشترین کاربرد بزرگنمایی در تبلیغات است. تبلیغات به جز بزرگنمایی در معانی از لحاظ بصری هم این کار را انجام میدهند.
بهطور مثال پنجاه درصد تخفیف را با حروف درشت چاپ میکنند بعد در گوشه و کنار آگهی میخوانیم که از پنج تا پنجاه درصد تخفیف، که احتمالاً اکثر اجناس با کمترین تخفیف به فروش میرسند.
در اینجا و در تمام موارد مغالطهی دیگری هم بهطور همزمان شکل میگیرد و آن مغالطه «کوچکنمایی» است. در خبر مرد علمی سال بیاعتبار بودن آن موسسه نادیده گرفته میشود، در مورد رتبهی علمی ایران تعداد کشورهای تحت مطالعه نادیده گرفته میشود و فروشندگان و تبلیغات بازرگانی هم معایب کالاهایشان را نشان نمیدهند.
این بزرگ یا کوچک نشان دادنها در نقد آثار هنری، نقد عملکرد موسسات و حکومت و... بسیار بارز است. برای مثال بازی بد یک بازیگر را آنقدر بزرگ میکنند که تمام فیلم زیر سوال میرود.
مغالطه کوچکنمایی بیشتر در مقام دفاع بهکار میرود، یعنی دفاع از عملکرد خود و دفاع در برابر نقد و اعتراض دیگران و مغالطهی بزرگنمایی برای عوامفریبی و از میان برداشتن رقیبان بهکار میرود. و البته این دو مغالطه در واقع ساختار منطقی یكسانی دارند.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- مریم اقدمی، خطاهای روزمره (۴۷): بزرگنمایی، وبسایت رادیو زمانه
[↑] جُستارهای وابسته
□ منطق
□ فلسفه
□ مغالطه
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت رادیو زمانه