|
عهد عتیق
پیدایش
فهرست مندرجات◉ کتاب مقدس
◉ راهنمای کتاب مقدس
◉ تفسیر کاربردی
◉ يادداشتها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
.
برج بابل
۱ در آنروزگار همهی مردم جهان به یك زبان سخن میگفتند. ٢ جمعیت دنیا رفتهرفته زیاد میشد و مردم بهطرف شرق كوچ میكردند. آنها سرانجام بهدشتی وسیع و پهناور در بابل رسیدند و در آنجا سكنی گزیدند. ٣ و ۴ مردمی كه در آنجا میزیستند با هم مشورت كرده، گفتند: «بیایید شهری بزرگ بنا كنیم و برجی بلند در آن بسازیم كه سرش به آسمان برسد تا نامی برای خود پیدا كنیم. بنای این شهر و برج مانع پراكندگی ما خواهد شد.» برای بنای شهر و برج آن خشتهای پخته تهیه نمودند. از این خشتها بهجای سنگ و از قیر بهجای گچ استفاده كردند. ۵ و ٦ اما هنگامی كه خداوند به شهر و برجی كه در حال بنا شدن بود نظر انداخت، گفت: «زبان همهی مردم یكیاست و متحد شده، این كار را شروع كردهاند. اگر اكنون از كار آنها جلوگیری نكنیم، در آینده هر كاری بخواهند انجام خواهند داد. ٧ پس زبان آنها را تغییر خواهیم داد تا سخن یكدیگر را نفهمند.» ٨ این اختلافِ زبان موجب شد كه آنها از بنای شهر دست بردارند؛ و به این ترتیب خداوند ایشان را روی زمین پراكنده ساخت. ٩ از این سبب آنجا را بابل (یعنی «اختلاف») نامیدند، چون در آنجا بود كه خداوند در زبان آنها اختلاف ایجاد كرد و ایشان را روی زمین پراكنده ساخت.
از سام تا ابرام
١٠ و ١١ این است نسل سام: دو سال بعد از طوفان، وقتی سام ۱۰۰ ساله بود، پسرش ارفكشاد بهدنیا آمد. پس از آن سام ۵۰۰ سال دیگر زندگی كرد و صاحب پسران و دختران شد.
١٢ و ١٣ وقتی ارفكشاد سـیوپنج سـاله بـود، پسـرش شالح متـولد شـد و پس از آن، ارفكشاد ۴۰۳ سال دیـگر زندگی كـرد و صاحب پسران و دختران شد.
١۴ و ١۵ وقتی شالح سی ساله بود، پسرش عابر متولد شد. بعد از آن شالح ۴۰۳ سال دیگر زندگی كرد و صاحب پسران و دختران شد.
١٦ و ١٧ وقتی عابر سیوچهار ساله بود، پسرش فالج متولد شد. پس از آن، عابر ۴۳۰ سال دیگر زندگی كرد و صاحب پسران و دختران شد.
١٨ و ١٩ فالج سی ساله بود كه پسرش رعو متولد شد. پس از آن، او ۲۰۹ سال دیگر زندگی كرد و صاحب پسران و دختران شد.
٢٠ و ٢١ وقتی رعو سیودو ساله بود، پسرش سروج متولد شد. پس از آن، رعو ۲۰۷ سال دیگر زندگی كرد و صاحب پسران و دختران شد.
٢٢ و ٢٣ وقتی سروج سی ساله بود، پسرش ناحور بهدنیا آمد. پس از آن سروج ۲۰۰ سال دیگر زندگی كرد و صاحب پسران و دختران شد.
٢۴ و ٢۵ ناحور در موقع تولدِ پسرش تارح، بیستونه سال داشت، و ۱۱۹ سال دیگر زندگی كرد و صاحب پسران و دختران شد.
٢۶ و ٢۷ تارح پس از هفتاد سالگی صاحب سه پسر شد بهنامهای ابرام، ناحور و هاران. هاران پسری داشت بهنام لوط. ٢۸ هاران در همانجایی كه بهدنیا آمده بود (یعنی اور كلدانیان) در برابر چشمان پدرش در سن جوانی درگذشت.
٢۹ ابرام با خواهر ناتنی خود سارای، و ناحور با برادرزاده خویش مِلكه ازدواج كردند. (مِلكه دختر هاران بود و برادرش یسكا نام داشت.) ۳۰ سارای نازا بود و فرزندی نداشت.
۳۱ تارح پسرش ابرام، نوهاش لوط و عروسش سارای را با خود برداشت و اوركلدانیان را به قصد كنعان ترك گفت. اما وقتی آنها به شهر حران رسیدند در آنجا ماندند. ۳۲ تارح در سن ۲۰۵ سالگی در حران درگذشت.
[▲] يادداشتها
متن برگرفته از: ترجمهی تفسیری کتاب مقدس
[▲] پینوشتها
«پسر» میتواند بهمعنی «نوه» و «نبیره» نیز باشد؛ همچنین در آیات ۱۲-۲۵.
ترجمهی تفسيری کتاب مقدس، باب یازدهم
[▲] سرچشمهها
□ متن برگرفته از ترجمهی تفسیری کتاب مقدس