اين مرامنامه از روی جريدۀ ندای خلق (سال اول شماره بيست و نهم، دو شنبه ۱۶ سرطان سال ۱۳۳۰ ه ش) که صاحب امتياز آن شادروان عبدالرحمن محمودی و مدير مسؤل آن انجنير ولیاحمد عطائی بوده است بازنويسی شده است، که اميد است اين مرامنامه با مرامنامه حزب دمکراتيک خلق افغانستان اشتباه نشود. من تا آنجايی که ممکن بود با حفظ امانتداری و ارزش اين سند مهم تاريخی حتی سبک نوشتن آن را نيز تغيير ندادم. در يکی دو مورد که خواندن واژهها برايم بنابر کهنگی جريده ناممکن بود، بجای آنها "..." گذاشتم. (اسداله الم)
چاره درد خلق چيست
چارِۀ درد خلق مخصوصاً در زمان بحران در يک مملکت فقط و فقط جمعشدن مردم بدور يک مفکوره سياسی و سنجيدن راه علاج آلام اجتماعی میباشد و بس. اگر حکومتی با موجوديت بحرانهای سياسی به تشکيل احزاب قانونی مطابق قوانين ديموکراسی اجازه نمیدهد، گويا بداره ماریها و اغتشاش رسما جواز میدهد. امروز ما دردها و آلام زياد اجتماعی داريم؛ هر دسته مردم شکاياتی دارند؛ هر کس عوامل سياهروزی و بدبختی خلق را به طبقهای و علتی منسوب میکند؛ نظم و ننسق زندگی برهم خورده؛ آرامش ضمير و طمانيت وجود نداشته، نرخها بلند رفته، احتياجات زندگی مردم بیجهت و بیتناسب عايدات بالارفته و میرود؛ در اخلاق و رسوم و آداب اجتماعی، ضعف انحطاط موجودۀ زندگی معدوم و خلاصه اساسات زندگی ما در هر رشته به تزلزل دچار شده؛ اشخاص استفادهجو و منفعتپرست موقع را غنيمت شمرده و به تاخت و تازها میپردازند؛ گويا يک بحران، بحران بزرگ اجتماعی، سر تا سر مملکت را استيلا نموده و چاره جدی و آنی و جذری بکار دارد. اين امر داستان تازۀ نيست. همه ملل گيتی اين مرحله زندگی را پيموده، [و] ما هم خواهی نخواهی اين مرحله را بايد طی نموده و حتما اين بحران را میگذرانيم. اما يگانه چاره درد خلق و راه نجات مملکت بجمعشدن مردم بدور يک مفکوره و خط مشی سنجيده اساسی بوده و البته زمانی که جمعيت و يا حزب مذکور قوت گرفت -قانونا در انتخابات- حکومت معقولی به اساس مرامنامه خويش تشکيل و قوانين درستی تدوين و برای بدبختیها و سرگردانیهای خويش درمانی يافته و به تفرقه سرگردانی، تذبذب و ناکامیهای اداری و حياتی خود خاتمه بخشيده و دست منفعتجويان و آشوبطلبان را از دامان پاک جامعه کوتاه میسازند. اينک بر روی همين اساس ما مردم مرامنامه ذيل را مرامنامۀ (حزب خلق) و مردم را دعوت عام داده و بياری خدای توانا تا قدمی برای نجات و چارۀ دردهای عديده خود میپردازيم:
مرامنامۀ حزب خلق
۱- حزب خلق يک حزب ملی است که بر اساسات معلومه ديموکراسی بنا يافته است.
۲- تفهيم و تبليغ دين مبين اسلام را بخلق و اصلاح اعمال را باساس اسلام يگانه عامل کاميابی و پيشرفت خود میداند.
۳- چون حزب يک حزب ديموکراسی حقيقی است، فلذا برای تامين غايه حقيقی ديموکراسی يعنی حکومت خلق توسط خلق و برای خلق مبارزه میکند.
۴- حزب خلق اساس حکومت را متکی بر اصولات ديموکراسی مستند بر يک شورای اساسی و آزاد و محترم و انتخابات آزاد- تامين تعادل اساسی در بين قوای ثلاثه دانست و برای نيل به اين آرزوی مقدس و مشروع سعی میکند.
