|
اسناد لانهی جاسوسی
فهرست مندرجات
- تسخیر سفارت و کشف اسناد
- انتشار اسناد
- نقد صاحبنظران
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
گروگانگیری در سفارت آمریکا افغانستان
اسناد لانهی جاسوسی، عنوان مجموعه اسناد محرمانهی سفارت آمریکا در تهران است، که توسط دانشجویان پیرو خط امام در ۷۴ جلد ترجمه و منتشر شد. این اسناد، که پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران، در ۱٣ آبان سال ۱٣۵٨ بهدست دانشجویان پیرو خط امام، کشف شد، بهگفتهی ماجراجویان انقلابی، «از اسرار جاسوسیها و دخالتهای بیشمار آمریکا در ایران و کشورهای مختلف جهان پرده برمیدارد و اسامی بسیاری از عوامل و رابطین آمریکا و انواع شیوههای جاسوسی و تحرکات سیاسی این کشور را در مناطق مختلف جهان افشا میکند.» دو جلد ٢۹ و ٣٠ این مجموعه اسناد، ویژهی افغانستان است.
▲ | تسخیر سفارت و کشف اسناد |
اشغال سفارت آمریکا (U.S. Embassy siege) یا بحران گروگانگیری در ایران (Iran hostage crisis) که در ادبیات رسانهای دولتی ایران، از آن با عنوان «تسخیر لانهی جاسوسی» یاد میگردد، به دوران ۴۴۴ روزهای از دشمنی سیاسی-نظامی میان دولت انقلابی ایران و ایالات متحده آمریکا گفته میشود که در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۸ (برابر با ۴ نوامبر ۱۹۷۹) با حملهی تعدادی از فعالان دانشجویی موسوم به دانشجویان پیرو خط امام[] به سفارت آمریکا در تهران آغاز شد و با به گروگان گرفتهشدن ٦٦ دیپلمات آمریکایی به یکی از عمدهترین بحرانهای بینالمللی تبدیل شد. گروگانگیری در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۵۹ (برابر با ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱) با پذیرش قرارداد الجزایر از سوی دولتهای ایران و ایالات متحده آمریکا پایان یافت.
به نوشته روزنامه اطلاعات، حمله به سفارت آمریکا توسط چریکهای فدایی خلق صورت گرفت. بنا به گزارش این روزنامه، چریکهای فدایی خلق در ساعت ده و نیم صبح به سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید حمله کردند. در ویکیپدیا، دانشنامهی آزاد نیز آمده است:
- تنها سه روز پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ و باوجود آن که دولت ایالات متحده دولت جدید ایران را به رسمیت شناخته بود، در صبح روز ۲۵ بهمن ماه، یک گروه مسلح احتمالاً از هواداران سازمان مارکسیست انقلابی موسوم به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و یا یک گروه مسلح مارکسیست دیگر به سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید یورش بردند. سفیر وقت آمریکا ویلیام سالیوان به تفنگداران دریایی محافظ سفارتخانه دستور داد تا تنها بهمنظور حفظ جان خود تیراندازی کنند و برای پراکنده کردن چریکهایی که اقدام به بالا رفتن از دیوارها کرده بودند، از گاز اشکآور استفاده نمایند. با وخیمتر شدن اوضاع، سالیوان با دولت موقت تماس حاصل کرده و از آنها کمک خواست. کارکنان سفارت سپس همگی خود را در اتاق گنبدی شکل مخابره خبر حبس کرده و اقدام به از بین بردن اسناد کردند. پس از آنکه مهاجمان، کارکنان سفارت را به مرگ و آتشزدن اتاق مخابره خبر تهدید کردند، بهدستور سالیوان، آنان همگی تسلیم شدند. با اینحال امتناع روحالله خمینی رهبر انقلاب ۱۳۵۷، از تأیید اقدام مذکور، ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت را قادر ساخت تا به نمایندگی از دولتش، به این تنش پایان دهد. پس از گذشت دو ساعت، نیروهای کمیته انقلاب به همراه یزدی وارد درگیری شده و موفق شدند چریکها را به ترک سفارت ترغیب کنند، به این ترتیب در ساعت دوازده ظهر آن روز، کنترل سفارت آمریکا به دست مقامات دولت موقت افتاد.همانروز، روزنامه اطلاعات، در صفحه اول خود ذیل تیتر «سفارت آمریکا سقوط کرد» نوشت: «سرانجام سفارت آمریکا به تصرف ارتش انقلاب و چریکها درآمد. مأموران سفارت آمریکا و تفنگداران دریایی که از داخل سفارت تیراندازی میکردند، در این دقایق تسلیم شدند و چریکها و افراد مسلح به داخل سفارت رفتند.» یزدی ضمن عذرخواهی از سالیوان این واقعه را حاصل عوامل کنترل نشده انقلاب دانست و به او اطمینان داد که امنیت آنها از آن به بعد تضمین خواهد شد.
