جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
کهنبال فهرست مندرجات واژهشناسی طبقهبندی علمی پیشینهی کشف ویژگیهای آرکئوپتريکس يادداشتها پيوستها پینوشتها جُستارهای وابسته سرچشمهها پيوند به بيرون جانورشناسیجانورشناسی تاریخی
کهنبال
کهنبال یا آرکئوپتريکس (به انگلسیی: Archaeopteryx)، دایناسوری گوشتخوار یا نخستین دایناسور پرندهی دورهی ژوراسیک، در دوران میانهزیستی (مزوزوئیک) است، که از نیاکان پرندگان بهشمار میرود. این دایناسور، حدود ۱۵۰ تا ۱۵۵ میلیون سال قبل (در دورهی ژوراسیک) در مجمعالجزایری در دریای گرمسیری کمعمق در جنوب آلمان زمانیکه اروپا خیلی نزدیک به استوا بود، میزیست.
آرکئوپتریکس از دو واژهی یونانی |ἀρχαῖος بهمعنای «قدیمی» یا «باستانی» و |πτέρυξ بهمعنای «پر» یا «بال» ترکیب شده و بهمعنای «کهنبال» است. این پرنده گاه با نام آلمانی Urvogel (نیا-پرنده یا پرندهی اوليه) نیز نامیده میشود.
از لحاظ طبقهبندی علمی، کهنبال (آرکئوپتریکس)، در فرمانرو جانوران (Animal)، شاخهی طنابداران (Chordate)، ردهی پرندگان (Birds یا Aves)، راستهی کهنبالسانان (Archaeopterygiformes)، تیرهی کهنبالان (Archaeopterygidae) و سردهی کهنبالها قرار دارد.
کلادوگرام زیر در سال ٢٠۱٣ میلادی، توسط پاسکال گادفرویت (Pascal Godefroit)، دیرینشناس بلژیکی منتشر شده است: ▲پیشینهی کشف آرکئوپتريکس، که حدود ۱۵۰ تا ۱۵۵ میلیون سال پیش در دورهی ژوراسیک میزیست، در سال ۱۸٦۱ در بندر باواریا در جنوب کشور آلمان کشف شد. فقط ۲ سال پس از انتشار مقالهی چارلز داروين زیر عنوان «منشای گونهها»، که بخشی از مدرک کلیدی بحث در مورد تکامل شد. بههر حال، از آن پس، بقایای این دایناسور پرنده، در نقاط زیادی از این کشور بهدست آمد. نمونهی از فسیل پر کهنبال تاكنون ۱٢ نمونه از فسیل بدن آركئوپتريكس و یک نمونه از پر او شناسايی شدهاند. همهی این فسیلها از رسوبات سنگ آهک بهدست آمدهاند. نمونهی پر در سال ۱٨٦٠ یا در سال ۱٨٦۱، در نزديكی سولنهوفن (Solnhofen)، از کنار رود آلتمول (Altmühl) که از بایرن (Bayern) جنوبیترین ایالت کشور آلمان میگذرد و به دانوب میریزد، توسط هرمان فون مایر (Hermann von Meyer) کشف شد. این نمونه، در حال حاضر در موزه تاریخ طبیعی هومبولت در برلین قرار دارد. نخستین نمونهی فسیلی کامل از آرکئوپتریکس که به نمونهی لندنی (London Specimen) مشهور است، در سال ۱٨٦۱ در نزدیكی شهر لانگنالتیم (Langenaltheim)، که در منطقهی فرانکن وسطی در ایالت بایرن آلمان واقع شده است، بهدست آمد. این نمونه متعلق به یک پزشک محلی بهنام «کارل هبرلاین» (Karl Häberlein) بود که او آن را در سال ۱٨٦٣، به مبلغ ٧٠٠ پوند به موزه تاریخ طبیعی لندن فروخت. نمونهی از فسیل کهنبال لندن نمونهی از فسیل کهنبال برلین نمونهی برلین (Berlin Specimen)، در سال ۱٨٧۴ یا سال ۱٨٧۵، در بلومنبرگ در نزدیکی شهر آیششتت (Eichstätt) در ایالت بایرن در کشور آلمان کشف شد و در حال حاضر متعلق به موزه تاریخ طبیعی هومبولت در برلین است. همچنین، نمونههای دیگر، مانند: نمونهی ماكس بورگ (Maxberg Specimen)، در سال ۱۹۵٦ در نزديكی لانگنالتيم (Langenaltheim)، نمونهی هارلم یا تیلر (Haarlem Specimen)، که در واقع، پنج سال پیش از یافتشدن نمونهی پَر، در سال ۱٨۵۵، در نزدیكی شهر ریدنبورگ (Riedenburg)، از ایالت بایرن در کشور آلمان، نمونهی آیششتت (Eichstätt Specimen)، در سال ۱۹۵۱ در نزديكی وركسل (Workerszell) در آلمان، نمونهی سولنهوفن (Solnhofen Specimen)، در دهه ی ۱۹٧٠ در نزدیکی آیششتت (Eichstätt)، شهری در ایالت بایرن در کشور آلمان، نمونهی مونیخ (Munich Specimen)، در ٣ آگست ۱۹۹٢، در لانگنالتيم، و ... بهدست آمدند. ▲ویژگیهای آرکئوپتريکس آرکئوپتريکس، که بهمعنای کهنبال است، اندازه و شکل آن مثل زاغی اروپایی (European Magpie) است و قد آن میتوانست تا حدود ۵٠ سانتیمتر رشد کند. وزنش یک کیلوگرم بود و مارمولک، سوک و کرم تغذیه میکرد. اندازهی آرکئوپتريکس در مقایسه با یک فردی که ۱،٨٠ متر قد دارد. اندازههای تصویر به متر است. از آنجا که آرکئوپتريکسها ویژگیهای فراوانی - مانند اندازهی کوچک، بالهای وسیع و توانایی - برای پرواز داشتند، از نیاکان پرندگان بهشمار میروند. از سوی دیگر، آنها نسبت به پرندگان امروزی اشتراکات بیشتری با دایناسورهای دَدپا کوچک داشتند، بهخصوص ویژگیهای بعدی را با دینونیکوسور (Deinonychosaurs) درومااوساروس (Dromaeosaurs) و ترودونتیدس (Troodontids) به اشتراک گذاشتند، از اینرو، آنها دارای ویژگیهای خزندگان نیز بودند. از نظر ویژگیهای اسکلتی، این دایناسورها، منقاری دنداندار (آروارهها با دندانهای تیز)، سه انگشت چنگالدار، پنجهی دوم (بهنام چنگال کشنده)، دم استخوانی بلند، بالهای گرد پهن و پرهای شبيه به پرهای پرندگان كنونی داشتند. همچنین گفته میشود، که آرکئوپتريکسها مدت زیادی را بر روی درختان سپری نکردهاند. بنابراین، آنها در مناظرات مربوط به فرضيهی سير تكاملی، مباحث گرمی را دامن زدهاند. بررسیهای اخیر صورتگرفته بر فسیل معروف «آرکئوپتریکس»، که «ژیائوتینگیا ژنگی» (Xiaotingia Zhengi) نام دارد، توسط «زینگ زو» (Xing Xu)، دیرینشناسی از «مؤسسه دیرینشناسی مهرهداران و دیرینانسانشناسی» شهر بیجینگ و سایر همکارانش، که در آخرین شماره هفتهنامه علمی نیچر معرفی شد، حکایت از این میکند که آرکئوپتریکس اصلاً پرنده نبوده است. پیش از این، تصور عموم این بود که آرکئوپتریکس حلقه میان دایناسورها و پرندههای مدرن است و مدتها، این حیوان کهن بهعنوان نخستین پرنده تاریخ شناخته میشد. آرکئوپتریکس را تا مدتها در انتهای درخت تکاملی پرندگان زمین قرار میدادند. نشانههایی نظیر یک بال طولانی و عضلانی در این فسیل زیبا دیده میشد که بهروشنی حکایت از پرنده بودناش میکرد، اما در سالیان اخیر، کشف تعداد فراوانی فسیل مربوط به دایناسورهای ریز و پردار، معمایی را پیش پای دیرینشناسان نهاده و پرسشهایی را در خصوص ماهیت اجداد پرندگان جدید ایجاد کرده بود. کشف اخیر نشانههای فسیلی مربوط به مرز مابین دایناسورهای پرنده و غیر پرنده تاریخ، دیرینشناسان را بر آن داشت تا این فسیل معروف را که مدتها بهعنوان نماد گذار فرگشتی مابین این دو تیره محسوب میشد، مورد تحلیل دوباره قرار دهند. این فسیل، در نواحی غربی ایالت لیائونینگ چین، از میان