۵- تامين عدالت اجتماعی در حقوق و محاکم- رفع مظالم از خلق- تامين يک حيات اجتماعی مامون و مصون- نشر معارف عمومی- تامين اساسات آزادی فکر- بيان و نشرات- توليد عدالت و اجتماعی در کار و ارتقأ و حقوق سياسی از وظائف اساسی و اوليه حزب است.
۶- حزب خلق تمام وظائف اجتماعی خويش را که در ماده پنج متذکر است با نشر قوانين اساسی ديموکراسی و ناشی از افکار عمومی خلق تامين کرده و لذا نشر- ايزاد- تعديل و اصلاح قوانين و تامين عدالت اجتماعی و مساوات قانونی و سياسی را توسط قانون از و ظائف مهمۀ خود میشمارد-
۷ فداکاری در راه حفظ تماميت خاک و ناموس وطنفرض اوليۀ حزب خلق بوده و با تمام عواملی که اين هدف مقدس را تهديد کند مبارزه و جان نثاری را فرض خود میشمارد.
۸ – خزب خلق وحدت ملی را اساس فرايض خود قرار داده و لذا تمام افرادی را که در حدود سياسی افغانستان زيست مینمايند بلا تفريق نژاد- زبان و رنگ و پوست همه را يک وجود واحد شناخته و در مقابل قانون دارای حقوق مساوی دانسته و هر گونه امتياز خواهی و تفوقجوئی را منافی عدالت اجتماعی و اساسات ديموکراسی میداند.
۹ خزب خلق کار را يگانه عامل سعادت دانسته بيکاری را ننگ و عار شمرده و لذا برای توليد دستگاههای کار در سر تا سر مملکت- رهنمائی خلق بکار توسط تعليم و تربيه عصری- تامين عدالت اجتماعی در کار- تامين حقوق کارگر- رفع اسارت و استثمار در ساحه ای کار- تامين حقوق کارگر در زمان کار و بيکاری و تضمينات اجتماعی در کار توسط قانون فرض خود دانسته و پيشرفت در کار و اخذ مقام را مربوط بهيچ نوع امتياز شخصيت و قوميت ندانسته و بلکه فقط و فقط مهارت و فداکاری و استمداد در کار را اساس پيشرفت و احراز مقامات و مناصب قبول میکند.
۱۰ حزب خلق بر خلاف تامين منافع فردی دفاع فرد و آزادی فردی نبوده ولی کسانی را که بنام دفاع از حقوق و آزادی فردی بصورت غير مشروع فعاليت نموده و سعادت فرد و جمعيت را تهديد مینمايند منفعت جو شناخته و باساس قوانين ديموکراسی بآنها مبارزه و معامله مینمايد.
۱۱ – کسانی که به اعمال و رفتار نا مشروع کسب جاه و مال کرده و آن را وسيله تحکم بر خلق سازد و عمدا بر خلاف مصالح عمومی کار کند- خائن ملی شناخته و تامين عدالت اجتماعی و استرداد حق را درين موارد- حزب خلق فرض اساسی خود میشناسد.
۱۲ - حزب خلق وفاداری خويش را باساسات ديموکراسی و مشروطيت اسلامی از فرايض خود دانسته و لذا تامين تعادل حقيقی را در بين قوای ثلاثه با تقنين- روشن ساختن حدود حقوقی را در اجتماع و تشريح وظائف دولت و ملت را وجيبه خود میشمارد.
۱۳ – اصلاح و تعديل امور اجتماعی- تامين عدالت اجتماعی در اخذ هر گونه ماليات و محصولات و فعاليتهای اجتماعی- تامين عدالت در تطبيق قوانين- عدم قائل شدن بهيچگونه امتيازات در امور اجتماعی- ماليات و تکاليف عامه اجتماعی، اصلاح جريان امور بنفع خلق از وجايب اوليه حزب است.
۱۴ – آزادی در فعاليتهای اجتماعی اساس و فرض اوليه حزب بوده و لذا آزادی در تجارت و کسب صنايع و اتخاذ مسلک را در هر رشته- اساس ديموکراسی قبول نموده و مبارزه با هرگونه انحصارات شخصی و فردی که منافع خلق را تهديد میکند فرض اوليه حزب است.