گروگانگیری در سفارت ایالات متحده آمریکا، در ۱۳ آبان ۱۳۵۸
هرچند، خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران، در ابتدا با اشتیاق چندانی از تصرف سفارت حمایت نکرد، ولی بهزودی با تشخیص فواید بالقوه چنین اقدامی، نظر خود را تغییر داد و از آن با عنوان «انقلاب دوم ایران» که اهمیتش از انقلاب اول بیشتر بود یاد کرد. به هر حال، مطالعه گزارش صفحه اول روزنامه اطلاعات نشان میدهد که مردم [انقلابی ایران] هنوز متوجه نشده بودند که سفارتخانههای خارجی رسمیت دارند و نمیتوان به آنها حمله کرد. با این وضعیت، در جریان اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی، که سه ساعت بهطول انجامید، کارکنان سفارت تلاش کردند تا اسناد محرمانهی سفارت را از بین ببرند، ولی مهاجمان ماجراجو، بهسرعت وارد شده و بیشتر اسناد را بهدست آوردند. دانشجویان که تعدادشان کمتر از ۵۰۰ نفر بود، کارکنان سفارت را به گروگان گرفتند. صدها نمونه از اسناد توقیف شد. یکی از دانشجویانی که موفق میشود قبل از نابودی کامل اسناد کاغذی و میکروفیلمها، به بخشی از آنها دست یابد میگوید:
- «در انتهای یکی از راهروهای سفارت با یک دیوار بلند فولادی برخورد کردیم که خیلی مشکوک بود. صداهای خفیفی هم از آن سوی دیوار بهگوش میرسید که بعدها فهمیدیم صدای دستگاه خردکن اسناد بوده است. یکی از گروگآنها را که در بازجوییها فهمیده بودیم توانایی باز کردن قفلهای رمزدار را دارد به کنار آن دیوار آوردیم و گفتیم باید اینجا را باز کنی. اول امتناع میکرد. بالأخره با اصرار زیاد آن در فولادی را که به شیوهی خاصی رمزگذاری شده بود باز کرد. وقتی وارد آن محوطه شدیم، دیدیم آنجا دنیایی از میکروفیلم، میکروفیش و انواع وسایل انهدام موجود است. تعدادی آمریکایی با دستگاههای موجود مشغول خرد کردن و انهدام اسناد و مدارک محرمانه بودند. بلافاصله همه را بازداشت و دستگاهها را خاموش کردیم. به این ترتیب، توانستیم به بخشی از اسناد دست پیدا کنیم. در حالی که بخش قابل توجهی هم از بین رفته بود.»
رضا سیفالهی، از دانشجویان خط امام و عضو شورای مدیریت لانهی جاسوسی، در رابطه با چگونگی دسترسی به این اسناد نیز میگوید:
- «اسناد سه قسمت بود. یک قسمت آنها که دست نخورده باقی مانده بود، اینها اسناد عادی بودند اگرچه بعضی از اسناد طبقهبندیشده هم در اینها وجود داشت و آمریکاییها فرصت نکرده بودند آنها را از بین ببرند. یک قسمت اسناد بیشتر حالت عادی داشت و به ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از مسائل انقلاب و کشور ما میپرداختند و بعضی از اسناد هم که طبقهبندی داشت و به نظر میآمد فرصت نکرده بودند کاری نسبت به آنها انجام بدهند. یک بخش از اسناد هم پودر شده بود. بشکههای مختلف و دستگاههای متعددی در قسمتهای طبقهبندیشده وجود داشت که در چند ساعتی که ما مشغول راه پیدا کردن و ورود به ساختمان مرکزی بودیم، اینها فرصت داشتند و با آن دستگاهها آنها را پودر کرده بودند. ما نتوانستیم این پودرها را بازسازی کنیم.»
