گرافیک حیطهای از هنرهای تجسمی است و دارای کاربردهای متنوع و گستردهای میباشد. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، بهکارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و ... است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها میتوان به: عکاسی، اچینگ، نقاشی، روشهای مختلف چاپ اشاره نمود. در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف طراحی (مداد، کنته، ذغال، پاستل گچی، پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)، تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ و روغن، آبرنگ، گواش، رنگهای آکریلیک)، کلاژ، انواع روشهای چاپ دستی (سیلک اسکرین و باتیک) و هرنوع روش خلق تصویر استفاده میشود.
[↑] تعريف
گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی را از طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند. در طراحی گرافیک، حیطهها و تخصصهای مختلفی وجود دارد:
- ارتباط بصری (Visual communication)، مانند:
- طراحی پوستر
- طراحی جلد
- طراحی علامت (Sign)
- طراحی نشان (Logo)
- طراحی حروف
- طراحی آگهی تبلیغاتی
- صفحه آرایی برای کتاب و نشریه
- طراحی صفحات وب
- طراحی چاپ برای بستهبندی
- طراحی پوستر
- تصویرسازی (Illustration)، مانند:
- تصویرسازی برای کتابهای کودک، کتابهای علمی و آموزشی
- تصویرسازی برای نشریات
- طراحی نقشه[۱]
- تصویرسازی برای کتابهای کودک، کتابهای علمی و آموزشی
گرافیك مدرن (نوین)، علاوه بر كتابآرایی در قسمت تبلیغات تجارتی، اعلانات دیواری و مطبوعاتی و نشانها (لوگوها) كاربرد دارد و حتی در سینما و تلویزیون، مثل: عنوانبندی فيلم و تصاویر متحرك طراحی شده، نيز میتوان از آن بهره برد. هنر گرافیك نوین با مسائل ارتباط محیطی نیز تداخل دارد، پس این هنر، افزون بر خط و رنگ، از عناصر بصری دیگری چون حجم و نور هم كمك میگیرد.
هنر گرافیك یكباره پديد نيامده؛ بلکه این هنر دنبالهرو بقیه هنرها مثل خط، نقاشی و ... به اینجا رسیده است، پس برای ارزیابی كردن آن ناگزير از ابتدای تاریخ مرحله به مرحله جلو آمد تا به اصل رسید. هنر ابتدايی، هنری است كه توسط انسانهایی ایجاد شده كه هنوز با تمدن آشنا نبودهاند.
[↑] هنر ماقبل تاریخ:
قدیمیترین تصویرسازی كشف شده (۳۰ هزار سال پیش)، در غارهای جنوب فرانسه (غار لاسکو) و شمال اسپانیا (غار آلتامیرا) واقع است كه شامل گاو، گوزن، اسب و ... است.
[↑] هنر بدوی:
هنر بدوی، شامل هنر سرخپوستان، اسكیموها و برخی سیاهپوستان است. پیكر انسان در هنر آفریقایی تجریدی (آبستره) میباشد، آثار آنان در زئیر و بوربا (ق ۱۰ تا ۱۲ م) بهدست آمده است و حكاكی روی سنگ برای سرخپوستان اهمیت زیادی داشته است، ولی با ورود اروپاییان به امریكا این هنر تحت تاثیر قرار گرفت و حالا هنر آنان به دو دوره: "پیش از تاریخ" و "تاریخی" تقسیم میشود.
از آثار دوره قبل از تاریخ میتوان به نقاشی شنی و از دوره تاریخی میتوان صورتكها را نام برد با بوجود آمدن تمدن در هفت هزار سال قبل از میلاد در خاورمیانه (بینالنهرین) هنر تغییر كرد. تمدنهای بینالنهرین عبارت بودند از: "سومر"، "اكد"، "بابل" و "آشور".
از سومریها مجسمههای "تل اسمر" و "واركا" بهجا مانده كه دارای چشمهای بزرگ هستند و هنرمند همه حالتها را كه ممكن است باعث مبهم شدن پیكرها شود، از كار خود دور میكند. اكدیان هم هنری مثل سومریها داشتند، اما در زمان حکومت بابلیها پادشاهی بهنام حمورابی با نوشتن قوانینی بر لوحی كه در نقش برجسته پشت آن از خدای خورشید الهام گرفته، یكی از مشهورترین پادشاهان بینالنهرین شد.
