از: زیور صالحی (کارشناس ارشد مطالعات جهان) |
همجنسگرایی
هوموفوبیا؛ تلاشی برای حفظ هژمونی[۱]
فهرست مندرجات
- همجنسگرایی در خدمت بازتولید هژمونی
- نگاهی به ادبیات موجود در زمینه هوموفوبیا؛ تناقضات و نواقص
- افسانه هموفوبیا
- تعصب جنسی یا هموفوبیا؟
- نتیجهگیری
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
هوموفوبیا (homophobia) واژهای نوپدید با عمر نیم قرن است که تلاش میکند تا در خدمت ترویج همجنسگرایی در سطح جهانی عمل کند. بنا به تعریف لغتنامههای آنلاین، هوموفوبیا ترکیبی از واژههای «homo» بهمعنی همجنس یا همجنسگرایی و «phobia» بهمعنای هراس، وحشت، و انزجار غیرمنطقی است. آنچه که مسلم است، هدف از استفاده از این واژه القای وضعیت بیمارگونه ذهنی و فکری برای مخالفین همجنسگرایی است، و این همان وضعیتی است که بهطور سنتی بر همجنسگرایان اطلاق میشد.
همجنسگرایی همواره و در همه جوامع بشری موجود بوده است. با اینحال، تلاش برای به رسمیت شناختن این پدیده، نه بهعنوان یک معضل و اختلال، که بهعنوان یک سبک زندگی و موضوع آزادی فردی، در دهه ۶۰ قرن بیست میلادی آغاز شد و بهسرعت وارد سطحی جدیتر از روابط انسانی، اجتماعی و سیاسی بینالملل گردید.
در همین راستا، در سال ۱۹۶۹ میلادی و در ادامه جنبش سیاسی همجنسگرایان در آمریکا، واژهی هوموفوبیا برای اولینبار در نشریات بهچشم خورد و در ۱۹۷۲، روانپزشک مسائل جنسی، جرج وینبرگ (George Winberg)، با نگارش کتاب «جامعه و همجنسگرای سالم» این واژه را رسماً وارد ادبیات آکادمیک نمود.
ورود این واژه به ادبیات علمی سکشوالیته تأثیری گسترده در پیشبرد اهداف جنبش همجنسگرایان داشت؛ چراکه به راحتترین وجه نوک پیکان اتهام بیماری را از همجنسگرایان بهسوی غیرهمجنسگرایان گرداند. بهعنوان اولین شاهد این مدعا باید از حذف همجنسگرایی از لیست اختلالات روانی «انجمن روانپزشکی آمریکا» در ۱۹۷۳ یاد کرد.
همجنسگرایی در خدمت بازتولید هژمونی | ▲ |
همانطور که گفته شد، واژهی هوموفوبیا یک واژه جعلی است که از زمان پیدایش یا عناوینی همچون «حقوق بشر» در خدمت ترویج ارزشهای سیستم کاپیتالیستی قرار گرفته است.
همزمانی جنبش سیاسی همجنسگرایی با سایر جنبشهای مدنی جامعه آمریکا برعلیه نژادپرستی، جنگ، غصب، استعمار، سیاستهای مداخلهجویانه بینالمللی، تبعیض اقتصادی و طبقاتی،… عامل آن شد تا سیاستمداران آمریکایی به این حوزه بهعنوان فرصتی برای ترویج سیستم کاپیتالیستی موجود و کسب مشروعیت بدون نیاز به اعمال تغییرات اساسی و پرهزینهای چون توزیع عادلانه منابع دانش و ثروت چه در سطح ملی و چه بینالمللی بهرهبرداری کنند.
در کنار اوضاع داخلی کشور آمریکا که برای بیش از یک دهه شاهد اعتراضات گسترده مدنی بود، کمک به ترویج تدریجی همجنسگرایی در کنار برابری نژادی و سایر مؤلفههای آزادی مدنی به ایالات متحده این فرصت را داد تا از طریق سازوکارهای حقوقی و اجرایی سازمان ملل، خود را بهعنوان دولت پیشرو در اعطای حقوق شهروندی و آزادیهای مدنی در سطح جهان معرفی کند. این موضوع در کنار دیگر موضوعات تعریف شده در قالب حقوق بشر و دموکراسی، نیروی لازم برای سلطهگری آمریکا و غرب بر نظم نوین جهانی و کسب مجوز و رأی برای راهاندازی جنگها و تحمیل رژیمهای تحریمی بر علیه کشورها بوده است.