۱۵ – حفظ روابط حسنه با همسايگان (تا جايی که مخالف حقوق و آزادی و ناموس ملی نباشد) اطاعت به قوانين عامه بينالمللی- تامين و اطاعت اساسات اوليه حقوق بشر (تا جايی که با قوانين دين مبين اسلام مخالف نباشد) و همکاری در راه صلح و سلم عمومی را حزب خلق از فرايض اوليه خود شمرده و از هر گونه همکاری درين راه دريغ نخواهد نمود.
۱۶ – تامين آزادی و حقوق طبيعی بشر يعنی مصونيت حيات- مسکن- مراودات- آزادی فکر و بيان و نشرات و آزادی در فعاليتهای اجتماعی را اصل حقيقی و فطری حساب نموده و لذا هر گونه تجاوز را باين حقوق فطری ... بشر- استبداد و تجاوز شمرده و مبارزه با هر گونه رای و عمل را فرض اوليه و اساس فعاليت حزبی حساب میکند.
۱۷ – تشکيلات حزب– وظائف شعبات مرکزی و ولاياتی- نشر- اصلاح و تعديل قانوناساسی تشکيلات اساسی دولت- قانون انتخابات- قانون تفريق وظائف مامورين- قانون کار و کارگر و عملی ساختن آنها و تامين عدالت اجتماعی در هر ساحه توسط قانون از وظائف اساسی حزب خلق بوده و به اساس جريانات معلومه ديموکراسی تامين میشود.
۱۸ – دخول در زمرۀ اراکين حزب به اساسبندی به اخلاق حزبی يعنی فداکاری در راه تامين وظيفه، رشادت، ثبات اخلاقی در راه نشر و تفهم اساسات اسلامی و حزبی و ديموکراسی و تامين حقوق عامه حاصل شده و ديگر نوع امتياز و ترقی را حزب مخالف عدالت اجتماعی حساب میکند.
۱۹ – قانون وظائف داخلی حزب- شرايط قبول در اراکين حزب- اخطار و تهديد و حتی اخراج از حزب- تعين اراکين حزب و تشکيلات آن با استشاره مجلس عمومی حزب بعمل آمده و اطاعت اساسات آن وظيفه هر فرد است.
۲۰ – هر فردیکه دارای تابعيت افغانی بوده باشد به شرطیکه در سوابق آن اساسات حقوق عامه چيزی نباشد ... امتياز داخل حزب شده میتواند.
۲۱ – سن افرادیکه شامل حزب میشود بايد از هجده کم نباشد.
۲۲ اشخاصیکه داخل حزب خلق میشوند بايست ماهوار مبلغ ده افغانی جهت تقويه و پيشبرد امور حزبی تاديه نمايد- کذا خريد يک سهم از اسهام صحنهای خلق نظر حتمی است.
تبصره – اشخاص فقير و نادار به صوابديد هيئت منتخبه مستثنی خواهند بود.
۲۳ – اصلاح – تعديل – حذف و يا ايزاد مواد به مرامنامه هذا به کثرت ارای مجلس عمومی حزب مربوط است (ولی هيچ مادۀ که منافی حقوق و آزادی عامه و يا وحدت ملی و يا خلاف ديانت اسلام و تهديد بحدود سياسی افغانستان باشد طرح و قبول شده نمیتواند).
۲۴ – افراديکه در حزب خلق داخل میشوند بکلمات ذيل قسم ياد میکنند:
من بنام خدای پاک و ناموس سوگند ياد میکنم که به تمام مواد اساسنامه حزب خلق صادق بوده و برای پيشبرد امور حزبی از هيچگونه فداکاری دريغ ننمايم و در صورت خروج از حزب نيز اسرار حزب را محفوظ نگاهدارم و الله- بالله – طلا.
کسانیکه آرزوی دخول در حزب خلق را داشته باشند هر روز برای مراسم تحليف در اداره جريدۀ ندای خلق در جادۀ ميوند از ساعت ۳ الی ۷ بعد از ظهر مراجعه فرمايند.
<برگشت به بالا><باز گشت به مقاله>