یکی از دستگاههای خردکنندهای اسناد
دکتر محمدهاشم یزدانپرست، یکی دیگر از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نیز در اینباره میگوید:
- «یکسری از اسناد و میکروفیلمها، که زیر دستگاه پودر شد، هنوز هم بازسازیاش ممکن نشده است. یکسری هم رشته شده بود که بچهها رشتهها را کنار هم چیدند و با تلاش شبانهروزی آن را بازسازی کردند و برخی اسناد هم در نوارهای کاست به رمز تبدیل شده بود که جاسوسان آمریکایی به علت عجله نتوانسته بودند این نوارها را از بین ببرند. پشت کامپیوترها افتاده و از دید آنان پنهان شده بودند. در دفتر کار کاردار هم مقداری اسناد پیدا شد که اینها هم دست اول و فوقسری بود. کاردار زمان تسخیر رفته بود وزارت خارجه و یکسری اسناد بسیار مهم و فوقسری را با بیمبالاتی روی میز کارش گذاشته بود. به هر حال، اسناد اولیه که ما منتشر کردیم، بیشتر دربارهی دخالت آمریکا در امور ایران بود. بخشی از اسناد هم درآمد که ما صلاح نمیدیدیم آنها را مطرح کنیم، چون فکر میکردیم اختلاف به وجود میآورد. با امام که مشورت شد. امام گفتند: همهی اسناد را همانگونه که هست برای مردم بخوانید.»
گفته میشود، دانشجویان اشغالکنندهی سفارت با وجود آنکه در زمینهی امور اطلاعاتی و کشف رمز اسناد پیچیده تجربه نداشتند، اما بهخوبی از عهدهی این کار طاقتفرسا برآمدند. آنها، اسناد کشفشده را مطالعه، طبقهبندی و سپس به انتشار گستردهی آن اقدام کردند.
▲ | انتشار اسناد |
اگرچه کارکنان سفارت بهمحض احساس خطر، اسناد طبقهبندیشده و مهم را با دستگاه کاغذخردکن از بین بردند، اما دانشجویان بههمراه گروهی از داوطلبان، بسیاری از سندهای بهجامانده را بازسازی نمودند. این گروه با حوصله و پشتکار رشتههای باریک کاغذ را با توجه به رنگ و جنس کاغذ یا اندازهی حروف از هم جدا کردند و با کنار هم گذاشتن آنها اسناد مهمی را به دست آوردند که بعضی از آنها در مطبوعات روز و یا بهصورت جزوههای کوچک به نام اطلاعیه افشاگری به چاپ رسید. چاپ اسناد در قالبی مدون و بهشکل کتاب در سال ۱٣٦۴ توسط «مرکز نشر اسناد لانهی جاسوسی آمریکا» توسط دانشجویان پیرو خط امام آغاز شد و تاکنون بهمرور ۷۴ جلد به دو زبان انگلیسی و فارسی منتشر شده است. هریک از جلدهای این مجموعه به یک موضوع خاص داخلی و یا خارجی اختصاص یافته و تا مدتها از کتابهای جنجالبرانگیز و مورد توجه بود.
واحد اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، این مجموعه اسناد ۷۴ جلدی و یک جلد منتشر نشده که حاوی زندگینامه تعدادی از رجال سیاسی است، را در ۸ جلد به زبان انگلیسی نشر کرده و در این مجموعه جدید، برای کاهش حجم صفحات و سهولت استفاده محققین، متن اسناد حروفچینی شده و تصاویر اسناد هر جلد در یک قطعه سیدی (CD) با قابلیت جستجو در متن به همراه کتاب ارائه شده است. در هر جلد از مجموعه، علاوه بر فهرست مطالب در ابتدا، فهرست اعلام نیز در پایان کتاب آمده است.
متن کامل ترجمهی فارسی این مجموعه جدید، دورهی ۱۱ جلدی منتشرشده را دربرمیگیرد، که دو جلد بیستونهم و سیام مربوط به افغانستان، در جلد سوم آن انتشار یافته است.
با این حال، مجموعه کتابهای «اسناد لانهی جاسوسی» دربرگیرندهی موضوعات گوناگون است و همین ویژگی، در کنار محرمانه و غیرقابل دسترس بودن آنها و همچنین وجود اسناد مأموران سازمان سیا در میان آنها، بر اهمیت و ارج این اسناد میافزاید. با این حال، نحوهی عمل برخی دانشجویان، که بیشتر به دنبال افشاگری و پروندهسازی علیه برخی چهرههای سیاسی آن روزگار بودند، موجب شد که این مجموعه از سوی پژوهشگران ایرانی مورد توجه شایسته قرار نگیرد.