نیاز ابرقدرت غرب به موضوعات مطرح شده در قالب حقوق بشر برای بازتولید مشروعیت و محبوبیت خود، تا حدی است که گاه این کشور را در تقابل مستقیم با ارزشهای ترویجشده سیستم استعماری کهن خود قرار میدهد. برای مثال، مکی سل (Macky Sall)، رئیسجمهور سنگال، در واکنش به سخنان مداخلهجویانه باراک اوباما در ۲۶ ژولای ۲۰۱۳ در رابطه با حقوق همجنسگرایان این کشور، از مداخلات همیشگی دولتهای غربی در امور داخلی کشورهای آفریقایی ابراز ناخرسندی کرد، در حالی که دولتها و سازمانهای فعال حقوق همجنسگرایان در کشورهای غربی، نهادهای مذهبی آمریکایی را متهم به تأمین سرمایه برای مبارزه با همجنسگرایی در آفریقا دانسته و معتقدند همجنسگرایی تنها از زمانی در قاره سیاه مردود شمرده شد که میسیونرهای مذهبی پای استعمار را به این قاره گشودند. در حقیقت، ابرقدرت غرب در دورههای مختلف تاریخی براساس منافع سیاسی و اقتصاری خود اقدام به حمایت از برخی مفاهیم با تاریخ مصرف مشخص نموده است.
به این ترتیب، بسیاری از محققین حوزه جنسیت و همجنسگرایی برآنند که ترویج همجنسگرایی در حقیقت امر، ترویج سبک زندگی و سیستم فرهنگیایست که برای جامعه غربی – صرفنظر از آنکه چه میزان مخالفت با آن در جامعه غربی مشهود است- تجویز شده است. این شیوه نرم در مصادره مفاهیم فرهنگی در خدمت حفظ سیادت در عرصه بینالملل و داخلی در واقع همان «هژمونی» مورد اشاره متفکر و جامعهشناس ایتالیایی، آنتونیو گرامشی (Antonio Gramsci)، است.
نگاهی به ادبیات موجود در زمینه هوموفوبیا؛ تناقضات و نواقص | ▲ |
از زمان پیدایش، واژه هوموفوبیا بهطور گسترده مورد استفاده حامیان همجنسگرایی قرار گرفت. مطالعات آکادمیک گستردهای در زمینه تعریف، تعیین گستره و مصادیق، ارائه سنجههای علمی برای سنجش میزان آن در افراد، و تکمیل آن بهعنوان یک نظریه انجام گرفته است. در ادبیات غیرعلمی، هوموفوبیا به سرعت تبدیل به یک کلیدواژه شد و دستهبندیهای تکمیلی همچون انواع هوموفوبیا، ریشههای ذهنی و فرهنگی و دلایل هوموفوبیا، راههای مبارزه با هوموفوبیا، و غیره به سرعت گسترش یافت.
نگاهی به ادبیات موجود در این زمینه علاوه بر روشن نمودن تناقضات و ضعفهای نظریهای، میتواند زوایای ناپیدای اغراض سیاسی ورای ترویج همجنسگرایی را نیز تا حدی روشن کند.
متونی که واژه هموفوبیا را برای حمایت از همجنسگرایی مورد استفاده قرار میدهند، از طریق گنجاندن این کلمه در کنار واژههایی همچون جنسیتزدگی (sexism)، نژادپرستی (racism)، طبقهگرایی (classism)، و غیره سعی در القای جنبه منفی مخالفت با همجنسگرایی در رده نفی مفاهیم پذیرفته شده و جهانشمولی همچون برابری نژادی و انسانی دارند.