اما سومرها معتقد بهكار بودند، اعتقاد داشتند که كار با انسان متولد میشود ولی بعد از مرگ جسم به زندگی ادامه میدهد و در كارهایشان دو گیاه بومی "پاپیروس" و "لوتوس" زیاد دیده میشود، كه نشانه مصر علیا و مصر سفلی است.
هنر هند كه حوالی شمال رود سند در هزاره سوم قبل از میلاد تشكیل شد، در موهنجودارو تعدادی مهر سنگی بهدست آمده كه با هنر بینالنهرین پیوند دارد. شیوا یكی از خدایان قدیم هند بوده كه در این آثار دیده میشود (همیشه هنر در طی دورههایی مختلف تحت تاثیر مذهب بوده است) و بعد در هند دو آیین بودایی و برهمن بوجود آمد كه اولین نشانه سلطه بودا سر ستونی به شكل چهار شیر و چرخ است.
پس از این نوبت به هنر یونان باستان میرسد. چهارچوب هنری آنان طبیعتپردازی بوده است و تحت تاثیر هنر مصر و بینالنهرین پديد آمد. برای اولینبار در ظروف آنها بود كه پیكر انسان مورد مطالعه قرار گرفت و چیزی كه در كارشان مشهود است، این است كه آنها معتقد بودند كه قدرت ذهن انسان، او را از حیوانات برتر میكند.
آغاز هنر سرزمین روم مردم ایتالیا ضمن آنكه در نخستین دوران حیات خویش از انوار تابان خورشید یونان روشنایی میگرفتند، خود نیز خصوصیات محكم و ریشهداری داشتند.
هنر اتروسك (اتروپایی) و هنر رومی را مانند هر هنر دیگر باید همچون آمیزهای از تاثیرات برخاسته از منابع بیرونی و عناصری از خود این سرزمین در نظر گرفت. هنر رومی وارث بلافصل تمام فرهنگهای پیشین حوضه مدیترانه، از جهات بسیار تركیبی از هنرهای روزگار باستان بود و اساساً با كل هنر یونان تفاوت داشت. بههمین دلیل در دوره بعد هنر روم نمادی از هنر روزگاران باستان بهشمار میرفت. از لحاظ تكامل سیاسی با تاریخ یونان در سده پنجم پیش از میلاد كه با آغاز عصر پریكلس انجامید در ایتالیا قرینهای پیدا نكرد، زیرا در اینجا كشاكشهای پایانپذیر و تلخ میان قبایل ایتالیك از یك طرف و قبایل ایتالیك و اتروسكها از طرف دیگر، فرهنگ این سرزمین را از رشد باز داشت.
بالاخره روم، بعد از سده چهارم، انقلابی پدید آورد كه تا ابد در یادها خواهد ماند و امروزه نیز ملتهای جهان آن را احساس میكنند. از دجله و فرات گرفته تا مرزهای اسكاتلند قلمرو دولت واحدی بود كه زیر حاكمیت مقتدر و كارآمدش مردمانی متعلق به نژادهای گوناگون، با اعتقادات و سنتهای مختلف، بهسر میبرد كه برتونها، گلها، اسپانیاییها، آلمانیها، افریقاییها، مصریها، یونانیها، سوریاییها و عربها فقط چندتایی از آنها بودند.
نبوغ یونانی با تابش هرچه بیشتر در عرصههای هنر، قلم، فلسفه، تاریخ و عقل و تخیل میدرخشد یادمانهای رومیان در عرصه هنر در سراسر دنیا تحت حكومیت رومیان پراكنده شدهاند. هنر رومی با آنكه در آغاز تحت تاثیر هنر اتروسكها و هنر یونانی بوده، سرانجام، ویژگیها و صفات متمایز كننده خود را بهدست آورد.[٢]
[↑] چهار تفاوت گرافیک و نقاشی
خطکشی بین نقاشی و گرافیک در روزگاری که با آلیاژی از پسامدرنیسم و دیجیتالیسم ساخته شده، چندان درست بهنظر نمیرسد. اما بههر حال درباره چهار تفاوت مهمشان میتوان سخن گفت.