▲ | نقد صاحبنظران |
یکی از مسائلی که همواره مدنظر برخی صاحبنظران و منتقدین قرار داشته و دارد میزان اصالت و صحت اسناد و همچنین دخیل کردن نگرشهای سیاسی از سوی تدوینکنندگان آن است. این دسته از منتقدان معتقدند دانشجویان پیرو خط امام بهمنظور به حاشیه راندن مخالفان سیاسی خود و بهویژه اعضای دولت موقت، دست به این اقدام زدهاند.
هاشم صباغیان، معاون نخستوزیر و وزیر کشور دولت موقت، در مصاحبه با سایت تحلیلی «تاریخ ایرانی» در اینباره میگوید:
- «این اسنادی که با تسخیر سفارت به دست دانشجویان افتاد و منتشر شد، چه چیزی را روشن کرد؟ کدام گره کور را باز کرد؟ اسنادی که منتشر شد هیچکدام مطلب ندانستهای را فاش نکردند. هرچند تمام اسناد کشفشده در سفارت آمریکا منتشر نشدند. تنها اسنادی منتشر شدند که مورد نظر یک گروه خاص بودند. انتشار گزینشی اسناد کشفشده در سفارتخانهها یکی از ضررهای تسخیر سفارت به آن شکل برای ایران بود که کمتر به آن پرداخته شده است. دانشجویانی ٢٠ تا ٢٢ ساله که تجربهی زیادی در مبارزه نداشتند، به هر دلیلی تصمیم گرفتند تنها بخشی از اسناد را منتشر کنند و مابقی آن را از بین ببرند.»
ابراهیم اصغرزاده در پاسخ به این شبهه میگوید:
- «ما در بررسی اسناد با برخی اسامی روبهرو شدیم که اگرچه جاسوس نبودند، اما سازمان سیا یا سفارت آمریکا با آنها ملاقات میکرده و بعد از ملاقات آنها را تحلیل شخصیت و اطلاعات آنها را نیز تحلیل محتوا میکرده است. در بین این اسامی، نام برخی مقامات دولتی نیز وجود داشت. با حضرت امام مشورت کردیم و ایشان گفتند که اگر سندی دربارهی من هم پیدا کردید منتشر کنید. اسناد را به اطلاع مردم برسانید، بدون اینکه شخصیت کسی را لجنمال کنید. بنابراین در شورای مرکزی تصمیم گرفتیم اسنادی را که دارای طبقهبندی محرمانه و سرّی نیستند، منتشر کنیم و بقیهی اسناد را به نهادهای امنیتی و ذیربط بدهیم.»
عدم انکار محتوای اسناد از سوی دولت آمریکا و بهرهگیری پژوهشگران آمریکا از اسناد این مجموعه، نشاندهندهی آن است که مورخان و دانشوران علوم سیاسی، تردیدی در اصالت و ارزش اسناد این مجموعه نداشتهاند و میتوان محتوای این اسناد را واقعی، بیانگر نظرات تولیدکنندگان آن و در نهایت آشکارکنندهی مواضع یا دستکم بخشی از مواضع آمریکا در مورد موضوعات طرحشده در اسناد دانست.
اما از دید سندشناسی، هنوز پرسشهایی در مورد اصالت یا اصالت نداشتن برخی از این اسناد قابل طرح است. اهم تردیدها به نحوهی گرد آوردن رشتهها، ترکیب آنها و بازسازی سند پیشین، ارائه نکردن اصل اسناد و در دسترس نبودن نام مرکز نگهدارندهی نسخهی اصلی آنها و عدم امکان تطبیق متن چاپی و اصلی بازمیگردد. از سوی دیگر، شبههی گزینشی عمل کردن تدوینکنندگان اسناد در طول این سالها، با پاسخ قانعکنندهای روبهرو نبوده است. ضمن اینکه میتوان محتوای بسیاری از اسناد را انجام وظایف معمول سفارتخانهها دانست و آنها را فاقد ارزش افشاگرایانه برشمرد.
علیرغم بیپاسخ ماندن بخشی از این موارد، آنچه میتوان گفت این است که بههر حال، پژوهشگران تاریخ و سیاست با مجموعهای ارزشمند از اسناد موجود در سفارت سابق آمریکا مواجهاند که بهدست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به چاپ رسیده است. دولت و پژوهشگران آمریکایی نیز این اسناد را تکذیب نکردهاند و حتی اگر به هنگام تدوین این مجموعه، اسنادی گزینش و اسنادی دیگر حذف شده باشند، مجموعهی اسناد منتشرشده فاقد ارزش بررسی نیستند و میتوان با وسواس محققانه، به بررسی همین اسناد منتشرشده پرداخت.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ سندشناسی │ اسناد دیپلماسی │ اسناد سفارتخانهها