رادیو BBC بهعنوان سرشناسترین رسانه دولتی بریتانیا اقدام به ارائه مشاوره به همجنسگرایان نظیر چگونگی تعامل با محیطها و افراد مخالف همجنسگرایی و نحوه واکنش به موقعیتهای ضدهمجنسگرایی نموده است. این در حالی است که افراد در نژادها، قومیتها، مذاهب، و طبقات اقلیت هیچگاه به این شکل از مشاوره رسانههای عمده برخوردار نبوده و نیستند.
مقالهای در Huffington Post ۱۰ روش به «مردم عادی» (streight people) میآموزد تا خود را در ۱۰ موقعیت متفاوت در جایگاه فرد همجنسگرا قرار داده و در نتیجه، احساس تفاوت و فاصله ذهنی در آنها جای خود را به همدردی دهد.
سایت آمریکایی تالرنس، ۱۰ مورد از مواردی را نام میبرد که هموفوبیا ممکن است از میان «افراد معمولی» قربانی بگیرد. برای مثال، اینگونه عنوان میشود که هموفوبیا میتواند به تقویت نگاه جنسی که مردانگی را به خاطر نوع ارتباط جنسی با زنان ارزش میشمارد دامن زند. هموفوبیا «افراد معمولی را وادار به انجام حرکات خشونتآمیز میکند؛ هموفوبیا دوستی با جنس مخالف را کمرنگ میکند؛ هموفوبیا روابط خانوادگی و اجتماعی را خدشهدار میکند؛ هموفوبیا جوانان را وادار به بلوغ زودرس میکند؛ چراکه برای اثبات «معمولی بودن» خود به تعجیل در برقراری رابطه جنسی واداشته میشوند؛ هموفوبیا مانع از آموزش اطلاعات مفید جنسی در مدارس میشود؛ هموفوبیا میتواند باعث آسیب دیدن «افراد معمولی»ای شود که همجنسگرا به نظر میرسند؛ هموفوبیا در کنار نژادپرستی، جنسیتزدگی، و طبقهگرایی عامل گسترش ایدز است؛ هموفوبیا مانع درک و تحسین تکثر و خصوصیاتی است که معمولی و «نرمال» نیستند.»
توجه به تمامی موارد فوق به روشنی مبین آن است که برساخته هموفوبیا نیز به همان میزان که همجنسگرایی پدیدهای غربی است، برای جوامع شرقی و آفریقایی بیگانه است. در نگاه شرقی، تعیین و تعریف بخشی از هویت فرد به واسطه جنسیت او به هیچوجه امری مردود تلقی نمیشود، بلکه خصوصیات بیولوژیک انسان در حد لازم به رسمیت شناخته میشوند؛ عوامل گسترش خشونت در افراد متعددند و قوانین جوامع بشری برای مقابله با انواع خشونت تنظیم شدهاند؛ آنچه جوانان را به بلوغ زودرس مبتلا میکند آزادی در رویارویی با سکس در اشکال مختلف و دسترسی نوجوانان به ابزارهای پیشگیری از بارداری و سقط جنین است، از نگاه دینمحور در بسیاری از جوامع شرقی حتی گسترش همجنسگرایی از نتایج ناخواسته توجه گسترده افراد به موضوع جنسیت است؛ همجنسگرایی یکی از عوامل عمده مرگ و میر در اثر ابتلا به بیماری ایدز است و ارائه آموزش جنسی در مدارس ضمن آزادی هرنوع رابطه جنسی، به معنای اقدام به درمان بیماری از طریق حذف صورت مسئله است.
سایت رسمی کنسولگری اتحادیه اروپا، صفحهای ویژه در بخش حقوق بشر خود به «هوموفوبیا» اختصاص داده است و در آن به بند ۱۴ کنوانسون حقوق بشر اروپا مبنی بر حقوق بشر و پروتکل ۱۲ الحاقی آن مبنی بر نفی تبعیض گروهی اشاره میکند. این درحالی است که به هیچ یک از گروههای ستمدیده از جمله زنان محجبه قربانی جنایات نفرتمحور در کشورهای اروپایی در هیچ سندی اشاره ویژه نشده است.