سنگهایی پیدا شده بود که پیشینهشان به اواخر دوران ژوراسیک (در حدود ۱۶۱ تا ۱۴۵ میلیون سال پیش) میرسد. این نمونه نیز همچون سایر فسیلهای مشابه، با نقشی شبیه پر پرندگان بر سنگ احاطه شده است و دندانهایی تیز و چنگالهایی در انتهای هر استخوان بال آن به چشم میخورد. این ویژگیها، به خودی خود کمکی به کسب اطمینان از تعلق این جاندار به دوران گذار مابین دایناسورها و پرندگان نمیکنند، اما بهگفته زو، این نمونه مجهز به استخوانهای فوقالعاده کشیدهای در انگشتان میانه و انتهایی قسمت بال، و همچنین زائده L مانندی در انتهای استخوان جناغ سینهاش است. همین ویژگیها زیائوتینگیا را در ارتباط شدیداً نزدیک با آرکئوپتریکس و عموزاده نزدیک آن، یعنی «آنچیورنیس» قرار میدهد. زو و همکارانش، پس از بررسی ویژگیهای ساختاری و مناسبات خانوادگی زیائوتینگیا با آرکئوپتریکس، نتیجه گرفتند که این گونهها قرابت بیشتری با تیرهای از دایناسورها موسوم به «ولوسیراپتور» (Velociraptor) و «میکروراپتور» (Microraptor) دارند تا پرندگان. لذا بیشتر از آنکه مستعد طبقهبندی در تیره «آویالا»ها باشند (که به پرندگان نخستین مربوط میشود)، آنها را بایستی در رده «داینونیکوساریا»ها جای داد (که جزو دایناسورها محسوب میشوند). ویژگیهای زیادی را میتوان برشمرد که این تیم پژوهشی را به چنین نتیجهای رهنمون شد، اما بارزترینشان را میتوان وجود پوزههای باریک و نواحی پهن زیر حدقه چشمان زیائوتینگیا، آرکئوپتریکس و آنچیورنیس دانست. میکروراپتورها هم همین ویژگیها را دارند، اما ساختار جمجمه پرندگان نخستین که در تیره آویالاها جای میگیرند، آشکارا با این سه نمونه متفاوت است. اما پژوهشگران استرالیایی مدعیاند که این موجود باستانی بیشتر شبیه به یک پرنده نخستین است تا دایناسور دوپایی که پژوهشگران چینی، آن را بهعنوان خانواده اصلی آرکئوپتریکس معرفی کردهاند. پژوهشی که در ژوئیه سال ... توسط دانشمندان «مؤسسه دیرینشناسی مهرهداران و انسانشناسی باستانی»، آکادمی ملی علوم بیجینگ منتشر شده بود، آرکئوپتریکس را از جایگاه نخست در تاریخ پرندهسانان خلع کرده و آن را به خانواده بزرگی موسوم «داینونیچوساریا»ها (Deinonychosauria) نسبت داد. اما پس از آن، به لطف بررسیهای کالبدشناختی فوقالعاده پیچیدهتر پژوهشگران دانشگاههای آدلاید و نیوساوثولز، فرضیه دانشمندان چینی به چالش کشیده شد. این بررسی، در نشریه علمی Biology Letters انتشار داده شد. مایک لی (Mike Lee)، از نویسندگان این مقاله و پژوهشگر ارشد دیرینشناسی موزه استرالیای جنوبی میگوید: «مقاله آن دانشمندان چینی، مقاله خوبی بود و مطمئناً هیچ ادعای ناموجهی را مطرح نکرده بود. اما آنها فوقالعاده در اینباره احتیاط کرده بودند تا بگویند این نتایج البته فرضیه است و نه یک حکم قطعی و با این حساب، نیازمند پژوهشهای تکمیلیست.» [▲] يادداشتها [▲] پيوستها ... [▲] پینوشتها گفته میشود نمونهی هارلم یا تیلر، در واقع، پنج سال پیش از یافتشدن نمونهی پَر، در سال ۱٨۵۵، در نزدیكی رینبورگ کشف شده بود. (رجوع شود به: همه چيز درباره آركئوپتريكس، جزوات تضمینی دکتری دانشگاه آزاد) دیرینهشناسان آمریکایی با بررسی سلولها