- ۱- تفاوت اول، هنر و رسانه است. نقاشی عموما زیرمجموعه هنر است که این هنر شدت و ضعف دارد. اما گرافیک همیشه هنر نیست. گاهی هم تبدیل به رسانه میشود؛ مثل وقتی که در خدمت تبلیغات (تجاری، فرهنگی و سیاسی) قرار میگیرد. البته گاهی هم تلفیقی از هنر و رسانه است. درست مثل زمانی که در خدمت رسانهها (چاپی، الکترونیکی، دیجیتالی و سایبر) قرار میگیرد. بهطور کلی آنگاه که هنر مطلق است garphic art و وقتی که رسانه و یا تلفیقی از رسانه و هنر است graphic design نامیده میشود.
۲- تفاوت دوم، برقراری ارتباط را شامل میشود. در مواجهه با نقاشی، وظیفه برقراری ارتباط بهعهده مخاطب است و اوست که باید تلاش کند تا با اثر هنرمند نقاش ارتباط برقرار کند. اما در گرافیک برعکس است و وظیفه برقراری ارتباط بر دوش خود اثر گرافیک نهاده شده یعنی اثر گرافیکی، بایستی تلاش کند تا مخاطب را بهطرف خودش جذب کند نه اینکه مخاطب زور بزند تا محتوای اثر گرافیک را درک کند. علت ناتوانی بسیاری از آثار گرافیک ناشی از ندانستن همین تفاوت دوم است.
یک نکته دیگر را هم میتوان گفت؛ برای دیدن آثار یک هنرمند نقاش، این مخاطب است که به گالری و موزه میرود تا آثارش را ببیند. یعنی مخاطب به طرف "اثر" میرود در حالی که در گرافیک، معکوس این اتفاق رخ میدهد و این "اثر" گرافیک است که بهطرف مخاطب میرود. شهروندان در حال عبور و مرور از کوچه و خیابان هستند که بیلبردها و پوسترها و ... بهطرفشان میآیند و میخواهند بهزور پیامشان را به آنها منتقل کنند.
۳- تفاوت سوم را به شخصی و غیرشخصی بودن این دو اختصاص میدهند. "اثر" نقاشی کاملا شخصی است و گویای حرف و فکر هنرمند نقاش است بدون در نظر گرفتن مخاطب. از این رواست که میگویند او میتواند چنین تصور کند: خورشید؛ مثلث سبز، زمین و صحرا؛ آبی و آسمان؛ قرمز چهارخانه با گلهای درشت صورتی(!!). ولی در "اثر" گرافیک تقریبا چنین تصوراتی شدنی نیست (بحث تصویرسازی در گرافیک، چیز دیگری است). چرا که گرافیک "شخصی" نیست و میخواهد ارتباط برقرار کند؛ یعنی بایستی مخاطب را در نظر بگیرد. اثری که در طراحی و تولید آن، مخاطب نقشی نداشته باشد نمیتواند "اثر" گرافیکی موفقی باشد.
۴- تفاوت چهارم را تقریبا همه میدانند. نقاشی تکثیر نمیشود و يا حداقل با هدف تکثیر، ارائه نمیشود. اما گرافیک براساس تکثیر، طراحی و تولید میشود. واضح است که منظور از تکثیر، تمام گونههای آن است (چاپ، فیلمهای اپتیک، فیلمهای مگنت، امواج الکترونیکی و ...). آثار تک نسخهای در گرافیک جایگاهی ندارند چرا که هدف برقراری ارتباط را، عملیاتی نمیکنند. متاسفانه بیتوجهی به این مسئله هم باعث شده که این روزها، گرافیک بهسمت نمایشگاهی و جشنوارهای شدن پیش برود.
پوسترها و جلدهایی که فقط در یک نسخه تکثیر میشوند و به قصد رتبه و جایزه رهسپار جشنوارههای خارجی، یا بر دیوار نگارخانهها و گالریها مینشینند و میخواهند بیان هنرمندانه آن گرافیست ـ نقاش را رخنمایی کنند.[٣]
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهديزاده کابلی فقط گردآوری شده است (اما با اندک تغييرات ويرايشی).
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- مختصری درباره گرافیک، وب سايت هنری arti.ir
[۲]- هلن گاردن، هنر در گذر زمان (رجوع شود به: تاریخ گرافیک)
[۳]- چهار تفاوت گرافیک و نقاشی، وب سايت هنری arti.ir
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>