از واژگان مورد اطلاق برای حمایت از همجنسگرایان، LGBTQ-lesbian, gay, bisexua, transexual, queer است. این در حالی است که تراجنسیها در نگاه مذهبی و ساختار حقوقی هیچ کشوری قربانی تبعیض نبوده و حس معمول نسبت به آنها حس همدردی است و نه انزجار یا نفی.
از سوی دیگر، تراجنسیها چه در رابطه با آزار کلامی، چه آزار فیزیکی، و چه تجاوزات جنسی بیشترین آمار قربانیان را در سطح برخورد عام به خود اختصاص میدهند. بنابراین، گنجاندن این دسته در کنار همجنسگرایان و دوجنسگرایان حاکی از تلاش برای جذب حمایت و تأیید از سوی گروههای بیشتر و ارائه آمارهای تکاندهندهتر برای برانگیختن همدردی نسبت به دستههای دیگر این گروهبندی، یعنی همجنسگرایان است.
تناقض دیگر موجود در آمارهای مورد نظر مراکز همجنسگرایی، مربوط به نحوه تحلیل دادهها بدون نگاهی فراگیر به اطلاعات موجود است. برای مثال، گفته میشود نتایج نظرسنجیها در رابطه با دیدگاه افراد به آزادی در انتخاب مدل جنسی در ۵ دهه اخیر به نفع آزادی همجنسگرایی افزایش یافته است. بااینحال، آمار فزآینده ضرب و شتم همجنسگرایان در مدارس و دانشگاهها برهم زننده هرگونه تحلیل دادهها به نفع همجنسگرایی است و چه بسا اعتبار و پایایی دادهها را زیر سؤال میبرد.
تناقضات فراوان دیگری در ادبیات موجود در زمینه هومووبیا به چشم میخورد که در صورت نیافتن پاسخ مناسب برای هریک، حیثیت علمی این شبهنظریه زیر سؤال رفته و سؤالات جدی در رابطه با انگیزه طرح آن و حمایتهای دولتی و رسانهای گسترده از آن مطرح خواهد شد. از آن جمله است: ماهیت دموکراتیک حمایت از همجنسگرایی و اتکاء به نظرسنجیهای انجام گرفته در این زمینه، در حالی که قوانین محدودیت ترویج همجنسگرایی در کشوری همچون روسیه، علیرغم حمایت بیش از ۹۰ درصدی عمومی از چنین قوانینی، مسکوت گذارده میشود؛ کاربرد واژه «هموفوبیا» علیرغم آنکه در رابطه با اطلاق کلمه «فوبیا» بر نوع کنشهای ضدهمجنسگرایانه افراد نقد جدی وجود دارد؛ و مواردی که در ابتدای این بحث به آنها اشاره شد.
افسانه هموفوبیا | ▲ |
افراد بسیاری، از جمله مدافعین حقوق برابر برای همجنسگرایان، به نقد تعاریف، نظریات، و واژهپردازیهای رایج در زمینه همجنسگرایی پرداختهاند. یکی از حوزههای بحثانگیز در این رابطه، برساخته «هموفوبیا» است. در رابطه با نحوه پیدایش واژه هموفوبیا دو نظریه وجود دارد: دیدگاهی که آن را منسوب به مقاله ۱۹۷۱ کی تی اسمیت (K. T. Smith) میداند و دیگری که آن را منسوب به جرج وینبرگ و اثر ۱۹۷۲ وی عنوان میکند.
نقطه پیدایش تاریخی این واژه هرچه که باشد، شواهد بسیاری حاکی از آن است که این کلمه از دقت علمی و کلینیکی لازم برای اطلاق بر مخالفین همجنسگرایی برخوردار نبوده و بنابر شواهدی، بخشی از یک پروژه «روایتسازی» (narrative building) کلان برای تأمین منافع سیاسی صاحبان قدرت است. همانطور که دانشمندان حوزه علوم اجتماعی عنوان میکنند، صاحبان قدرت برای حفظ قدرت خود اقدام به «ساختن» رژیمهای حقیقت مطلوب خود بر مبنای مفاهیم کلی شناخت شهروندان مینمایند و لذا عناصر تولیدی این رژیمها را «برساخته» میگویند. این رژیمهای حقیقت که به آنها «روایت» و «افسانه» نیز گفته میشود برای افراد عام با سطوح متوسط دانش قابل در ک است و برخلاف گزارههای منطقی و علمی قابل آزمون و رد با اثبات پذیر نیستند.