و رگهای خونی حاضر در استخوانهای یک پرنده ماقبل تاریخ بهنام «آرکئوپتریکس» دریافتند که این جانور بیشتر از آنکه یک پرنده باشد یک دایناسور است. تاکنون تصور عموم این بود که «آرکئوپتریکس» حلقه میان دایناسورها و پرندههای مدرن است. اما اکنون دیرینهشناسان دانشگاه ایالت فلوریدا در تحقیقات خود نشان دادند که خصوصیات فیزیولوژیکی این جانور بیشتر شبیه به یک دایناسور بوده است. این دانشمندان تصاویری میکروسکوپی را از سلولهای قدیمی و رگهای خونی حاضر در استخوان این حیوان تهیه کردند و نشان دادند که رشد و بلوغ این حیوان بسیار آهسته بوده است. این خصوصیت بیشتر شبیه به خزندگان بزرگ است در حالیکه پرندگان کنونی جاندارانی هستند که بهسرعت رشد میکنند و در مدت تنها چند هفته به بلوغ میرسند. نتایج این بررسیها فرضیههایی را مطرح میکند که این رشد استخوانی سریع برای پرواز این دایناسورهای پرنده ضرورتی نداشته است. این دیرینهشناسان در این خصوص اظهار داشتند: «در کل ما هیچچیز دربارهی بیولوژی آرکئوپتریکس نمیدانیم. برخی از دانشمندان فرض کرده بودند که فیزیولوژی این جانور با فیزیولوژی پرندگان کنونی متفاوت است، اما تاکنون فسیلهای این جاندار ماقبل تاریخ برای تائید این فرضیهها تجزیه نشده بودند.» براساس گزارش لس آنجلس تایمز، بقایای فسیلی آرکئوپتریکس در سال ۱٨٦٠ در آلمان و یک سال بعد از انتشار مقاله «اصل انواع» توسط چارلز داروین پیدا شد. از آنزمان فرض شد که برخی از خصوصیات دایناسورها و پرندگان با هم مشترک است. این محققان در ادامه افزودند: «در این تحقیق ما بقایای فسیلی این جاندار را برای مقایسه سرعت رشد استخوانهای آرکئوپتریکس با سرعت رشد پرندگان کنونی و سرعت رشد سایر دایناسورها بررسی کردیم و دریافتیم که خصوصیات فیزیولوژیکی این جانور به دایناسورها شباهت بیشتری دارد.» (آرکئوپتریکس بیشتر از آنکه پرنده باشد یک دایناسور است، خبرگزاری مهر: یکشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۸) [▲] جُستارهای وابسته □ □ □ [▲] سرچشمهها □ □ □ □ [▲] پيوند به بیرون □ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠] ردهها: │ جانورشناسی │ دایناسورها │ پرندگان │ پرندگان پیش از تاریخ │ پرندگان میانهزیستی
آرکئوپتريکس، که حدود ۱۵۰ تا ۱۵۵ میلیون سال پیش در دورهی ژوراسیک میزیست، در سال ۱۸٦۱ در بندر باواریا در جنوب کشور آلمان کشف شد. فقط ۲ سال پس از انتشار مقالهی چارلز داروين زیر عنوان «منشای گونهها»، که بخشی از مدرک کلیدی بحث در مورد تکامل شد. بههر حال، از آن پس، بقایای این دایناسور پرنده، در نقاط زیادی از این کشور بهدست آمد.
نمونهی از فسیل پر کهنبال
تاكنون ۱٢ نمونه از فسیل بدن آركئوپتريكس و یک نمونه از پر او شناسايی شدهاند. همهی این فسیلها از رسوبات سنگ آهک بهدست آمدهاند. نمونهی پر در سال ۱٨٦٠ یا در سال ۱٨٦۱، در نزديكی سولنهوفن (Solnhofen)، از کنار رود آلتمول (Altmühl) که از بایرن (Bayern) جنوبیترین ایالت کشور آلمان میگذرد و به دانوب میریزد، توسط هرمان فون مایر (Hermann von Meyer) کشف شد. این نمونه، در حال حاضر در موزه تاریخ طبیعی هومبولت در برلین قرار دارد.
نخستین نمونهی فسیلی کامل از آرکئوپتریکس که به نمونهی لندنی (London Specimen) مشهور است، در سال ۱٨٦۱ در نزدیكی شهر لانگنالتیم (Langenaltheim)، که در منطقهی فرانکن وسطی در ایالت بایرن آلمان واقع شده است، بهدست آمد. این نمونه متعلق به یک پزشک محلی بهنام «کارل هبرلاین» (Karl Häberlein) بود که او آن را در سال ۱٨٦٣، به مبلغ ٧٠٠ پوند به موزه تاریخ طبیعی لندن فروخت.
نمونهی برلین (Berlin Specimen)، در سال ۱٨٧۴ یا سال ۱٨٧۵، در بلومنبرگ در نزدیکی شهر آیششتت (Eichstätt) در ایالت بایرن در کشور آلمان کشف شد و در حال حاضر متعلق به موزه تاریخ طبیعی هومبولت در برلین است.
همچنین، نمونههای دیگر، مانند: نمونهی ماكس بورگ (Maxberg Specimen)، در سال ۱۹۵٦ در نزديكی لانگنالتيم (Langenaltheim)، نمونهی هارلم یا تیلر (Haarlem Specimen)، که در واقع، پنج سال پیش از یافتشدن نمونهی پَر، در سال ۱٨۵۵، در نزدیكی شهر ریدنبورگ (Riedenburg)، از ایالت بایرن در کشور آلمان، نمونهی آیششتت (Eichstätt Specimen)، در سال ۱۹۵۱ در نزديكی وركسل (Workerszell) در آلمان، نمونهی سولنهوفن (Solnhofen Specimen)، در دهه ی ۱۹٧٠ در نزدیکی آیششتت (Eichstätt)، شهری در ایالت بایرن در کشور آلمان، نمونهی مونیخ (Munich Specimen)، در ٣ آگست ۱۹۹٢، در لانگنالتيم، و ... بهدست آمدند.
آرکئوپتريکس، که بهمعنای کهنبال است، اندازه و شکل آن مثل زاغی اروپایی (European Magpie) است و قد آن میتوانست تا حدود ۵٠ سانتیمتر رشد کند. وزنش یک کیلوگرم بود و مارمولک، سوک و کرم تغذیه میکرد.
اندازهی آرکئوپتريکس در مقایسه با یک فردی که ۱،٨٠ متر قد دارد. اندازههای تصویر به متر است.
از آنجا که آرکئوپتريکسها ویژگیهای فراوانی - مانند اندازهی کوچک، بالهای وسیع و توانایی - برای پرواز داشتند، از نیاکان پرندگان بهشمار میروند. از سوی دیگر، آنها نسبت به پرندگان امروزی اشتراکات بیشتری با دایناسورهای دَدپا کوچک داشتند، بهخصوص ویژگیهای بعدی را با دینونیکوسور (Deinonychosaurs) درومااوساروس (Dromaeosaurs) و ترودونتیدس (Troodontids) به اشتراک گذاشتند، از اینرو، آنها دارای ویژگیهای خزندگان نیز بودند. از نظر ویژگیهای اسکلتی، این دایناسورها، منقاری دنداندار (آروارهها با دندانهای تیز)، سه انگشت چنگالدار، پنجهی دوم (بهنام چنگال کشنده)، دم استخوانی بلند، بالهای گرد پهن و پرهای شبيه به پرهای پرندگان كنونی داشتند. همچنین گفته میشود، که آرکئوپتريکسها مدت زیادی را بر روی درختان سپری نکردهاند. بنابراین، آنها در مناظرات مربوط به فرضيهی سير تكاملی، مباحث گرمی را دامن زدهاند.