در همین رابطه، دیوید پلامر امکان تعمیمپذیری همجنسگرایی را در مقابل همجنسگرایی بهعنوان بخشی از پروژه «غربیسازی» (westernalization) جهان را در اثر «یکی از پسران، نرینگی، هموفوبیا، و مردانگی مدرن» زیر سؤال میبرد.
ویلیام دونوهیو (William Donahue) و کریستین کسل (Christine Castle) در مقاله «هموفوبیا: ارزشها، تعاریف و مفاهیم» به تاریخچه اکتیویسم سیاسی همجنسگرایان و توفیق آنان برای حذف علم روانپزشکی از مسیر فعالیت سیاسیشان سخن میگوید.
این همان فرآیندی است که جامعه روانپزشکی را واداشت تا اعلام کند این نه همجنسگرایی و همجنسگرایان، که نگاه انکاری به این دو است که عامل مشکلات اجتماعی در رابطه با این پدیده است. به این ترتیب، میتوان علوم دانشگاهی را یکی از عوامل دخیل در شیفت رویکردی به همجنسگرایی و دگرجنسگرایی دانست.
نانگسر در «همجنسگرایی، همجنسگرایان، و هویت» میگوید «هموفوبیا واژهایست که در ابتدای امر بر تفسیر محدودیتهای فرهنگی پیش روی همجنسگرایان اطلاق میشد، اما به واژهای سیاسی برای توصیف هرگونه ایده غیرمثبت درباره همجنسگرایی تبدیل شد. درهرحال، تعاریف مفهومی صورت گرفته و نظرسنجیهای انجام شده هیچیک گویای ترس غیرمنطقی یا واکنش خاص به همجنسگرایان نیست.»
اشارات فوق تنها بخشی از نقدهای موجود به علمی و منطقی بودن نظریه هموفوبیاست. توجه به همین میزان نشاندهنده ماهیت سیاسی جنبش همجنسگرایی است. در حال حاضر، نظرسنجیهای فراوانی در محیطهای آنلاین و غیر آن صورت میگیرد که مطابق استانداردهای علمی طراحی نشدهاند، اما از طریق اطلاق واژه «هموفوبیا» به طیفی معین از پاسخگویان به راحتی قادر به تأثیرگذاری بر ذهن مخاطب هستند.
تعصب جنسی یا هموفوبیا؟ | ▲ |
واژه هموفوبیا به معنای کلی ضدیت با همجنسگرایی به دلیل نقدهای اساسی وارد شده به آن توسط واژههای دیگری تکمیل و یا جایگزین شده است؛ از جمله دگرجنسگرایی (heterosexuality)، تعصب جنسی (sexual prejudice)، نفی همجنسگرایی (homongativity) و دگرجنسپسندی (heteronormativity) هستند.
از این میان، آنچه مورد وفاق بیشتری برای اطلاق بر مخالفین همجنسگرایی قرار گرفته، تعصب جنسی است به این دلیل که برخلاف واژه هموفوبیا، واژهای توصیفی است؛ فاقد پیشفرض بوده به این معنا که میتواند بر تعصب احتمالی همجنسگرایان نسبت به دگرجنسگرایان نیز اطلاق شود و فاقد اتهام منفی و شیطانی به ضدهمجنسگرایان است.
نتیجهگیری | ▲ |
بخشی از مطالعات و تحقیقات در حال انجام در حوزه هموفوبیا، افراد به اصطلاح هموفوبیک را براساس ماهیت و انگیزه مخالفت با همجنسگرایی به هموفوبیکهای سنتی و مدرن تقسیم میکند. از جمله تفاوتهای این دو دسته آن است که دسته سنتی عموماً از تحصیلات کمتری برخوردارند، مخالفت جدیتری با همجنسگرایی از خود نشان میدهند و انگیزه آنها از مخالفت، گرایشات مذهبی است.