بررسیهای اخیر صورتگرفته بر فسیل معروف «آرکئوپتریکس»، که «ژیائوتینگیا ژنگی» (Xiaotingia Zhengi) نام دارد، توسط «زینگ زو» (Xing Xu)، دیرینشناسی از «مؤسسه دیرینشناسی مهرهداران و دیرینانسانشناسی» شهر بیجینگ و سایر همکارانش، که در آخرین شماره هفتهنامه علمی نیچر معرفی شد، حکایت از این میکند که آرکئوپتریکس اصلاً پرنده نبوده است. پیش از این، تصور عموم این بود که آرکئوپتریکس حلقه میان دایناسورها و پرندههای مدرن است و مدتها، این حیوان کهن بهعنوان نخستین پرنده تاریخ شناخته میشد.
آرکئوپتریکس را تا مدتها در انتهای درخت تکاملی پرندگان زمین قرار میدادند. نشانههایی نظیر یک بال طولانی و عضلانی در این فسیل زیبا دیده میشد که بهروشنی حکایت از پرنده بودناش میکرد، اما در سالیان اخیر، کشف تعداد فراوانی فسیل مربوط به دایناسورهای ریز و پردار، معمایی را پیش پای دیرینشناسان نهاده و پرسشهایی را در خصوص ماهیت اجداد پرندگان جدید ایجاد کرده بود. کشف اخیر نشانههای فسیلی مربوط به مرز مابین دایناسورهای پرنده و غیر پرنده تاریخ، دیرینشناسان را بر آن داشت تا این فسیل معروف را که مدتها بهعنوان نماد گذار فرگشتی مابین این دو تیره محسوب میشد، مورد تحلیل دوباره قرار دهند.
این فسیل، در نواحی غربی ایالت لیائونینگ چین، از میان سنگهایی پیدا شده بود که پیشینهشان به اواخر دوران ژوراسیک (در حدود ۱۶۱ تا ۱۴۵ میلیون سال پیش) میرسد. این نمونه نیز همچون سایر فسیلهای مشابه، با نقشی شبیه پر پرندگان بر سنگ احاطه شده است و دندانهایی تیز و چنگالهایی در انتهای هر استخوان بال آن به چشم میخورد.
این ویژگیها، به خودی خود کمکی به کسب اطمینان از تعلق این جاندار به دوران گذار مابین دایناسورها و پرندگان نمیکنند، اما بهگفته زو، این نمونه مجهز به استخوانهای فوقالعاده کشیدهای در انگشتان میانه و انتهایی قسمت بال، و همچنین زائده L مانندی در انتهای استخوان جناغ سینهاش است. همین ویژگیها زیائوتینگیا را در ارتباط شدیداً نزدیک با آرکئوپتریکس و عموزاده نزدیک آن، یعنی «آنچیورنیس» قرار میدهد.
زو و همکارانش، پس از بررسی ویژگیهای ساختاری و مناسبات خانوادگی زیائوتینگیا با آرکئوپتریکس، نتیجه گرفتند که این گونهها قرابت بیشتری با تیرهای از دایناسورها موسوم به «ولوسیراپتور» (Velociraptor) و «میکروراپتور» (Microraptor) دارند تا پرندگان. لذا بیشتر از آنکه مستعد طبقهبندی در تیره «آویالا»ها باشند (که به پرندگان نخستین مربوط میشود)، آنها را بایستی در رده «داینونیکوساریا»ها جای داد (که جزو دایناسورها محسوب میشوند). ویژگیهای زیادی را میتوان برشمرد که این تیم پژوهشی را به چنین نتیجهای رهنمون شد، اما بارزترینشان را میتوان وجود پوزههای باریک و نواحی پهن زیر حدقه چشمان زیائوتینگیا، آرکئوپتریکس و آنچیورنیس دانست. میکروراپتورها هم همین ویژگیها را دارند، اما ساختار جمجمه پرندگان نخستین که در تیره آویالاها جای میگیرند، آشکارا با این سه نمونه متفاوت است.
اما پژوهشگران استرالیایی مدعیاند که این موجود باستانی بیشتر شبیه به یک پرنده نخستین است تا دایناسور دوپایی که پژوهشگران چینی، آن را بهعنوان خانواده اصلی آرکئوپتریکس معرفی کردهاند.
پژوهشی که در ژوئیه سال ... توسط دانشمندان «مؤسسه دیرینشناسی مهرهداران و انسانشناسی باستانی»، آکادمی ملی علوم بیجینگ منتشر شده بود، آرکئوپتریکس را از جایگاه نخست در تاریخ پرندهسانان خلع کرده و آن را به خانواده بزرگی موسوم «داینونیچوساریا»ها (Deinonychosauria) نسبت داد. اما پس از آن، به لطف بررسیهای کالبدشناختی فوقالعاده پیچیدهتر پژوهشگران دانشگاههای آدلاید و نیوساوثولز، فرضیه دانشمندان چینی به چالش کشیده شد. این بررسی، در نشریه علمی Biology Letters انتشار داده شد.
مایک لی (Mike Lee)، از نویسندگان این مقاله و پژوهشگر ارشد دیرینشناسی موزه استرالیای جنوبی میگوید: «مقاله آن دانشمندان چینی، مقاله خوبی بود و مطمئناً هیچ ادعای ناموجهی را مطرح نکرده بود. اما آنها فوقالعاده در اینباره احتیاط کرده بودند تا بگویند این نتایج البته فرضیه است و نه یک حکم قطعی و با این حساب، نیازمند پژوهشهای تکمیلیست.»
...
گفته میشود نمونهی هارلم یا تیلر، در واقع، پنج سال پیش از یافتشدن نمونهی پَر، در سال ۱٨۵۵، در نزدیكی رینبورگ کشف شده بود. (رجوع شود به: همه چيز درباره آركئوپتريكس، جزوات تضمینی دکتری دانشگاه آزاد) دیرینهشناسان آمریکایی با بررسی سلولها و رگهای خونی حاضر در استخوانهای یک پرنده ماقبل تاریخ بهنام «آرکئوپتریکس» دریافتند که این جانور بیشتر از آنکه یک پرنده باشد یک دایناسور است. تاکنون تصور عموم این بود که «آرکئوپتریکس» حلقه میان دایناسورها و پرندههای مدرن است. اما اکنون دیرینهشناسان دانشگاه ایالت فلوریدا در تحقیقات خود نشان دادند که خصوصیات فیزیولوژیکی این جانور بیشتر شبیه به یک دایناسور بوده است. این دانشمندان تصاویری میکروسکوپی را از سلولهای قدیمی و رگهای خونی حاضر در استخوان این حیوان تهیه کردند و نشان دادند که رشد و بلوغ این حیوان بسیار آهسته بوده است. این خصوصیت بیشتر شبیه به خزندگان بزرگ است در حالیکه پرندگان کنونی جاندارانی هستند که بهسرعت رشد میکنند و در مدت تنها چند هفته به بلوغ میرسند. نتایج این بررسیها فرضیههایی را مطرح میکند که این رشد استخوانی سریع برای پرواز این دایناسورهای پرنده ضرورتی نداشته است. این دیرینهشناسان در این خصوص اظهار داشتند: «در کل ما هیچچیز دربارهی بیولوژی آرکئوپتریکس نمیدانیم. برخی از دانشمندان فرض کرده بودند که فیزیولوژی این جانور با فیزیولوژی پرندگان کنونی متفاوت است، اما تاکنون فسیلهای این جاندار ماقبل تاریخ برای تائید این فرضیهها تجزیه نشده بودند.» براساس گزارش لس آنجلس تایمز، بقایای فسیلی آرکئوپتریکس در سال ۱٨٦٠ در آلمان و یک سال بعد از انتشار مقاله «اصل انواع» توسط چارلز داروین پیدا شد. از آنزمان فرض شد که برخی از خصوصیات دایناسورها و پرندگان با هم مشترک است. این محققان در ادامه افزودند: «در این تحقیق ما بقایای فسیلی این جاندار را برای مقایسه سرعت رشد استخوانهای آرکئوپتریکس با سرعت رشد پرندگان کنونی و سرعت رشد سایر دایناسورها بررسی کردیم و دریافتیم که خصوصیات فیزیولوژیکی این جانور به دایناسورها شباهت بیشتری دارد.» (آرکئوپتریکس بیشتر از آنکه پرنده باشد یک دایناسور است، خبرگزاری مهر: یکشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۸)
□ □ □
□ □ □ □
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ جانورشناسی │ دایناسورها │ پرندگان │ پرندگان پیش از تاریخ │ پرندگان میانهزیستی
از: بخش علمی بیبیسی تحلیل دیانای مردمان کهن زاگرس فهرست مندرجات کشاورزان اولیه يادداشت...