مذهب، سیستم ارزشی، سیستم اخلاقی، تنوع فرهنگی و استقلال مواردی هستند که در رویکرد در حال گسترش جهانی به نفع همجنسگرایی به رسمیت شناخته نشده و به گونهای به آن پرداخته میشود که افراد از به نمایش گذاردن رفتارهایی که آنها را به انگیزههای مذهبی منصوب میکند - به دلیل همبستگیهای اتفاقی با ویژگیهای دیگر همچون تحصیلات کم - اجتناب کنند.
در این میان، نقش سازمانهای بینالمللی در پیشبرد روند جهانیشدن همجنسگرایی بسیار گسترده و عمیق است. این سازمانها به وضوح با سیاستهای ابرقدرتهای سیاسی و اقتصادی جهان همراهاند و در خدمت نیل به اهداف این دسته برنامهریزی و حرکت میکنند.
سازمان عفو بینالملل و رئیسجمهوری آمریکا در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۳ بهطور همزمان نسبت به گسترش «هموفوبیا» در چند کشور آفریقایی ابراز نگرانی کردند. اگرچه این نوع ابراز نگرانیهای مداخلهجویانه از سوی مقامات آفریقایی بیپاسخ نمانده است و مکی کسل عنوان داشت که کشور سنگال به هیچوجه از مواضع فرهنگی و مذهبی خود به نفع حقوق همجنسگرایان کوتاه نخواهد آمد، این کشورهای استعمارشده برای چندمین بار مورد تهدیدهای مکرر برای قطع کمکهای اقتصادی ابرقدرتهای امروز قرار دارند.[٢]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- این مقاله از دید، مخالفان همجنسگرایی تحریر یافته است؛ البته نشر این مقاله در دانشنامۀ، بهمنظور آگاهی از ديدگاههای مختلف در رابطۀ با همنجسگرایی است. از اینرو، مسئوليت ديدگاههای ارائهشده در این مقاله بهعهده نويسندۀ آن میباشد و نشر آن در دانشنامه بهمنزله تایید آن نیست.
[٢]- زیور صالحی، هوموفوبیا؛ تلاشی برای حفظ هژمونی، سایت مهرخانه (پایگاه تحلیلی خبری خانواده و زنان): شنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۲
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
سایت مهرخانه (پایگاه تحلیلی خبری خانواده و زنان)؛ برگرفته از منابع زیر:
□ http://www.merriam-webster.com/dictionary/homophobia
□ http://dictionary.reference.com/browse/homophobia
□ http://archive.adl.org/hate-patrol/homophobia.asp
□ http://oxforddictionaries.com/definition/english/homophobia
□ http://psychology.ucdavis.edu/rainbow/html/prej_defn.html
□ http://www.bbc.co.uk/radio1/advice/factfile_az/homophobia
□ http://www.pbs.org/wgbh/pages/frontline/shows/assault/etc/quiz.html
□ http://www.irishtimes.com/news/world/africa/homophobia-endangering-lives-in-africa-says-amnesty-international-report-1.1442629
□ http://curehomophobia.org/
□ http://mygsa.ca/YouthSpeakUp
□ http://www.tolerance.org/supplement/ten-ways-homophobia-affects-straight-people
□ http://hub.coe.int/what-we-do/human-rights/homophobia
□ http://www.notsostraight.com.au/homophobia.php
□ http://www.theatlantic.com/international/archive/2013/06/why-is-russia-so-homophobic/276817/
□ http://www.huffingtonpost.com/michael-solis/10-easy-ways-to-reduce-homophobia-a-guide-for-straight-people_b_3490937.html
□ http://www.theglobeandmail.com/news/world/in-africa-obama-gets-jarring-reminder-of-homophobia/article12876655/
□ http://worldroom.tamu.edu/Workshops/CommOfRespect07/StoryTelling/The%20Narrative%20Construction%20of%20Reality.pdf
□ http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%88%D9%85%D9%88%D9%81%D9%88%D8%A8%DB%8C%D8%A7
□ http://academia.edu/713686/Conceptualization_and_Assessment_of_Homonegativity
□ http://www.banap.net/spip.php?article81
□ http://www.uwec.edu/ASC/resources/upload/LGBTQStu.pdf